eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
294 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
دلتنــگ که می شوی بهترین مأوا گلزار است  شان ⇜غمهایت را محو میکند گمنامی شان ⇜  را برایت حقیر می‌کند همان زندگی که برای دنیایت  را می دزدد آری آنجاست که کوچکی افکارت به  دیده می‌شوند و تو می مانی و اندوهی ازسر آگاهی می روی تا دنیــا را در این  کوچک دور بریزی و کمی آخرت وام بگیری از  تمام دنیا را به آخرت فروختند ⇜کاش قدر ارزنی از  را بفهمیم! ⇜کاش همه چیز به زیبایی سادگیشان بود کاش ... ... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
❣این ٺڪرار و از گفٺن 🍃ویادآورے خاطرها ٺڪرار نفس ڪشیدڹ اسٺ ❣ٺڪرار سٺ ⭐️🕊💥⭐️🕊💥⭐️🕊💥⭐️ ❣و مرور مے ڪنم شب 🍃خاطره ها را و ٺکرار ❣خوش نفس ڪشیدڹ ها را 🌷 🌙 🍃🌹🍃 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
خامنه‌ای نقطه‌قوت ماست ح‌ق: از جنس نور، آب، تراب پدربزرگی داشتم؛ پدر شهید اورژینال دهه‌ی ۶۰ که رأس ۲۳ به من اخطار می‌داد که حساب دست الباقی بیاید: «ساعت چنده؟!» این یعنی محترمانه بفرمایید بروید خانه‌ی خودتان! و بعد وقتی که عدم اطاعت ما را می‌دید- گویی تسلیم شده باشد- می‌گفت: «اگر رفتنی هستید که به سلامت، اگر هم می‌مانید، بالاغیرتا جای‌تان را بیندازید که ما دیگر آن آدم سابق نیستیم؛ کشش نداریم!» لوکیشن را عوض کنید! از مصرع برویم بیت! جای نوادگان حضرت‌آقا بودم، این‌جور وقت‌ها که گیر پدربزرگ یقه‌گیرمان می‌شد، کل خانه را پر می‌کردم: «اگر با وجود این شعار ممتد و دشمن‌شکن قادرید بخوابید، بسم‌الله! ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند، تنها بخوابد، تنها بخورد، تنها بیاشامد!» آری! تنهایی مهدی فاطمه، ما را بس! و سفره‌ی سحر تنهای حضرت شمس، ما را بس! غیبت آفتاب، درس عبرتی است برای ما که قیمت مهتاب را بیشتر بدانیم! ما همه نوادگان سیدعلی هستیم و حقا که خامنه‌ای بابای ماست؛ به‌ویژه که فرزند شهید هم باشیم! دشمن احمق گمان برده نقطه‌ضعف ماست؛ ۴ تا علیه ببینیم، مثل این دخترکان صورتی‌پوش غش می‌کنیم! هیهات! تا ابد برای نقطه‌قوت است! و الحق که مظهر شجاعت، حکمت و بصیرت است! حالا باز مستر روحانی با وجود آن برداشت وارونه از قیام عاشورا، شور حسینی بردارد؛ لامشکل! خامنه‌ای استادمسلم تأدیب «مخاطب بایدها» است: «اولویت درباره‌ی امسال، نظر است!» ای جانم! با یک خط، خطر فتنه را نابود کرد خلف صالح روح‌الله! حق داشت امام عاشق سیدعلی باشد! دیروز پسرکی قالیباف‌اولی که انتخابات ۹۲ تازه به سن تکلیف رسیده بود، آمده بود دایرکت که «چرا تازگی‌ها از حاج‌باقر کمتر دفاع می‌کنی؟!» جوابش را این‌جا عمومی می‌دهم: صحنه را ببینید! شمشیرها نه علیه باقر است، نه علیه ابراهیم، نه علیه سعید و نه علیه هیچ کس و ناکس دیگر! وقتی دشمن سینه‌ی سیدعلی را هدف گرفته، من با حفظ احترام همه‌ی این حضرات، تنها و تنها غلام قمرم! ولی یک غلام پوست‌کلفت تخس که از قضا در دل را عاشق‌ترم! از منافق گرفته تا سلطنت‌طلب و از سلبریتی گرفته تا عنصر سیاسی؛ همه با جیغ بنفش آمدند پای کار شیخ‌حسن! پس ناظر بر نرخ دلار، شعار را درست سرمی‌دهم: «حسن روحانی من نیست!» جمهوری اسلامی اما عشق من است! از قضا خامنه‌ای قبل از انتخاب روحانی، باری او را عزل کرد: «دود رأی بد به چشم خودتان می‌رود!» بله! نقطه‌ضعف در رأی کیلویی است؛ نه اسم علی! گناه خود را گردن نگاه ولی نیندازیم! ✍ حسین قدیانی @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
نامه📝 قشنگه🌺 عبدالنبي يحيايي سال 42 در روستاي تنگ ارم شهرستان دشتستان استان بوشهر به دنيا آمد. در نوجواني چوپاني مي‌كرد و در جواني رزمندگي. او كه سواد چنداني نداشت، نگاري بود كه به مكتب نرفت و خط ننوشت ولی به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد ... فيلم ستارگان خاك اثر عزیزالله حمیدنژاد را ديده‌ايد؟ «همان فيلمي كه يك شهيد بعد از حدود 10 سال نبش قبر شد و جسدش سالم از دل خاك بيرون آمد. او شهيد عبدالنبي يحيايي است» ... مادر شهيد می گوید : «خواست خدا بود كه چنين بچه دل پاكي را به ما هديه بدهد. عبدالنبي ذات خوبي داشت و ما هم سواد آنچناني نداشتيم كه بخواهيم روي تربيتش كار خاصي انجام دهيم. روستايي بوديم و غير از رزق حلال و انجام امور مذهبي خودمان چيزي نداشتيم كه به او ياد بدهيم. اما اين بچه از همان دوران كودكي‌اش به نماز و روزه اهميت زيادي مي‌داد و با اينكه به مدرسه نرفته بود، سعي مي‌كرد قرآن ياد بگيرد و آن را تلاوت كند.» «پسرم طور خاصي به ما احترام مي‌گذاشت. از همان بچگي تا وقتي كه بزرگ شد به ياد ندارم خلاف حرف ما حرفي زده باشد. حتي روزي كه تصميم گرفت به جبهه برود، آمد پيش من تا اجازه بگيرد. پرسيدم پدرت مشكلي با رفتنت ندارد؟ گفت از او هم اجازه گرفتم و مشكلي نيست. چون مي‌دانستم عبدالنبي كسي نيست كه طاقت بياورد و به جبهه نرود، مخالفتي نكردم و او هم رفت . پدر شهيد مي‌گويد: «عبدالنبي صداي خيلي خوبي داشت. چون مدرسه نرفته بود، شب‌ها كه از بيرون مي‌آمد تا دير وقت مي‌نشست زير نور چراغ فانوس، مي‌خواند و مي‌نوشت. مي‌گفتم بابا! خسته‌اي چرا خودت را اذيت مي‌كني‌‌؟ مي‌گفت مي‌خواهم خواندن و نوشتن ياد بگيرم تا روضه‌خوان امام حسين(ع)‌بشوم. آخر هم به آرزويش رسيد. محرم كه مي‌شد مردم را جمع مي‌كرد و برايشان نوحه مي‌خواند. عبدالنبي هر چه دارد از امام حسین دارد . يكبار عبدالنبي از جبهه به خانه آمد و چند روزي هم پيشمان ماند. همان ايام به خانه عمويش رفته بود. در آنجا خواسته بود تا صدايش را ضبط كنند. همه تعجب كرده بودند كه چرا چنين درخواستي كرده است. به هرحال مقدمات ضبط صدايش فراهم مي‌شود و او بعد از گفتن اذان، دعاي فرج امام زمان(عج) را مي‌خواند و چند روز بعد هم به منطقه برمي‌گردد پدر شهيد در خصوص نحوه اعزام به جبهه عبدالنبي مي‌گويد: عبدالنبي رزمنده زاده شده بود. روحيه خاكي داشت و به نظر من متعلق به خاك‌هاي بي‌رياي جبهه بود. روحش پر مي‌كشيد براي رفتن به جبهه‌ها و چند بار هم اعزام شده بود. بار اول چون جوشكاري بلد بود در جبهه‌هاي جنوب غرب سنگر مي‌ساخت و هر بار كه او را مي‌ديديم، وسايل جوشكاري دستش بود. بار بعدي 45 روز به اردوگاه شهيد دستغيب كازرون رفت و آموزش نظامي ديد. اين بار به عنوان نيروي رزمي به منطقه اعزام شد. قبل از شهادت، براي آخرين بار به خانه آمد و همان ماجراي خواندن اذان و ضبط كردن صدايش پيش آمد. وقتي كه مي‌خواست به جبهه برگردد، طوري با ما خداحافظي كرد كه انگار بار آخري است كه او را مي‌بينيم. با اصرار از ما مي‌خواست حلالش كنيم. آنطور كه همرزمان شهيد عبدالنبي يحيايي براي خانواده‌اش تعريف كرده بودند، او در اثناي عمليات والفجر 2 به تاريخ 8/5/62 و روي ارتفاعات حمزه كردستان عراق، براي خاموش كردن آتش مسلسل يكي از سنگرهاي دشمن نارنجكي برمي‌دارد و به طرف سنگر مي‌رود. اما ميان خاكريز دشمن و نيروهاي خودي مورد اصابت گلوله‌هاي دشمن قرار مي‌گيرد و به شهادت مي‌رسد. به دليل اينكه دشمن به منطقه تسلط داشته، جنازه عبدالنبي 18 روز در همان جا مي‌ماند و پس از اين مدت او را به بوشهر انتقال مي‌دهند و نهايتاً پس از 28 روز بدون آنكه جنازه فاسد شود، دفن مي‌شود. پدر شهيد مي‌گويد كه روز دفن عبدالنبي او را با كيسه پلاستيكي پوشانده و روي كيسه هم كفن كشيده بودند. تقويم‌ها شهريور ماه 1362 را نشان مي‌دادند. ۹ سال از این واقعه گذشت تا آنکه پدر شهید خوابی می بیند ... پدر شهید : يك شب خواب ديدم به زيارتگاهي رفته‌‌ام كه مثل يك اتاق كوچك بود. وقتي از آنجا بيرون آمدم و در را بستم، در دوباره باز شد و خانمي بلند بالا از داخل اتاق بيرون آمد و چيزي مثل قرآن يا جانماز به من داد و گفت اينجا نايست و برو. از خواب كه بيدار شدم احساس كردم بايد به مزار شهيدم بروم. آن روز 19 مهر 1371 بود. رفتم و ديدم كه در قسمت جنوبي مزار حفره‌هايي ايجاد شده است. سرم را كه نزديك بردم، بوي خوشي استشمام كردم. سعي كردم آن را درست كنم، اما مزار داشت ريزش مي‌كرد. به ناچار فرستادم دنبال برادرم كه سواد بيشتري داشت و اهل خواندن رساله و قواعد مذهبي بود. او آمد و ماجراي ريزش مزار را برايش تعريف كردم. گفت كه ما نمي‌توانم جسد را خارج كنيم، فقط بايد سنگ را جابه‌جا كنيم و اگر بشود بدون آنكه به مزار دست بزنيم، آن را تعمير كنيم. با همين فكر دست به كار شديم، اما ناگهان ديديم سنگ لحد و كل مزار ريزش كرد و جنازه
205.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🌿نبودنها، دور بودنها 🍉🍉حتی ندیدنها 🌿🌿هرگز بهانه ای نمیشود 🍉🍉 🌿🌿 كنید و لبخند ☺️بزنید 🍉🍉به خاطر آنهايی كه 🌿🌿 🍉 لحظه هاتون بدور از دلتنگے 🏜 ..🌹 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌹🌷🥀🕊🥀🌷🌹 🌓 ❤️ حرفهایت در هاله ای از پیچیده شده است ، شاید در آخرین روزهای بودنت نگاشته شده اما بوی می دهد ، تراوشهای پاکت و آرام آرام مرا از بن بست های به سمت از جنس رهنمون می سازد ، همان سرزمینی که توست . می دانم که نوازی ... پس مرا از وجودم به پر نورت کن من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌹🌷🥀🕊🥀🌷🌹 🌓 ❤️ حرفهایت در هاله ای از پیچیده شده است ، شاید در آخرین روزهای بودنت نگاشته شده اما بوی می دهد ، تراوشهای پاکت و آرام آرام مرا از بن بست های به سمت از جنس رهنمون می سازد ، همان سرزمینی که توست . می دانم که نوازی ... پس مرا از وجودم به پر نورت کن من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌹🌷🥀🕊🥀🌷🌹 🌓 ❤️ حرفهایت در هاله ای از پیچیده شده است ، شاید در آخرین روزهای بودنت نگاشته شده اما بوی می دهد ، تراوشهای پاکت و آرام آرام مرا از بن بست های به سمت از جنس رهنمون می سازد ، همان سرزمینی که توست . می دانم که نوازی ... پس مرا از وجودم به پر نورت کن من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ حرفهایت در هاله ای از پیچیده شده است ، شاید در آخرین روزهای بودنت نگاشته شده اما بوی می دهد ، تراوشهای پاکت و آرام آرام مرا از بن بست های به سمت از جنس رهنمون می سازد ، همان سرزمینی که توست . می دانم که نوازی ... پس مرا از وجودم به پر نورت کن من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ حرفهایت در هاله ای از پیچیده شده است ، شاید در آخرین روزهای بودنت نگاشته شده اما بوی می دهد ، تراوشهای پاکت و آرام آرام مرا از بن بست های به سمت از جنس رهنمون می سازد ، همان سرزمینی که توست . می دانم که نوازی ... پس مرا از وجودم به پر نورت کن من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ و باز را که روزمرگی هاست ، روانه اقلیم یادت می کنم تا بوی ، روح نا آرامم را کند . اینروزها از هر زمانی است و ناله از هر زمانی بلندتر . از خدا که نیست از تو چه ، از این روزهای عفونیِ سیاه شده ام . اینروزها بیشتر به تو ، به و به نوع کردنت خورده ام و هر بار به خود گفته ام به که در قمار دنیا و رفت و افسوس که ما مانده ایم و مهمان ناخوانده سینه هایمان شده . ای ای همیشه سربلند حال بی رمق را و برایمان کن کن سرنوشتمان با گره بخورد و را پاکیزه کنیم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
❣﷽❣ 1⃣ ✨ 🔻خالص برای خدا🔻 ✍ یعنی خالص برای . ✅️ بنابراین فقط در نیست، بلکه همه‌ی وجودمون باید خالص برای باشه: 👈 حتّی مرگ⚰ و زندگیمون🚶 هم برای باشه. ⚡️ قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. (انعام/۱۶۲) 💢 ﺑﮕﻮ: ﻭ ﺗﻤﺎمِ ﻣﻦ.. 💢 ﻭ ﻣﻦ.. 💢 ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. یعنی: ❣↶ برای زندگی کنیم.. ❣↶ برای بخوابیم.. ❣↶ برای نفس بکشیم.. ❣↶ برای صبر کنیم.. ❣↶ برای درس بخونیم.. ❣↶ برای آشپزی کنیم.. ❣↶ برای .. ❣↶ و آخر سر هم برای بمیریم.. ⭕️🔴 این ایدئولوژی، کاملاً دیدِ ما رو به زندگی عوض میکنه.😊 👈 اینطوری تمام زندگیمون رو جهت‌دار می‌کنیم، و همه‌ی کارهای ما میشه ، اون هم عبادتِ خالصانه👉 💯این رو میگن .💯 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯