#عملی_مورد_رضایت_امام_زمان
🔴 عملی مورد رضایت امام زمان(عج)
🔵 حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🌕 آقایی میگفت: محضر امام زمان علیه السلام مشرّف شدم، ولی نمیدانستم اصلاً محضر چه کسی هستم! کمی صحبت کردیم و با هم حرف زدیم. بعد از اینکه دیدارمان تمام شد، یکدفعه به خود آمدم که ای وای کجا بودم؟! محضر چه کسی بودم؟! این آقا چه کسی بودند؟! اما دیدم دیگر گذشته است.
🔹 این آقا میگفت که من ضمن صحبتهایم به ایشان عرض کردم: خیلی میل دارم یک کاری انجام دهم؛ یک عملی را انجام دهم که بدانم مورد توجه حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف است و بدانم اگر من آن کار را انجام دهم، مورد توجه حضرت میشوم. کار خوبی باشد و مورد پسند حضرت باشد. مدام اینها را تکرار کردم.
🔹 حضرت فرمود: یکی از آن کارهایی که خیلی مورد توجه واقع میشود، این است که به محض اینکه صدای اذان بلند شد، دعای «اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیَّكَ...» را بخوانی!
🔺 [این نقل] خیلی موافق اعتبار است!
📚برگرفته از کتاب «حضرت حجت علیهالسلام »؛ مجموعه بیانات آیتالله بهجت قدسسره درباره حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف
🏝أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🏝
@mojaradan
*🖼️#پوستر | رهبر انقلاب : دولت کارهای اقتصادی مهمی در پیش دارد؛ همه کمک کنند تا به نتیجه دست یابد.*
🍀🌸 با رهبری تا ظهور 🌸🍀
💠 @mojaradan 💠
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••『⏰🎞』••
اینطور که این خانم شبکه منوتو و مهیماناشو منهدم کرد، صدتا مرد نمی تونستند اینگونه وارد بشن!!!😀یسش
بـــرنامه اش به فنـــــــــــــا رفــتـــــ... 😁🤣
#جانم_فدای_رهبر
🥥••#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
#مکیال_المکارم 🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد .
#مکیال_المکارم
🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛
کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد ...
✅یک دقیقه به یاد مهدی فاطمه زهرا سلام الله علیهما ....
📍قسمت پنجاه و سوم:
✅ ادامه ویژگیهای امام عصر ارواحنا فداه که موجب وجوب دعا بر ایشان است.
💠 وصال آن حضرت ....
اهم حوائج دوستان و آخرین آرزوی مشتاقان است که بیشترین دعاهای آنان و مهمترین حوائجشان، پیرامون مسئله تعجیل در وصال امام زمان
علیه السلام دور می زند.
چه خوش گفته اند:
من از زندگی لذت نمی برم تا اینکه شما را ببینم، هر چند در بهشت جاویدان باشم.
✅ حرف"هاء"
💠 هم (اندوه) آن حضرت ....
هم و اندوه آن جناب بخاطر ضعف و ناتوانی اهل اسلام و به تردید افتادن دلهای مردم و گناهانی که ما مرتکب می شویم، می باشد. و این امر از بعضی توقیعات آن حضرت معلوم
می شود که موجب لزوم دعا برای برطرف شدن اندوه آن بزرگوار بر خاص و عام می باشد.
💠 هدم بناهای کفر و نفاق ...
انهدام بناهای کفر از جمله موجبات دعا کردن برای آن حضرت می باشد، زیرا که از لوازم بغض دشمنان است.
دلیل اینکه حضرت قائم علیه السلام دستور تخریب بناهای اهل کفر را صادر میکنند، چند دعا و روایت است از جمله:
در دعای ندبه از امام صادق علیه السلام آمده:
کجاست ویران کننده بناهای شرک و نفاق.
و حضرت در جای دیگر فرمودند: قائم پس از آنکه شرق و غرب زمین را زیر پا می گذارد، به کوفه و مسجد آن می آید و مسجدی که یزیدبن معاویه لعنه الله علیه پس از کشتن حسین بن علی بنا کرده، ویران می سازد.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
هر گاه قائم علیه السلام بپا خیزد، مسجد الحرام را خراب کند تا به وضع سابقش درآورد و مقام را به جایی که در آن بوده، باز گرداند.
💠 هدایت بندگان....
هدایت و راهنمایی بندگان خدا به راه صحیح و روش استوار، از عظیم ترین حقوقی است که موجب دعا برای آن حضرت می باشد. زیرا که این امر از مهمترین انواع احیاء و زنده کردن بندگان است.
از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله روایت است که فرمود:
هر کس یک مسئله به شخصی بیاموزد، مالک گردن او شده و او را برده خود ساخته است و میتواند او را امر و نهی کند.
هدایت تمام اهل ایمان از پرتو نور حضرت صاحب الزمان است. بنابراین دعا کردن برای آن حضرت به خاطر ادای حق او لازم می باشد.
💠 هجران آن حضرت....
از شدیدترین انواع شکنجه و فشار برای دوستان مخلص آن جناب است، از همین روی برای صبر و تحمل این فشار در زمان غیبت، پاداش بسیار وعده فرموده اند. البته تردیدی نیست که جدیت و اهتمام در دعا برای برطرف شدن عذاب و ناراحتی، فطری خردمندان است و در بعضی روایات هست که: دل مومن از آنچه در زمان غیبت می بیند، آب می شود.
✅ حرف"یاء"
💠 ید(نعمت) آن حضرت بر ما ....
استعمال کلمه ید به معنی نعمت در زبان عربی بسیار زیاد است.
و"یدی" بر وزن "امیر" جمع "ید" می باشد.
و چون نعمتها به برکت وجود مولا صاحب الزمان علیه السلام به ما میرسد، بر ما لازم است شکرانه وجود حضرتش را با دعا کردن بجای آوریم.
💠 یمن آن حضرت ....
میمنت وجود امام عصر علیه السلام از آنچه در این کتاب آوردیم، معلوم میگردد.
📚منبع: مکیال المکارم
▫️ای بیقرار یار ، دعای فرج بخوان
با چشم اشکبار ، دعای فرج بخوان
▫️عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو
پنهان و آشکار دعای فرج بخوان...
📍با مرور کتاب مکیالالمکارم با ما همراهباشید.
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#کلاس_مهدویت
✨ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج🤲 💚
@mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
1_1489402019.mp3
11.85M
#انسان_شناسی ۳۰
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
💥برای بزرگ شدنِ روح، میتونی، مسیرِ سخت و طاقتفرساش رو طِی نکنی، ولی برسی!
⚡️برای تکامل بخش انسانیات، میتونی کمتر از بقیه، تلاش کنی، ولی زودتر از بقیه برسی!
بله ...این جاده هم، مثل همهی جادهها، میانبر داره ❗️
این میانبر شیرین رو، کشف کن!
@mojaradan ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادیت سمی از کلاه قرمزی و پشه😌🤣
#طنز
@mojaradan
#به_ولی_امر_زمانت_شک_کنی
از کربلا جا مانده ای
#جانم_فدای_رهبر
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
#انسان_شناسی ۱ @mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
#در_خواستی_از_کاربران
سلام ببخشید بابت مزاحمتم
میخواستم بگم من تازه عضو کانال تون شدم امکانش هست قسمت اول انسان شناسی رو ریپ بزنین تا از استفاده کنم
ممنونم بابت کانال خوبی که دارین و
مطالب خوبی که مزارین خدا قوت اجرتون با امام زمان
#ادمین_نوشت
خوش آمدید ممنونم از شما بزرگوار الهی به حق سر بریده امام حسین همیشه سلامت و عاقبت بخیر و خوشبخت و حاجت روا باشین ❤️
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
*🍀﷽🍀 رمـان #نــگـــــاهخـــــــــــدا 👀🕋 #پارت۷۲ 📜 رفتم داخل کافه نشستم ،یاد کادوی امیر افتادم
*🍀﷽🍀
رمـان #نــگـــــاهخـــــــــــدا 👀🕋
#پارت۷۳ 📜
من مریضم ،نمیتونم باهات ازدواج کنم
-یعنی چی؟
امیر: من بیماری قلبی دارم
- (وقتی اینو گفت پاهام سست شد نشستم روی زمین)
من حتی نمیتونم بچه دار بشم ، مادرم همیشه غصه میخورد که پسرش هیچ وقت نمیتونه ازدواج کنه
شما وقتی پیشنهاد همچین کاری و که دادین گفتم پس تا یه مدت میتونم مادرمو خوشحال نگه دارم .بعد از یه مدت یه چیزی و بهونه میکنم و ازتون جدا میشم
فکرشو نمیکردم به اینجا برسه
( نشستم و شروع کردم به گریه کردن ،یعنی من حتی واسه ادامه زندگیم هم باید زجر کشیدن کسی و که دوستش دارم نگاه کنم ،یاد مادرم افتادم ،گریه هام بلند شد )
امیر: سارا جان من معذرت میخوام
( نگاهش کردم): یعنی فقط مشکلت همینه
امیر: این مشکل کوچیکی نیست سارا
- دوستم داری؟
( چیزی نگفت ، صدامو بلند کردم و دوباره پرسیدم): دوستم داری؟
( برای اولین بار بغلم کرد ) : من همون روز تو ترکیه دیدمت عاشقت شدم
- من چیزی نمیخوام به جز عشق تو
امیر : سارا جان تو الان حالت خوب نیست بعدن صبحت میکنیم
(امیرو رسوندم دم در خونش خودمم رفتم خونه ، درباز کردم مریم با دیدن قیافه ام اومد جلو)
مریم: سارا چیزی شده؟ با امیر حرفت شده؟
- نه فقط یه کم حالم بده
رفتم تو اتاقم و دراز کشیدم روی تخت با دیدن عکس مامان گریه ام گرفت اینقدر صدای گریه هام بلند بود که مریم اومد تو اتاق
مریم: سارا جون به لب شدم
بگو چی شده
( مریم و بغل کردم و گریه میکردم ،هق هق زنان همه ماجرا رو بهش گفتم)
مریم : عزیزززم اروم باش ، با گریه کردن که چیزی درست نمیشه ،به نظرم با پدرت صحبت کن کمکت میکنه
( میترسیدم به بابا رضا بگم اونم اول سرزنشم کنه به خاطر دروغی که گفتم،بعد به خاطر شرایط امیر مخالفت کنه )
شب بابا اومد خونه حالم خوب نبود به مریم گفتم که شام نمیخورم
صدای در اتاق بابا رو شنیدم حتمن بابا رفت تو اتاقش
دیگه نمیتونستم تحمل کنم
رفتم تو اتاقش
- بابا رضا میشه صحبت کنیم باهم
( بابا رضا با دیدن قیافه ام اومد سمتم) چی شده سارا
اصلا حالم خوب نبود تعادل ایستادن و نداشتم
نشتم روی زمین شروع کردم به حرف زدن
بابا رضا هم بین حرفام هیچی نگفت
وقتی حرفام تمام شد شروع کردم به گریه کردن
بابا رضا اومد جلو و بغلم کرد : بابا جان تو الان واسه چی داری گریه میکنی،واسه اینکه نمیتونه بچه دار بشه
- نه بابا جون اصلا بچه برام مهم نیست*
✍🏻فــــاطـــــمــه.ب
@mojaradan