فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسمان می خندد این اتفاق زیبا را و زمین کل می کشداین پیوند آسمانی را
چه طرب انگیز است آفتاب امروز مکه! چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب!
چشم های ملائک، با لهجه ای بارانی شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را.
❤️مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد
#حضرت_محمد💕
#حضرت_خدیجه💕
🛑🎥 ۱۰ ربیع الاول، سالروز ازدواج پر خیر و برکت پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه کبری (س) بر مسلمانان جهان تبریک و شادباش🌸
@mojaradan
#ارسالی_از_کاربران
حاجی عیدی بده بهمون
دو سه تا پارت دیگه بزار از رمان😂
#ادمین_نوشت
ما عیدی بدیم شما چی عیدی به خادمانتون میدید 😂
کی ها موافق عیدی هستن ❤️
@mojaradan
#ارسالی_از_کاربران
سلام علیکم ، عیدتون مبارک ، امکانش هست صوت سخنرانی آقای برمایی که خلاصه سخنرانی شون رو گذاشتین کانال بگذارین ؟
و اینکه اگه عیدی چند پارت رمان بگذارین ممنون ، ما هم تو روحتون صلوات میفرستیم عیدی ، چون همین ازمون برمیاد ، دیگه ببخشید
✋
عیدی دعای خیر
🔺
سلام ماعیدی میخواییم
🎊
سلام وقت بخیر
من خیلی وقته رمان رو دنبال میکنم
چرا شخصیت اول داستان انقدر سست عنصره و با یه حالت مسخره ای هم همه چی رو تقصیر تقدیر و خدا می اندازه (من خودم مذهبی ام این چه طرز نشون دادن یه فرد مذهبیه) مامان و باباش هم خیلی تفکرات هزار سال پیش رو دنبال میکنند😒
و تِم اول رمان بیشتر شبیه فیلم های ترکی بود یهو پیشروی تا حد بغل ولی بعدش یهو جدایی و ...😐 الانم که عقد کنون دو طرف🤦🏻
کلا نمیفهمم فاز نویسنده چیه
خلاصه که یه چیزی بزارید آدم یه درسی بگیره
ولی من الان موافقم که به عنوان عیدی ۳ تا پارت دیگه ام بزارید😂😅
🔺🔺
نه منم عیدی میخام اونم سه پارت از رمان😁😁😁لطفا بزارین😢
سلامم یادم رفت😂😑
اع منم عیدی میخوام💔🚶♀
🎉
سلام باتشکر از کانال خوبتون
شما هر روز با مطالبی ک میزارید به ما عیدی میدین
فقط اگه میشه برای عیدی نام چندتا کتاب خوب در مورد ازدواج رو بزارین تو گروه
مخصوصا کتابای استاد عباسی ولدی رو
❣
سلام خدا قوت کانالتون عالی ه بشدت مشتاق خوندن پارت آقای طلبه و خانم گزارشگرم بی تاب اینم ک زودتر بخونم آخرش چی میشه ممنون بابت عیدیتون 🌸🍃
ادمین جونم تو رو خدا دوتا پارت دیگه بزار بگو تو دوست خوب مایی🥺
⚡️
ممنون بابت عیدی ، الهی که همیشه موفق و سلامت باشید .
@mojaradan
مجردان انقلابی
••|🌼💛|•• #آقایطلبه_و_خانمخبرنگار #پارت_هشتاد_یک نمیدونم چقدر گذشت که همونجوری وسط اتاق نشسته
••|🌼💛|••
#آقایطلبه_و_خانمخبرنگار
#پارت_هشتاد_دو
گیتار و گذاشتم روی تخت علی و با چشمای متورم و قرمز از اتاق بیرون اومدم.
چندتا مشت آب سرد به صورتم زدم تا چشمام برگرده به حالت طبیعی خودش... وضو گرفتم و نماز مغرب و عشامو خوندم.... دیگه نمیخواستم گریه کنم... دیگه نه... هر چقدر گریه و زاری کردم کافیه... میخوام احساسمو بکشم... منی که میخوام سر سفره عقد مهدی بشینم باید همه عشق و احساسمو له کنم... باید سنگ شم
بابا و مامان تقریبا ساعت یازده و نیم رسیدن خونه جلوی تلویزیون نشسته بودم و شهرزاد نگاه میکردم... چقدر شبیه شهرزاد قصه ام... اون برای جون فرهادش ازش گذشت و منم برای دل محمدم ازش گذشتم...
مامان و بابا کنارم نشستن و مشغول تماشای فیلم شدن
بابا: چه خبر؟
یاعلی زیرلب گفتم و شروع کردم.
_بابا من برای عید نوروز آمادگی کامل دارم. هرچی شما بگید باباجون.
مامان پرید وسط حرفم: فائزه جان بابات خیلی شلوغش کرده... خیلی زوده عید نوروز... خواهش میکنم بخاطر لحبازی زود تصمیم نگیر...(به بابام رو کرد و ادامه داد)حاج آقا با شمام هستم ها... بخاطر لجبازی زندگیه دخترتو تباه نکن...
بابا: این دختر خودش زندگیشو تباه کرده
_مامانه من شما نگران چی هستی؟ من خودم بیشتر از همه بفکر زندگیمم. همون عید نوروز عقد میکنیم.
از جام بلند شدم که برم تو اتاق دوباره برگشتم سمتشون و گفتم: من الان میرم به علی خبربدم آمادگی داشته باشه
گوشی رو برداشتم و یه اس براش فرستادم.
*سلام داداشی. همه برنامه ها درست شد... قرار شد عیدنوروز من و مهدی عقد کنیم...*
به دقیقه نکشیده بود که علی زنگ زد
_الو
علی: فائزه چی داری میگی؟
_خوشحال نشدی؟ عروسی خواهرته ها
علی: این مسخره بازیا چیه؟ چرا این قدر عجله؟
_بابا اینجوری میخواد... منم حرفی ندارم...
علی: بابارو بهونه نکن... شوخی نیست فائزه زندگیته ها...
_علی جان... من خودم اینجوری خواستم... تو نگران نباش... پای خودم...
علی با تندی گفت: لعنت به تو و کله شق بازیات
بعدم تلفن رو قطع کرد... هه... میخوام فراموشت کنم آقامحمد... شاید این ازدواج مقدمه ای شد برای فراموشی تو....
ولی من چی بگم که حتی تو ذهنتم نیستم که بخوای فراموشم کنی...
💛•••|↫ #رمآن
@mojaradan
••|🌼💛|••
#آقایطلبه_و_خانمخبرنگار
#پارت_هشتاد_سه
️فردا اون روز فاطمه اومد پیشم تا نتیجه حرفام با محمد رو بهش بگم
_هه... دیدی خواهر من... دیدی چجوری همه حرفاش راست بود... اگه قبلا یک درصدم شک نداشتم الان هیچی...
فاطی با تردید گفت: شاید بزور مامان باباش میخواد با اون ازدواج کنه...
_فاطمههه به هر دلیلی که میخواد ازدواج کنه... برام مهم نیست... دیگه دربادش با من حرف نزن... بزار فراموشش کنم...
فاطی: اگه میتونستی تو این شیش ماه فراموش میکردی...
_خر بودم میفهمی خرررر
فاطی: خیله خب بابا... غلط کردم خواهر من... حالا لباس بپوش بریم بیرون یه چیزی بخوریم حال و هوات عوض شه
_باشه
ماشسن رو روشن کردم و با یه بسم الله راه افتادم.
_خب کجا بریم
فاطی: نمیدونم برو یه جای نزدیک
دنده رو عوض کردم و با حرص گفتم: بشین ببین کجا میبرمت
با سرعت میون خیابونا میرفتم و صدای آهنگ مرگ بر آمریکا حامدم تا ته زیاد کرده بودم و همراهش میخوندم و میخندیدم بلند
فاطمه داشت با بغض نگاهم میکرد.
_واسه چی ناراحتی خله؟
فاطی: بخاطرتو... بخاطر کارات... داری عروس میشی اونم زن کسی که ازش متنفری... این همه بدبختی کشیدی این مدت... عشقت داره عقد میکنه... اون وقت اینجوری میخندی... _واسه چی نخندم آخه؟ دنیا دو روزه آبجی جون... فاطی: فائزه چرا داری سعی میکنی بی تفاوت باشی؟
_چون دوس دارم. اصلا به توچه
فاطی: خیلی بچه ای بخدا...
هی توکه از دل من خبر نداری... _قربون تو بشم مادر بزرگ حالا اینارو بیخیال میخوام ببرمت کافه پیانو
فاطی: عجبا دست و دلواز شدی
_بیشعور
نشستیم پشت یه میز دونفره و کافه گلاسه سفارش دادیم.
گوشی فاطمه زنگ خورد.
فاطی: وای آقامونه
_ایییش چندش
فاطمه مشغول صحبت شد و منم دست زدم زیر چونه مو نگاهش کردم... خوشبحال علی که یه فرشته مثل فاطمه داره... خوشبحال فاطمه که علی کنارشه...
💛•••|↫ #رمآن
#اینم_عیدیتون❤️
#ازدواج_اسمانی_حضرت_خدیجه_حضرت_محمد_مبارکتون باشه
الهی مجردان کانال خبر ازدواجشان بدن به زودی زود❤️
@mojaradan
3065220076.mp3
15.07M
🔹هدیه بسیاااااااااااااااااااار ویژه
🔹پیشنهاد دانلود
🔹ترک شماره ۲
🔹حجم ۳/۶۴ مگ
#استاد_حمید_حبشی
#سبک_زندگی_اسلامی_ایرانی
#هر_دو_بدانیم
مسایل #پیش_از_ازدواج
#ازدواج_موفق
@mojaradan
پابرهنه نرو وسط حرف بقیه...
🔸یکی از فرهنگهای آداب معاشرت توجه کردن به کلام بقیه است طوری که بذاریم حرف طرف مقابل تموم بشه نفر بعدی صحبتش رو شروع کنه.
🔸اتفاقی که گاهی علاوه بر بی ادبی پیامهای خوبی برای طرف مقابل نمیفرسته.
─ ✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ ─
«@mojaradan
19.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ
✖️ بگیر و ببند #گشت_ارشاد ؟
✖️ یا #بیبند_و_باری به اسم آزادیخواهی؟
حق با کدومه؟
راه درست چیه؟
اصلاً چرا اینجوری شد؟
@mojaradan
7423194497.mp3
9.52M
🔈 #جهاد_با_نفس
📚 #وسائل_الشیعه
📣 جلسه نوزدهم
◉ باب چهارم کتاب
◉ خودمان را با مکارم اخلاق محک بزنیم
◉ معنای یقین و ورع
◉ وصیتهای پیامبر اکرم ص به امیرالمومنین علی ع
◉ استکبار در برابر تفضل الهی
◉ سنت پیامبر اکرم ص
◉ رسیدن به خدا با نماز شب
◉ اجتناب از رذائل اخلاقی
⏰ مدت زمان: ۱۵:۴۶
@mojaradan