eitaa logo
یاران خادم جمهوری اسلامی
27 دنبال‌کننده
744 عکس
944 ویدیو
545 فایل
ارتباط بامدیر @a1nemati
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خزینة الجواهر
عیدی های غدیری به شیعیان .mp3
زمان: حجم: 5.88M
🌸💫بسم‌الله الرحمن الرحیم 💫🌸 🍃🌸🍃🌸🍃 💫الحمدلله الذی جعلنامن المتمسکین بولایه مولانا امیرالمومنین و اولاده المعصومین 💫 😳💫عیدی حیرت انگیز امیرالمومنین علی علیه السلام در روز عید غدیر خم به علامه امینی چه بود؟ 😍🌹بشارت های جان فزای رسول الله صلی الله علیه و اله به شیعیان امیرالمومنین علی علیه السلام 🌸🍃اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف و اهلک اعدائهم اجمعین 🍃🌸
برساحل دریای نور .mp3
زمان: حجم: 6M
🌸💫بسم‌الله الرحمن الرحیم 💫🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹میلاد امام کاظم علیه السلام مبارک 🕌🕌دلیل نامگذاری امام موسی علیه السلام به لقب کاظم ✅توضیح دعایی ناب از امام کاظم علیه السلام : 🤲اللهم لاتجعلنی من المعارین ولاتخرجنی من التقصیر 1-خطر ایمان عاریتی 2-خطر احساس کمال بندگی 👌روایتی حکیمانه از امام کاظم علیه السلام : 1-خوبی ها مانند زنجیری است که جز با جبران خوبی یا تشکر از انسان باز نمی شود 2-اگر مرگها آشکار شود آرزوها نابود می شوند 3-کسی که در فقر پرورش یافته بی نیازی او را حیران (گمراه)می کند 4-کسی که از بدی کردن ناراحت نمی شود خوبی کردن به او موقعی ندارد 5-دوطرف به هم دشنام ندهندمگر آنکه کسی که بالاتر ازدیگری به پائین تر از طرف مقابل سقوط (اخلاقی)می کند 🌸🍀اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىِّ بْنِ مُوسىٰ، عَلَمِ التُّقىٰ، وَنُورِ الْهُدىٰ، وَمَعْدِنِ الْوَفٰآءِ، وَفَرْعِ الْأَزْکِیٰآءِ، وَخَلیفَةِ الْأَوْصِیٰآءِ، وَاَمینِکَ عَلىٰ وَحْیِکَ،☘🌸
هدایت شده از خزینة الجواهر
✨﷽✨ عنوان کنفرانس: باحضور و روشنگری استاد ارجمند : حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای احمدنعمتی 🕙 ساعت گفتگو:۲۲ 🗓 زمان شنبه ۱۴۰۰/۵/۹ 🌍 مکان: دسترسی به صوت کنفرانس👇 https://eitaa.com/khazinatoljavaher لینک https://eitaa.com/joinchat/2128871435C7db9a13d97 لینک آرشیو کنفرانس ها @Fedayeen
هدایت شده از خزینة الجواهر
غفلت بزرگ ازهمه جانبگی مولا ▪نفوذمنافقین وماجرای هرشا ترور نافرجام رسول الله .mp3
زمان: حجم: 8.69M
🌸💫بسم‌الله الرحمن الرحیم 💫🌸 ⚠️⚠️⚠️خیانت منافقین در جهت ناکام کردن غدیر 🤚⭕️ماجرای هرشا ترور نافرجام رسول الله صلی الله علیه و اله ✅غفلت بزرگ ازهمه جانبگی کلمه ی مولا 👌مولوی و عید غدیر زین سبب پیغامبر با اجتهاد نام خود وان علی مولا نهاد گفت هر کو را منم مولا و دوست ابن عم من علی مولای اوست کیست مولا آنک آزادت کند بند رقیت ز پایت بر کند چون به آزادی نبوت هادیست مؤمنان را ز انبیا آزادیست ای گروه مؤمنان شادی کنید هم‌چو سرو و سوسن آزادی کنید 😍💫مروری بر شعرعربی پر عظمت مرحوم خوئی در وصف امیرالمومنین 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف و اهلک اعدائهم اجمعین 🌸
هدایت شده از خزینة الجواهر
*📚از دزدی بادمجان تا ازدواج💍* *🕋ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب* یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام مسجد جامع توبه مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند. ترک گناه به عشق مولا🌸 أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج ثواب نشر مطالب هدیه به امام زمان عج برای دوستانتون و گروه های که عضو هستید به اشتراک بذارید تا دوستانتون از این کلام زیبا و شیرین استفاده کنن سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه
*📚از دزدی بادمجان تا ازدواج💍* *🕋ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب* یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام مسجد جامع توبه مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند. ترک گناه به عشق مولا🌸 أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج ثواب نشر مطالب هدیه به امام زمان عج برای دوستانتون و گروه های که عضو هستید به اشتراک بذارید تا دوستانتون از این کلام زیبا و شیرین استفاده کنن سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه
هدایت شده از خزینة الجواهر
😈دیوچو بیرون رود (ان شا الله)فرشته در آید 🔵پایان ۲۹۰۰روزه دولت مطففین(کم گزاران)، ژنرالهای اشرافی وآخوندهای دربارنیاوران را به مقام معظم رهبری و امت شهید پرور تبریک و تهنیت عرض می کنم. 🗝علی برکة الله🗝
هدایت شده از خزینة الجواهر
😈دیوچو بیرون رود (ان شا الله)فرشته در آید 🔵پایان ۲۹۰۰روزه دولت مطففین(کم گزاران)، ژنرالهای اشرافی وآخوندهای دربارنیاوران را به مقام معظم رهبری و امت شهید پرور تبریک و تهنیت عرض می کنم. 🗝علی برکة الله🗝
هدایت شده از خزینة الجواهر
حاکم تن هافقط مولای جانهاست-اعجاز تربیتی امیرالمومنین در میثم تمار.mp3
زمان: حجم: 7.01M
🌸💫بسم‌الله الرحمن الرحیم 💫🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✅تکمله ی بحث همه جانبگی مولا 🔔مولای جانهابهترین حاکم تن هاست 🖌کسی که مولاست او باید دارای قدرت سیاسی باشد تا بشر را رشد همه جانبه بدهد 🤚👌از علائم عظمت هر شخصی شاگردانی است که اربیت تربیت کرده است 💫اعجاز تربیتی امیرالمومنین در میثم تمار 📚علم های خاص میثم که از امیرالمومنین گرفته بود 👏فدائی ولایت حتی روی دار بنی امیه 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف و اهلک اعدائهم اجمعین 🌸
هدایت شده از خزینة الجواهر
نظر سنجی کانال متمایل به اصلاح طلبان از نمره ای که مردم به دولت روحانی می دهند 77درصد از صد نمره ی زیر 15 داده اند!
هدایت شده از خزینة الجواهر
مهمان رسول الله شهید شیخ فضل الله نوری .mp3
زمان: حجم: 6.48M
🌸💫بسم‌الله الرحمن الرحیم 💫🌸 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 ✋در رثای شهید شیخ فضل الله نوری ☀️علم وتقوا و شاگردان شیخ ⚠️ماجرای نهضت عدالتخانه و نفوذ سفارت انگلیس از طریق فراماسونری و انحراف نهضت عدالتخانه به یک نهضت ضد دین 🚫دغدغه ی شیخ جلوگیری از نفوذ کفر درقوانین کشور اسلام بود ✅رد پناهندگی به سفارت انگلیس : آیا روا است که بعد از هفتاد سال که محاسنم را در اسلام سفید کرده ام زیر علم کفر بروم؟ ❗️❗️درستی حرف شیخ در تبدیل مشروطه به حکومت ضد انسانی و ضد دینی پهلوی به اثبات رسید 🔷دو دلیل مظلومیت شیخ شهید 🔸جهل مردم 🔸نفوذفراماسونها و سفارتخانه انگلیس 📢حرف شیخ هنگام اعدام وقتی از طرف سفارت انگلیس از او خواستند مشروطه ی ضد دین را امضاکند وجانش را حفظ کند: 🕌من دیشب خواب پیغمبر را دیدم وبه من گفت فرداشب مهمان من هستی و من چنین امضایی نخواهم کرد 😔😭بعد از اعدام بدون جرم وگناه شیخ بدن بی جان او را مورد ضرب و شتم قرار دادند مجری اعدام شیخ یپرم خان ارمنی بودکه میخواست بدن شیخ را بسوزاند! 🌹ماجرای انتقال بدن شیخ بعد از دوماه به قم و سالم بودن بدن او 🌅سلام علیه یوم ولد و یوم قتل ویوم یبعث حیا 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف و اهلک 🌸