رفتن تو نمیشوم، من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است،
۹. کتاب خاطرات سفیر را توصیه کنید که خانمهایتان بخوانند.
۱۰. من اخیراً کتابی دیدم که یکی از همین نویسندگان خودمان ــ که من از نزدیک با ایشان آشنایی ندارم ــ نوشته، بهنام «سرگذشت استعمار»؛ پانزده شانزده جلد کتاب ۱۲۰، ۱۵۰ صفحهای است که تشریح میکند استعمار چگونه در قاره آمریکا و در قاره آسیا توانست ثروتهای اینها را از بین ببرد و خودش را ثروتمند کند. کشور انگلیس ثروتمند نبود، فرانسه ثروتمند نبود، کشورهای اروپایی ثروتمند نبودند؛ اینها ثروت کشورهای دیگر را گرفتند.
اینها بهوسیله سلاح توانستند چنین کارهایی را بکنند، ذهنهای خلّاقی داشتند؛ تلاش هم خیلی کردند؛ اهل خطرپذیری بودند؛ اینها خصوصیات خوب اروپاییها است، اما از این خصوصیات چه استفادهای کردند؟ ایجاد نظام سلطه در عالم. نظام سلطه یکی از بلاهای بزرگ امروز دنیا که هنوز تمام نشده و انشاءالله تمام خواهد شد. نظام سلطه یعنی دنیا تقسیم بشود به سلطهگر و سلطهپذیر؛ یک عدهای حتماً بایستی قدرتمندانه بر همه دنیا حکمرانی کنند، کشورهای دیگری هم بایستی زیر پوششهای مختلف از اینها اطاعت کنند؛ این نظام سلطه است که آن را پیشرفت علمی اروپا به وجود آورد.
۱۱. یكی از ماجراهای گریه آور تاریخ كه نظام سلطه ی آمریكا و امثال آن دوست ندارند این داستان احیا بشود، [كه یك نمونه اش] همین مسئله ی غلام و كنیز گرفتن مردم آفریقا است؛ كشتی ها را از اقیانوس اطلس می آوردند، در سواحل كشورهای غرب آفریقا مثل گامبیا و امثال این ها نگه می داشتند، بعد می رفتند با تفنگ و سلاح هایی كه دست مردمِ آن روز از این سلاح ها خالی بود، صدها و هزارها پیر و جوان و مرد و زن را می گرفتند، با شرایط بسیار سختی با این كشتی ها برای بردگی به آمریكا می بردند. انسان آزاد را كه در خانه ی خودش زندگی می كرد، در شهر خودش زندگی می کرد، به اسارت می گرفتند؛ الان سیاهانی كه در آمریكا هستند، از نسل آن هایند. چند قرن آمریكایی ها این فشار عجیب را آوردند كه [در این زمینه] كتاب ها نوشته اند كه این كتاب "ریشه ها" كتاب مغتنمی است برای نشان دادن گوشه ای از این فجایع.
۱۲. در میان کتابهای خاطرات جنگ، این ( آب هرگز نمی میرد ) یکی از بهترینها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شدهاند. کتاب ( گلستان یازدهم ) خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالیمقام علی چیتسازیان نیز دارای همین برجستگیها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.
۱۳. دربارهی نگارش این کتاب ( وقتی مهتاب گم شد ) آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدّمهی کتاب یک غزل به تمام معنی است.
۱۴. به این نویسندهی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همهی این زیبائی ها، پرداختهی سرپنجهی معجزهگر اوست درود می فرستم و جبههی سپاس بر خاک می سایم. یک بار دیگر کرمان را از دریچهی این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناختهام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.
۱۵.کتاب ( من زنده ام ) را با احساس دوگانهی اندوه و افتخار و گاه از پشت پردهی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائی ها و زشتی ها و رنج ها و شادی ها آفرین گفتم.
۱۶. تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما را در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آنچنان که در این کتاب ( پایی که جا ماند ) است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهندهای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می گذارد و او را مبهوت می کند.
۱۷. بخش عمدهای از کتاب ( ره نمای طریق ) مطالعه شد، مطالب سودمند بسیاری در آن هست که برای جوانان دانستن آن لازم یا راهگشا است.
۱۸. ( پنجره های تشنه ) بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب.
۱۹. من کتاب سووشون را شاید در سالهای اول دههی پنجاه، یا آخر دههی چهل خریدم و شروع کردم خواندن. دیدم داستان، داستانی است که آمیخته با ناکامی است. یعنی انگلیسیها آمدند شیراز، پدر همه را درآوردند و همه کار کردند و بالاخره هم قهرمان داستان را کشتند و مردهاش را دادند دست زن و بچهاش که ببرند دفن کنند. من، هر کتابی را که میخوانم، پشتش دو، سه جمله مینویسم. الان اگر آن کتاب را بیاورند، خواهید دید این جمله پشت آن نوشته شده که «این کتاب را
طاقت نیاوردم بخوانم.» یعنی دیدم خواندنش، با این زندگی پر از غصه و دائم در حال مبارزه، جور در نمیآید. زندگی ما اینطور بود. این بود که بعد از انقلاب، سووشون را خواندم.
۲۰. از اول سال مثل یک درس، هر روزى یک ساعت بنشینند کتابهاى آقاى مطهرى را شروع کنند به خواندن، این را بخوانند تمام کنند بعدیش را بخوانند، بخوانند بخوانند تا این پنجاه، شصت تا چقدر کتاب ایشان الان ازشان چاپ شده، همه اش را بخوانند. من خیال مىکنم هر کدام از این ها یک مشعل نورى خواهند شد، البته به شرطى که پایه سواد لازم و علمى لازم را داشته باشند. خیلى مطلب توى کتابهاى ایشان هست انصافا، واقعا چقدر وجود ایشان مبارک بوده.
۲۱. من حالا یک کتابی را دارم می خوانم در همین شرح وضع اخلاقی و زندگی شهید -«سلیمانیای که من میشناسم»؛ به نظرم یک چنین عنوانی [دارد]- که یک چیزهای جالبی آنجا هست. از قول یکی از دوستان قدیمی ایشان نوشته که نوهی یکی از دوستان شهیدش را می خواستند عمل جرّاحی کنند، رفت داخل بیمارستان و ایستاد تا عمل تمام بشود. مادر آن بچّه گفت که خب حاج آقا عمل تمام شد، دیگر بروید به کارتان برسید؛ گفت نه، پدر تو -یعنی پدربزرگ این بچّه- به جای من رفت شهید شد، من هم حالا به جای او اینجا میایستم؛ ایستاد تا بچّه به هوش آمد، خاطرش که جمع شد، بعد رفت. رفتارش با خانوادهی شهید این جوری است.
۲۲. به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمانهای طول تاریخ را نخواندهام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خواندهام که مربوط به حوادث قرنهای گوناگون هم هست. بعضی رمانهای خیلی قدیمی را هم خواندهام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خواندهام. امیرارسلان هم خواندهام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خواندهام. وقتی نگاه میکنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، میبینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچکس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بودهام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم … من میگویم بینوایان یک معجزه است در عالم رماننویسی، در عالم کتابنویسی. واقعاً یک معجزه است … زمانی که جوانها زیاد دور و بر من میآمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفتهام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعهشناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.
۲۳. یک وقت به یکی از این آقایان اهل قلم و ادبیات که می گفت می خواهم شرح حالی از امام بنویسم گفتم، اگر می خواهی از امام شرح حالی بنویسی حتماً کتاب «مهاتما گاندی» را که «رومن رولان» نوشته بخوان. انصافاً «رومن رولان» در تصویرسازی آدم فوق العاده ای است. هم در رمان هایش این طور است. هم در شرح حال هایش، «رومن رولان» یک، دو سه رمان بزرگ خوب دارد که از لحاظ داستانی، در حدّ رمان های درجه یک دنیا نیست اما از لحاظ تصویر و توصیف... به خصوص تبیین آن خصوصیات روانی و فکری چیز فوق العادهای است...راجع به گاندی من خیلی کتاب خواندهام اما هیچ کدام به خوبی این کتاب نبود.
۲۴.قیمت این کتاب «جان شیفته» رومن رولان به مراتب از این بیشتر است؛ هم تاریخ است، هم ادبیات است، هم اخلاق است، هم هنر است؛ این کتاب همه چیز است، این کتاب را من سالها پیش خوانده ام.
۲۵. این ( همپای صاعقه ) یک کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبتشده در سراسر این کتاب، همان ظرافتهای حیرتانگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتحالمبین و بیتالمقدس پدید آمده و برترینهای هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعهی نمایشگاه بینظیر هنرهای انقلاب اسلامی، نشان میدهد.
۲۶. وقتی که جلد اول فرهنگ جبهه درآمد، طبعاً به طور عادی، مثل بقیه منشوراتی که پیش من میآوردند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس مرا جذب کرد، تا آخرش خواندم؛ بعد دیدم این کافی نیست؛ به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید؛ گفتم این کتاب اصلاً باید در فضای خانهها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.
۲۷. این کتاب لشکرخوبان پر است از اعجاب و عظمت ناگفتهی رزمندگان غواص و اطلاعات عملیات جنگ. در ایامی که این کتاب را میخواندم، بارها و بارها متأثر شدم.
۲۸. اگر همین الان شما ادبیات شوروی را نگاه کنید، ناگهان میبینید که پردهای وسطش وصل است. یعنی حصاری وجود دارد. در دو طرف این حصار، کارهای عظیمی هست و متعلق به دو طرف است. اما وقتی شما کار مثلا «شولوخف» یا «آلکسی تولستوی» را نگاه میکنید، میبینید که طعم دیگری دارد. این «آلکسی تولستوی» یک نویسندهی بسیار قوی است و رمانهای بسیار خوبی دارد و از نویسندگان انقلاب شوروی
است و طعم دوران جدید در نوشتهی اوست؛ والا شما در کتاب «جنگ و صلح» «لئوتولستوی» آثار ملیت روسی را میبینید اما آثار دوران 60 سالهی اخیر را نمیبینید. آن یک دوره و یک اثر دیگر است و اصلا متعلق به جای دیگر است. آن چیزی که نشان دهندهی شخصیت امروز روسیه است، کدام است؟ اثر «شولوخف» و اثر همین «آلکسی تولستوی» و امثال اینهاست.
۲۹. من کتابهایی را که میخوانم معمولا پشتش یادداشت یا تقریظی مینویسم. این کتاب ( فرمانده من ) را که خواندم بیاختیار پشتش بخشی از زیارت نامه را نوشتم: «السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه!» واقعاً دیدم که در مقابل این عظمتها انسان احساس حقارت میکند. وقتی این شکوه را در این کتاب دیدم در نفس خود حقیقتاً احساس حقارت کردم.
۳۰. این کتاب ( سفر به قبله ) مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد ... این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده!
قطب بندی های جدید و نظم آینده.pdf
حجم:
484.9K
📝 مقاله | قطب بندی های جدید و نظم آینده
❄️🌹❄️
✍ مهدی فرهنگ دوست
#مقاله
🇮🇷
📸 بازیگر هالیوودی به خاطر برهنگی حضانت فرزندش را از دست داد🙄😳
❄️🌹❄️
🔻شارون استون بازیگر آمریکایی در روزهای گذشته گفت که سالها قبل حضانت پسرش را به خاطر بازی در فیلمی با صحنههای دارای برهنگی از دست داده
🔹طبق گفته او قاضی پرونده در آن دادگاه تصمیم گرفت به دلیل برهنگی در چنین فیلمی حضانت فرزندش را از او بگیرد
🔸استون میگوید این حتما یک شوخی است که به خاطر ۱۶ ثانیه برهنگی در این فیلم حضانت فرزندم را از دست دادم
🔺البته او امروز میگوید بازی در آن فیلم سخت و ترسناک بود چرا که تمام مرزهای خود را کنار گذاشت.
#زن_زندگی_آزادی
5.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹در سال۱۹۲۰ انقلابی در پوشش اتفاق افتاد. برای اولین بار مچ و ساق پا نمایان شد.چیزی که تا قبل از آن هرگز دیده نمیشد.
🔸در کشور ما نیز این مسیر ، مدت هاست در حال اجراست...آ
❌توجه : این ویدئو مناسب افراد زیر ۱۲ سال نیست❌
♻️ مقام معظم رهبری: #شهید_باكری در آغاز جنگ یك جوان دانشجو است كه تازه فارغالتّحصیل شده؛ شما نگاه كنید در عملیّات بیتالمقدّس، در عملیّات خیبر، قبل آن در عملیّات فتحالمبین، این جوان یك فرماندهی زبدهی نظامی است كه میتواند یك لشكر را، در بعضی جاها یك قرارگاه را حركت بدهد و هدایت كند و كار كند. اینها معجزهی انقلاب است.۱۳۹۲/۰۹/۲۵
.
🌷 چند جمله از شهید سید مرتضی آوینی که به امام زمان ربط دارد :
▫️اما ، مهدى جان ! این قرن ، قرنى است که حق در کره زمین به حاکمیت خواهد رسید آینده در انتظار توست.
▫️در این سالهاى نخستین قرن پانزدهم هجرى قمرى، پیشگویى حضرت نبى اکرم(ص) به تحقق پیوست و قوم سلمان فارسى، ایرانیان، طلیعهدار نهضت آخرالزمانى اسلام، عَلَم قیام انبیاء را بر دوش گرفتند و وجودشان شمسى تازه شد که در خلاصه ظلمانى جاهلیت ثانى تولد یافت.
▫️در میان بیدار دلان سراسر کره ارض هستند بسا دلدادگانى که این عهد تازه را دریافتهاند و به خیل منتظران موعود پیوستهاند.
▫️منتظران موعود اهل مبارزهاند و مىدانند خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولایت و اطاعتند و انتظار مىکشند تا فرمان چه در رسد.
▫️بسیجى خود را در نسبت میان مبداء و معاد مىبیند و انتظار موعود و با این انتظار هویت تاریخى انسان را باز یافته است و خود را از روزمرگى و غفلت ملازم با آن رهانده.
▫️او آسایش تن را قربانى کمال روح کرده است و خود را نه در روز و ماه و سال و شهر و کوچه و خیابان که در فاصله میان مبداء و موعود تاریخ باز شناخته است.
▫️چه روزگار شگفتی! تاریخ آینده کره ارض، بارور حوادثی بس شگفت است، حوادثی که مجد و عظمت جهانگیر اسلام را در پی خواهد داشت و این همه را تنها کسی درمییابد که منتظر است و بوی یار را از فاصلهای نه چندان دور میشنود و هر لحظه انتظار میکشد تا صدای «انا المهدی» از جانب قبله بلند شود و او را به سوی خویش فرا خواند.
▫️هیبت آنکه خواهد آمد و انتظار انسان را پایان خواهد داد از هم اکنون همه قلبها را فراگرفته است. انقلاب اسلامی فجری است که بامدادی در پی خواهد داشت.
▫️شب حیات انسان با انقلاب اسلامی در فجر صادق خویش داخل شده است و شایسته است که اکنون منتظر صبح باشیم، صبح دولت یار.
▫️خلاف آنکه بسیاری میپندارند، آخرین نبرد ما – به مثابه سپاه عدالت- نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است، اگرچه این نیز ولو «هزار ماه» باشد به یک «شب قدر» فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وارث زمین خواهند شد.
▫️حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامی – و بهتر بگویم، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی(ره)- برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا وضع موعود که انتظار اوست، فاصله چندانی باقی نمانده است.
▫️نتیجه نهایی را باید در سرنوشت موعود جهان جستجو کرد. ما مرده و شما زنده. خواهیم دید که بلاخره چه کسی پیروز خواهد شد و چه کسی زمین را به ارث خواهد برد؟ حق یا باطل، امام حسین علیه السلام یا یزید، حزب الله یا صدام، حضرت امام و یا غرب و شرق، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یا دجال.
▫️ما به وعدههای خدا یقین داریم که ((ان الارض یرثها عبادی الصالحون)) این ماییم که زمین را به ارث خواهیم برد.
#آوینی
🌹🌴🥀🌷🥀🌴🌹
۲۵ اسفند ماه سالروز بمباران شیمیایی حلبچه توسط رژیم بعث عراق
یکی از غم بارترین وقایع دوران جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران #بمباران_شیمیایی_حلبچه بود.
شهر حلبچه در ۱۰-۱۵ کیلومتری مرز ایران و ۲۲۵ کیلومتری شمال شرقی بغداد واقع است.
این فاجعه، در پی انتقام رژیم بعث از رزمندگان ایرانی بود که طی عملیات والفجر ۱۰، بسیاری از مناطق کرد نشین از جمله حلبچه را آزاد کرده بودند.
صدام، به پسر عمویش علی حسن المجید معروف به #علی_شیمیایی دستور بمباران شیمیایی را داد. پیش از بمباران شیمیایی، شهر به مدت دو روز بمباران متعارف شد. حسن المجید با این کار می خواست شیشه های ساختمان ها بشکند تا مقاومت در مقابل گازهای سمی، به حداقل برسد.
ساعت دو بعدازظهر روز ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۶۶،چهار بمب شیمیایی پانصد کیلویی بر سر مردم حلبچه ریخته شد و در عرض چند دقیقه ابر زرد رنگی آسمان شهر حلبچه را پوشاند.
در این بمباران پنج هزار نفر به کام مرگ کشیده شدند. هزاران نفر زخمی و صدها مورد هم در اثر عواقب، بیماری ها و نقص عضو در هنگام تولد در سال های بعد از حمله، کشته شدند.
#جنایات_صدام
#جنایات_غرب_و_حامیان_صدام
16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ | جان تو و جان شهر
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه مقابله با دشمن 👈 تبیین حقیقت با زبانها و ابتکارات مختلف
#جهاد_تبیین