﷽؛
💠 حديث فقهی زیست محیطی
اشاره
حقوق حیوانات در قران کریم واحادیث مورد توجه قرار گرفته است ازار حیوانات ومحروم کردن انان از خوراک ومسکن وحقوقشان مورد نهی قرار گرفته است گرچه اوامر ونواهی فقهی در خصوص حیوانات وعوامل زیست محیطی ارشادی است
🏷 اذيت و آزار حيوانات ممنوع
🔅 #پیامبر_اکرم (ﷺ) :
✓ «به صورت حيوانات نزنيد؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مىگويند».
⁙ «لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ على وُجوهِها ؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّهِ».
◊ The Prophet (SAWA) said, 'Do not hit animals on their faces for verily they praise and glorify Allah.
📚 الكافي : ج۶ ص۵۳۸ ح۴
محمد جواد حیدری
محیط زیست از مهمترین نعمت
های الهی
اشاره
غرق در نعمت هستیم الحمد لله رب العالمین
وگاهی ناسپاسی می کنیم نستغفرالله رب العاصین
محیط زیست ومنابع طبیعی هم مانند نماز هر روز به انسان می گویند :
ان حفظتنی حفظتک وان ضیعتنی ضیعتک
تمام شرور وپلیدیهاو گرفتاری های بشر معلول جهل و ناسپاسی است
اگر قوانین طبیعت ومحیط زیست را حفظ کردیم از ما حفاظت می کند واگر قوانین نعمت ها ومنابع طبیعی را ضایع کردیم ما را ضایع می کند
به شکرانه نعمت های الهی قوانین طبیعت و علم وادب را رعایت کنیم به همدیگر احترام بگذاریم وحب وبغض های جناحی را کنار بگذاریم و حقوق انسانی واصول ادمیت را پایمال نکنیم
*۞وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها* إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ۞
*۞آیه ۱۸ سوره نحل ۞*
*۞و اگر بخواهید که نعمتهای خدا را شماره کنید هرگز نتوانید*، که خدا در حق بندگان بسیار آمرزنده و مهربان است.۞
💬 *پیام ها*
۱-گرچه شمردنِ نعمتهاى الهى ممكن نيست، امّا ذكر و ياد آنها لازم است. چنانكه در آيه ۱۱ سوره ضُحى مىفرمايد: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»
۲- نسبت به آنچه مىدانيد شكر كنيد، نسبت به آنچه نمىدانيد، خداوند غفور و رحيم است.
🏷 در آموختن آنها بكوش!
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
✓ «اى مؤمن! همانا اين دانش و ادب بهاى جان توست؛ پس در آموختن آنها بكوش؛ زيرا هر چه بر دانش و ادب تو افزوده شود، بر قدر و قيمت تو افزوده مىگردد؛ چه آن كه با دانش به پروردگارت ره مىبرى و با ادب پروردگارت را نيكو خدمت مىكنى و با آدابِ خدمتگزارى است كه بنده سزاوار دوستى و نزديكى به خدا مىشود. پس، اين اندرز را پذيرا شو تا از عذاب برهى».
⁙ «يا مُؤمِنُ إنَّ هذا العِلمَ و الأدَبَ ثَمَنُ نَفسِكَ فَاجتَهِدْ في تَعَلُّمِهِما، فَما يَزيدُ مِن عِلمِكَ و أدَبِكَ يَزيدُ في ثَمَنِكَ و قَدرِكَ فإنَّ بِالعِلمِ تَهتَدي إلى رَبِّكَ و بِالأدَبِ تُحسِنُ خِدمَةَ رَبِّكَ و بِأدَبِ الخِدمَةِ يَستَوجِبُ العَبدُ وَلايَتَهُ و قُربَهُ، فَاقبَلِ النَّصيحَةَ كَي تَنجُوَ مِنَ العَذابِ».
📚 روضة الواعظين : ص١٦
محمد جواد حیدری
شهادت شیفتگان اهل بیت علیهم السلام دربستر
🔹 جناب کليني در روايت معتبر از امام صادق(ع) نقل می کند خطاب به ابوبصير فرمود: مرده شما که با اعتقاد راسخ بميرد «شهيد» است.
وي پرسيد: هرچند در بستر خود بميرد؟ امام(ع) فرمود: «آري به خدا سوگند، گرچه در بستر خود بميرد، او زنده و پيش خداي خود روزي داده ميشود».
🔹از خداوند مهربان می خواهیم مشمول این روایت گردیم
دیگرچه باک که کسي با ايمان واقعي و پايبندي کامل به وظايف ديني خود، در بستر يا در حین تلاش بميرد نگراني انجاست که انسان پيش از مردن و با داشتن اين همه فرصت و قدرت و نفوذ، براي آخرت خود کاری نکرده باشد و باری را از دوش خانواده وخلق خدا برنداشته باشد و از رنج روزافزون مردمان همکيش و هموطن خود نکاسته باشد؟
🔹 اميرالمؤمنين(علیه السلام ) نيز در نهجالبلاغه فرمود: به آن کسي که جان پسر ابيطالب به دست اوست سوگند که هزار ضربه شمشير بر من آسانتر است از مردن در بستر در غير طاعت خداوند (و انجام وظيفه).
از خداوند متعال می خواهیم توفیق خدمت خالصانه به مردم نصیب ما فرماید مهمترین خدمت پاسخ به نیازهای صادق مردم در خصوص فرهنگ واقتصاد واموزش عالی
اموزه اهل بیت علیهم السلام :
اللهم افعل بنا ما انت اهله ولاتفعل بنا ما نحن اهله
کانال مهندسی شخصیت
محمد جواد حیدری
https://eitaa.com/mohammadjavadheidar۰i
بسمالله الرحمن الرحیم 🌿
گذار از فقه سنتی به فقه تمدنی با محوریت فقه قرآنی و عقلانیت زمانمند در اندیشه امام خمینی(ره)
محمد جواد حیدری
۱. مقدمه
فقه اسلامی، در طول تاریخ تمدن اسلامی، نقش بنیادین در هدایت فرد و جامعه مسلمان داشته است. با اینحال، تحولات پیچیدهی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جهان معاصر، پرسشی جدی را پیش روی اندیشمندان اسلامی قرار داده است:
آیا فقه سنتی، که در بستر روابط سادهی جوامع گذشته شکل گرفته، میتواند پاسخگوی مسائل نوپدید و ساختارهای پیچیدهی تمدن جدید باشد؟
در پاسخ به این پرسش، امام خمینی(ره) با طرح نظریهی زمان و مکان در اجتهاد و تأکید بر «فقه جواهری»، راهی نو در تفکر فقهی گشودند. ایشان فقه را نه صرفاً مجموعهای از احکام فردی، بلکه نظامی جامع برای ادارهی جامعهی اسلامی و تمدنسازی دینی معرفی کردند.
از نگاه امام، فقه باید توانایی «مدیریت جامعه» و «تولید نظام» را داشته باشد، و این امر جز با بازگشت به قرآن کریم و احیای نقش عقل در فرآیند استنباط، ممکن نخواهد بود.
به تعبیر ایشان:
> «حکومت فلسفهی عملی فقه در تمامی زوایای زندگی انسان است، و فقه تئوری واقعی و کامل ادارهی انسان از گهواره تا گور است.»
(امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۹۸)
۲. تعریف مفاهیم کلیدی
الف) فقه سنتی
منظور از فقه سنتی، همان ساختار کلاسیکی است که بر پایهی فقه جواهری شکل گرفته و در محور استنباط احکام فردی، عبادات، معاملات و جزائیات متمرکز است. ویژگی فقه سنتی، دقت در جزئیات و التزام به اصول لفظی و روایی است، اما در مقام نظامسازی اجتماعی کمتر ورود داشته است.
ب) فقه جواهری
فقه جواهری به روش اجتهادی منسوب به صاحب جواهر (شیخ محمدحسن نجفی) اطلاق میشود که مبتنی بر استدلال دقیق، جمع میان عقل و نقل، و پایبندی به مبانی اصولی متقن است.
امام خمینی(ره) بارها تصریح کردهاند که فقه مطلوب، همان فقه جواهری است، با این تفاوت که باید در خدمت ادارهی جامعه قرار گیرد:
> «ما فقه جواهری را قبول داریم، ولی فقه جواهری، منهای توجه به زمان و مکان، از عهدهی ادارهی جامعه برنمیآید.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹)
ج) فقه قرآنی
فقه قرآنی به معنای بازگشت به منابع اصیل وحیانی در استنباط احکام و نظامهاست. در این رویکرد، قرآن کریم نه فقط منبع استنباط در عرض سنت، بلکه محور شکلگیری «فقه نظامها» تلقی میشود.
چنانکه خداوند میفرماید:
> «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً...» (نحل، ۸۹)
آیه تصریح دارد که قرآن، بیانگر همهچیز است؛ بنابراین فقه قرآنی درصدد استخراج اصول نظامساز از متن وحی است، نه صرفاً احکام جزئی.
د) فقه تمدنی
فقه تمدنی، مرحلهای پیشرفته از تطور فقه اسلامی است که مأموریت آن، تولید نظامهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر مبنای وحی و عقل است. در این نوع فقه، هدف از اجتهاد نه استنباط حکم فردی، بلکه طراحی الگوی کلان ادارهی جامعه اسلامی است.
دکتر محمدجواد حیدری در این زمینه میگوید:
> «فقه تمدنی بهدنبال تبیین نظام ها وپاسخگویی به مسایل مستحدثه ونیازهای کلان و ساختاری تمدن اسلامی وحکمرانی کار امد است، نه صرفاً رفتار فردی مکلف.» (فقه تمدنی و اجتهاد پاسخگو، ص۴۵
۳. جایگاه زمان و مکان در اجتهاد
امام خمینی(ره) با طرح نقش زمان و مکان در اجتهاد، تحول عمیقی در مبانی فقه ایجاد کردند. مقصود ایشان از این دو عنصر، صرفاً توجه تاریخی به تغییر موضوعات نیست، بلکه تأکید بر پویایی عقلانیت فقهی و نقش شرایط تمدنی در تشخیص حکم الهی است.
> «زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسألهای که در گذشته حکمی داشته، بهظاهر همان مسأله امروز حکم دیگری دارد، بهخاطر تفاوت روابط حاکم بر سیاست، اجتماع و اقتصاد.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۹۸)
این تعبیر در حقیقت، به معنای آن است که اجتهاد بدون درک واقعیتهای زمان، دچار انجماد میشود و نمیتواند پاسخگوی نیازهای تمدنی باشد.
در نتیجه، امام خمینی با گسترش قلمرو فقه از سطح «فقه احکام» به «فقه نظام»، راه را برای ظهور فقه تمدنی و نظامساز هموار ساختند
۴. ضرورت بازگشت به قرآن در اجتهاد
با توجه به رشد عقلانیت ابزاری در عصر حاضر و غلبهی مسائل مستحدثه بر ساختار اجتماعی، فقه اسلامی نیازمند بازنگری در روش استنباط است. بازگشت به قرآن، بهمعنای بازخوانی فقه از منظر مقاصد کلان شریعت است؛ یعنی درک فلسفهی احکام در پرتو آیات الهی.
قرآن کریم، هم به احکام فرعی (مانند صلات، صوم، بیع) اشاره دارد و هم به اصول کلان اجتماعی نظیر عدالت، شوری، امنیت، رشد و کرامت انسان. فقه قرآنی میکوشد این اصول را به زبان نظامهای اجتماعی ترجمه کند.
به تعبیر شهید صدر:
> «فقه اسلامی اگر در چارچوب نظام فکری قرآن فهمیده شود، قابلیت تبدیل به علم تمدنی را دارد.» (اقتصادنا، ص۲۴)
۵. عقلانیت زمانمند؛ حلقهی اتصال فقه سنتی و فقه تمدنی
عقل، در دستگاه اجتهادی شیعه، یکی از منابع چهارگانه استنباط است. اما در بسیاری از مکاتب سنتی، عقل صرفاً در حدّ «کاشف» از حکم شرعی تلقی میشود، نه «مولّد» اندیشه و نظام.
امام خمینی(ره) با بازتعریف عقل بهعنوان «ابزار درک مصلحت نظام اسلامی»، زمینهی توسعهی فقه حکومتی را فراهم کردند.
ایشان در پاسخ به این شبهه که آیا حکومت میتواند برخلاف برخی احکام اولیه عمل کند، فرمودند:
> «حکومت میتواند حتی حج را موقتاً تعطیل کند اگر مصلحت اسلام و مسلمین اقتضا کند.» (صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۵۲)
این بیان، نشان میدهد که فقه، در نگاه امام، تابع مصالح کلان جامعه است، نه محدود به ظاهر احکام فردی.
بنابراین عقلانیت زمانمند، نه در برابر نص، بلکه در امتداد آن قرار دارد و به فقیه امکان میدهد تا از فقه حکم به فقه نظام عبور کند.
۶. جمعبندی مرحله اول
در نتیجهی مباحث این بخش، میتوان گفت:
فقه سنتی، اگرچه در چارچوب فقه جواهری دقیق و مستحکم است، اما در سطح فردی متوقف مانده است.
فقه قرآنی و عقلانیت زمانمند، ابزار گذار به فقه تمدنیاند.
امام خمینی(ره) با طرح زمان و مکان در اجتهاد، ساختار پویایی را بنیان نهادند که میتواند پاسخگوی نیازهای تمدن اسلامی باشد.
فقه تمدنی، بازگشت به قرآن و حرکت به سوی نظامسازی اجتماعی بر اساس وحی است.
📘 پایان مرحله اول — مبانی نظری و تبیین مسئله
🕊 مرحلهٔ دوم: نقد ساختاری فقه متعارف و بازسازی عقلانیت تمدنی در اندیشه امام خمینی(ره)
۱. مقدمه
فقه متعارف، با همهی اصالت و استحکام روششناختیاش، در مقام تبیین و ادارهی جامعهی پیچیدهی امروز، با محدودیتهایی مواجه است. ساختار سنتی فقه، در فضای تعامل فرد با تکلیف شکل گرفته است، در حالیکه واقعیت اجتماعی امروز، نظاممند، شبکهای و تمدنی است.
بنابراین، اگر فقه بخواهد از «نظام احکام» به «فقه نظامها» عبور کند، ناگزیر باید در ساختار، روش و غایت خود بازنگری نماید.
۲. نقد ساختاری فقه متعارف
الف) فردمحوری و فقر نظامسازی
فقه سنتی غالباً مخاطب خود را فرد مکلف میداند؛ احکام نماز، روزه، نکاح، طلاق، بیع و اجاره در چارچوب روابط فردی استنباط میشوند. این نگرش در دورههایی پاسخگو بود، اما با پیدایش ساختارهای پیچیدهی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دیگر کفایت نمیکند.
فقه تمدنی در مقابل، به جای رفتار فردی، به طراحی نظام رفتاری جمعی و اجتماعی میپردازد. مثلاً در حوزهی اقتصاد، به جای بیان حکم بیع ربوی، به تبیین نظام عدالت اقتصادی میپردازد؛ یا در حوزه خانواده، به جای احکام طلاق، به نظام تربیتی خانواده مینگرد.
ب) غلبهی فقه فروعات بر فقه مبانی
یکی از ضعفهای ساختاری فقه متعارف، کمتوجهی به فلسفهی احکام و مقاصد شریعت است. فقیه سنتی غالباً در محدودهی ظاهر روایات توقف میکند، در حالی که امام خمینی(ره) تأکید میکردند:
> «روح فقه و احکام اسلام، عدالت و تربیت انسان است. اگر فقه به این مقاصد نپردازد، از هدف خود بازمانده است.»
(صحیفه امام، ج۲۱، ص۹۴)
فقه تمدنی، در واقع بازگشت به همین روح است؛ یعنی پیوند میان حکم و حکمت، میان فقه و فلسفهی اجتماعی دین.
ج) تفکیک میان حوزه نظر و عمل
در فقه سنتی، حوزهی استنباط (نظر) از حوزهی اجرا (عمل) جدا دانسته میشود؛ فقیه حکم را استنباط میکند و حاکم آن را اجرا. امام خمینی این تفکیک را مردود دانستند و با طرح نظریهی ولایت فقیه، فقیه را در مقام مدیریت جامعه و تشخیص مصلحت نیز صاحبنظر دانستند.
> «ولایت فقیه همان ولایت رسولالله است؛ حکومت، شعبهای از ولایت مطلقهی رسولالله است.»
(ولایت فقیه، ص۳۵)
از این منظر، اجتهاد باید «اجتهاد مدیریتی» باشد، نه صرفاً نظری؛ زیرا در ادارهی نظام اسلامی، فقیه باید فقه را در سطح «تدبیر جامعه» جاری کند، نه در سطح فتوای فردی.
۳. مبانی بازسازی عقلانیت تمدنی در فقه امام خمینی
الف) عقل در پیوند با وحی
در دستگاه فقهی امام، عقل و وحی در تقابل نیستند؛ بلکه عقل ابزار فهم مقاصد وحی است. عقلانیت، زمانی اسلامی است که در خدمت تحقق مقاصد شریعت قرار گیرد.
> «عقل، یکی از حجتهای الهی است که در صورت انفصال از وحی، به خطا میرود، ولی در پرتو هدایت وحی، راهنمای فقه و سیاست است.»
(شرح حدیث جنود عقل و جهل)
بنابراین، فقه تمدنی با تکیه بر «عقل مستنیر به وحی»، نظامساز میشود. عقل در اینجا، کاشف از ملاکات احکام و منبع تشخیص مصلحت عمومی است.
ب) فقه در خدمت مصالح امت
در نگاه امام خمینی، فقه نه مجموعهای از احکام فردی، بلکه ابزار تحقق مصالح امت اسلامی است. از اینرو ایشان فرمودند:
> «حکومت، فلسفهی عملی فقه است؛ فقه برای حکومت است، نه حکومت برای فقه.»
(صحیفه امام، ج۲۱، ص۹۸)
این بیان، نقطهی آغاز فقه تمدنی است؛ زیرا فقه را از دایرهی مناسک و معاملات فردی، به سطح تنظیم نظام اجتماعی و حکومتی ارتقا میدهد.
ج) فقه پویا و عنصر زمان و مکان
پویایی فقه در گرو درک واقعیات زمان و مکان است. امام خمینی با تأکید بر این دو عنصر، نشان دادند که اجتهاد شیعه، برخلاف ادعای برخی مستشرقان، از ظرفیت تطور و تحول برخوردار است.
به تعبیر ایشان:
> «اگر فقیه زمان خود را نشناسد، گرفتار فتواهای بیاثر خواهد شد.»
(صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۰)
فقیه تمدنی، در واقع همان فقیهی است که هم با اصول جواهری آشناست و هم با تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمانه
۴. اجتهاد تمدنی و بازتعریف رابطهی عقل، نص و واقع
در فقه متعارف، گاه نص بر عقل تقدم دارد؛ یعنی حتی اگر نتیجهی عقلی با ظاهر روایت ناسازگار باشد، روایت مقدم میشود. اما امام خمینی، با حفظ اصالت نص، عقل را در فهم نص به کار گرفتند.
در اجتهاد تمدنی، عقل فقط تابع نیست، بلکه «همکار وحی» در کشف نظام احسن است.
بهعنوان مثال، فقیه در نظامسازی اقتصادی اسلامی، باید از اصولی چون عدالت، منع استثمار و کرامت انسانی، که ریشه در قرآن دارند، نظامی کارآمد برای امروز طراحی کند؛ نه صرفاً احکام معاملات را بازگو نماید.
این همان چیزی است که از آن به «فقه نظام» یا «فقه تمدنی» تعبیر میشود.
۵. نقد نهایی: فقه جزئیات یا فقه جهتها؟
مشکل بنیادین فقه سنتی آن است که از تحلیل روابط جزئی فراتر نمیرود؛ در حالیکه فقه تمدنی، فقه «جهتها» است، نه «جزئیات».
فقه تمدنی بهدنبال پاسخ به این پرسشهاست:
چگونه میتوان عدالت قرآنی را در ساختار اقتصادی پیاده کرد؟
چگونه میتوان آزادی و کرامت را در نظام سیاسی تحقق بخشید؟
چگونه خانواده و جامعه را بر اساس رحمت و مودت سامان داد؟
بنابراین، فقه تمدنی، فقهی است که از «حکم» به «نظام» و از «نظام» به «تمدن» گذر میکند.
۶. نتیجه مرحله دوم
۱. فقه سنتی در حوزهی احکام فردی کارآمد است، ولی توان تمدنی ندارد.
۲. امام خمینی با طرح فقه حکومتی و عنصر زمان و مکان، فقه را به عرصهی نظامسازی وارد کردند.
۳. عقلانیت تمدنی، عقل منقطع از وحی نیست، بلکه عقل منور به وحی است که مصالح امت را در چارچوب مقاصد شریعت تشخیص میدهد.
۴. بازسازی فقه در پرتو قرآن و عقل، همان راهی است که از فقه جواهری به فقه تمدنی میانجامد.
📘 پایان مرحله دوم — نقد ساختاری و بازسازی عقلانیت تمدنی
بسمالله الرحمن الرحیم 🌿
🕋 مرحلهٔ سوم: الگوی نهادی فقه تمدنی و نمونههای کاربردی در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی
۱. مقدمه
فقه تمدنی، نتیجهی طبیعی تکامل فقه اسلامی در مواجهه با نیازهای کلان جامعه است. اگر فقه در عصر پیامبر(ص) و ائمه(ع) ناظر به ساماندهی زندگی مؤمنان بود، در عصر غیبت و تشکیل حکومت اسلامی، این فقه باید به فقه نهادساز و تمدنآفرین تبدیل شود.
امام خمینی(ره) با تأسیس نظام جمهوری اسلامی، نشان دادند که فقه شیعه، ظرفیت نظری و عملی برای ادارهی جامعه را داراست. اما این ظرفیت، تنها با نهادینهسازی عقلانیت اجتهادی در ساختارهای اجتماعی به ثمر مینشیند.
از اینرو، فقه تمدنی باید سه وظیفهی اساسی را بر عهده گیرد:
۱. تولید نظریهی نظامهای اجتماعی بر اساس قرآن و سنت،
۲. تأسیس نهادهای اجتهادی میانرشتهای برای ادارهی جامعه،
۳. پایش و اصلاح مستمر نظامها بر اساس مقاصد شریعت.
۲. الگوی نهادی فقه تمدنی
الف) از فقه فردی به فقه نهادی
در فقه فردی، مرجع تقلید احکام فردی را استنباط میکند؛ اما در فقه تمدنی، باید نهادهایی شکل گیرد که بتوانند اجتهاد را در سطح «نظام اجتماعی» اعمال کنند.
دکتر محمدجواد حیدری در طرح «فقه تمدنی و اجتهاد پاسخگو»، تأکید دارد که:
> «فقه تمدنی بدون نهاد، فاقد بستر تحقق است؛ نهادهای تمدنی همان مدارهای اجرای عقلانیت فقهی در جامعهاند.» (فقه تمدنی و اجتهاد پاسخگو، ص۷۸)
ب) شورای فقه تمدنی (مدل پیشنهادی)
یکی از پیشنهادهای عملی برای تحقق فقه تمدنی، تشکیل شورای فقه تمدنی است؛ نهادی که ترکیبی از فقیهان، متفکران علوم انسانی، اقتصاددانان و جامعهشناسان اسلامی باشد.
وظیفهی این شورا، تبیین و طراحی نظامهای اسلامی در چهار حوزهی کلیدی است:
1. نظام خانواده و تربیت
2. نظام اقتصادی و عدالت اجتماعی
3. نظام امنیت و دفاع اجتماعی
4. نظام فرهنگی و رسانهای
این شورا میتواند ذیل نهادهای رسمی مانند شورای عالی حوزههای علمیه یا مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت کند و بهصورت مستمر، «اجتهاد تمدنی» را بهروز نماید.
ج) ویژگیهای نهاد اجتهاد تمدنی
میانرشتهای بودن (فقه، فلسفه، جامعهشناسی، سیاست و مدیریت).
تمرکز بر مقاصد کلان شریعت (عدالت، رشد، کرامت، رحمت).
تبدیل فتاوا به سیاستهای عمومی.
پیوند نظریه و عمل، و تعامل با نهادهای اجرایی کشور.
۳. نمونههای کاربردی فقه تمدنی
الف) مدیریت خانواده: از فقه احکام به فقه تربیت
فقه سنتی خانواده، ناظر به احکام نکاح، طلاق، نفقه و ارث است؛ اما فقه تمدنی خانواده، ناظر به نظام تربیت انسان صالح است.
قرآن کریم هدف ازدواج را «سکونت و مودت» معرفی میکند:
> «وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً» (روم، ۲۱)
بر این اساس، فقه تمدنی در حوزه خانواده، به دنبال طراحی الگوی «نظام تربیت رحمانی» است؛ نظامی که روابط خانواده را بر اساس محبت، عدالت و رشد متقابل سامان دهد.
در اندیشه امام خمینی، خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی در مسیر تربیت انسان الهی است. ایشان فرمودند:
> «خانواده، خاستگاه انسانسازی است و از خانواده است که جامعه صالح و فاسد ساخته میشود.» (صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۴۸)
ب) اقتصاد کلان: از فقه معاملات به فقه عدالت اجتماعی
فقه معاملات سنتی، به احکام بیع، ربا، اجاره و قرض میپردازد؛ در حالی که فقه تمدنی اقتصاد، به نظام عدالت اقتصادی نظر دارد.
هدف، تحقق عدالت قرآنی است:
> «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ» (حشر، ۷)
امام خمینی(ره) معتقد بودند که فقه، باید بتواند ساختار اقتصادی عادلانه را طراحی کند، نه صرفاً احکام معاملات را بیان نماید. ایشان در فرمان هشت مادهای فرمودند:
> «اسلام دین عدالت است و حکومت اسلامی موظف است که عدالت را در تمامی ابعاد جامعه برقرار کند.»
(صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۲۳)
فقه تمدنی اقتصادی، با استفاده از مبانی فقهی، مدلهای کلان مالی، بانکی و توزیعی را بر اساس مصلحت امت بازطراحی میکند.
ج) امنیت اجتماعی: از فقه جزا به فقه صیانت از انسان
در فقه جزای سنتی، تمرکز بر مجازات مجرم است؛ اما فقه تمدنی امنیت، به صیانت از انسان و جامعه نظر دارد.۲
بر اساس آیهی شریفه:
> «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا» (مائده، ۳۲)
فقه تمدنی امنیت، بر «پیشگیری»، «بازپروری» و «عدالت ترمیمی» تأکید دارد. در اندیشه امام خمینی، هدف از اجرای حدود، حفظ کرامت انسان و امنیت جامعه است، نه انتقام:
«حدود اسلام برای تربیت است، نه برای انتقام.» (تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۵)
۴. نقش قرآن در شکلدهی الگوی تمدنی فقه
قرآن کریم، منبع جامع هدایت برای انسان و جامعه است. اگر فقه سنتی، قرآن را در سطح دلالتهای لفظی بهکار میگیرد، فقه تمدنی باید آن را در سطح مقاصد نظامساز بفهمد.
از این منظر، هر نظام تمدنی اسلامی باید از آیات مقاصدی قرآن الهام بگیرد:
نظام سیاسی از «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» (شوری، ۳۸)
نظام اقتصادی از «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ» (حشر، ۷)
نظام فرهنگی از «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» (نحل، ۱۲۵)
فقه تمدنی قرآنی، به جای تمرکز بر احکام منفصل، به کشف و تلفیق این مقاصد در قالب نظامهای کارآمد میپردازد
۵. الزامات تحقق فقه تمدنی در نظام اسلامی
۱. تحول در نظام آموزشی حوزه: افزودن دروس فقه نظام، فلسفه فقه، و فقه میانرشتهای.
2. ایجاد مراکز تخصصی فقه تمدنی: ترکیب علوم حوزوی و انسانی برای سیاستگذاری دینی.
3. تدوین نقشه فقه تمدنی ایران اسلامی: بهعنوان سند مرجع برای اجتهاد نهادی.
4. پاسخگویی اجتهادی به مسائل مستحدثه جهانی: هوش مصنوعی، محیط زیست، حقوق بشر اسلامی، و روابط بینالملل.
5. تقویت نهاد ولایت فقیه بهعنوان محور فقه تمدنی: زیرا ولایت فقیه، حلقهی اتصال نظریهی فقهی با نظام اجرایی است.
۶. نتیجهگیری نهایی
فقه تمدنی، امتداد طبیعی فقه جواهری در پرتو قرآن و عقلانیت زمانمند است. این فقه، از احکام فردی به نظامهای اجتماعی، و از روابط محدود به ساختارهای تمدنی گذر میکند.
در اندیشه امام خمینی، فقه نه تنها ابزار تشخیص حکم، بلکه نقشهی ادارهی جامعه اسلامی است.
بازخوانی قرآن بهعنوان مرجع نظامساز، و بازتعریف اجتهاد در پرتو زمان و مکان، راهبردی است برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی.
به تعبیر امام خمینی:
> «ما مکلف به اقامهی حکومت عدل هستیم، تا زمینهی ظهور عدالت جهانی حضرت ولیعصر(عج) فراهم گردد.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۰)
از این منظر، فقه تمدنی، مقدمهی تمدن مهدوی است و تحقق آن، رسالت حوزههای علمیه در عصر کنونی است.
📘 پایان مرحلهٔ سوم — الگوی نهادی و کاربردی فقه تمدنی
📚 فهرست منابع و مآخذ مقاله
عنوان مقاله: گذار از فقه سنتی به فقه تمدنی با محوریت فقه قرآنی و عقلانیت زمانمند در اندیشه امام خمینی(ره)
🔹 ۱. منابع قرآنی
قرآن کریم، ترجمه مکارم شیرازی، نشر دارالقرآن الکریم، قم.
سوره نحل، آیه ۸۹.
سوره روم، آیه ۲۱.
سوره حشر، آیه ۷.
سوره مائده، آیه ۳۲.
سوره شوری، آیه ۳۸.
سوره نحل، آیه ۱۲۵.
🔹 ۲. آثار امام خمینی(ره)
1. امام خمینی، روحالله، صحیفه امام خمینی (ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ بیستوسوم.
ج ۲۰، ص ۴۵۲ (بیان دربارۀ تعطیل موقت حج بر اساس مصلحت).
ج ۲۱، صص ۹۴ ـ ۱۱۰ (زمان و مکان در اجتهاد و فلسفۀ عملی فقه).
ج ۱۶، ص ۲۴۸ (نقش خانواده در انسانسازی).
ج ۱۷، ص ۲۲۳ (فرمان هشت مادهای).
2. امام خمینی، روحالله، تحریر الوسیله، ج۲، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
باب الحدود، ص ۴۸۵.
3. امام خمینی، روحالله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، قم، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم.
ص ۳۵ (ولایت فقیه به مثابه ولایت رسولالله).
4. امام خمینی، روحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
🔹 ۳. منابع کلاسیک و معاصر فقهی
1. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، قم، دار احیاء التراث العربی.
2. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱ تا ۲۰.
3. مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهای زمان، تهران، صدرا، چاپ یازدهم.
4. صدر، محمدباقر، اقتصادنا، قم، دارالتعارف، چاپ سوم.
5. فیاض، محمدباقر، فقه نظام اجتماعی اسلام، قم، انتشارات بوستان کتاب.
🔹 ۴. منابع معاصر و پژوهشهای جدید
1. حیدری، محمدجواد، فقه تمدنی و اجتهاد پاسخگو، قم، پژوهشگاه علوم اسلامی، ۱۴۰۲ش.
2. سروش محلاتی، داود، فقه نظام اجتماعی در اندیشه امام خمینی، قم، انتشارات مبین اندیشه، ۱۳۹۸ش.
3. پارسانیا، حمید، نظریه علم دینی و فقه تمدنی، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۴۰۰ش.
4. جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسۀ معرفت دینی، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ چهارم.
5. نصر، سیدحسین، اسلام و نظم طبیعت، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات سروش.
🔹 ۵. مقالات و منابع تکمیلی (قابل استفاده در چاپ نهایی)
1. علیدوست، ابوالقاسم. «فقه نظامساز و تحول در روش استنباط»، فصلنامه فقه و اصول، ش ۵۵، قم، ۱۴۰۱ش.
2. حائری یزدی، مهدی. «عقل و وحی در فلسفۀ اجتهاد»، نامه حوزه، سال ۲۳، ش ۲، ۱۳۹۹ش.
3. غفارینژاد، علی. «از فقه فردی تا فقه تمدنی؛ مطالعهای تطبیقی در اندیشه امام خمینی و شهید صدر»، مجله علوم اسلامی قم، سال ۱۴، ش ۳۲، ۱۴۰۲ش.
🔹 ۶. پینوشتها (نمونه برای درج در پاورقی مقاله)
1. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۹۸.
2. همان، ج۲۰، ص۴۵۲.
3. قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۸۹.
4. نجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۱۲.
5. حیدری، محمدجواد، فقه تمدنی و اجتهاد پاسخگو، ص۷۸.
6. صدر، اقتصادنا، ص۲۴.
7. مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ص۱۷۵.
8. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۵.
9. طباطبایی، المیزان، ج۴، ذیل آیه ۳۸ سوره شوری.
🔹 ۷. جمعبندی نهایی برای ارائه یا چاپ
🔸 این مقاله با ساختار سهمرحلهای زیر قابل انتشار در فصلنامههای فقهی و اندیشه اسلامی است:
مرحله اول: مبانی نظری و تعریف مفاهیم.
مرحله دوم: نقد ساختاری فقه متعارف و بازسازی عقلانیت تمدنی.
مرحله سوم: الگوی نهادی و کاربردی فقه تمدنی.
کانال مهندسی شخصیت
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
کلید اسرار
دنیای عجیبی است نتیجه خوبی کردن را در همین دنیا می بینیم اگر خیری به مردم برسانیم در همین دنیا نتیجه اش را می بینیم
من یعمل مثقال ذره خیرا یره شامل خیرات دنیا هم می شود وفقط اختصاص به اخرت ندارد
این از مجربات است وهمه به نوعی تجربه کرده ایم
همان طور که نتیجه بدی کردن با دیگران را در همین دنیا نیز می بینیم
در کتاب اعیان الشیعه ج۳ ص۸۱ آورده که :
#مقدس #اردبیلی و پسر جوانش نماز صبح را که خواندند گونیهای گندم را بار مرکب کردند و از شهر نجف خارج شدند
#آسیاب قدیمی بیرون شهر بود
وقتی به آسیاب رسیدند #آسیابان را دیدند که مشغول #کار بود
چند نفر زودتر از آنها آمده بودند
پسر #جوان پرسید:
#پدر
دیر آمدیم؟
پدر :
دیر نیامدیم
آنها زودتر آمده اند
از #قدیم گفته اند :
#سحرخیز باش تا کامروا شوی
صبر کردند
نزدیک ظهر گندمهای آنها هم آسیاب شد
آسیابان آردها را داخل گونی ریخت
مقدس با کمک پسرش گونیها را بار #مرکب کردند و به خانه رسیدند.
گونیهای آرد را به سرداب بردند
مقدس به پسرش گفت:
محمد
برو کیسه ای کوچک از مادرت بگیر!
پسر جوان رفت و با یک #کیسه برگشت.
مقدس کیسه را پر از آرد کرد و گفت:
این را به مطبخ ببر
دم دست باشد
شاید مادرت بخواهد امروز یا فردا #نان بپزد!
هنگام اذان ظهر بود
مقدس #وضو گرفت و آماده ی رفتن به #حرم #امیرمؤمنان علیه السّلام شد
مردم منتظر بودند تا #نماز را به او اقتدا کنند.
سمت #محراب رفت
نماز که تمام شد موقع بازگشت به خانه متوجه ازدحام جمعیت مقابل نانوایی شد.
نانوا مردم را هل میداد و با عصبانیت فریاد میکشید:
آردم تمام شده
چگونه #نان بپزم؟
مقدس از یک نفر پرسید:
چه خبر است؟
مرد ناامید پاسخ داد:
آقا جان!
نانواییهای نجف تعطیل کرده اند
آرد ندارند
قحطی شده
میگویند #گندم نایاب است!
مقدس گفت:
بهتر است خودتان نان بپزید!
زن جوانی گفت:
حضرت شیخ!
با کدام آرد؟
مقدس گفت:
آرد از من
پختن نان از شما
بروید ظرف بیاورید
مقدس به سمت منزل رفت
در را باز گذاشت
پسرش را صدا کرد و گفت:
گونیهای آرد را از سرداب به حیاط بیاور
.
مردم ظرف به #دست امدند
مقدس عبا و عمامه را گوشه ای گذاش
و مشغول پر کردن ظرفهای مردم شد
به پسرش گفت:
شما به بچهها #آرد بده!
در این موقع #زن مقدس وارد حیاط شد
آن چه را به چشم میدید باور نمی کرد گونیهای آرد در حال تمام شدن بود سراسیمه به سمت شوهرش رفت و گفت:
آقا جان!
دارید چکار میکنید؟
اینها ذخیره ی یکسال ماست!
مقدس گفت:
امیدت به خدا باشد
این مردم #گرسنه اند!
زن چیزی نگفت و گوشه ای به تماشا ایستاد.
آردها تمام شد
اما چند نفری باقی مانده بودند
مقدس به آنها گفت:
-منتظر بمانید
الآن برمی گردم
به سمت اتاق رفت
زن به دنبالش دوید
مقدس وارد مطبخ شد و کیسه ی کوچک آرد را برداشت
#زن با ناراحتی گفت:
آقا!
به #فکر من و بچه هایت باش
اگر این کیسه را هم #بذل و #بخشش کنی با چه چیزی نان بپزم؟
مقدس گفت:
گفتم که خدا بزرگ است
طاقت دیدن گرسنگی مردم را ندارم
زن روی #زمین نشست و شروع به #گریه کرد
مقدس آنها که رفتند دستش را به آسمان بلند کرد و از خدا تشکر کرد
زن به حیاط آمد و با چشمان اشک آلود گفت:
چراغی که به #خانه رواست به #مسجد #حرام است!
فردا که بچه هایت گرسنه ماندند یک نفر از همین مردمی که سنگ شان را به سینه میزنی به ما کمک نمی کنند!
مقدس #عبا و #عمامه اش را برداشت و با لحنی غمگین گفت:
من برای #اعتکاف به مسجد کوفه میروم
خداحافظ...
کسی در میزد
زن مقدس به سمت در دوید
در را باز کرد
غریبه ای را دید که مهار مرکبی را در دست داشت
مرد با صدایی شمرده گفت:
سلام خواهر!
شوهرتان در #مسجد کوفه معتکف است
گفت :
این گونیهای آرد را به شما بدهم!
گونیها را در حیاط خانه گذاشت و رفت
طولی نکشید که مقدس به خانه آمد
زن گفت:
آقاجان !
آردهایی که فرستاده بودی رسید!
مقدس با شگفتی به همسرش نگاه کرد و گفت:
کدام آرد؟!
زن گفت:
مردی غریبه آنها را آورد
چه آردی!
بوی عطر میدهد
سفید و خوشبو
هنوز داغ است
انگار تازه از آسیاب آمده!
#اشک در چشمان مقدس اردبیلی حلقه زد سرش را به سمت آسمان گرفت و گفت:
الحمد لله رب العالمین!
حبیب من
این چه حکمتی است؟
چه لطفی است که در حق من و فرزندان و عیالم کردی؟
من که راز دلم را با کسی در میان نگذاشته بودم
خدایا چگونه شکرت را به جا آورم ؟
کانال مهندسی شخصیت
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
@nashrekhobyhakashan
💢 المنهج الفقهي للمحقق الأردبيلي
توظيف العقل في الاستنباط
لم يكن العقل في مدرسة المحقّق الأردبيلي مُهمَلًا، بل كان نبضَ الفِكر في مَناهِجه، ونورَ البصيرة في مَسالِكه؛ يُمسِكُ بزمام الاستنباط كما يُمسِكُ الربّانُ بدفّة السفينة، ويرسم لمدرسته سِمَةً تتفرّدُ بها عن سائر المدارس، جلالًا في النظر، وكمالًا في الأثر، وحكمةً تُزاوجُ بين الفطرة والوَحي، والعقل والنصّ، فلا يُطفِئُ نورَ أحدهما بسِراجِ الآخر، بل يجعلُهما شُعْلتين تُضيئانِ طريقَ الهُدى.
ويمكن إجمال وجوه توظيفه للعقل في ثلاثة مطارح:
المطلع الأول: الاستناد إلى العقل العملي
استعان المحقّق بالعقل العملي، ذاك الميزان الدقيق الذي يُفرّق بين الحُسن والقُبح، كما صنع كثيرٌ من الفقهاء، غير أنّ الأردبيلي جاوز المألوف، ففتح بابَ تحليلٍ خاص، متأمّلًا في سؤالٍ عميق: هل الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر حكمان عقليّان كما هما شرعيّان؟ فجعل من هذا التساؤل ميدانًا لاستكشاف العلاقة بين نور الشرع وإشراق العقل، وكيف يتساندان في رسم معالم التكليف وإقامة صرح المسؤولية الإنسانية.
المطلع الثاني: العقل ناقدًا لمضمون الحديث
في هذا الأفق يتجلّى العقل ناقدًا بصيرًا، لا يمرّ على النصّ مرَّ السامعين، بل يتفحّصه بفطنة العارفين، ويزنه بميزان الإمكان، فيميّز بين المقبول والمحال، وبين المعقول والمستحيل. فإذا لمس في مضمونه ما يُنافي سنن العقل الواضحة أو يُصادم بداهة الفطرة البينة، أسقط الرواية جملةً، وقطع بعدم صدورها.
وهكذا ارتقى العقل عند الأردبيلي من مجرّد أداة فهمٍ إلى ميزان تحقيق، ومن شاهدٍ على النصّ إلى حارسٍ لمعناه.
المطلع الثالث: السلب لإثبات الحق
وهو ذروة برهانه وأحكم صناعاته، إذ يسلب بالعقل جميع الاحتمالات حتى لا يبقى إلا واحد فيثبته ضرورة. ومثاله الأبلج دية المقتول بشهادة الزور؛ إذ قُتل إنسان بشاهدين ثم انكشف فسقهما، فاختُلِف في الضمان على ثلاثة مذاهب: بيت المال، أو هدر الدم، أو إلزام القاضي. فأبطل الأردبيلي بالعقل المذهبين الأخيرين، قائلاً: «إبطال حق الناس غير معقول»، و«إلزام الحاكم كذلك غير معقول». فلما استحال المسلكان، لم يبق إلا بيت المال، فاستقرّ عليه الحكم حتمًا.
فالعقل هنا، بتنحية ما ليس، يُري ما هو، ويكشف موضع الصواب في متاهة الاحتمال. فهو كالشمس إذا جلّلها السحاب، فإن إظلام الجانبين يُريك موضع الضياء.
للاطلاع على كامل المقال يُرجى زيارة الرابط الآتي
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
https://t.me/moballeghi_ahmad
بحث «فقه حکمرانی و نهادسازی قرآنی» که دکتر محمدجواد حیدری مطرح میکند، در واقع تلاشی است برای عبور از فقه فردی به فقه تمدنی؛ فقهی که بتواند پاسخگوی نیازهای ساختارهای اداره جامعه اسلامی باشد.
در این نگاه، قرآن نه صرفاً کتابی برای هدایت فرد، بلکه منشور نهادسازی عادلانه است. آیات متعددی از قرآن این رویکرد را پشتیبانی میکنند:
آیه ۲۸۲ بقره: تأکید بر ثبت معاملات و شفافیت مالی، یعنی بنیانگذاری نهادهای حسابرسی و نظارت اقتصادی.
آیه ۵۸ نساء: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا» — دستور به واگذاری مسئولیت به شایستگان، مبنای نظری شایستهسالاری در مدیریت عمومی.
آیه ۱۳۵ نساء: تأکید بر عدالت در قضاوت، حتی بر ضد خویشاوندان، یعنی بنیانگذار استقلال قوه قضائیه و عدالت ساختاری.
آیات مربوط به یتیمان و مستضعفان (نساء، بقره، توبه) زمینهساز نهادهای حمایت اجتماعی و عدالت توزیعی است.
📘 دکتر حیدری در چارچوب «فقه حکمرانی» میکوشد نشان دهد که هر حکم فقهی، پشتوانه نهادی دارد؛ یعنی فقه میتواند تبدیل به مهندسی اجتماعی شود، نه صرفاً مجموعهای از فتواهای فردی.
بنابراین، «فقه حکمرانی» در پی پاسخ به سه پرسش اساسی است:
1. چیستی: فقهی که روابط قدرت، عدالت و نهاد را سامان میدهد.
2. چگونگی: با الهام از آیات و سنت، سازوکارهای اجرایی و حقوقی میسازد.
3. چرایی: زیرا تنها از مسیر نهادسازی میتوان عدالت قرآنی را در واقعیت اجتماعی محقق کرد.
🔹 در نتیجه، اگر فقه را صرفاً در عبادات و احوال شخصیه محدود کنیم، از مأموریت اصلی قرآن که «قیام به قسط» است (حدید:۲۵) فاصله میگیریم.
در این زمینه مقاله «چیستی و چگونگی و چرایی فقه حکمرانی و نهادسازی قرآنی» از دکتر محمدجواد حیدری در دست تدوین است
کانال مهندسی شخصیت
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
مروری بر ۷۰مساله فقهی حج از منظر امام خمینی:
استاد محمد جواد حیدری👇