🏴 انالله و انا الیه راجعون
◾️مادر شهیده فاطمه جعفری و مادر شوهر شهیده طیبه واعظی به عزیزان شهیدش پیوست.
مادری که ۶ جگر گوشه خود را تقدیم نقلاب اسلامی کرد.
حاجیه خانم واعظی مادر #شهیدان_واعظی در ۸۷ سالگی بر اثر کهولت سن دار فانی را وداع گفت.
بانو #سکینه_واعظی، پسر، دختر و عروس و داماد خود را در دوران مبارزه علیه #رژیم_ستمشاهی تقدیم انقلاب اسلامی کرد و دو فرزند دیگرش هم در دوران #دفاع_مقدس به #شهادت رسیدند.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
@mohebbin_etrat
شهیده فاطمه جعفریان
ولادت: 1339
شهادت: 1356
عامل شهادت: ترور به دست ساواک ـ تبریز
با کمک برادر مجاهدش خواندن و نوشتن را آموخت و با کتب سیاسی و اعتقادی آشنا شد. او هم مثل بسیاری از دختران محروم و مستضعف شهر به قالی بافی مشغول شد.
در 15 سالگی با مجاهد شهید مرتضی واعظی ازدواج کرد. همراه همسرش در تشکیلات مبارزاتی شهید ابراهیم جعفریان قعال بود.
سال 55 برای ادامه مبارزاتشان به تبریز هجرت کردند.
خرداد 56 خانه تیمی آنها مورد محاصره مزدوران ساواک قرار می گیرد و بعد از ساعتها مقاومت و درگیری فاطمه در 17 سالگی در حالیکه باردار بود همراه همسرش به شهادت رسید.
با دوستش در خیابان قدم می زد که چشمش افتاد به یک خانم بی حجاب!
جلو رفت و بدون مقدمه گفت: ببخشید خانم اسم چیه؟ خانم با تعجب جواب داد: زهرا، چطور مگه؟ فاطمه لبخند زد و گفت : هر دو همنام حضرت زهراییم. ..
و ادامه داد: میدانی چرا روی ماشینها چادر می کشند؟ خانم هاج و واج پاسخ داد: لابد صاحبشان می خواهد از گرد و خاک آسیب نبیند.
فاطمه گفت: آفرین! من و تو هم بنده های خدا هستیم و او بخاطر علاقه اش به ما، پوششی برامون در نظر گرفته تا از نگاه های نکت بار آسیب نبینیم.
دوستش بعدها اون خانم رو محجبه دیده بود.
@mohebbin_etrat
شهیده طیبه واعظی
ولادت: 1326
شهادت: 1356
پدرش از روحانیون مبارز بود. در 7 سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. طیبه با اینکه به تکلیف نرسیده بود تصمیم گرفت 10 روز روزه بگیرد؛ 8 روز برای سلامتی امام خمینی و 2 روز برای سلامتی پدرش.
وضعیت مالی شان خوب نبود. طیبه هم با قالی بافی به درآمد خانه کمک می کرد. با پول قالی باقی یا برای دختران فقیر جهیزیه می خرید یا برای بچه ها قلم و دفتر می خرید.
لباس نویی که مادرش برای عید خریده بود، یک بار پوشید و کنار گذاشت. می گفت شاید دوستانم دلشان بخواهد لباس نو داشته باشند اما توان خرید نداشته باشند.
سال 50 با پسرخاله ی مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج کرد. بعد از ازدواج بخشی از جهیزیه اش را به فقرا بخشید.
مستاجر بودند. صاحب خانه شان بی حجاب بود. آنقدر از قرآن گفت و نصیحت کرد که آنها هم با حجاب شدند.
با کمک همسرش به مطالعه کتب مذهبی و تفسیر قرآن پرداخت و وارد تشکیلات مبارزه با حکومت طاغوت شد. شهید ابراهیم جعفریان تشکیلات سازمان یافته ای را برای مبارزه با رژیم طاغوت ایجاد کرده بود. آنها برای ادامه ی مبارزات مجبور به مهاجرت به تبریز شدند. بعد از مدتی ساواک همسرش را دستگیر کرد و محل اختفای آنها شناسایی و محاصره شد و بعد از یک درگیری چند ساعته برادر طیبه مرتضی واعظی و همسرش فاطمه جعفریان به شهادت رسیدند.
طیبه دستگیر شد و کودک دو ساله اش به زندان کودکان فرستاده شد.
وقتی مأموران ساواک طیبه را دستگیر کردند خطاب به آنها گفت:
«مرا بکشید اما چادرم را بر ندارید...»
طیبه و همسرش بعد از چند ماه شکنجه شدید در زندان به شهادت رسیدند.
@mohebbin_etrat