eitaa logo
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
24.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
902 ویدیو
29 فایل
تعین وقت و تهیه کارگاه ها @F_Shojaeeii فهرست موضوعات https://eitaa.com/mohammadi2i/12923 لیست کارگاه ها https://eitaa.com/mohammadi2i/2915 سفارش تحقیقات و مصاحبه از خواستگار https://eitaa.com/mohammadi2i/18921 کانال تلگرام ما t.me/mohammadi2i
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام در ارتباط با سوال کانال ظاهر بد همسرم متاسفانه باعث سرخوردگی من میشد البته این ی عامل بود فقط علتشم اینه خب خودم پذیرفته بودم اما خانواده و اقوام و دوست و آشنا هر کی بهم میرسید مدام میگفت همسرت زشته یا میگفتن تو خیلی بهش سری و سرکوفت میزدن کم‌کم باعث شد وقتی کنارم بود باهاش جایی میرفتم خجالت میکشیدم و معذب بودم ازینکه کنارم بود همسرم از چشمم افتاد و نسبت بهش سرد شدم خب متاسفانه خودشم آدم سردی بود هم از لحاظ زناشویی هم عاطفی بشدت درونگرا و بی توجه بود نسبت به همه چی منم بعد ۱۵ سال جون کندن برای حفظ زندگیم همه امیدم از دست رفت و با ی بچه منجر به افسردگی و اقدام به خودسوزی و جدایی شد.
۲۳ مهر ۱۴۰۳
سلام حاج فِصال همونطور که تو کانالتونم بارها گفتید و بقیه ی روانشناس ها هم میگن، چهره و ظاهر در حد به دل نشستن، الزامیه و بیشتر یا کمتر از اون حد، آسیب زننده س. منم در دوره ی آشنایی با همسرم، کاملا به دلم نشسته بود. و چون در زمان مجردی و حالا که یکسال از عقدمون میگذره تا حد امکان به چهره ی نامحرمدنگاه نمی کنم(غریبه ها)، برای همین خییییلی کم دچار مقایسه شدم. حتی وقتی یکی از نامحرم های آشنا رو در خواب میبینم، چهره‌ش رو نمیبینم! حالا که حدود ۸ ماه از عروسیمون میگذره، دقیقا بخاطر همین: ۱_ به دل نشستن اولیه ۲_کنترل نگاه، اصلا مشکلی پیدا نکردم و تازه حس مثبتم به ظاهرش حتی بیشتر از قبل هم شده.
۲۳ مهر ۱۴۰۳
517.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خب حقیقتش من دوران دبیرستان همیشه دلم می خواست همسرم قدش بلند باشه متر نکرده بودم چقدر فقط می خواستم از خودم بلندتر باشه مخصوصا اینکه خانواده مادریم همه ماشالا رشید و قد بلندن خودمم ۱۶۵ بودم اما قسمت وتقدیر همسری نصیبم شد که قامت متوسطی داره اوایل سختم نبود بعدها تو جمع های خانوادگی یه کم معذب بودم اما الحمدلله به لطف خدا و اخلاق خوب همسرم متوجه شدم و یاد گرفتم قد و قامت حواشی هستن درک و شعور و فهم ایشون برام با ارزش تر بود در مورد پوشش هم بهشون می گفتم این مدلا رو دوست دارم بپوشی ایشونم تا جایی که خلاف چهارچوب هاشون نبود می پذیرفتن و باز کم کم یاد گرفتیم سلیقه هامون با هم تطابق بدیم هر کدوم یه جاهایی کوتاه بیایم به خاطر هم. مثلا من پیراهن چهارخونه خیلی دوست دارم ایشون نمی پسندن منم با اینکه هنوز دوست دارم اما پذیرفتم این مسئله رو ایشونم پیراهناشون تک‌رنگ و ساده می خرن اما با کمک انتخاب من☺️
۲۳ مهر ۱۴۰۳
من به اصرار خانوادم با همسرم ازدواج کردم . بعد از ۹ سال هنوز هم دوست ندارم باهاش جایی برم. تو جمع های خانوادگی اصلا دوست ندارم پیشش بشینم وقتی باهاش صحبت میکنم نمیتونم خیلی تو صورتش نگاه کنم،تو دعواهامون که دیگه کلا از ترک دیوار بیشتر خوشم میاد تا ایشون. دلم برای خودم میسوزه 😭 از این همه تظاهر،و واکنش وارونه خسته شدم،از درون پاشیده شدم. اما هیچ وقت هم به مرد های دیگه نگاه مقایسه گرانه نداشتم.
۲۳ مهر ۱۴۰۳
305.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج فِصال من همسرم که اومدن خواستگاری ،چهره ی خیلی معمولی داشتن ،ظاهر و تیپشون هم تمیز و مرتب بود ولی خب خیلی شیک نبودن. ما چند جلسه خواستگاری در حضور خانواده ،بعدشم‌ چندین جلسه مشاوره دوتایی رفتیم و خب باعث شد رفتارشون را بیرون هم ببینم و واقعا جذب منش و رفتارشون شدم البته من از قبلش هم دنبال معیار خاصی توی چهره ی شخص نبودم.بیشتر شخصیت شخص برام مهم بود. بعد از ازدواج هم کم کم تیپ و ظاهرشون را اونجوری که هر دو مون دوست داشتیم تغییر کرد. و الان به نظرم زیباتر ، جذاب تر و از شوهرم کسی نیست. اینم بگم سن آقایون هرچی بیشتر بشه انگار زیبا تر میشن.برای همسر من که اینجور بود.
۲۳ مهر ۱۴۰۳
می‌خوام حقیقت رو بگم کلیت ظاهر همسرم برام مقبول بود. اما سه مورد در ظاهر ایشون برعکس سلیقه من بود؛ بینی، شکم و موی زیاد روی دست. اما من رویکرد منطقی داشتم و سعی کردم به این موارد توجه نکنم. متأسفانه بعد سه سال هنوز همون سه مورد گاها دلزدگی ایجاد می‌کنه و من همیشه با خودم در ستیزم که باز هم توجه نکنم. بیشتر هم موقع حضور در جمع، چه آشنا چه غریبه احساس بدی دارم. علاوه بر اون مواردی مثل راه رفتن، نحوه غذا خوردن و اکت‌های مردانه هم بعد از ازدواج به چشمم اومد که پیشتر توجه نداشتم. همه این‌ها در حالی هست که به لحاظ اعتقادی و اخلاقی متناسب هم هستیم. هیچ وقت هیچ کس صد درصد نیست، مثل خودم! چه میشه کرد با احوالات دل و زمزمه‌های شیطان...
۲۳ مهر ۱۴۰۳
همسر من خیلی خیلی خیلی جذابه از اول هم همینطور بود چهرش فوق العادست البته تو خاستگاری به خاطر اینکه ریشاشو خیلی بلند کرده بود خیلی از زیبایی چهرش کم شده بود ولی بعد ازدواج که اصلاح کرد و خودمم با دقت بیشتری نگاش کردم خیلی جذابه هیچ وقت واسم تکراری نمیشه درحالی که زیبایی چهره اصلا برام معیار نبود ولی الان خداروشکر میکنم همسرم خوش چهرست خیلی هم بهم میایم و واقعا چهره مهمه که به دل بشینه چون هروز با تصویر اون چهره میخوابی و بلند میشی
۲۳ مهر ۱۴۰۳
اتفاقا پیرو پیام اخرتون کسی که سالیان زیادی پنهانی دوسش داشتم و فک میکردم اگه یه روز با کسی غیر از من ازدواج کنه میمیرم ازدواج کرد هنوز زنده ام یه هفته ام گریه کردم الانم خوبم و دارم زندگی میکنم
۲۳ مهر ۱۴۰۳