چه جالب . .
دقیقا همون روزی که کانال مجیب سابق تشکیل شد؛خواب داداش مصطفی رو دیدی(:
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
چه جالب . . دقیقا همون روزی که کانال مجیب سابق تشکیل شد؛خواب داداش مصطفی رو دیدی(:
اول خواب داداشو دیدم
شبش مجیبو زدم🙂🌱
-
#حـدیـثِرۅز
‹اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّهِ اَكْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَلَةً›
خـداشناستريـنمردم،
پردرخواستتريـنآنـانازخـداسـٺ.
.
امـیرالمۅمنین|غررالحڪم
سلام. میشه لطفا هرکس خواب معصومین یا شهیدی رو دیده ، برامون تعریف کنه؟ تازه متوجه شدم خیلی نیاز داریم شهدا راهنمایی مون کنند:)
----------
سلام
یه زمانی بود خیلی بهم ریخته بودم فکر میکردم از جانب شهدا رها شدم
اصلا حال بدی بود خیلی اصرار داشتم به شهدا
که به خوابم بیان و . .
یه شب خواب دیدم تو بیابونی هستم و تو ماشینی
مردی قصد آسیب زدن به من رو داشت
خیلی ترسیده بودم درهارو قفل کرده بودم
یهو دیدم بغل ماشین داداش احمد (شهیداحمدمشلب) و دو نفر دیگه هم کنارش بود
چون دقیق یادم نیست اسم شهیدی رو نمیارم
داداش بهم گفت بیا بیرون (فارسیصحبتکرد🙂)
گفتم میخاد اذیتم کنه میترسم
گفت بیا بیرون نترس
گفتم اینجا بیابونِ میترسم تاریکه
گفت نترس من هستم اینجا
گریه کردم بلند و داد زدم سرش تو ڪه شهید شدی این روح توعه
تو که جسمت اینجا نیست چجوری میخوای مراقبم باشی؟!
یه لبخند زد و گفت
درسته جسمم اینجا نیست ولی همیشه از آسمون حواسم بهت هست . . (:
دیگه از خواب پریدم . .
فهمیدم شهدا هیچوقت مارو تو بیابون های زندگیمون رها نمیکنند!
این خواب هم به دلیل اینکه زیاد بیان کردم تعریف کردم
وگرنه میگن خواب رو تعریف نکنید دیگه نمیبینید
.
خواب شهید مغنیه رو هم دیدم
خیلی کوتاه باهام صحبت کرد
یک مکانی بود و جنگ بود داشت آوارهها رو میبرد پناهگاهی
یه چند تا نصیحت کرد که یکیشو فقط یادمه
متاسفانه!
-
#حـدیـثِرۅز
‹اِعْمَلُوا بِالْعِلْمِ تَسْعَدُوا؛›
بـہعلـمعملڪنيدتـاسعادتـمندشويد.
.
امـیرالمۅمنین|غررالحڪم