2.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 دوست دارم در عراق شهید بشوم!
خاطره شنیده نشده از آخرین دیدار با حاج قاسم سلیمانی چند روز قبل از شهادت؛ برای اولین بار از زبان حجتالاسلام حسینی رییس اتحادیه رادیو و تلویزیونهای عراق
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت.
صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد.
ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری
فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود :
رستمعلی جان، امروز پدر شدی،
وای ببخشید من هول شدم، سلام
عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟
از جهاد اومده بودن دنبالت، می خوان اخراجت کنن،
خندم گرفته بود.
مگه بهشون نگفتی که جبهه ای ؟ گفتن بخاطر غیبت اخراج شدی،
مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگیمون نمیده،
همون بهتر که اخراجت کنن.
عزیزم زود برگرد، دلم واست تنگ شده...
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
3.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراقب حرفایی که میزنیم باشیم
چون فراموش کردن یک حرف زمان بیشتری میخواهد تا فراموش کردن یک چهره...!💔
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
عــطیــه رو میشـناسـین؟
جالبه بدونید اسم عطیه رو حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) انتخاب کرد. عطیه عوفی یکی از دوستداران حضرت علی علیه السلام، دانشمند، مفسر و اسلامشناس عصر خودش بود جوری که حتی اهل سنت هم او رو مورد اعتماد میدونستن و تاییدش میکردن.
اون تفسیر قران رو در پنج جلد نوشته و از شاگردان ابن عباس بود.
خطبه فدک رو برای پسر امام حسن نقل کرده و در زیارت اربعین با جابر عبدالله انصاری بود و اولین زائر اربعین محسوب میشه.
زمانی که حَجاج ابن یوسف به فرمانروایی رسید، دستور داد عطیه رو دستگیر کنن و به نزدش بیارن.
حجاج رو به عطیه کرد و
گفت: میدونی در زمان حکومت من، بردن اسم علی(علیه السلام) جرمه؟
گفت: میدونم.
میدونی در زمان من کسی پسربچه دنیا بیاره و اسم بچهشو علی یا از مشتقات علی بذاره جرمه؟
گفت: میدونم.
میدونستی کسی اگه حتی تو چاردیواری خونهش فضائل علی رو برای خانوادهش بگه، من اون خونه رو بر سرش خراب میکنم؟
گفت: میدونم.
حجاج با چکمه لگد زد تو صورت عطیه و گفت پس تو غلط میکنی تو این فضا، فضایل علی رو میگی…
صورت عطیه پرخون شد و دماغش شکست.
حجاج گفت الان میدم صورت و سرتو بتراشن و گردنتو بزنن. عطیه هیچی نگفت…
یه کم که حجاج آرومتر شد، گفت: اما اگه یه کاری بکنی از خونت میگذرم.
عطیه گفت چه کاری؟
حجاج گفت: روز جمعه، تو شلوغی مسجد، قبل از خطبههای نمازجمعه، بری بالای منبر جلوی همه مردم علی رو لعن کنی.
عطیه گفت باشه این کارو انجام میدم. حجاج گفت واقعا؟
عطیه گفت: بله بالاخره حفظ جون واجبه.
حَجاج دستور داد جارچیها جار بزنن همه جمعه بیان نمازجمعه، که عطیه میخواد علی رو لعن کنه….
تاریخ نوشته: اون روز خونهها خالی از سکنه شده بود و همه اومده بودن نمازجمعه. وقتی عطیه از پلههای منبر میرفت بالا، مردم جیغ میزدن. گریه میکردن که عطیه نکن این کارو.
ما حاضریم به جای تو جون بدیم، تیکه تیکه بشیم ولی تــو این کارو نکنی.
عطیه گفت واستین تماشا کنین. رفت بالای منبر…
بعد از حمد و ثنای خدا، فریاد زد و گفت:
پیغمبر فرمود خودم در عرش از خدا شنیدم گفت: عــلیٌ خــیر بــشر…
علی بهترین بشره، هرکس ابا کنه کافره…
و هیچ کس در این جمع مصداق این روایت نیس جز این ملعون، حجاجابنیوسف… این کافره…
با این سخن عطیه، همه تکبیر گفتند و ذکر علی گرفتند….
اما…
حجاج دستور داد عطیه رو از منبر کشیدن پایین. موهای سر و محاسنش رو تراشیدن، زبون عطیه رو از پشت سر بیرون کشیدن… سرش رو بریدن و کنار منبر آویزون کردن…
تا یه ماه جارچیها جار میزدن، این پاداش کسیه که در زمان حجاج، بگه:
عــلی خیر بشر…
اینجوری پای علی وایستادن…
الان ما راحت به عنوان شیعه زندگی میکنیم.
الان راحت فضائل علی(علیه السلام) رو میگیم…
ولے ڪتڪاشو اونا خوردن و جونشونوفدا کردن…
اینجاس که عمیقا از ته دلمون میگیم:
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(علیهماالسلام)
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✳️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه:
«وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند.
🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی!
تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند.
🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش.
🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه.
🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر
آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.»
🌹 او حـرّی دیگر شده بود.
فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود.
📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری "
بقلم کبری خدابخش
#شهید_مجید_قربان_خانی
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔺حسن روحانی گفته بعد از رئیس جمهور شدنش نخبه ها به ایران مهاجرت کردن!
دولتی که معیارش از کارآفرین دختر مظلوم نعمت زاده بود، یحتمل معیارش از نخبه هم سیل جاسوس هایی بود که روانه کشور کرد!!
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
⬅️ اینایی که میبینید دارن برای دخترهای ایرانی زن زندگی آزادی تجویز میکنن خودشون بارها بارها مورد عنایت مدیران و همکارانشون قرارا گرفتن :))
🔹حالا این روابطی که افشا میشه پشت پرده چه خبره خدا میدونه :)
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✍ سؤال:
آیا در سجده آخر زیارت عاشورا مراعات کردن شرایط سجده؛ اعم از بر زمین گذاشتن اعضای هفت گانه و گذاشتن مهر و رو به قبله بودن و... لازم است؟ نحوه سجده در حال حرکت و داخل ماشین چگونه است؟
✅ جواب:
لازم نیست و در حال حرکت میتواند با اشاره سجده کند.
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🚩 امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام به شیعیان خود سفارش می کند که:
«به زیارت مردگانتان بروید آنان از زیارت شما خوشحال می شوند و شما بعد از دعا در حق آنان، حاجت های خود را نیز در کنار قبر آنان از خداوند متعال بخواهید.»
📚وسائل الشيعه، ج 3، ص 223
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷 #مجاهد_بصیر 🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈