˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
ببین خشم از غرور میاد ولی اینکه این غرور رو چجوری بزارم کنار نمیدونم من آدمی بودم خیلی راحت معذرت خ
میتونم راحت صحبت کنم ؟!
من رفیقتم خب و اینجا قراره باهم دیگه مشکلاتمون رو حل کنیم
قبول؟!
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
قبول داری فانتزی سفر زیارتی کربلا رو داشتی؟! لطفا حرفمو بد برداشت نکن باشه؟! منظورم اینه توی ذهنت
اره دقیقا میدونی زیارت کربلا رو مثل امام رضا میدونسم
ولی کاملا اشتباه بود
یعنی شایدم میشد اونجوری ک فکر میکردم
ولی خب من بزرگتر با خودم برده بودم
و خب بزرگتر ها از من انتظار داشتن
این انتظار باعث سنگینی مسئولیت میشد😂
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
اره دقیقا میدونی زیارت کربلا رو مثل امام رضا میدونسم ولی کاملا اشتباه بود یعنی شایدم میشد اونجوری ک
میدونی چیزی ک من اشتباه کردم تو این سفر این بود که
من ثواب برام ریخته بود
بعد از اینکه از سفر برگشتم فهمیدم
فقط باید جمع میکردم اون ثواب و برکات رو
من پدرو مادرم رو باخودم برده بودم
بهترین جا بود برای خدمت کردن
بدبختی من اینجا بود
فقط میگفتم خودم برم زیارت کنم
خودم خودم خودم ...
این خودم خراب کرد همه چیو
هم پدر و مادرم رو ناراحت کرد
هم منو از لذت زیارت عقب گذاشت
میدونی بحث سر اینه ک
طرف
نماز میخونه
ولی امامش رو یادش میره
منم دنبال نمازه بودم
ولی دنبال واجب تر از نمازه نبودم🥲
ببین چه قشنگ خودتو شناختی:)
دیدی سخت نبود!
فقط نیاز داشتی صحبت کنی:)) به جای نشخوار فکری داشتن
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
ولی خب دیگه کی قسمت بشه من با پدر و مادرم برم کربلا؟ فکر نکنم..
:))) بهت گفتم ! ولی ان شا ء الله بازم توفیق این زیارت با والدینتو داری اینبار دیگه درستو گرفتی الانم دیر نشده ...
یادمه تو کتاب کمی دیرتر میخوندم که:
اگر والدینت ازت چیزی خواستن فکر کن امام زمانت ازت اون کارو خواسته اون نوقع هم میگفتی ای ولم کنین کارمو انجام بدم بعدا میام :)))
این خیلی منو گریه انداخت !
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
ببین چه قشنگ خودتو شناختی:) دیدی سخت نبود! فقط نیاز داشتی صحبت کنی:)) به جای نشخوار فکری داشتن
ای بابا چ فایده دیگه
ن کربلا برمیگرده
ن با پدر و مادرم دیگه قسمت میشه برم کربلا تا بتونم خدمت کنم بهشون
میدونی فقط مادرم بهم گفت
دیگه باهات هیچ سفری نمیزم
سفر کربلا ک جای خود دارد🥲😅
میدونی خدا خواست بهم بفهمونه
که حتی اگر تو خود کربلا باشی
وسط بین الحرمین هم باشی
درسته بهت میگن کربلایی
ولی واقعا کربلایی نشدی