🌸رحمتِ واسعه را هدیه به زهرا دادند🌸 #عیدی 🌷ولادت مولایمان امام حسین (علیه السلام)، سبط رسول الله (صلی الله علیه و آله)، و نور چشمان مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و مادر فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، بر شما شیعیان و عاشقان‌شان سرشار از عشق و سرور و سعادت و صحبت با ایشان باد 🌸 🌷قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : 💥 إِنَّ لِلْحُسَيْنِ فِي بَوَاطِنِ اَلْمُؤْمِنِينَ مَعْرِفَةً مَكْتُومَةً 🔸بعنوان #عیدی و شادباش، حدیثی بسیار زیبا خدمتتان تقدیم میشود، نقل از جناب مقداد (از صحابه سِرّ) از کلام مبارک حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پیرامون: 🌷 *«عجایب و اسراری از ولادت امام حسین (علیه السلام)»* 👇 https://eitaa.com/mohsenieh75 تشکر از محقق گرامی جوان نخبه طلبه حاج آقاصالحی

بسم الله #حدیث #عیدی ولادت امام حسین (علیه السلام)🌷 🔸حدیثی بسیار زیبا نقل از جناب مقداد (از صحابه سِرّ) از کلام مبارک حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پیرامون عجایب و اسراری از ولادت امام حسین (علیه السلام) 💥 إنّ لِلحُسَينِ في بَوَاطِنِ المُؤمِنِينَ مَعرِفَةً مَكتُومَةً 🔸 ▫️١ جامع الأحادیث https://hadith.inoor.ir/hadith/314826 شناسه حدیث : ۳۱۴۸۲۶ نشانی : الخرائج و الجرائح ج ۲، ص ۸۴۱ hadith.inoor.ir/hadith/246531 شناسه حدیث : ۲۴۶۵۳۱ نشانی : بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۷۱ معصوم : پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امام حسن مجتبی (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله عليها) 🔸 🔻عن ابي ثوبان الاسدي و كان من اصحاب ابي جعفر (عليه السلام) عن الصلت بن المنذر عن المقداد بن الاسود: . ⚡أَنَّ اَلنَّبِيَّ (صلی الله علیه و آله) خَرَجَ فِي طَلَبِ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ (علیهما السلام) وَ قَد خَرَجَا مِنَ البَيْتِ وَ أَنَا مَعَهُ فَرَأَيتُ أَفعًى عَلَى الأَرضِ فَلَمَّا أَحَسَّتْ وَطْءَ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) قَامَت فَنَظَرَت وَ كَانَت أَعلَى مِنَ النَّخْلَةِ وَ أَضخَمَ مِنَ البَكرِ مُتَبَصبِصَةً تَخرُجُ مِن أَفوَاهِهَا النَّارُ. 🔻خرائج و جرائح: به نقل از مقداد بن اسود کندی روایت می‌کند که گفت: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای یافتن حسن و حسین (علیهما السلام) که از خانه بیرون رفته بودند خارج شد. من هم همراه آن حضرت بودم. ناگاه یک افعی را دیدم که روی زمین می‌خزید. وقتی آن افعی آمدن رسول خدا (ص) را احساس کرد، پشت راست کرد و ایستاد. ارتفاع افعی از یک درخت خرما بلندتر و کلفتی بدنش از بدن یک شتر بیشتر بود و از دهانش آتش خارج می‌شد. 🔹 ⚡فَهَالَنِي ذَلِكَ فَلَمَّا رَأَت رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) صَارَت كَأَنَّهَا خَيطٌ فَالتَفَتَ إِلَيَّ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَال: لاَ تَدرِي مَا تَقُولُ يَا أَخَا كِندَةَ؟ - قُلتُ: اللهُ و رَسُولُهُ أَعلَمُ ⚡قَالَ: تَقُولُ: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لَمْ يُمِتنِي حَتَّى جَعَلَنِي حَارِساً لاِبْنَيْ رَسُولِ اللهِ»، فَجَرَت فِي اَلرَّملِ رَملِ الشِّعَابِ، فَنَظَرتُ إِلَى شَجَرَةٍ وَ أَنَا أَعرِفُ ذَلِكَ المَوْضِعَ مَا رَأَيتُ فِيهِ شَجَرَةً قَطُّ قَبْلَ يَوْمِي وَ لاَ رَأَيْتُهَا وَ لَقَد أَتَيْتُهَا بَعدَ ذَلِكَ اليَوْمِ أَطْلُبُ الشَّجَرَةَ فَلَمْ أَجِدهَا وَ كَانَتِ الشَّجَرَةُ أَظَلَّتْهُمَا بِوَرَقٍ 🔻آن افعی بزرگ جوری بود که من از دیدن آن دچار هول و هراس شدم. وقتی چشم افعی به رسول خدا (ص) افتاد،به یکباره به مانند ریسمانی (کوچک) گردید. رسول خدا (ص) رو به من کرد و فرمود:«آیا می‌دانی که این افعی چه می‌گوید؟» - گفتم که خدا و رسولش داناترند. ⚡حضرت فرمود:«افعی می گوید خدای را سپاسگزارم که مرا از دنیا نبرد تا عاقبت نگهبان دو فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شدم.» سپس به حرکت افتاد در میان شن‌های صخره‌ای صحرا، و رفت. پس از آن چشم من به درخت خرمایی افتاد که آن را ندیده بودم.زیرا تا آن روز هیچگاه چنین درختی درآن جا وجود نداشت.بعد از آن روز هم رفتم که آن درخت را پیدا کنم، ولی اثری از آن نبود. آن درخت بر سر حسنین (علیهما السلام) سایه انداخته بود. 🔹 ⚡وَ جَلَسَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) بَيْنَهُمَا فَبَدَأَ بِالْحَسَنِ (ع) فَوَضَعَ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِهِ اَلْأَيْمَنِ ثُمَّ بِالْحُسَيْنِ (ع) فَوَضَعَ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِهِ اَلْأَيْسَرِ ثُمَّ جَعَلَ يُرْخِي لِسَانَهُ فِي فَمِ اَلْحُسَيْنِ (ع) فَانْتَبَهَ اَلْحُسَيْنُ (ع) فَقَالَ «يَا أَبَه» ثُمَّ عَادَ فِي نَوْمِهِ. وَ اِنْتَبَهَ اَلْحَسَنُ (ع) فَقَالَ «يَا أَبَتِ» وَ عَادَ فِي نَوْمِهِ. - فَقُلْتُ كَأَنَّ اَلْحُسَيْنَ أَكْبَرُ؟ . ⚡ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله): 💥 *« إِنَّ لِلْحُسَيْنِ فِي بَوَاطِنِ اَلْمُؤْمِنِينَ مَعْرِفَةً مَكْتُومَةً »* سَلْ أُمَّهُ عَنْهُ. فَلَمَّا اِنْتَبَهَا حَمَلَهُمَا عَلَى مَنْكِبَيْهِ 🔻رسول خدا (ص) درمیان حسنین (ع) نشست، ابتدا سر حسن (ع) را روی زانوی راست خود و بعد سر حسین (ع) را روی زانوی چپ خویشتن گذاشت.سپس بوسه و زبان و دهانش را بر دهان حسین گذاشت تا آن حضرت بیدار شد و گفت: «ای پدر!» و دوباره به خواب رفت. حسن هم بیدار شد وگفت: «ای پدر!» و دوباره خوابید. - من گفتم: «به نظرمی‌رسدکه حسین (علیه السلام) بزرگتر است!» . ⚡ پیغمبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: 💥 *«همانا درباطن‌های مؤمنین،نسبت به امام حسین(علیه السلام) معرفتی مکتوم (اسرارآمیز و پنهانی) قرار دارد»* «در مورد او از مادرش فاطمه (سلام الله علیها) بپرس». هنگامی که حسنین (علیهما السلام) بیدار شدند، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) آنها را روی دوش مبارک خود گذاشت و برد. 🔹https://eitaa.com/mohsenieh75

▫️٢ ⚡ثُمَّ أَتَيْتُ أَنَا فَاطِمَةَ فَوَقَفْتُ بِالْبَابِ فَأَتَتْ حَمَامَةُ وَ قَالَتْ: يَا أَخَا كِنْدَةَ، فَقُلْتُ: مَنْ أَعْلَمَكِ أَنِّي بِالْبَابِ؟ ⚡قَالَتْ: أَخْبَرَتْنِي سَيِّدَتِي «أَنَّ رَجُلاً بِالْبَابِ مِنْ كِنْدَةَ مِنْ أَطْيَبِهَا إِخْبَاراً يَسْأَلُنِي عَنْ مَوْضِعِ قُرَّةِ عَيْنِي». - فَكَبُرَ ذَلِكَ عِنْدِي، فَوَلَّيْتُهَا ظَهْرِي كَمَا كُنْتُ أَفْعَلُ حِينَ أَدْخُلُ عَلَى رَسُولِ الله (صلی الله علیه و آله) فِي مَنْزِلِ أُمِّ سَلَمَةَ، فَقُلْتُ لِفَاطِمَةَ (سلام الله علیها): ⚡ «مَا مَنْزِلَةُ اَلْحُسَيْنِ (علیه السلام)؟» 🔻پس از این اتفاق من پشت در خانه فاطمه اطهر رفتم. ناگاه دیدم کنیزش حمامه آمد و گفت: «ای برادر اهل کندة!»، گفتم: «چه کسی به تو گفت که من دم درب خانه‌ام؟» ⚡گفت: «بانویم (فاطمه سلام الله علیها) به من گفت که مردی از کنده، از پاکیزه‌ترین‌شان، پشت درب خانه ایستاده و در نظر دارد درباره نور چشمم حسین (علیه السلام)، مطلبی را از من سؤال کند» - این مطلب در نظر من بزرگ آمد. سپس (برای رعایت حریم ایشان) رویم را برگرداندم. این کاری بود که هرگاه به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم درمنزل ام‌سلمه مشرف می‌شدم، انجام می‌دادم. آنگاه ازفاطمه اطهر (سلام الله علیها) پرسیدم: ⚡«چیست منزلت حسین (علیه السلام)؟» 🔹 ⚡ قَالَتْ (سلام الله علیها): إِنَّهُ لَمَّا وَلَدْتُ اَلْحَسَنَ أَمَرَنِي أَبِي أَنْ لاَ أَلْبَسَ ثَوْباً أَجِدُ فِيهِ اَللَّذَّةَ حَتَّى أَفْطِمَهُ - فَأَتَانِي أَبِي زَائِراً فَنَظَرَ إِلَى اَلْحَسَنِ وَ هُوَ يَمَصُّ اَلنَّوَى، قَالَ فَطَمْتِيهِ؟ قُلْتُ نَعَمْ، - قَالَ إِذَا أَحَبَّ عَلِيٌّ اَلاِشْتِمَالَ فَلاَ تَمْنَعِيهِ، فَإِنِّي أَرَى فِي مُقَدَّمِ وَجْهِكِ ضَوْءاً وَ نُوراً وَ ذَلِكِ «أَنَّكِ سَتَلِدِينَ حُجَّةً لِهَذَا اَلْخَلْقِ وَ حُجَّةً عَلَى ذَا اَلْخَلْقِ» 🔻حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود:«هنگامی که فرزندم حسن (ع) متولد شد،پدرم پیغمبر اکرم (ص) به من دستور داد تاموقعی که حسن (ع) را از شیر نگرفته ام، لباسی را که از آن لذت می‌برم نپوشم. - [بعد مدتی] یک روز پدرم به دیدن من آمد. چشم آن حضرت به حسن (ع) افتاد که مشغول مکیدن یک خرما بود. حضرت به من فرمودند:«حسن (ع) را از شیر گرفته ای؟» گفتم آری. - فرمودند:«هر گاه علی (علیه السلام) دوست داشت با تو بیارآمد و مباشرت یابد، از این کار جلوگیری نکن، زیرا من در مقابل صورت تو روشنی و نور خاصی را می‌بینم که این نور علامت آن است که تو به زودی فرزندی به دنیا خواهی آورد که برای خلق جهان و بر خلق جهان حجّت خواهد بود (حُجَّةً لِهَذَا اَلْخَلْقِ، وَ حُجَّةً عَلَى ذَا اَلْخَلْقِ) (١). 🔹 ⚡فَلَمَّا أَنْ تَمَّ اَلشَّهْرُ مِنْ حَمْلِي وَجَدْتُ فِي بَطْنِي سَخَنَةً، فَقُلْتُ لِأَبِي ذَلِكَ فَدَعَا بِتَوْرٍ (بِکُوزٍ) مِنْ مَاءٍ فَتَكَلَّمَ عَلَيْهِ وَ تَفَلَ فِيهِ وَ قَالَ اِشْرَبِي، فَشَرِبْتُ فَطَرَدَ اللهُ عَنِّي مَا كُنْتُ أَجِدُ 🔻هنگامی که یک ماه از حمل من گذشت، حرارت شدیدی در خود احساس کردم. این مطلب را با پدرم در میان گذاشتم. پدرم یک ظرف آب خواست، دعایی به آن آب خواند، و آب دهان مبارکش را در آن ریخت و به من فرمود که از آن آب بیاشامم. وقتی که از آن آب آشامیدم،خدای رئوف آن حرارت شدیدی را که احساس می‌کردم برطرف کرد. 🔹 ⚡وَ صِرْتُ فِي اَلْأَرْبَعِينَ مِنَ اَلْأَيَّامِ فَوَجَدْتُ دَبِيباً فِي ظَهْرِي كَدَبِيبِ اَلنَّمْلِ بَيْنَ اَلْجِلْدَةِ وَ اَلثَّوْبِ، ⚡فَلَمْ أَزَلْ عَلَى ذَلِكَ حَتَّى تَمَّ اَلشَّهْرُ اَلثَّانِي فَوَجَدْتُ اَلاِضْطِرَابَ وَ اَلْحَرَكَةَ فَوَ اللهِ لَقَدْ تَحَرَّكَ فِي بَطْنِي وَ أَنَا بَعِيدَةٌ عَنِ اَلمَطْعَمِ وَ اَلْمَشْرَبِ فَعَصَمَنِي اللهُ عَنْهُمَا كَأَنِّي شَرِبْتُ مَنّاً لَبَناً، ⚡حَتَّى تَمَّ اَلثَّلاَثَةُ وَ أَنَا أَجِدُ اَلْخَيْرَ وَ اَلزِّيَادَةَ فِي مَنْزِلِي، 🔻موقعی که چهل روز از مدت حمل من گذشت، احساس می‌کردم که روی کمرم، بین پوست بدن و لباسم حرکت نرمی وجود دارد نظیر حرکت نرم مورچه. ⚡همچنان در همین حال بودم تا اینکه ماه دوم از حمل من گذشت. پس از آن احساس جنبیدن و حرکت جنین را یافتم. حسین (ع) حرکت می‌کرد و من نمی توانستم به خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها لب بزنم. و خدای توانا به شکلی مرا محافظت کرد که گویا شیر می‌آشامیدم. ⚡هنگامی که سه ماه از حمل من گذشت، خیر و برکت در منزل من فراوان شد. 🔹 ⚡فَلَمَّا صِرْتُ فِي اَلْأَرْبَعَةِ آنَسَ اللهُ بِهِ وَحْشَتِي، وَ لَزِمْتُ اَلْمَسْجِدَ لاَ أَبْرَحُ مِنْهُ إِلاَّ لِحَاجَةٍ تَظْهَرُ لِي 🔻در چهارمین ماه بارداری‌ام خداوند تنهایی و وحشت مرا به وسیله انس با حسین (ع) برطرف کرد. و من همواره در محراب عبادت بودم و جز در مواقعی که کاری داشتم، عبادت را رها نمی‌کردم. 🔹https://eitaa.com/mohsenieh75

▫️٣ ⚡فَكُنتُ في الزِّيَادَةِ و الخِفَّةِ في ظَاهِرِي وَ بَاطِنِي حَتَّى أَكمَلتُ الْخَمسَةَ، 🔻هر چه می‌گذشت ظاهر خود را در زیادت (بزرگ‌تر) و باطن خود را سبک‌تر احساس می‌کردم، تا اینکه ماه پنجم تمام شد. 🔹 ⚡فَلَمَّا أَن دَخَلتُ السِّتَّةَ كُنتُ لا أَحتَاجُ في اللَّيلَةِ الظَّلمَاءِ إلى مِصبَاحٍ، و جَعَلتُ أَسمَعُ إِذَا خَلَوتُ بِنَفسِي في مُصَلاَّيَ التَّسبِيحَ وَ التَّقدِيسَ في بَطنِي، ⚡فَلَمَّا مَضَى مِنَ السِّتَّةِ تِسعٌ اِزدَدتُ قُوَّةً وَ كُنتُ ضَعِيفَةَ اللَّذَّاتِ، فَذَكَرتُ ذلک لِأُمِّ سَلَمَةَ فَشَدَّ اللهُ بِهَا أَزرِي. 🔻وقتی ماه ششم بارداری‌ام آغاز شد (وارد ماه ششم شدم)، دیگر در شب تاریک احتیاجی به چراغ نداشتم. هر گاه تنها در میان محراب عبادت بودم، از باطن خود صدای تسبیح و تقدیس (از حسین علیه السلام) می‌شنیدم. ⚡هنگامی که ازماه ششم ٩ روز گذشته بود،قدرت و قوّت من زیاد شد،در حالی که قبلا درلذت‌ها ضعف داشتم.من این جریان را برای ام‌سلمه گفتم، و خدا با او مراتقویت کرد 🔹 ⚡فَلَمَّا زَادَتِ العَشرُ مِنَ السِّتَّةِ و غَلَبَتنِي عَينِي أَتَانِي آتٍ فِي مَنَامِي فَمَسَحَ جَنَاحَهُ عَلَى ظَهرِي، فَفَزِعتُ و قُمتُ و أَسبَغتُ الوُضُوءَ فَصَلَّيتُ رَكعَتَين، ⚡ثُمَّ غَلَبَتنِي عَينِي فَأَتَانِي آتٍ فِي مَنَامِي و عَلَيهِ ثِيَابٌ بِيضٌ فَجَلَسَ عِندَ رَأسِي فَنَفَخَ في وَجهِي و في قَفَايَ، فَقُمتُ و أَنَا خَائِفَةٌ فَأَسبَغتُ الوُضُوءَ و أَدَّيتُ أَربَعاً. ⚡ثُمَّ غَلَبَتنِي عَينِي فَأَتَانِي آتٍ فِي مَنَامِي فَأَقعَدَنِي و رَقَانِي و عَوَّذَنِي. 🔻موقعی که به آن ١۰ روز دیگر اضافه شد (روز ١٩ از ماه ششم رسید)، چشمانم بر من غالب شد و در حالت منامی (مکاشفه) دیدم که شخصی نزد من آمد و بال خود را بر کمر من کشید، حالت فزع یافته و از آن حالت منامی برخاستم، وضو گرفتم و دو رکعت نماز بجای آوردم. ⚡برای دومین بار چشمانم بر من غالب شد و در حالت منامی (مکاشفه) دیدم شخصی که جامه‌های سفید در بر داشت نزد من آمد و بالای سر من نشست. آنگاه بر روی صورت و پشت گردن من دمید. من برخاستم در حالی که هراسان شده بودم، وضو گرفتم و چهار رکعت نماز بجای آوردم. ⚡برای سومین بار که چشمانم بر من غالب شد در حالت منامی (مکاشفه) دیدم شخصی آمد و مرا نشاند و بر من دعاها و تعویذهایی (برای حفظم) خواند. 🔹 ⚡فَأَصبَحتُ و كَانَ يَومَ أمّ سَلَمَةَ المُبَارَكَةِ فَدَخَلتُ في ثَوبِ حُمَامَةَ ثُمّ أَتَيتُ أمّ سَلَمَةَ فَنَظَرَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) إِلَى وَجهِي و رَأَيتُ أَثَرَ السُّرُورِ في وَجهِهِ فَذَهَبَ عَنِّي مَا كُنتُ أَجِدُ، و حَكَيتُ ذَلِكَ لِلنّبی (صلی الله علیه و آله)، فقال: . ⚡«أَبشِرِي أمّا الأوّلُ فَخَلِيلِي عِزرَائِيلُ المُوَكَّلُ بِأَرحَامِ اَلنِّسَاءِ يَفتَحُهَا، و أمّا الثّانِي فَخَلِيلِي مِيكَائِيلُ المُوَكَّلُ بِأرحَامِ أَهلِ بَيتِي، نَفَخَ فِيكِ؟ -فقلتُ نعم. ⚡قالت: فَبَکَی ثُمّ ضَمَّنِي إلی نَفسِهِ، فقال: ⚡«أمّا الثّالِثُ فَأَخِي جَبرَئِيلُ يُقِيمُهُ اللهُ بِوُلدِكِ» (فذاک حبیبی جبرئیل یخدمه الله ولدک) . ⚡فَرَجَعتُ فَأَنزَلتُهُ في تَمَامِ السِّتَّةِ. 🔻صبح که شد، من لباس‌های حمامه کنیز را پوشیدم و به حضور پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که در خانه ام‌سلمه بود مشرف شدم. موقعی که نگاه آن حضرت به من افتاد، آثار سرور و شادی را در صورت مبارکش مشاهده کردم و آن هراس و بیمی که یافته بودم بر طرف گردید، آنگاه جریان مشاهداتی را که دریافته بودم برای پدرم گفتم. پدرم به من فرمود: ⚡«بشارت و مژده باد تو را! زیرا آن شخص اول دوستم جناب عزرائیل، موکَّل بر گشودن رحم زنان است (که بالش را بر تو کشید). شخص دوم دوستم جناب میکائیل، موکَّل بر رحم زنان اهل بیت من است. آیا بر تو دمید؟» -گفتم آری ⚡آنگاه پدرم به گریه افتاد، سپس مرا در آغوش گرفت و فرمود: ⚡«آن شخص سوم نیز برادر و حبیب من جبرئیل بوده که خداوند او را به قیام بر خدمتگزاریِ فرزندان تو قرار داده است» ⚡سپس من بازگشتم و در پایان همان ماه ششم، پسرم حسین (علیه السلام) متولد شد.(٢) 🔹 🔸پی‌نوشت: 🔻(١). أنك ستلدين حجة لهذا الخلق، و حجة على ذا الخلق: ⚡حجتِ للخلق، آن وجهِ حجّت است که از سمت خلق بهش نظر می‌شود برای تمسک خلق در دین به حجیّت او نزد خدای سبحان، که دلیلی بر جانب ائتمار و انتهاء خلق (ملاک امر پذیری و نهی پذیریِ خلق) است. ⚡حجتِ علی الخلق، آن وجهِ حجّت است که از سمت حجّت به خلق نظر می‌شود بر لزوم تبعیت خلق در اعمالشان از حجیّت الهی آن، که دلیلی بر جانب آمریت و ناهیت حجّت بر خلق (ملاک امر کنندگی و نهی کنندگی بر خلق) است. 🔻(٢). حُمِلَ الحسين ع ستّةَ أشهر و اُرضِعَ سَنَتَين و هو قول الله: ⚡«حَملُه و فصاله ثلاثون شهرا» (احقاف١۵) (۶ماه حمل و٢۴ماه شیردهی او بوده که شده ٣۰ ماه) noo.rs/Y6rIK https://eitaa.com/mohsenieh75

#ارادتی_بنما_تا_سعادتی_ببری 💢اهل ولایت لذت ببرند از اتصال به آستان مَلک پاسبان ولایت #امیرالمومنین «بیانات نورانی حاج آقااسماعیل رمضانی» ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮    #أَمَّن_يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ🇵🇸 🌤 اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌🌤🇮🇷 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯ 📌سند این واقعه مذکور در کلیپ (در جریان گوشت مسموم زن یهودی، و شهادت بَراءِ بْنِ مَعْرور بر اثر خوردن آن، و بیان فضیلت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این واقعه)، در مجموع دو روایت ذیل آمده است👇 🔻بیان امام حسن عسکری (علیه السلام)، از پدرشان امام هادی (علیه السلام) : 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/304564 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/229632 🔻بیان امام سجاد (علیه السلام) : 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/229633 🔸و نقلی از واقعه مشابه دیگری از منقلب کردن سم یهود توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با همان دعا👇 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/304568 🔥خوبست موارد شنیده را با سندهای ارائه شده بخاطر بسپاریم🔥 💢امام على عليه السلام: مَنْ اَخَذَ دينَهُ مِنْ اَفْواهِ الرِّجالِ اَزالَتْهُ الرِّجالُ، وَ مَنْ اَخَذَ دينَهُ مِنَ الْكِتابِ وَ السُّنَّةِ، زالَتِ الْجِبالُ وَ لَمْ يَزُلْ هر كس دين خود را از دهان مردم بگيرد، [همان] مردم، او را از دين بر مى گردانند و هر كس دين خود را از قرآن و سنّت رسول خدا صلي الله عليه و آله فراگيرد، كوه ها از بين مى روند، ولى ايمان او ماندگار است 📚روضة الواعظين، ج 1، ص 28

عاقبت یک گستاخ به حریم ولایت را در فیلم ببینیم «🖋️استاد ما چند سال قبل از قول علامه فرمودند ، تکاپوی این جرثومه، همزمان با اضمحلال اسراییل به پایان میرسد» #مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_منشاء_اختلاف_وفساد ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮    #أَمَّن_يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ🇵🇸 🌤 اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌🌤🇮🇷 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯

🔺نتیجه دنیوی اخلاص و معنویت پایدار چیست؟ 🌹زیبا و آسان سازی سختی‌های راه کمال ❇️ آخرین صحبت‌های جانباز قطع نخاع گردنی، سید حسین آملی، در دانشگاه ساری، که بعد از ۳۳ سال بر روی سینه خوابیدن شهید شد: 🔹 بدون ولایت به جایی نخواهید رسید 🔹این دنیا گذراست ... شاید باورتون نشه... توی این ۳۳ سال چیزی جز زیبایی و قشنگی ندیدم چون با خدا معامله کردم اگر با خدا معامله کنی هیچ سختی نداری 🌸 میلاد حضرت اباالفضل (علیه السلام) و روز جانباز مبارک باد🌸 #کارکرد_دین #دیندار_واقعی ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮    #أَمَّن_يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ🇵🇸 🌤 اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌🌤🇮🇷 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯

دعای پنجم صحیفه سجادیه: 💢اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ . 💢خدایا ! به عطا و احسانت، ما را از عطا و احسان دیگران بی‌نیاز ساز و از ما غم و اندوه بریده شدن احسان دیگران را به احسان و جایزه‌ات کفایت کن تا با بذل و بخشش تو، به دنبال بذل و بخشش احدی رغبت نکنیم و با فضل و احسان تو از احدی نهراسیم 💢«تحریم و انزوا»💢 ⬅️ شما اکتفا کن به صله با پروردگار بذار همه دنیا با شما قطع کنن تو رو منزوی کنن ، به درک !

قسمتی از دعای #امام_سجاد_علیه_السلام برای فرزندان: ❤️اَللَّهُمَّ وَ مُنَّ‌ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِي وَ بِإِصْلاَحِهِمْ لِي و بِإِمْتَاعِي بِهِمْ‌. 🔺خداوندا و بر من به بقاى فرزندانم و به اصلاح نمودن ايشان براى من و به بهره‌مندى من از آنان،منّت گذار ❤️إِلَهِي اُمْدُدْ لِي فِي أَعْمَارِهِمْ‌ ، وَ زِدْ لِي فِي آجَالِهِمْ‌ ، وَ رَبِّ لِي صَغِيرَهُمْ‌، وَ قَوِّ لِي ضَعِيفَهُمْ‌، وَ أَصِحَّ لِي أَبْدَانَهُمْ‌ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلاَقَهُمْ‌، وَ عَافِهِمْ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ فِي جَوَارِحِهِمْ‌ وَ فِي كُلِّ مَا عُنِيتُ‌ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ‌، وَ أَدْرِرْ لِي وَ عَلَى يَدِي أَرْزَاقَهُمْ‌. 🔺خداوندا عمرشان را براى من دراز گردان و در مدّت عمرشان برايم بيفزا و خردسالشان را براى من پرورش ده و ناتوانشان را برايم نيرومند نما و بدن و دين و اخلاقشان را براى من سالم بدار و آنان را در جان و اعضا و كارهايشان-كه براى من مهم است-تندرستى ده و براى من و به دست من روزى‌هايشان را بسيار نما ❤️وَ اِجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ‌ لَكَ‌، وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ‌، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ‌ وَ مُبْغِضِينَ‌، آمِينَ‌. 🔺و آنان را نيكوكارانى پرهيزكار و دانا و شنوا و فرمانبر خود،و دوستدار و پنددهندۀ دوستانت،و ستيزه‌جو و كينه‌توز همۀ دشمنانت قرار ده.(اين دعا را)اجابت فرما ❤️وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ‌، وَ بِرِّهِمْ‌،... 🔺و مرا بر تربيت و ادب آموختن و نيكى به ايشان يارى نما #میلاد_امام_سجاد_مبارک https://eitaa.com/mohsenieh75