#خاطرات_شهید 🌺🍃
مجروح و در بیمارستانی در تهران بستری بودم ، میخواستم به جبهه برگرددم ، پولی نداشتم و هیچ آشنایی نیز در تهران نداشتم که از او قرض بگیرم.
عصر جمعه متوسل به امام عصر (عج) شدم و گفتم ، آقا جان ، در این شهر جز شما آشنایی ندارم.
جمعیتی همان لحظات برای دیدار با مجروحین وارد بیمارستان شد. سیدی نورانی از میان جمع به سمت من آمد و یک کتابچه دعا به من داد ، ایشان به من گفت:
این شما را تا جبهه می رساند !!
وقتی این سید رفت کتابچه را باز کردم ، چند اسکناس نو داخل آن بود.
به سمت جمعیت دویدم ، هیچکس از سید روحانی داخل جمعیت خبر نداشت!
آن شب راهی اهواز شدم ، پول کرایه و شام و... دادم ، وقتی به جبهه رسیدم آن پول تمام شد...
#شهیدمصطفی_ردانی_پور
📕 مصطفی
.:
🌹 نحوه شهادت عباس دانشگر....
"عباس بین در و دیوار سوخت"
وقتی که اباذری هم کم آورد...
تقصیر نداشت ،عباس پنج سال، همیشه کنارش بود...
اباذری راز را فاش کرد، راز شهادت عباس را...
آخر میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید.
اباذری میگفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم ۱۰نفرید مطمئن باشید که ۲تا۳نفرتون یا شهید میشن یا مجروح...
گذشت... گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشن
این آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا ۸ یا ۹ نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبر دار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست.
عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه.
وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه "بین در و دیوار" نارنجک منفجر میشه و میسوزه.
شهادت_را_بی_درد_میخواهیم
شهادت_را_به_اهل_درد_میدهند
🇮🇷 فــــرازےاز_وصیتنــــامــہ🇮🇷
♡《روی سنگ قبرم چیزی ننویسید واگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید“تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی “حتما چنین کاری بکنید چون من از روی پر نور و باجمال #شهداےگمنام خجالت میکشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود ولی آن نوگلان پرپر روی دشتها و کوهها بی غسل و کفن بمانند یا زیر تانکها له کردند…》
🔻مــــــدافــــع حــــرم
#شهیــــداحمــدمڪیــــــــان
با ما با شهدا بمانید
#نماز_را_اول_وقت_بخوانیم
🔶ولی امر مسلمین جهان
امام خامنه ای مدظله العالی :
کار درست و نیک را باید هر چه زودتر انجام بدهیم؛ مثل عبادات، مثل نمازِ اولِ وقت و مثل بقیهی کارهایی که موقت است، هر چه انسان آن کار را در لحظات اول و نزدیکتر به آن لحظات اول انجام بدهد، این فضیلت بیشتری دارد؛ چون انسان احساس میکند تکلیف را انجام داد و در تأخیر آفاتی هست؛ انسان خود را از آن آفات برکنار میدارد. ۱۳۸۵/۰۹/۲۴
#نماز_را_سبک_نشماریم
#درمسیر_شهادت
ℹ🔻🔻🔻
#زندگی_به_سبک_شهدا
#نماز_شکر...
💍صیغه ی عقد که جاری شد...
رفتیم که با هم صحبت کنیم...
📿دیدم پی چیزی میگرده...
پرسید...
"اینجا یه مهر پیدا میشه...؟"
💠پرسیدم…"مهر برا چی...؟!
مگه نماز نخوندی…؟!"
☜گفت:"حالا شما یه مهر بده..."
گفتم: "تا نگی واسه چی میخوااای...نمیدم..."
◽میخواست نماز شکر بخونه...
🔹از اینکه خدای مهربون...
روز میلاد حضرت رسول صَلَّ اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم...
بهش همسری عطا کرده...💕
💠دوتایی باهم...
ایستادیم به نماز شکر خوندن...📿
☜هیچ وقت ازم نخواست که برا شهادتش دعا کنم...
☟میگفت...
"لزومی نداره آدم به همسرش از این حرفا بزنه…"
▫نمیخواست حرفی بزنه که باعث ناراحتی همسرش بشه...
☟گفتم...
"میدونم که واسه شهادتت خییییلی دعا میکنی...
اگه منو دوست داری...
▫"دعا کن که با هم شهید شیم...
از شما که چیزی کم نمیشه..."
☜گفت…"دنیا حالا حالاها با تو کار داره…"
گفتم..."بعد تو سخت میگذره..."
💠گفت:"دنیا زندون مؤمنه..."
روزای آخر بارداریم بود و نزدیک تولد بچه...
گفت:
▫"ناراحت میشی که برم جبهه...؟"
☟گفتم…
"آره...ولی نمیخوام مزاحمت بشم..."
رفت و دو روز بعد بچه به دنیا اومد...
☟وقتی برگشت...
👶بچه رو بوسید و اسمشو گذاشت...
"هادی"
پرسیدم: "دوسش داری…؟"
گفت…
💟" ...مادرشو بیشتر دوست دارم..."
💠حضرت زهرا(س) و روضه هاشو خیلی دوست داشت...
ترکش که خورد،بردنش بیمارستان...
تا روز شهادت حضرت زهرا(س)نفس میکشید...
روز شهادت مادرش...
پر کشید و آسمونی شد...
▫(همسر شهید،عبدالله میثمی)▫
☜شادی روح شهدای مدافع حرم صلوات
وقتی دلت برای🌷شهدا تنگ می شود و در کارت گره می افتد، آنگاه تنها امیدت مدد شهداست ..
شهید سید مجتبی شجاع الدینی🌷
شب جمعه و
یاد شهدا🌷آرامبخش دلها
پیکر پسرشونو که آوردند چیزی جز دو سه کیلو استخوان نبود...
پدر سرشو بالا گرفت و گفت:
"حاج خانوم غصه نخوری ها دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادش"
خانواده ای پیکر پاک فرزند خود را سالها پس از جنگ تحویل گرفته اند.
"شهید #ذوالفقار_گوگونانی " در سن ۲۰ سالگی در جزیره مجنون به شهادت رسید و پس از ۱۸ سال پیکر وی را در همان منطقه یافتند.
به کوچه کوچه بنالم ز عابری ک نیامد
غزل غزل بسرایم ز شاعری ک نیامد
شکسته بغض گلویم در انتظار عجیبی
خدا کند بیاید مسافری ک نیامد
اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج❣