••|🗞❕|••
* استادمونمیگفتـــــ. . .
* گاهے یڪ پیام به نامحرم، یڪ صحبتـــــ با نامحرم بسیاری از لطفـــــ ها را از انسان
مے گیرد...
* لطفـــــ رسیدن به مراتبـــــ الهی..!
* لطفـــــ رسیدن به شهدا...!
* لطفـــــ رسیدن به مقامِ سربازےِ امام زمان‹عج›
فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه
با نامحرم نبودند...
#حواسمونهستـــــ؟
و خدا مرا ببخشد...
که به خاطر فعالیت در کانال باید چه قدر باید خودسازی کنم و توبه کار باشم تا بتوانم هم راه شهدا را ادامه دهم...
و هم بتوانم لایق سرباز شدن باشم...
🛑•••|↫ #بدونتعآرف
🛑••#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
*🍀﷽🍀 رمـان #نــگـــــاهخـــــــــــدا 👀🕋 #پارت۳۱ 📜 رسیدیم بهشت زهرا ،آقا سید هم دم در بهشت زه
*🍀﷽🍀
رمـان #نــگـــــاهخـــــــــــدا 👀🕋
#پارت۳۲ 📜
بعد از خوردن شام ،آقا سید و عاطفه منو رسوندن خونه
- آقا سید، عاطفه جون خیلی خوش گذشت دستتون دردنکنه
آقا سید : خواهش میکنم ،پیشاپیش عیدتون هم مبارک
عاطی: الهی فدات شم ،سارا جونم عیدت پیشا پیش مبارک ،ما فردا میخوایم حرکت کنیم
- همچنین شما،خوش بگذره بهتون
(عاطی ،پیاده شد ) : سارا جون اینم عیدی تو خیلی دوستت دارم
- وااییی این چه کاریه شرمندم کردی
( بغلش کردم و همدیگه رو بوسیدم )
خدا حافظی کردم رفتم خونه ،بابا هنوز نیومده بود ،منم اینقدر خستن بودم رفتم خوابیدم
صبح نزدیکای ظهر بیدار شدم ، فردا عید بود و منم هیچ کاری نکردم ،اول رفتم صبحانه مو خوردم بعد رفتم روی میز هفت سین و چیدم ..عکس مامانم گذاشتم روی میز
فقط یادم رفته بود سبزه و ماهی بخرم
بعد رفتم یه شام مفصل درست کردم
ساعت حدودای ده شب بابا اومد خونه
تو دستاش سبزه و ماهی و گل مریم بود
- واییی بابا جوون دستت درد نکنه
بابا رضا: سلام بابا ،میدونستم ماهی و سبزه نخریدی
- اره یادم رفته بود
برین لباستونو عوض کنین تا من شامو آماده کنم
بابا رضا: چشم بابا
شامو خوردیم منم آشپز خونه مرتب کردم رفتم اتاقم
ساعت۷ صبح سال تحویل بود ،واسه همین بابا گفت سال تحویل بریم بهشت زهرا منم خیلی خوشحال شدم
ساعت ۵ صبح ،با صدای زنگ ساعت گوشیم بیدار شدم رفتم حمام دوش گرفتم اومدم ،موهامو سشوار کشیدم رفتم پایین که دیدم بابا زودتر از من بیدار شده
صبحانه اماده کرده
یه کادو هم رو میز بود
- سلام صبح بخیر
بابارضا: سلام به روی ماهت بابا
بیا بشین یه چایی بریزم برات
- قربون دستتون
بابا اومد کنارم نشست ،کادوی کنار میزو گرفت تو دستش
بابا رضا: سارا جان میدونستم که چیزی نخریدی واسه خودت ،واسه همین من رفتم یه چیزی خریدم که روز عید لباس نو بپوشی
- واییی بابا جون دستتون درد نکنه
کادو رو گرفتم بازش گردم
یه مانتوی آبرنگی خیلی خوشگل
- وااااییی بابا چقدر خوشگله ( رفتم بغلش کردم بوسیدمش) خیلی دوستتون دارم
بابا رضا: ما بیشتر*
✍🏻فــــاطـــــمــه.ب
@mojaradan
*🍀﷽🍀
رمـان #نــگـــــاهخـــــــــــدا 👀🕋
#پارت۳۳ 📜
رفتم تو اتاقم مانتویی که بابا بهم کادو داد و پوشیدم با شالی که عاطی هدیه داد واقعن خیلی قشنگ بودن
به سمت بهشت زهرا حرکت کردیم
وقتی رسیدیم،مادرجون و آقا جون زودتر از ما رسیده بودن
سلام و احوالپرسی کردیم
نشستم کنار مادر جون،
مادرجون داشت قرآن میخوند و گریه میکرد
سال که تحویل شد ،با هم روبوسی کردیم ،زیر گوش مادر جون گفتم : من راضی ام هر کاری دوست داشتین انجام بدین
مادرجونم به لبخندی زد و پیشونیمو بوسید
از لای قرآنش دو تا تراول ۵۰ تومن درآورد داد من
مادر جون : عیدت مبارک مادر
- خیلی ممنونم
گوشیم زنگ خورد عاطفه بود
- سلاااام بر عروس خانم
عیدت مبارک
عاطی: سلام بر دوست گرامی ،عید تو هم مبارک
- ، خوش میگذره؟
عاطی: وااییی مگه میشه بیای کنار شهدا و خوش نگذره
سارا جان بهشت زهرا هستی؟
- اره عزیزم
عاطی: بی زحمت میشه بری سر قبر شهید من ،یه فاتحه ای بخونی
- واااییی خدااا از دست تو ،چشم
عاطی: چشمت بی بلا به بابا سلام برسون
- شما هم به شاهزاده سلام برسون
بلند شدمو رفتم سمت گلزار ،کنار شهیدی که عاطفه همیشه باهاش درد و دل میکرد
یه فاتحه ای خوندم و داشتم بر میگشتم که چشمم به یه سنگ قبر خورد
رفتم جلو تر روش نوشته بود شهید گمنام امام زمان
یه لحظه حالم یه جوری شد
نشستم کنارش یه فاتحه ای خوندم ،شما هم مثل من تنهایین!
نه اسمی ،نه نشانی ،هیچی
یه دفعه با صدای بابا به خودم اومدم
- جانم بابا
بابا رضا: سارا جان بیا بریم دیر میشه
- چشم
ساعت ۱۲ پرواز داشتیم واسه همین همونجا با مادر جون و اقا جون خدا حافظی کردیم و رفتیم خونه چمدونامونو برداشتیم رفتم فرود گاه*
✍🏻فــــاطـــــمــه.ب
ادامـــــــه. دارد.....
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|💚🦋|••
درد و دل با امام زمان(عج)....
استاد عالی
#امام_زمان
💚••#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
6332045857.mp3
7.01M
「 𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂 」
-
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
محمدرضا شجریان🕊 #ربنا😍
#التماسدعادوستان
•
-
🤍
#شبتون_مهدوی
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ•●•ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنید
#یک_فنجان_ارامش
✳️ دعا کردن به شیوه ملکوتی استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد
💠 آیاتی از سوره ابراهیم
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan