بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت نهم»
دو سه روزی گذشت ... بچه ها به کار سوار شده بودن که تصمیم گرفتیم متمرکز کار کنیم... البته من نقش خاصی در این باره نداشتم و با امکاناتی که داشتیم میتونستیم حتی کلا غیر متمرکز باشیم ...
عمار اومد اطاقم و بهم گفت: «سعید و مجید میگن ما میخوایم با محمد کار کنیم و دوس داریم نزدیکش باشیم ... اگر فایل ها را همین جا تعریف کنیم و با هم باشیم ایرادی داره؟!»
گفتم: «اونا محبت دارن اما دوس ندارم خیلی تو چشم باشیم ... دوس دارم حضور فیریکیمون در کنار هم را به حداقل برسونیم تا حساسیت کمتری ایجاد بشه ...»
عمار گفت: «درسته ... اما بچه ها دوس دارن با خودت مستقیم و چهره به چهره کار کنن ... اگه صلاح میدونی بگم بمونن... خوشحالشون کن!»
گفتم: «باشه ... شاید خیر باشه که پیش خودم باشن...» که البته هم خیر بود و هم شر! حالا خودتون میخونین و میفهمین چرا؟
عمار هم خوشحال رفت بیرون و قرار شد بیان پیش خودمون!
خب...
اولین جلسه را گرفتیم و قرار شد یه کم عملیاتی تر وارد پروژه بشیم ... از اینکه تا آخر این مستند داستانی نمیتونم دقیقا از پروژه پرده برداری کنم و خیلی رک و راحت صحبت کنم و باید خودتون به نتیجش برسین، پیشاپیش عذرخواهی میکنم!
اولش با قرآن شروع کردیم ... با صدای محزون عمار ... تا حالا صد بار بهش گفتم که کاش صدای منم مثل صدای تو بود ... از وقتی خانم اولش (مامان مژگان) از دنیا رفت، حزن و سوز صداش هم بیشتر از قبل شده ... مخصوصا وقتی این آیه را میخوند و حال به حالی میشدم، احساس میکردم نباید روی هیچ چیم حساب کنم... باید بیشتر تو کارام دقت کنم:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ...»
اى مردم! از آنچه در زمين، حلال و پاكيزه است، بخوريد و از گامهاى (وسوسه انگيز) شيطان، پيروى نكنيد. براستى كه او دشمن آشكار شماست.
ینی حواست باشه ... اگر گفتی الف، باید تا تهش بری ... فکر نکن خیلی شاخ هستی و کسی حریفت نمیشه و میتونی زیر و رو کشی کنی ... اگه پاتو کج گذاشتی، راه و هدف و دوستات و خلاصه همه چیت کج و معوج میشه! شیطون منتظره ببینه یَخِت چطوری و در چند درجه آب میشه ... بعدش هم گام به گام ...
بگذریم ...
✅ کانال دلنوشته های یک طلبه:
@mohamadrezahadadpour
طرح را توضیح دادم: «ببینین رفقا ... ما سه تا کار عمده را فقط در 48 ساعت اولیه باید انجام بدیم تا بتونیم خودمونو پیدا کنیم ... اگه نشه، نمیتونیم از سر خط ها و سر پنجه ها عبور کنیم ...
✔️ اون سه تا کار اینه:
اول) کثرت یابی واژگان
دوم) تشخیص خط و ربط ها
سوم) کشف موقعیت مکانی و زمانی افراد
خب ... آقا سعید تو باید واژه یابی کنی و کثرت و مقادیرش را واسمون ارزیابی کنی ...
آقا مجید شما هم خط و ربطش بین کانال ها و سوپرگروه های ضد انقلاب را بررسی کن ...
عمار هم شماره و موقعیت و شرح حال افراد ...
تا اینجاش سوالی نیست؟»
یه نگاه به هم کردن و گفتن: «نه ... بسم الله ...»
گفتم: «سعید جان! تا امشب روی این واژگان کار کن. البته وحی مُنزل نیست و میتونی اگه سر راهت به واژه مهمی پی بردی، درج دستور کنی:
تهدید – سندیکال – صنف – صنفی – شورش – اغتشاش – اعتراض – معترض - خیابان – خیابون – کوچه - تجمع – مال باخته – ری استارت – آتش – سوزاندن – توحش – مسجد – حسینیه – نظامی – سپاه - پاسدار – سپاهی – آخوند – رهبر – مقام رهبری – مقام عظمی - سید علی – انتصابی – قاچاق – قاچاقچی – مال مردم – حق الناس – منقلی - بیت المال – دوره – شعار – ایران – انقلاب – نظام – نظام آخوندی – مشت – مشت گره کرده – لاریجانی – لاریجانی ها – محمود – احمدی نژاد - روحانی – حسن روحانی – کلید – قفل – قفل و کلید – اصلاحات – خاتمی – سید محمد – رهبر اصلاحات – و ...» حدود 100 تا کلمه!
سعید که داشت نگاه به لیست میکرد، حرفی زد که خیلی خوشم اومد ... مشخص بود این کاره است ... گفت: «قربان! به نظرم با توجه به شرایط کنونی، حالا اگر درست فهمده باشم، حدود هفت یا هشت تاش فراوانی بیشتری داشته باشه! درسته؟»
گفتم: «درسته ... روش کار کن!»
گفت: «اگه قرار باشه این کار را من انجام بدم و از نرم افزارها و موتورهای خودمون استفاده نکنم، ینی کار دستی انجام بدم، بنظرم نمیشه غلبه و کثرت همش درآورد! اجازه بدید با آقا مجید از کار کانالها و کدهای داخلیشون شروع کنیم!»
گفتم: «نظر خودمم همینه! میخواستم اگه متوجه این مسئله نشدی، اینقدر بهت نگم تا بالاخره خودت خسته بشی و یاد بگیری! اما لطفا انقباضی عمل نکنید. قرار نیست در این مراحل، کسی دستگیر بشه و کانالی تعطیل بشه! اتفاقا ما به ادامه حیات و فعالیت اونا تا حدی نیاز داریم.»
🔻🔻🔻🔻ادامه
عمار گفت: «بالاخره میدونیم که حتی اگه دستگیری ها عمده و سیلی باشه، بالاخره از بین نمیرن. پس نباید از جلوی چشم خودمونم دورشون کنیم. فتا کارشو بلده. ما هم کار خودمونو میکنیم.»
من یه نفس عمیق کشیدم و گفتم: «فقط دعا کنید دولت و عواملش تصمیم به فیلترینگ و قطع شبکه نگیرن. حداقل در این شرایط، تنها راه نجات و پروندن سوژه های ما در این مرحله، فیلترینگ و قطع شبکه است. واسه مراحل بعدیش نقشه داریم اما فعلا راهمون همینه که گفتم.»
ادامه دارد...
✅ کانال دلنوشته های یک طلبه:
@mohamadrezahadadpour
@mohsenriazi
اجتناب از گناه، مثل یک کوه در چشم انسان جلوه میکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار میشود
رهبر معظم انقلاب:
🔹مرحلهی بالای روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنی نگاهداری گوش و چشم و زبان و دل. ماه رمضان، فرصت مغتنمی است که انسان تمرین اجتناب از گناه کند.
🔹باید تصمیم بگیرید که گناه نکنید و وقتی تصمیم گرفتید، این کار بسیار آسانی خواهد شد.
🔹اجتناب از گناه، چیزی است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه میکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار میشود. ۷۸/۹/۲۶
@Farsna
@mohsenriazi
کارت بانكيم رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد :
"موجودى كافى نميباشد! "
امكان نداشت، خودم مي دونستم كه اقلا سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم.
با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد:
"رمز نامعتبر است".
اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت :
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟
فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته...
در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا ميكرد؛
"پول نقد همراهتون هست"؟
خدايا...
ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلا عبادت هايى كه كرديم ، دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و ... .
نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم :
مگر ميشود؟ اين همه اعمالى كه فكر مي كرديم نيك هستند و انجام داديم چه شد؟؟
و جواب بدهند :
اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت... !
كنار «بخل»
كنار «حسد»
كنار « ريا»
كنار «بى اعتمادى به خدا»، كنار «دنيا دوستى» و ...
نكند از ما بپرسند :
نقد با خودت چه آورده اى؟ و ما كيسههایمان تهى باشد و دستانمان خالى... .
خدايا !
از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان مي شود به تو پناه مي بریم .
💫 التماس دعا
@mohsenriazi
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت دهم»
همینطوری که من داشتم با مجید حرف میزدم، سعید پاشد و رفت سراغ نرم افزاراش و مشغول شد ...
از گوشه چشمم حواسم بهش بود... دیدم عینکشو زد و شروع به وارد کردن واژگان و محاسبه تقریبی فراوانی و... کرد.
به مجید گفتم: «ببین داداش! ما الان چیزی حدود 90 تا گروه فعال فکری با انگیزه سیاسی در ایران داریم ...»
انگشتشو آورد بالا و به نشان اجازه گفت: «جسارتا این آمار به روز نیست!»
گفتم: «پس چند تا؟»
گفت: «93 تا ... البته ثبت و ضبط شده هاش این تعدادن ... دیگه شما که ماشالله اوستای کاری ... ینی چند نفری که جدیدا دستگیر شدن ... حدودا سه چهار ماه اخیر ... اعترافاتاشون شکل بقیه نبود و بو بردن که گروه های جدیدتری هم وارد میدان شدن ...»
گفتم: «ببین مجید جان! من دقیقا همینا را میخوام ... میخوام که تا وقتی با من کار میکنی ... و اصلا تا همیشه خدمتت ... مطالعاتت و تحقیقاتت را رها نکنی ... نگا به من نکن که یه سر هستم و هزار سودا ... تو کار خودتو بکن ... از بزرگترین خطاهای ما اینه که وقتی به یه جایگاه و مرحله کاری مشخص مخصوصا مناصب نظامی و امنیتی تو زندگی حرفه ایمون میرسیم، درس و مطالعات و تحقیقاتمون تموم میشه و میشیم یه آدم دیگه ... خب ... بگذریم ... ازت میخوام که تا غروب نشده یه چیزی ... سر نخی ... حداقل حدس قوی ... چیزی برام گزارش بدی!»
گفت: «تا غروب که خیلی فرصتم محدود میشه اما خب بستگی به کار سعید داره دیگه ...»
سه تا مون نگاه به سعید کردیم ... دیدیم ابدا نگا به کیبوردش نمیکنه اما ماشالله مثل مسلسل داره تایپ میکنه و یه چیزی هم زیر زبون با خودش میگه ...
گرم صحبت بودیم که عمار رفت سراغ سیستمش ...
من با مجید کارم تقریبا تموم بود و منتظر نتایج سعید بودیم که عمار با چهار پنج برگه پیرینت شد اومد ...
گفت: «حاجی یه نگا به اینا بنداز! اینا همین حالا از هسته خبری اومد. شماره پیگیر و ادامه داره ... ینی تهش نیست و ادامه داره ...»
برگه ها را ازش گرفتم ... گفتم: «چیه؟ چ خبره؟»
✅ کانال دلنوشته های یک طلبه:
@mohamadrezahadadpour
دیدم ... بسیار اسفبار بود ...
صفحه اولش آمار از شرکت ها و کارخانه ها وجاهایی بود که با کمبود نقدینگی و عدم حمایت و ... مواجه شده بودن و هر لحظه مشکلاتشون در حال افزایش بود...
صفحه دومش هم اسامی همون شرکت ها و کارخانه ها و اماکن صفحه قبل بود اما ... خلاصه وضعیتی از اعتراضات و نارضایتی های مردمی و بعلاوه آمار تجمعات اون اماکن هم به پیوست داشت...
صحبت کردن درباره آمار دقیقش از مسائل طبقه بندی هست که نمیشه اینجا واضح گفت و دربارش حرف زد اما همین بس که بدونید وضعیت از اون چیزی که اعلام میشد خیلی دردناکتر بود.
به ذهنم رسید برای اینکه چشم انداز بهتری نسبت به اوضاع و احوال پیش رو داشته باشم، با یکی از بچه های کارشناسمون در زمینه «امنیت اقتصادی» صحبت کنم. (رشته امنیت اقتصادی از زیرمجموعه های کنکور ریاضی در انتخاب رشته کنکور سراسری است. طبق دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری ، پذیرش در رشته امنیت اقتصادی در دانشگاه های دولتی روزانه صورت می گیرد. رشته ی امنیت اقتصادی یک از رشته های ارائه شده توسط دانشکده اطلاعات که وابسته به وزارت اطلاعات است ، می باشد . دانشجویان از میان آقایان واجد شرایط انتخاب می شوند و پس از پایان دوره تحصیلی کارشناسی ، در صورت احراز صلاحیت علمی و گزینشی ، به استخدام وزارت اطلاعات در خواهند آمد. )
نکات خوبی مطرح شد اما چون فرصتمون محدوده و نمیخوام صفحه پُرکن بنویسم، فقط به یک نکته اش اشاره میکنم و رد میشم. میگفت:
پولدار شدن یک فرد نباید موجب ضرر به جامعه یا دولت شود. اگر قراره به رفاه برسیم، همه باید به حداقلی از رفاه برسیم و این مساله نباید موجب ضرر رساندن به دیگران شود.
و یا مثلا کسی که یک کیلو هروئین یا شیشه را از پاکستان وارد می کنه و به فروش می رسونه، به درآمد می رسه و احتمالا در کوتاه مدت مرفه میشه. اما وقتی رفاه یک فرد یا یک خانواده، به قیمت تباهی صدها خانواده منتهی میشه، تضاد اتفاق می افتد و این تضاد، به تنش و ناامنی منجر میشه.
پس می توان گفت اگرچه توسعه و رشد اقتصادی به طور کلی با امنیت ارتباط دارند، اما تنها توسعه ای باعث تحکیم امنیت می شود که سودِ یک طرف، به زیان طرف دیگر نباشد و به عبارتی معادله برد - برد حاکم شود.
به نظر می رسد یکی از مشکلات کنونی جامعه ما این است که طی برخی ادوار، توسعه اقتصادی متوازن صورت نگرفته و فاصله طبقاتی شدیدی ایجاد شده و در بحث خصوصی سازی، اجرای اصل 44 قانون اساسی، واردات کالا با ارز مبادله ای و... توسعه اقتصادی به نفع عده ای خاص و به ضرر اکثریت انجام شده.
خب دیگه خودتون حسابش کنین که این ضرر 96 درصدی و سود چهار درصدی، چقدر میتونه منجر به این کلید واژگان بشه و یه
جامعه را به تدریج بترکونه: بی عدالتی، ظلم، نارضایتی، اعتراض، شورش و...
ادامه دارد...
✅ کانال دلنوشته های یک طلبه:
@mohamadrezahadadpour
@mohsenriazi
💠برخی از آنچه باید درباره ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها بدانیم:
۱- به خاطر شدت پاکی و عفت در دوران جاهلیت ، به ایشان طاهره و سیده قریش میگفتند. ( السیره الحلبیه ج۱ ص۲۲۴ )
۲- خواستگاران بسیار از بزرگان قریش داشت که با هیچ کدام ازدواج نکرد و برای ازدواج ، خود ، رسول خدا را انتخاب کرد.( همان )
۳- ازدواج ایشان در حالی بود که هم پیامبر و هم حضرت خدیجه هر دو در سن بیست و پنج سالگی بودند. ( دلائل النبوه ج۲ ص۷۱ و المستدرک ج۳ ص۱۸۲ )
۴- هم چنین نه پیامبر و نه حضرت خدیجه تا آن زمان هرگز ازدواج نکرده بودند. (مناقب آل ابی طالب ج۱ ص۱۳۸) و اقوالی که پیرامون ازدواج قبلی حضرت خدیجه است حداقل دارای چهارده تناقض آشکار و غیر قابل قبول است.
۵- مهریه ازدواج حضرت خدیجه معادل پانصد درهم نقره بود که همان را هم خود حضرت خدیجه به عهده گرفت. ( عوالی اللئالی ج۳ ص۲۹۹)
۶- حضرت خدیجه اولین بانوی مسلمان است که بلافاصله در همان شب آغاز رسالت اظهار اسلام کرد و پیش از آن نیز هرگز کافر نبود بلکه به دین حنیف معتقد بود. ( السنن الکبری ج۶ ص۳۶۷ )
۷- در شهادت حضرت خدیجه برای اسلام ، پیامبر ، اقرار به ولایت امیرالمومنین علیه السلام و ابراز برائت از تیم و عدی ( اولی و دومی ) را شرط کردند که ایشان بدان اقرار کرد و هم زمان با اسلام دو رکن ولایت و برائت را پذیرفت. ( بحار الأنوار ج۱۸ ص۲۳۳)
۸- حضرت خدیجه نه تنها با مال خود که حتی با به خطر انداختن جان و سلامتی خود همواره و در طول حیات مبارک خود ، از پیامبر اکرم دفاع نمود.
۹- در اثر حصر در شعب ابی طالب تمام اموال حضرت خدیجه صرف تهیه آذوقه برای مسلمانان محصور شد و خود ایشان نیز در اثر رنج فراوان آن سه سال و بنابر تحلیلی در اثر سم دشمنان از دنیا رفت ( به شهادت رسید ).
۱۰- حضرت خدیجه در میان زنان پیامبر صاحب امتیازاتی منحصر به فرد است:
تنها همسر پیامبر که از ابتدا به آیین یکتاپرستی بود ایشان است و سایر همسران دورانی را در شرک و کفر گذرانده اند.
ج. شدت علاقه پیامبر به ایشان به حدی بود که تا سالها بعد از وفات ایشان همواره یاد و حرمت وی را پاس داشته و گوشزد می کرد.
د. تنها همسر پیامبر است صاحب فرزند شد و سایر زنان پیامبر یا در سن فرزندآوری نبودند ( مثل ام سلمه ) یا عقیم و نازا بودند ( مثل عایشه ).
ه. تنها همسر پیامبر است که در آیات قرآن همواره مورد مدح و تمجید بوده و هرگز هیچ آیه ای در مذمت وی نازل نشده است. نه آیات خانه نشینی ، نه آیات نهی از فحشا نه آیه افک.
و. تنها همسر پیامبر است که در قیامت هم ردیف پیامبر و معصومین علیهم السلام بر اعراف و پل صراط مجوز ورود به بهشت می دهد.
@mohamadrezahadadpour
@mohsenriazi
💠 زیارتنامه حضرت خدیجه سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خالِصَهَ الْمُخْلِصاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَهَ الْحَرَمِ وَ مَلائِکَهَ الْبَطْحآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَوَّلَ مَنْ صَدَّقَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ مِنَ النِّساءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّهِ حَقَّ الْوَفآءِ،وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا قَرینَهَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ، اَلْمُزَوَّجَهِ بِخُلاصَهِ الْأَصْفِیآءِ، یَا ابْنَهَ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرآئیلُ، وَ بَلَّغَ اِلَیْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَهَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَهَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَوَلّى دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى رَحْمَهِ اللَّه، اَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبَهُ اللَّهِ وَ خِیَرَهُ اُمَّتِهِ، اِنَّ اللَّهَ جَعَلَکِ فى مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ فى قَصْرٍ مِنَ
الْیاقُوتِ وَ الْعِقْبانِ، فى اَعْلى مَنازِلِ الْجَنانِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ .
@seyednaseri
@mohsenriazi
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
💠«قسمت یازدهم»💠
تقریبا داشت شب میشد و دیگه میخواستیم بریم خونه و استراحت کنم که یه یادداشت کاری (نه گزارش) برای مقام مافوقم نوشتم. چون قرار بود کم کم ارائه بدم و در جریان باشه تا وقت تصمیم گیری راحتتر بتونیم به تفاهم برسیم.
نوشتم:
«سلام. خدا قوت
هنوز ریل اصلی پیدا نکردیم ولی همه قطارها به یه مقصد میره ... حداقلش اینه که تا حالا فقط یه مقصد کشف شده و مطمئنیم ... اون مقصد از دسترس ما خارجه و نمیتونیم براش کمین و مرصاد بچینیم.
ما هنوز به مرحله تشخیص اصلی نرسیدیم. بنظرم باید صبر کرد و اصلا نمیشه بی گدار به آب زد. مثل مادری که هنوز باید بی تابی بچش را تحمل کنه و صبر کنه تا بیشتر بفهمه بچش چه مشکلی داره و دوس نداره از همون اول و نادانسته، بچش را ببنده به باد انواع قرص و داروها.
ارادتمند: محمد »
اینو با کد خبری خودم ارسال کردم اما سیستممو خاموش نکردم.
داشتم وسایلمو جمع و جور میکردم که دیدم این جواب را برام ارسال کرد:
«سلام. تشکر. شما هم خسته نباشید.
لطفا پاشو بیا بالا که کارت دارم.»
لحظه ای که میخواستم برم بالا خانمم زنگ زد. بعد از سلام و احوالرسی، گفتم: «خانمی داشتم میومدم که گفتن برم بالا و یه چند لحظه صحبت کنیم و بعدش بیام. راستی چیزی از تو راه نمیخوای؟»
خانمم گفت: «نه ... فقط گفتم دیر کردی و میخواستم ببینم کی میایی؟ راستی یه کم نون بخری بد نیست ... اگر هم خودت خواستی، عرق بیدمشک...»
✅ کانال دلنوشته های یک طلبه:
@mohamadrezahadadpour
گفتم چشم و خدافظی کردیم.
رفتم بالا... نشستیم و شروع به صحبت کردیم.
گفت: «از مشهد بوی خوبی به مشام نمیاد. پیامها و تحرکات خاصی گزارش شده!»
گفتم: «دقیق اطلاع ندارم اما وقتی اسم اونجا میارین، ینی ممکنه خط و ربطی از اونجا به ما ... یا به کل کشور ... آره؟»
گفت: «احتمالش هست! مخصوصا با آتیشی که توپ خونه های دشمن بر علیه آیت الله علم الهدی و داستان شاندیز و پیگیری های دولتی های اونجا و... الان موضوع اصلی حملات فضای مجازی شده ... »
چند لحظه سکوت کردیم و هرکدوممون یه وری نگا می کردیم.
گفتم: «میشه بگین الان چه خدمتی از من برمیاد؟»
نفس عمیقی کشید و همینطوری که گوشیشو از رو میزش برمیداشت و داشت صفحشو باز میکرد گفت: «پریشب پیامکی بین عده زیادی کارگر سند تو آل شده که نوشته: هم وطن به پا خیز! هم صدا با کارگران مظلوم و اخراج شده سراسر کشور، امشب ندای الله اکبر سر میدهیم»
گفتم: «جسارتا یه بار دیگه پیامکو دقیقتر بخونید!»
دقیق تر خوند و کامل گوش دادم!
یه پوزخند زدم ... با خودم این کلمات را تکرار کردم و رییس هم شنید: «هم وطن ... هم صدا ... کارگر ... مظلوم ... اخراج ... الله اکبر!!
نه ... یه جای کار میلنگه! یا چند تا بچه ماجراجو هستن که هنوز خار تو ناخونشون نرفته ... یا یه مشت کارگر بدبخت هستن که دنبال همدرد میگردند! قطعا آدمای سازمان یافته و پدرسوخته نیستن!»
رییس هم تایید کرد و گفت: «درسته ... چینش کلماتش ترکیبی هست و به هیچ گروهی نمیخوره ... ضمن اینکه بیچاره با یه شماره فعال و داعمی ارسال کرده به دوستاش و اونا هم فرستادن برای بقیه!»
گفتم: «شیرازیه؟»
گفت: «کوار زندگی میکنه ... دادم دایره تحقیقات و یه چیزایی ازش میدونیم.»
گفتم: «اجازه میدید یه سلام و علیک باهاش داشته باشم؟»
لبخندی زد و گفت: «واسه همین گفتم بیایی بالا»
ادامه دارد...
@seyednaseri
@mohsenriazi
❌ وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند،
می گویند یک روز #غضنفر ...!
در صورتیکه غضنفر یعنی "شیر، مرد با صلابت و قوی" و از قضا یکی از القاب حضرت #علی(ع) است‼️
❌ وقتی یک چیز از مُد افتاده به آن می گویند #جواد یا #عبدالله!
و جواد به معنای ”بخشنده و سخاوتمند” است. و از قضا از القاب #امام_نهم و عبد الله یعنی "بنده خدا"
❌ از اسم #بتول برای مسخره کردن استفاده میکنند! ولی بتول یعنی پارسا و پاکدامن… که بصورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا و مریم(س) است!
❌ در فیلمها نامهای #تقی و #نقی را به هزل می آورند! و تقی یعنی با تقوا و نقی به معنای پاک و پاکیزه.. و اتفاقا از القاب امام #جواد (ع) و امام #هادی (ع) !
❌ اخیرا #جعفر (جفر!) هم شده است نماد بلاهت و سفاهت! سوژه جوکهایی با تم مشروب، زن بارگی، لواط و..!!
جعفر به معنای ”جوی پر آب” است و کاملا اتفاقی !! اسم #امام_ششم ما شیعیان امام صادق (ع) که #سرچشمه علم و دانش در جهان اسلام و حتی جهان است!
❌ #عسکر و #عباس هم دارند میکنند سوژه فلان تیپ آدم ها! و باز هم خیلی اتفاقی!!
❌ده ها کانال هم با اسم #حاجی_لَند و #حاجی_فان و حاجی... ساختن و با به اشتراک گذاشتن مطالب مبتذل، حج رفتن و حاجی بودن رو به سخره گرفتن!
⚠️⚠️بنظر شما این حجم از جوک سازی و حتی کانال سازی با اسامی #اهلبیت(ع)، و مقدسات اتفاقی است؟! چرا در این جوکها، نام شاهان ستمگر جهان در طول تاریخ، سمبل حماقت و زن بارگی و توحش و بزن بهادری و سوژه طنز نمیشوند؟!
✅ دوست خوبم برای از بین بردن مقدسات و هویت یک ملت،
اول ⬅️ #طنز و #جوک میسازند،
بعد ⬅️ #تمسخر میکنند،
و بعد ⬅️ #توهین و #هتاکی
و بعد ⬅️ کودکان و نسل بعد کم کم یاد میگیرند که مقدسات چیز مسخره ای است و دین ذره ذره نابود میشود❗️
⚠️نگذاریم به همین سادگی، هویت شیعی و اسلامی ما ایرانیان که ماحصل خون صدها هزار شهید و فداکاری مردان خداست را بمیرانند..
🚫هرگز با اسامی اهلبیت و پیامبران، و مقدسات جوک نسازیم.. کپی نکنیم.. و نخندیم🚫
@mohsenriazi