40.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1🎭 سریال: #آقازاده
🏅 #ژانر : اجتماعی / درام
#قسمت_بیست_دوم
۲۲_۲
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صلوات_حضرت_زهرا
🖤السّلام علیکَ ایتها الصدیقه الشهیده🖤
الهُمَّ صَلَّ علی فاطمة و اَبیها و بَعلها و بَینها و سِرَّالمُستَودَعِ فیها بِعَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ..🥺💔
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_سلام
#من_امدم 😍
خووووووش_امدم ❤️
بیاید باهم جلو بریم👌👌👌
یادتون باشه تو کلاس زندگی همیشه خودتون رو یک دانشجو درنظر بگیرید ....
اینطوری از همه چیز و همه کس درس میگیرید حتی از کودکان از فرزندتون یا طبیعت....👌👌👌👌
@mojaradan
#زنامروزی✍
هیچ گاه همسرت را به عمد آزمایش نکن، سعی کن صبور و منطقی باشی و با زیر نظر داشتن او در شرایط طبیعی به خواسته ات برسی.
👈🏻 زیرا در آزمایشهای عمدی به این علت که او از تو توقع چنین رفتار غیر منتظره ای را نداشته احتمال دارد عکس العملی خلاف میل باطنی اش انجام دهد، ضمن اینکه از اعتمادش نسبت به تو شدیدا کاسته می شود.
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واسه هر چیزی بجنگ جز دلی که با تو نیست !
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالاتر از دوستت دارم چیست؟
همان من تو را ...
@mojaradan
#ارسالی_از_کا بران
سلام ویسهای دکتر فرهنگ عالی هستند تشکر از شما
خواهش میکنم سری کاملش را بذارید بترتیب ممنونم 🌹
#ادمین_نوشت
چشم حتما
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
مجردان انقلابی
••|🌼💛|•• بگرد نگاه کن قسمت461 همین که با نرگس وارد ساختمان شدیم مادر شوهرم در آپارتمانش را باز کر
••|🌼💛|••
بگرد نگاه کن
قسمت462
به چشم هایم خیره شد.
—نه طوری که اگه فکر از دست دادن بکنیم اضطراب و استرس بیاد سراغمون.
شانه ای بالا انداختم.
—ولی عشق و علاقه وابستگی میاره.
نگاهش را به روبه رو داد.
—اون که دیگه عشق نیست. اصلا عشق با وابستگی اتفاق نمیفته.
وابستگی فقط توقع و باور از دست دادن رو به وجود میاره.
نباید اجازه بدیم این باورهای اشتباه در ما رشد کنه.
دستش را گرفتم.
—این که خیلی سخته. چطوری می شه این طوری بود؟
دستم را فشار داد.
—لازمه ش اینه که باور کنیم همه چیز تو این دنیا از بین رفتنیه و ما با ترسیدن و استرس گرفتن نمی تونیم چیزی رو به زور برای خودمون نگه داریم.
اتفاقا وقتی ترس از دست دادن نباشه اون شخص برامون می مونه. تو این یک هفته خیلی فکر کردم. شبی که اون پیشنهاد رو بهم دادی یه لحظه برای از دست دادنت ترسیدم. برای همین پیشنهاد محرم شدن رو دادم.
وقتی قبول کردی باورش برام سخت بود. توی این چند روز دنبال دلیل کارت می گشتم.
فهمیدم دلیل کار تو اینه که اون قدر به من وابسته نیستی. فقط تا جایی که احساس خطر کنی صدات در میاد که اونم خوبه.
حالا من تو این مسئله از تو عقب ترم.
لبخند زدم.
—پس بالاخره من یه کار درست انجام دادم.
اخم کرد.
—کارت که اشتباه بود. منظورم اون حس و علاقته، می فهمی چی می گم؟
سرم را تکان دادم.
—فکر کنم همه ی این حرفا رو زدی تا جواب اون سوالم رو ندی که پایین ازت پرسیدم؟
خندید.
—آهان! همون که پرسیدی بچه که به دنیا بیاد کدوممون رو بیشتر دوست داری؟
—اهوم، آخه از بس ذوق می کردی یه لحظه حسودیم شد.
—اولا که جنس دوست داشتنا با هم فرق داره، بعدشم به نظرم این جور مواقع عشق از بین نمی ره اتفاقا تکثیر می شه و اون وابستگی که ازش حرف زدم کمتر می شه و عشق واقعی باقی می مونه.
—پس واسه همینه که زن و شوهرا این قدر اوایل ازدواجشون براشون شیرینه و می گن اون موقع بیشتر همدیگه رو دوست داشتیم؟
یعنی اونا وابسته ی هم بودن؟
—ممکنه!
شاید برای همین به مرور زمان دیگه از اون به اصطلاح عشق چیزی باقی نمی مونه، چون اصلا عشقی نبوده، یه وابستگی عاطفی بوده که به مرور کمرنگ شده.
چند روزی از آن ما جرا گذشت. نرگس حتی بعد از مرخص شدن هلما به خانه اش می رفت و با او صحبت می کرد.
از روی کنجکاوی گاهی از نرگس در مورد هلما سوالاتی می کردم.
یک روز بعد از انجام دادن کارهای روزانه، به طبقه ی پایین رفتم تا برای نرگس کمی از ترشی که مادرم فرستاده بود ببرم.
با دیدن قیافه ی ناراحت نرگس پرسیدم:
—چیزی شده؟!
✍🏽 لیلافتحیپور
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´