eitaa logo
عقل سرخ | مهدی محمدی
4.6هزار دنبال‌کننده
250 عکس
19 ویدیو
4 فایل
تحلیل اطلاعات در حوزه امنیت ملی ارتباط با ادمین: @aqlesorkh
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره طوفان الاقصی ۱- تاریخ ورق خورده است. روزهایی که اکنون در آن هستیم به آینده منطقه شکل خواهد داد. ظرف چند ساعت انبوهی از محاسبات و معادلات بسیار قدرتمند دود شده و به هوا رفته است. آتش از همان جایی شعله ور شده که گمان می کردند برای همیشه خاموش شده است. ۲-نبرد ‘طوفان الاقصی’ حمله ای بزرگ و تاریخی به محاسبات دشمن صهیونیستی است. چنین ضربه ای از روز اشغال تاکنون بی سابقه است. جنگ البته تازه آغاز شده و بسیاری شگفتی ها در راه خواهد بود. اسراییل هنوز نتوانسته آنچه را در چند ساعت با آن مواجه شد، حتی فهرست کند. ۳-حمله به محاسبات اسراییل روح نبرد فعلی است. اسراییل مجموعه ای از محاسبات بسیار خطرناک پیدا کرده و بر اساس آن راهبردهایی احمقانه تنظیم کرده بود. این توهمات باید زدوده می شد. ۴- محاسبه نخست اسراییل در ماه های گذشته این بود که می تواند مسجدالاقصی را حقیقتا ویران کند و معبد خویش را بر ویرانه آن بسازد. تیمی از رادیکال های اسراییل که اکنون بر سرکارند عزم خود را جزم کرده بودند که به زودی دیگر چیزی به نام مسجد الاقصی وجود نداشته باشد. ۵-بر همین اساس، محاسبه دیگر اسراییل این بود که می تواند به دوران نخستین اشغال و کشتار بازگردد. خانه ها را در قدس غصب کنند و هر اسراییلی بتواند همینطور که در خیابان راه می رود مسلمانان را به صرف یک ظن ساده به قتل برساند و راه خود را بکشد و برود. این داستان هر روزه در قدس بود. ۶-اسراییل محاسبه کرده بود که کار در غزه تمام است و کسی در حماس اراده جنگیدن ندارد. گمان می کردند اختلاف میان گروه های مقاومت در اوج است و جهاد تنها مانده. حساب کرده بودند که قطر و مصر واقعا حماس را مهار و اراده جنگی آن را سرکوب کرده اند. ۷-محاسبه مهم دیگر اسراییل این بود که جبهه شمالی در وضعیت بازدارندگی پایدار قرار دارد و حزب الله هرگز ریسک ورود به یک درگیری دیگر را نخواهد پذیرفت. ۸-بر این مبنا، اسراییل به ۴ نتیجه مهم رسیده بود: ۱- می تواند اشغال را کامل و قدس را تخریب کند. ۲-می تواند جبهه های جنوبی و شمالی را برای همیشه خاموش نگهدارد. ۳- عادی سازی را به بقیه کشورهای اسلامی تحمیل کند و ۴- کل انرژی خود را صرف ‘گسترش نظامی به شرق’ و تمرکز بر ایران کند. ۹-درون این مجموعه محاسبات هیچ جایی برای چند گزینه وجود نداشت: ۱- غزه دست به تهاجم ترکیبی بزند و آزادی فلسطین را مانور کند. ۲-جبهه های شمالی و جنوبی همزمان و با رویکرد تهاجمی فعال شود. ۳-در حالی که موساد ژست اشراف و اقدام در تهران می گرفت، جنگ به درون شهرکها کشیده شود. ۱۰-اکنون تاریخ ورق خورده و من فکر نمی کنم هیچ سناریوی ساده ای وجود داشته باشد. روشن شده که اسراییل رفتنی؛ بقیه جزئیات است! @mohammadi61
طوفان الاقصی، مسئله اکنون ۱- اسراییل اکنون همه تمرکز خود را بر تضمین خاموش ماندن سایر جبهه ها قرار داده تا بتواند با خیال آسوده در غزه جنایت کند. امریکا را هم به این دلیل وارد بازی کرده است. ۲-امریکایی ها دل خوشی از نتانیاهو ندارند و تیم بایدن سخت امید بسته که پس از این جنگ از شر او خلاص خواهد شد، اما از بیم آنکه یک درگیری منطقه ای وسیع رخ بدهد، فعلا در تلاش است با روش های مختلف، بقیه بازیگران را غیرفعال نگهدارد. ۳-اگر مسئله، جلوگیری از توسعه دامنه جنگ باشد، تنها راه برای امریکا، متوقف کردن اسراییل در همین نقطه و همین زمان است والا اگر جنایت در غزه تداوم پیدا کند یا اسراییل وارد غزه شود، زنجیره ای از رویدادها شکل خواهد گرفت که هیچ کس نمی تواند ابعاد آن را کنترل کند. ۴- اگر شدت جنایت کنترل نشود، خاموش ماندن بقیه بی معناست چون این امر به معنای تثبیت معادله ای است که دامن همه را خواهد گرفت. دولت نتانیاهو در یک سال گذشته نشان داده صاحب یک رکورد بی سابقه در وحشی گری است و آنچه حماس قهرمانانه انجام داد نیز چیزی جز واکنش به این وحشی گری نبود. ۵- امریکا اکنون یا اسراییل را مهار می کند یا مقاومت آن را مهار خواهد کرد. امریکایی ها خود به خوبی می دانند - و ما هم می دانیم- که اگر جبهه های دیگر گشوده شود امریکا نه می خواهد و نه می تواند مداخله موثری بکند و نه حتی اگر مداخله کند چیزی به توان رزمی اسراییل خواهد افزود. ۶-پایان کار صهیونیسم رادیکال فراررسیده. نتانیاهو نماد دیوانگانی است که تصور می کردند می توانند ترس ها و ضعف های خود را زیر نقاب جنایت و خشونت پنهان کنند. مردان محمد ضیف اکنون آن نقاب را کنار زده اند و آب رفته به جو برنخواهد گشت. ۷- وقتی امریکا و اسراییل چنین آشکارا ترس خود از فعال شدن همزمان چند جبهه را فریاد می زنند، نباید انتظار داشته باشند دیگران چنین فریاد بلندی را نشنوند. جهان یک انتخاب دارد و آن این است که خود را از شر نتانیاهو و تیم او خلاص کند. بقیه گزینه ها، ‘انتخابی’ نیست! @mohammadi61
طوفان الاقصی؛ ابعاد موازنه استراتژیک 1- این جنگ را طرفی خواهد برد که بتواند غافلگیری تولید کند. حجم خشونت و ویرانی کور ملاک نیست. 2- تولید غافلگیری نیازمند داشتن برنامه ای است که از مدت ها قبل تدوین و اجزاء آن تمرین شده باشد. حماس و متحدانش از روز اول به خوبی می دانستند وارد چه مسیری می شوند و چند گام جلوتر را دیده اند. تا اینجا اسراییل کاری نکرده که خارج از پیش بینی ها باشد. 3- جنگ را طرفی می برد که هدف داشته باشد. حماقت برخاسته از خشم هدف نظامی تولید نمی کند ولو اینکه بتوانید در ۵ روز ۴۰۰۰ تن مهمات مصرف کنید. نتیجه می شود همین که اکنون نمی دانند کجا را بمباران کنند. 4- این جنگ را طرفی می برد که بتواند روی زمین بجنگد. تسلط بر محیط شرط پیروزی در نبردی است که در محیط متراکم شهری رخ می دهد. اسراییل بیش از یک سال برنامه ریزی و تمرین را در غزه ندید، ده ها هزار تله و دام را چگونه خواهد دید؟! 5- جنگ را طرفی می برد که ‘نترسد’. جوانی که از همه خانواده اش فقط او‌ باقی مانده چه برای ترسیدن دارد؟! و کدام هدف برای او نیرومندتر از این است که از کشندگان خانواده اش انتقام بکشد؟ و از آن سو، سرباز بی نوای اسراییلی که بهشت موعودش جهنم از آب درآمده، با چه انگیزه ای باید بجنگد؟ 6- ضمنا؛ غزه مسطح نشده. گالانت از همان ابتدا هم بی خردتر از آن بود که بفهمد غزه را مسطح نمی کند بلکه در حال تبدیل آن به خاکریز و سنگر است. حالا سنگرها مهیاست. مردانی لازم است که بجنگد! 7- یک نکته دیگر را هم اجازه بدهید بگویم. می گویند هزاران سرباز اسراییلی بر دروازه های غزه ایستاده اند. خواهیم دید! اما باید بدانند و لابد می دانند که ده ها هزار مرد جنگی پشت مرزهای سرزمین های اشغالی ایستاده اند که یا می خواهند به قدس بروند یا به بهشت! 8- اگر یک جبهه گشوده شد همه جبهه ها گشوده خواهد شد. نوبت و ترتیبی درکار نیست. سد که شکست سیل خواهد آمد. در ساحل باب المندب هم آماده جهادند و آزادی قدس را میسر می دانند؛ سوریه و لبنان که جای خود دارد! @mohammadi61
هدایت شده از عقل سرخ | مهدی محمدی
طوفان الاقصی؛ ابعاد موازنه استراتژیک 1- این جنگ را طرفی خواهد برد که بتواند غافلگیری تولید کند. حجم خشونت و ویرانی کور ملاک نیست. 2- تولید غافلگیری نیازمند داشتن برنامه ای است که از مدت ها قبل تدوین و اجزاء آن تمرین شده باشد. حماس و متحدانش از روز اول به خوبی می دانستند وارد چه مسیری می شوند و چند گام جلوتر را دیده اند. تا اینجا اسراییل کاری نکرده که خارج از پیش بینی ها باشد. 3- جنگ را طرفی می برد که هدف داشته باشد. حماقت برخاسته از خشم هدف نظامی تولید نمی کند ولو اینکه بتوانید در ۵ روز ۴۰۰۰ تن مهمات مصرف کنید. نتیجه می شود همین که اکنون نمی دانند کجا را بمباران کنند. 4- این جنگ را طرفی می برد که بتواند روی زمین بجنگد. تسلط بر محیط شرط پیروزی در نبردی است که در محیط متراکم شهری رخ می دهد. اسراییل بیش از یک سال برنامه ریزی و تمرین را در غزه ندید، ده ها هزار تله و دام را چگونه خواهد دید؟! 5- جنگ را طرفی می برد که ‘نترسد’. جوانی که از همه خانواده اش فقط او‌ باقی مانده چه برای ترسیدن دارد؟! و کدام هدف برای او نیرومندتر از این است که از کشندگان خانواده اش انتقام بکشد؟ و از آن سو، سرباز بی نوای اسراییلی که بهشت موعودش جهنم از آب درآمده، با چه انگیزه ای باید بجنگد؟ 6- ضمنا؛ غزه مسطح نشده. گالانت از همان ابتدا هم بی خردتر از آن بود که بفهمد غزه را مسطح نمی کند بلکه در حال تبدیل آن به خاکریز و سنگر است. حالا سنگرها مهیاست. مردانی لازم است که بجنگد! 7- یک نکته دیگر را هم اجازه بدهید بگویم. می گویند هزاران سرباز اسراییلی بر دروازه های غزه ایستاده اند. خواهیم دید! اما باید بدانند و لابد می دانند که ده ها هزار مرد جنگی پشت مرزهای سرزمین های اشغالی ایستاده اند که یا می خواهند به قدس بروند یا به بهشت! 8- اگر یک جبهه گشوده شد همه جبهه ها گشوده خواهد شد. نوبت و ترتیبی درکار نیست. سد که شکست سیل خواهد آمد. در ساحل باب المندب هم آماده جهادند و آزادی قدس را میسر می دانند؛ سوریه و لبنان که جای خود دارد! @mohammadi61
کتاب ‘سراب سایه ها’ از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. در این کتاب تلاش کرده ام در حد توان تحلیلی جامع و مبتنی بر اطلاعات دست اول از متن و زمینه های آشوب سال ۱۴۰۱ ارائه کنم. امیدوارم خوانده و به بحث گذاشته شود. @mohammadi61
ژئوپلتیک طوفان الاقصی ۱- از این به بعد آنچه تعیین کننده است ‘ژئوپلتیک جنگ’ است. ماتریس پیچیده ای از محاسبات بازیگران ایجاد شده که اجزاء آن سخت به هم گره خورده است. در مدتی کوتاه حجم پیچیدگی محاسبات و تعاملات ژئوپلتیکی از انتظارات اولیه بسیار فراتر رفته است. ۲- امریکا نگران تبدیل شدن ‘طوفان الاقصی’ به یک نبرد منطقه ای است و می داند که اگر اسراییل پای خود را به درون غزه بگذارد، ماشه کشیده خواهد شد. بایدن در ظاهر برای کمک، اما در واقع برای هشدار به تل آویو رفته بود. ۳- از این مهم تر، امریکا از ۱۵ مهر به این سو، سخت نگران فروپاشی امنیتی-سیاسی رژیم است. امریکایی ها دیدند که پایه های رژیم چقدر سست، چشمان امنیتی آن کم سو، انسجام سیاسی اش نزدیک به صفر و چسبندگی مردم به سیستم در آن بسی ناپایدار است. ۴- منابعی می گویند هدف اصلی امریکا از تجمیع نیرو در منطقه نگرانی از این است که تل آویو در یک درگیری چند جبهه ای، به سرعت هم زمین از دست بدهد و هم جمعیت؛و ناگهان فروبپاشد. یکی از رازهایی که امریکا پنهان نگه می دارد این است که در آن لحظه خاص، ناچار باید در تل آویو نیرو پیاده کند. ۵- امریکا حاضر نیست نه به نیابت از اسراییل و نه در کنار آن بجنگد. ترس از غافلگیری جهانی از سوی روسیه و چین، نگرانی شدید از تبدیل شدن امریکا به هدف نظامی مقاومت در منطقه و تنفر از نتانیاهو، عوامل اصلی است که به راهبرد امریکا شکل می دهد. ۶- با این حال امریکا خود کارگردان اصلی تبدیل اسراییل به ماشین کشتار در غزه، فشار به فلسطینیان برای کوچ اجباری، ‌وادارسازی دولت ها به سکوت و طراحی عملیات ویژه اطلاعاتی برای ترور رهبران مقاومت است. امریکایی ها کارفرما هستند و این فراتر از شراکت است. ۷- دیگر بازیگران، بویژه اعراب متوجه شده اند اسراییل اگر جان به در ببرد در ابعاد وسیعی دست به جنایت و ترور خواهد زد. مصر، اردن و سعودی به دنبال یک اسراییل ضعیف هستند ولی امریکا در پی آن است که تیم نتانیاهو را تسویه کند و در بلند مدت دوستان خود مانند گانتز را بر سر کار بیاورد. ۸- اروپایی ها از همه هراسان ترند. سوال اصلی برای آنها این است که اگر دیوانه های اسراییلی پای امریکا را به یک جنگ منطقه ای باز کنند، روسیه با اوکراین و اروپا چه خواهد کرد؟! از دید اروپایی ها این نزاع منطقه ای می تواند ظرف چند روز جهانی شود. ۹- مقاومت برخلاف برخی تحلیل‌های احساساتی، بسیار سنجیده و قوی عمل کرده است. ایجاد یک ‘تهدید معتبر نظامی’ شعار همیشگی نتانیاهو بوده اما مقاومت آن را محقق کرده است. جبهه های دیگر عملا گشوده شده اما شدت درگیری مدیریت می شود.مقاومت اجازه نخواهد داد اسراییل برای آن راهبرد تعیین کند. ۱۰- حمله به بیمارستان المعمدانی پایان کار نتانیاهو از حیث سیاسی و پایان کار گالانت از لحاظ نظامی بود. ارتش اسراییل نشان داد به بن بست رسیده و این را همه فهمیدند. هدف اسراییل بیش از ده روز است این است که بگوید هیچ جای امنی در غزه نیست و فلسطینیان باید بروند. هیچ کس اما نرفته! ۱۱- حالا اسراییل باید به دنبال یک راه خروج بگردد. برای مقاومت بهترین سناریو تکمیل ضربه ۱۵ مهر با ضربه ای بسیار بزرگ تر پس از ورود اسراییل به غزه است. صهیونیست ها اما ظاهرا هیچ سناریوی خوبی ندارند. ۱۲- در نبردی چنین پیچیده باید صبور بود. خون دل خوردن بخشی از این جنگ مهیب است اما خاطرهامان آسوده خواهد بود اگر توجه کنیم آنها که در این جنگ تصمیم می گیرند، از همه ما شجاع تر و به نابودی اسراییل مشتاق ترند. @mohammadi61
دنبال جواب آسان نباشید! ۱- پرسش های دشوار نبرد طوفان الاقصی پاسخ های ساده ندارد. قهرمانی های بی سابقه مقاومت، حلاوت ضربه به اسراییل را به مرتبه ای رسانده که در ۷۰ سال گذشته بی سابقه است؛ و از آن سو دیدن صحنه های وحشتناک جنایت علیه کودکان و مردم بی دفاع، اجازه لذت بردن از این حلاوت را نمی دهد. ۲- آنچه صهیونیست ها پس پرده بیش از هر چیز نگران آنند این است که این جنگ بی پایان خواهد بود. حتی اگر همین فردا اسراییل غزه را کلا ترک کند، مقاومت پاسخ به جنایتی که اسراییل مرتکب شده را تا سال ها ادامه خواهد داد. جنگ تا جایی که به مقاومت مربوط است ‘سناریوی پایان’ ندارد. ۳- کابوس بدتر این است که اسراییل روی زمین غزه گرفتار بن بست خفه کننده ای شده است. از حیث‌ تاکتیکی جرئت ورود به مناطق متراکم شهری را ندارد و از حیث راهبردی می بیند که هدف اعلامی ‘نابودی حماس’ توهم سیاسیون است و عملا معنایی ندارد. اسراییل باید قبل از ورود، به راه خروج فکر می کرد. ۴- امریکا هم درباره عدم گسترده شدن جنگ شعار می دهد اما به خوبی می داند چه شگفتی هایی در حال شکل گیری است. اینکه از عراق و یمن مستقیما اسراییل را بزنند، حزب الله کل زیرساخت‌های رژیم در شمال را نابود کند و در سوریه دارایی امریکا هر شب زیر ضرب باشد، اگر گسترش جنگ نیست، پس چیست؟! ۵- هر یک از این رویدادهای شگفت، اگر در وضعیت عادی رخ می داد خود می توانست منشا یک جنگ منطقه ای تمام عیار باشد اما حالا امریکا و اسراییل آنها را با همه توان نادیده می گیرند چرا که می دانند قادر به هیچ واکنش موثری نیستند. خاورمیانه برای امریکا دیگر امن نخواهد شد. ۶- پیداست که مقاومت اجازه نخواهد داد دشمن برای آن تصمیم بگیرد یا در جنگی چنین پیچیده گرفتار ‘محاسبات ساده’ شود. کسی نباید منتظر یک عملیات سرنوشت ساز از یک جغرافیای خاص باشد. مجموعه ای از عملیات ها از جغرافیاهای مختلف است که این جنگ را تعیین تکلیف می کند. ۷-کمر قصاب غاصب منطقه خم شده و مجموعه بزرگی از مردان همداستانند تا دیگر صاف نشود. انتظار نداشته باشید چنین امر عظیمی به سرعت و سادگی یا بدون درد و رنج رخ بدهد. شاید کار به ‘بلغت القلوب الحناجر’ هم برسد. آنگاه نصرت الهی پدیدار می شود. @mohammadi61