🍃🍃🍃🌺🌺🌺
درس اخلاق
🔴👈گناهان زبان
مبحث اول
غیبت
قسمت دوم
📛👈بدترین نوع غیبت
غیبت از هر مسلمانى زشت و ناروا است ؛ اما غیبت از خوبان و صالحان ، بسى زشت تر و ناپسندتر است . در روایات آمده است : انسانى که عیوب و نقایص نیکان را مطرح ، و پشت سرشان غیبت کند، دچار یکى از زشت ترین پستى ها شده است :
من اقبح اللؤ م غیبه الاءخیار.
از زشت ترین پستى ها غیبت کردن از نیکان است .
غیبت کردن از اخیار، برگزیدگان و نیکان از نظر دنیایى ، پیامدهاى منفى در زندگى انسان به بار مى آورد. عمر را کوتاه مى کند و گرفتارى بسیار پیش مى آورد و انسان را از خوبى هاى دنیا و آخرت محروم مى سازد.
شرایط حرمت غیبت
حرمت غیبت از نظر فقهى ، شرایطى دارد که عبارتند از:
1⃣ شخصى که انسان در غیاب ، او، عیبش را بازگو مى کند، مؤ من باشد؛ یعنى بینشان اخوت ایمانى وجود داشته باشد؛ همان گونه که خداوند متعالى در آیه شریفه سوره حجرات ، غیبت را به خوردن گوشت برادر مؤ من تشبیه فرمود.
در همین زمینه ، روایتى از امام صادق (علیه السلام ) به نقل از عبدالرحمن سیاب آمده است :
ان من الغیبه ان تقول فى اءخیک ما ستره الله علیه .
غیبت این است که درباره برادر مؤ منت عیبى را که خدا براى او پوشانده است ، بگویى ؛
بنابراین ، اگر عیب کافر پشت سرش گفته شود، غیبت به شمار نمى آید.
مؤ من کسى است که به همه اصول دین (توحید، عدل ، نوبت ، امامت و معاد) اعتقاد داشته باشد.
2⃣ از نظر شرعى ، غیبت هنگامى پیش مى آید که پشت سر فرد، ((عیب و نقص )) او را بازگو کنند؛ ولى اگر کمالش را بگویند (راضى باشد یا نباشد) غیبت شمرده نمى شود.
3⃣ عیب و نقصى که شخص در غیاب برادر یا خواهر مؤ منش مى گوید، نزد عموم ناخوشایند و ناپسند باشد؛ از این رو اگر عامه مردم آن عیب را زشت بشمارند؛ ولى خود فرد غایب به باز گفتن آن راضى باشد، غیبت به شمار مى رود.
پیش تر از رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) در بحث ((تفاوت بهتان و غیبت )) روایتى آورده شده که حضرت در تعریف غیبت فرمود: ذکرک اخاک بما یکره در این حدیث ، این نیست که آن چه را فقط برادرت خوش ندارد، ذکر کنى ؛ بلکه منظور، امرى است که به طور طبیعى و نزد عامه ناخوشایند باشد؛ زیرا خداوند متعالى راضى نیست آبروى مؤ من در اجتماع بریزد.
و در روایات هم آمده است :قوا اعراضکم .
آبروهایتان را حفظ کنید.
امیر مؤ منان (علیه السلام ):لیس للمؤ من ان یذل نفسه .
مؤ من حق ندارد خودش را خوار کند.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ):ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤ من کل شى ء الا اذلال نفسه .
خداوند بلند مرتبه همه چیز، جز ذلیل کردن نفس را به مؤ من تفویض کرده است .
امام صادق (علیه السلام ):پس اگر مؤ من ، عیب برادر مؤ من خود را که ناپسند تلقى مى شود، پشت سرش بگوید و آن فرد هم راضى باشد، رضایتش موجب برداشته شدن حرمت این عمل نمى شود.
4⃣ عیب و نقصى در غیاب فرد بازگو شود که از مردم پوشیده بوده است ؛ بنابراین اگر فردى به داشتن عیبى نزد مردم معروف باشد، بازگفتن آن نزد کسى که از آن آگاهى دارد، حرام نیست .
حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) فرمود:
من ذکر رجلا من خلفه بما هو فیه مما عرفه الناس لم یغتبه و من ذکره من خلفه بما هو فیه مما لا یعرفه الناس اغتابه.
کسى که پشت سر شخصى چیزى را یادآور شود که همه مردم مى دانند، غیبت نیست و اگر کسى پشت سر شخصى نقص یا عیبى را بگوید که مردم نمى دانند، غیبت است .
5⃣ قصد انتقاص وجود داشته باشد؛ یعنى شخص با باز گفتن عیب دیگرى ، قصد کاستن از وجهه و شخصیت او را داشته باشد؛ پس اگر باز گفتن عیب ، براى درمان و برطرف کردن آن باشد، مثل آن که انسان ، حالات مریضى را به پزشک بگوید، چون قصد انتقاص ندارد، رفتار او غیبت به شمار نمى آید.
6⃣ شنونده داشته باشد؛ پس اگر انسانى نشسته باشد و از روى ناراحتى یادآور عیوب دیگرى شود، چون شنونده ندارد، رفتار او حرام نیست و غیبت به شمار نمى رود.
📚اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبى تهرانی
✅ #ادامه دارد.........
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
#غیبت
🍃🍃🍃➖➖
🆔 @dars_akhlaq
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
@agamojtabatehrani
🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️
🍁🍁🍁🌷🌷🌷🍁🍁🍁
درس اخلاق (گناهان زبان)
غیبت
قسمت پنجم
ریشه هاى درونى غیبت
در این بخش به بررسى ریشه هاى درونى و امورى که سر منشاء غیبت هستند، پرداخته مى شود. این امور عبارتند از:
۱ – فرو نشاندن خشم
براى فردى که از برادر مؤ منش خشمگین مى شود و آتش غضب در درونش شراره مى کشد، امکان پدید آمدن دو حالت وجود دارد: نخست آن که پشت سرش عیوب او را بر شمرد و از این راه خشم خود را فرو نشاند و دیگر این که خشم خود را به صورت خشم و کینه و عقده فرو نشاند؛ ولى ریشه کن نکرده ، هر جا مناسبتى پیش آید، عیوبش را به طور مستمر عنوان کند که هر دو حالت از رذایل است .
۲- همراهى با همنشینان و دوستان
گاه انسان براى گرم کردن مجلس دوستانه و به گمان عقب نماندن از دیگران ، زبان به غیبت مى گشاید؛ مثل آن که در مجلسى دوستانه ، یکى از دوستان غیبت مى کند و در این بین ، فردى که قصد غیبت نداشته ، از ترس این که مبادا جمع او را نپذیرد، بحث را پى مى گیرد و زبان خود را به غیبت مى آلاید.
۳ – خنثا کردن اثر
گاهى شخص براى پیشگیرى یا خنثا کردن اثر حرفى که درباره او زده شده است ، به غیبت آلوده مى شود.
هر گاه انسان براى خنثا کردن اثر سخن کسى که مى خواهد آبروى او را ببرد، یا بر ضد او شهادتى بدهد، پیش دستى کرده ، نقایص و عیوب او را غیابش عنوان کند، حتى اگر آن عیوب درست هم باشد، این فرد غیبت کرده است و اگر براى نفوذ کلامش به دروغ نیز توسل جوید، به افتراء نیز دچار شده است .
روشن است که این مساءله نیز به کوچکى نفس انسان یا به ترس او باز مى گردد.
۴ – توجیه یا رفع اتهام
گاه فرد، عمل زشتى انجام داده یا به آن متهم شده است و براى توجیه یا رفع اتهام ، از برادر مؤ من خود غیبت مى کند و او را به شرکت در این عمل زشت متهم مى سازد یا حتى ارتکاب را فقط به او نسبت مى دهد؛ به این ترتیب ، عیبى دیگر بر عیب هاى خود مى افزاید که این هم در ضعف نفس انسان ریشه دارد.
۵ – کبر
گاهى شخص براى این که فضیلت خود را در مساءله اى اثبات کند، عیب برادر ایمانى اش را ذکر مى کند.
او نقص هاى شخص دیگرى را مى گوید تا به صورت غیر مستقیم برترى خود را به رخ بکشد. این فرد به رذیله نفسانى کبر یا خود بزرگ بینى دچار است .
۶ – حسد
کسى که به بیمارى نفسانى حسد مبتلا است ، از ستایش برادر مؤ منش ناراحت مى شود، به همین دلیل عیوب او را منتشر مى کند.
بى هنران هنرمند را نتوانند که بینند همچنان که سگان بازارى ، سگ صید را. مشغله بر آرند و پیش آمدن نیارند؛ یعنى سفله چون به هنر با کسى بر نیاید به خبثش در پوستین افتد.
کند هر آینه غیبت ، حسود کوته دست//که در مقابله گنگش بود زبان مقال
۷ – مزاح و شوخى
گاهى غیبت جنبه شهوانى و لهوى دارد؛ مانند آن که شخصى در جمع دوستان ، براى شوخى و خنده ، نقایص برادر یا خواهر ایمانى خود را یادآور مى شود. این از جمله رفتارهاى ناپسندى است که در نیروى درونى شهودت ریشه دارد و در باب شوخى و مزاح مورد گفت وگو است .
۸ – تمسخر
گاه انسان براى استهزاى دیگرى به غیبت کردن او پرداخته ، عیب هایش را فاش مى سازد.
۹ – دلسوزى بدون توجه
شخص غیبت کننده هنوز به آداب الاهى مؤ دب نشده است ؛ او دوست دارد در راه خدا قرار گیرد؛ ولى مسیر آن را نمى داند و به بیراهه مى رود.
او با دیدن عیب مؤ منى ، از روى دلسوزى به باز گفتن آن مى پردازد؛ مانند آن که فردى خطاى برادر مؤ منش را دیده یا متوجه نقصى در او، در بعد دینى یا ابعاد دیگر شده است و از روى دلسوزى ، بى اختیار پشت سرش عیب هاى او را بر مى شمرد.
دلسوزى و ناراحتى او واقعى است و چه بسا اگر آن عیب را فاش نمى ساخت ، پاداشى هم نصیب او مى شد؛ ولى چون طرف صحبتش را معرفى کرده ، ثوابش به عقاب تبدیل مى شود؛ بنابراین در رحمت و شفقت و مهربانى هم باید معیار شرعى در نظر گرفته شود تا رحمت شخص مایه عذاب او نشود.
۱۰ – خشم در راه حق
گاه انسان در برابر رفتار زشتى که از دیگرى مشاهده مى کند، چنان خشمگین مى شود که ضمن اظهار نفرت از آن رفتار زشت ، نام فرد انجام دهنده را نیز مى آورد که در این جا هم او به غیبت دچار شده است ؛ زیرا مى توانست بدون بردن نام فرد، فقط تنفر خویش را از آن رفتار زشت اظهار کند. این خشم ستوده و پسندیده است ، ولى غیبت نکوهیده و ناپسند است .
🌸حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید:اصل الغیبه یتنوع بعشره انواع : شفاء غیظ و مساعده قوم و تهمه و تصدیق خبر بلاکشفه و سوءظن و حسد و سخریه و تعجب و تبرم و تزین .
🔵👈اگر مى خواهى سالم بمانى ، خدا را یاد کن ، نه خلق خدا را. آن وقت به جاى این که غیبت کنى ، عبرت مى گیرى و به جاى گناه ، ثواب مى کنى .
📚اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبى تهران
✅ #ادامه دارد........
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌹کانال درس اخلاق🌹
✨✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
🔰🔰🔰🔰
@agamojtabatehrani
حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
🍁🍁🍁🌷🌷🌷🍁🍁🍁 درس اخلاق (گناهان زبان) غیبت قسمت پنجم ریشه هاى درونى غیبت در این بخش به بررسى ریشه ه
🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
درس اخلاق(گناهان زبان)
غیبت
قسمت ششم
(۵): پیامدهاى زشت غیبت
غیبت پیامدهاى زشت و آزار دهنده اى براى غیبت شونده و غیبت کننده به بار خواهد آورد که آن ها را به دو دسته دنیایى و آخرتى تقسیم کرده اند.
الف – پیامدهاى زشت غیبت در دنیا
۱ – ریختن آبرو و شکستن حریم :
غیبت کننده با رفتار ناروایش آبروى دیگران را به خطر مى اندازد؛ از این رو خداوند هم آبروى او را در معرض خطر قرار مى دهد و او را در این دنیا رسوا مى کند.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
لا تغتب فتغتب و لا تحفر لاخیک حفره فتقع فیها.
غیبت نکن که مورد غیبت واقع مى شوى و براى برادرت گودالى نکن که خود در آن خواهى افتاد.
روایت به این معنا است که اگر از کسى غیبت کنند، از آن ها نیز غیبت خواهند کرد؛ چون وقتى غیبت کننده عیب و نقص دیگران را آشکار سازد، دیگران نیز در صدد رسوا کردن او بر خواهند آمد.
رسول گرامى اسلام ، حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید:
یا معشر من اسلم بلسانه و لم یخلص الایمان الى قلبه لا تذموا المسلمین و لا تتبعوا عوراتهم فانه من تتبع عوراتهم تتبع الله عورته و من تتبع الله تعالى عورته یفضحه فى بیته .
اى کسانى که به زبان اسلام آورده اید و ایمان در دل هاى شما خالص و بى شائبه نشده است ! مسلمانان را سرزنش ، و اسرار آن ها را دنبال نکنید. همانا کسى که عیب هاى مردم را بجوید، خداوند عیب هاى او را دنبال مى کند، و هر کس خدا دنبال اسرار و عیوبش باشد، او را در خانه خودش رسوا مى کند.
۲ – ایجاد دشمنى :
از آن جا که غیبت ، آبروى مؤ منى را مى ریزد، او را دشمن غیبت کننده مى کند. همچنین دوستان کسى که از غیبت شده ، به غیبت کننده به دیده دشمنى مى نگرند؛ هر چند دیدشان درباره کسى که نقصش بیان شده است نیز عوض شود؛ پس غیبت کننده ، هم خشم پروردگار و هم خشم بندگان او را بر مى انگیزد.
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) فرمود:
ایاک و الغیبه فانها تمقتک الى الله و الناس و تحبط اجرگ .
از غیبت بپرهیز؛ چون موجب مى شود مورد خشم و دشمنى خدا و مردم قرارگیرى و پاداشت نابود شود.
۳ – سلب اعتماد:
اگر انسان عیب برادر مؤ منش را بگوید، اعتماد دیگران را از او، و حتى از خودش سلب مى کند؛ زیرا دیگران به این باور مى رسند که او شخص مطمئنى نیست و اسرار اشخاص را فاش مى سازد.
گر حس اعتماد در افراد افزایش یابد، جامعه منسجم و یکپارچه مى شود؛ در حالى که اگر غیبت در جامعه رشد کند، انسجام جامعه در معرض خطر قرار مى گیرد.
۴ – تبلیغ زشتى ها:
از آن جا که غیبت ، بیان عیب و نقص شخص یا باز گفتن کار زشت او در غیاب او است ، با این رفتار، زشتى آن عمل ناپسند از بین مى رود؛ چنان که اگر شنونده ، در مقابل غیبت کننده سکوت اختیار کرده ، عکس العملى نشان ندهد، باعث مى شود او در انجام این کار جسارت و جراءت بیش ترى یابد و زشتى غیبت را درک نکند، همچنین ، زشتى و قبحى که عمل بازگو شده ، پیش از غیبت ، نزد شنونده داشته است ، شکسته یا دست کم ضعیف مى شود.
حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید:من قال فى مؤ من ما راءته عیناه و سمعته اذناه فهو من الذین قال الله عزوجل ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم .
هر کس درباره مؤ منى ، آن چه [از عیب و نقص او را] که با چشم دیده یا با گوش شنیده است باز گوید، از کسانى است که خداوند عزوجل درباره آنان مى فرماید: همانا کسانى که دوست دارند زشتى ها در بین کسانى که ایمان آورده اند، منتشر شود، براى ایشان عذابى دردناک است ؛
پس غیبت با پیامدهاى زشتى چون سلب اعتماد و ایجاد دشمنى و کینه و ریختن آبرو، سلامت جامعه انسانى را در معرض خطر قرار داده ، به نابودى مى کشاند.
ب – پیامدهاى آخرتى و معنوى غیبت
۱ – نابود کننده دین :
غیبت موجب نابودى است .
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) درباره غیبت مى فرماید:
الغیبه اسرع فى دین الرجل المسلم من الا کله فى جوفه .
اثر غیبت در دین شخص مسلمان سریع تر از بیمارى خورده است که وارد بدن مى شود.
📚اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد آیت الله مجتبى تهرانی
✅ #ادامه دارد...
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌹کانال درس اخلاق
@agamojtabatehrani
حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃 درس اخلاق(گناهان زبان) غیبت قسمت ششم (۵): پیامدهاى زشت غیبت غیبت پیامدهاى زشت و آزار
🌹➖➖➖➖🌹
درس اخلاق(گناهان زبان)
#غیبت
قسمت هفتم
(۵): پیامدهاى زشت غیبت
ب – پیامدهاى آخرتى و معنوى غیبت
۲ – مانع پذیرش اعمال نیک :
غیبت باعث مى شود عمل و رفتار شایسته انسان تا چهل روز مورد پذیرش در گاه احدیت قرار نگیرد. در روایات مکرر اشاره شده که وضو، نماز و روزه شخص غیبت کننده باطل است ؛ البته مقصود از باطل بودن در این جا، بطلان فقهى نیست ، به این معنا که عبادت فرد، انجام نشده است و به دلیل انجام ندادن فریضه ، مورد توبیخ قرار گیرد؛ بلکه منظور، خالى بودن این رفتار از اثرى است که اعمال صالح و رفتار شایسته باید روى فرد بگذارد. اعمال صالح ، سازنده سعادت و بهشت و بازدارنده از دوزخ و عذاب الهى هستند؛ اما در صورتى که بر روح انسان اثر نگذارند، مانع رفتن او به جهنم نمى شوند به این معنا که از ارتکاب گناهان جلوگیرى نخواهند کرد و سازنده روح انسان نخواهند بود.
رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
من اغتاب مسلما او مسلمه لم یقبل الله تعالى صلاته و لا صیامه اربعین یوما و لیله الا ان یغفر له صاحبه .
هر کس از مرد یا زن مسلمانى غیبت کند خداوند متعال نماز و روزه او را تا چهل شبانه روز نمى پذیرد مگر آنکه شخص غیبت شده ، از آن فرد بگذرد.
من اءغتاب مسلما فى شهر رمضان لم یؤ جر على صیامه .
کسى که در ماه رمضان از مسلمانى غیبت کند، پاداشى براى روزه اش به او داده نمى شود.
در روایت آمده است که روزى حضرت رسول دستور داد مسلمانان روزه بگیرند و بدون اجازه او افطار نکنند. هنگام مغرب ، همه براى افطار کردن از حضرت اجازه گرفتند. شخصى خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! دو تا از دختران من روزه گرفته اند، براى افطار کردن آنها اجازه بفرمایید. حضرت پاسخ نداد. براى بار دوم درخواستش را تکرار کرد، باز هم از پیامبر چیزى نشنید. بار سوم حضرت فرمود: آنها روزه نبودند. چگونه روزه بوده کسى که در این روز گوشت هاى مردم را خورده است . به آن ها بگو اگر روزه بوده اند، قى کنند.
آن ها شروع به قى کردند و از دهانشان لخته هاى گوشت بیرون آمد؛ پس آن مرد نزد پیامبر بازگشت و ماجرا را گفت . پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: سوگند به آن کسى که جان محمد در دست او است ، اگر این لخته ها در شکم ایشان باقى مى ماند، آتش آن ها را در بر مى گرفت.
هم چنین غیبت ، نورانیتى را که از وضو حاصل شود، از بین مى برد.
۳ – انتقال نیکى ها
غیبت موجب انتقال نیکى هاى شخص غیبت کننده ، به نامه اعمال کسى که از او غیبت شده است ، مى شود.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
یوتى باحد یوم القیامه یوقف بین یدى الله و یدفع الیه کتابه فلا یرى حسناته فیقول الهى لیس هذا کتابى فانى لا ارى فیها طاعتى فقال ان ربک لا یضل و لا ینسى ، ذهب عملک باغتیاب الناس ، ثم یؤ تى بآخر و یدفع الیه کتابه فیرى فیها طاعات کثیره فیقول الهى ما هذا کتابى ، فانى ما عملت هذه الطاعات ، فیقول ان فلانا اغتابک فدفعت حسناته الیک .
شخصى را روز قیامت به پیشگاه الاهى مى آورند و نامه عملش را به او مى دهند. متوجه مى شود از کارهاى خوب او در نامه عملش خبرى نیست . مى گوید: خدایا! این نامه عمل من نیست . من در آن عبادت هایم را نمى بینم به او گفته مى شود: خداوند هیچ گاه کار کسى را فراموش و عوض نمى کند. اعمال تو با غیبت کردن از بین رفته است ، دیگرى را مى آورند و نامه عملش را به او مى دهند. مى بیند که خوبى هاى بسیارى در آن وجود دارد. مى گوید: خدایا! من چنین طاعاتى را انجام نداده ام . به او گفته مى شود: فلانى از تو غیبت کرد؛ در نتیجه حسنات او به تو رسید.
۴ – تاءخیر پاداش و تقدیم مجازات :
حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید:
اوحى الله تعالى عزوجل الى موسى بن عمران (علیه السلام ): المغتاب ان تاب فهو آخر من یدخل الجنه و ان لم یتب فهو اول من یدخل النار.
خداوند متعالى بر موسى بن عمران (علیه السلام ) وحى کرد: غیبت کننده اگر توبه کند [و حلالیت بطلبد] آخر کسى است که وارد بهشت مى شود و اگر موفق به توبه نشود، نخستین کسى است که وارد جهنم مى شود.
۵ – عذاب قبر (مجازات عالم برزخ ):
مجازات غیبت کننده پس از این دنیا، با ورود او به عالم برزخ آغاز مى شود.
از ابن عباس روایت شده :عذاب القبر ثلاثه اثلاث ، ثلث للغیبه و…
عذاب قبر به سه بخش تقسیم مى شود: یک سوم آن مربوط به غیبت است و…
اخلاق الهی جلد چهارم آفات زبان/ #آقا_مجتبی_تهرانی
✅ #ادامه دارد..........
#درس_اخلاق
@agamojtabatehrani
حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
🌹➖➖➖➖🌹 درس اخلاق(گناهان زبان) #غیبت قسمت هفتم (۵): پیامدهاى زشت غیبت ب – پیامدهاى آخرتى و معن
🌺🌺🌺🌺
درس اخلاق(گناهان زبان)
غیبت
قسمت هشتم
(۵): پیامدهاى زشت غیبت
ب – پیامدهاى آخرتى و معنوى غیبت
۶ – تجسم زشت در روز قیامت :
حضرت صادق (علیه السلام ) از پدران معصومش (علیه السلام ) چنین روایت مى فرماید:
من اغتاب امرا مسلما… جاء یوم القیامه یفوح من فیه رائحه انتن من الجیفه یتاءذى به اهل الموقف .
کسى که از فرد مسلمانى غیبت کند، روز قیامت در حالى که از دهانش بویى بدتر از بوى مردار به مشام مى رسد، مى آید که اهل محشر از آن اذیت مى شوند.
(۶): راه هاى درمان غیبت
دانشمندان اخلاق براى همه بیمارى هاى نفسانى ، دو راه درمان را سفارش مى کنند:
۱ – راه علمى که خود شامل دو قسم : ((اجمالى )) و ((تفصیلى )) است .
۲ – راه عملى .
در این گفتار، راه هاى درمان هر کدام از موارد غیبت ، جداگانه بررسى مى شود.
درمان علمى اجمالى غیبت
همان طور که در مباحث پیشین ذکر شد، عیب و نقصى که در غیاب برادر مؤ من گفته مى شود، دو جنبه دارد:
۱ – مادى (جسمى )
۲ – معنوى (روحى )
۱ – درباره ((نقص جسمى )) باید گفت : چون بیان کردن عیب و نقص برادر مؤ من و نکوهش او، مربوط به پدیده و آفرینش آفریدگار است ، این رفتار به ناقص پنداشتن فعل آفریدگار برمى گردد؛ یعنى اگر از انسان مؤ منى به لحاظ جسمانى غیبت کند، در واقع آفرینش خداوند را مورد سؤ ال قرار داده است .
آگاهى از این نکته و تاءمل و درنگ در آن ، انسان را در کنار گذاشتن این رفتار ناپسند یارى مى کند. غیبت کننده باید توجه کند که حقیقت رفتار ناشایست او، ایراد گرفتن بر خدا است .
۲ – درباره ((نقص روحى )) مى توان گفت : مبتلا بودن به نقایص روحى و رذایل اخلاقى براى مؤ من عیب است ؛ ولى غیبت کننده باید توجه داشته باشد که آیا خود از آن عیب مبرا است ؟! اگر او معتقد باشد که خود داراى هیچ عیبى نیست ، با این رفتار، به عیبى بزرگ دچار شده که همان غیبت کردن است .
۷ – خروج از ولایت الاهى :
پیشواى ششم (علیه السلام ) ضمن گفتارى طولانى فرمود:
و من اغتابه بما فیه فهو خارج عن ولایه الله تعالى ذکره داخل فى ولایه الشیطان.
کسى که درباره آن چه در برادر مؤ منش هست ، غیبت کند، از سرپرستى خدا خارج و به حکومت (سرپرستى ) شیطان وارد مى شود.
پس غیبت در بعد معنوى اش باعث مى شود که به رشته دوستى میان خالق و مخلوق ، ضربه وارد شود. انسان وقتى تحت حکومت پروردگار باشد، همه اعمالش در محور خواسته هاى خدا قرار مى گیرد و رنگ الاهى مى یابد؛ اما وقتى تحت حکومت و سرپرستى شیطان باشد، کارهایش رنگ شیطانى مى گیرد و از اوج عظمت به حضیض ذلت سقوط مى کند.
درمان علمى تفصیلى غیبت
غیبت ، مرضى نفسانى است که از بیمارى هاى دیگر درونى سر چشمه مى گیرد؛ از این رو غیبت کننده ، در ابتدا باید ریشه یابى کند و در یابد که علت آلوده شده او به این گناه چیست . پس از ریشه یابى ، باید ریشه را به طور کامل قطع کند تا غیبت از کردارش زدوده شود....
درمان عملى غیبت
۱ – نخستین راه عملى که براى جلوگیرى از غیبت سفارش مى شود این است که انسان پیش از گفتن هر سخنى ، به((مشروع یا نامشروع بودن ))، و ((سود و زیان هاى دنیایى و آخرتى )) آن توجه کند. اندیشه در سخن ، پیش از بیان آن ، مانع بسیارى از گناهان زبان مى شود.
۲ – انسان در معاشرت با دوستان یا شرکت در محافل ، احتیاط بیش ترى به خرج دهد؛ یعنى دوستانى را برگزیند که اهل غیبت نباشند، و در مجالسى شرکت کند که درباره دیگران سخن چینى نمى شود؛ زیرا شرکت در مجالسى که در آن غیبت مى شود، خواه ناخواه بر روح انسان اثر مى گذارد و از آن جا که شنیدن غیبت هم حرام است ، باید در مساءله دوست یابى و صله رحم دقت بیش ترى کرد.
۳ – راه سوم ، کمک خواستن از خدا است که این خود دو گونه است : نخست این که انسان به صورت کلى و در همه اوقات از خدا درخواست کمک و یارى کند تا به رذایل اخلاقى چون غیبت دچار نشود؛ همان گونه که در دعاها هم آمده است که ((خدایا مرا از غیبت پناه ده )).
دوم در جایى که زمینه غیبت فراهم و آبروى فرد در خطر است و شرایط اقتضا مى کند که شخص براى حفظ آبروى خود، از دیگران غیبت کرده ، عیوب ایشان را آشکار سازد، در واپسین مرحله ، با خدا باشد و از او بخواهد که آبرویش را حفظ کند و بگوید:
((خدایا! با تو معامله مى کنم و براى تو از آبرویم مى گذرم و آن را به تو مى سپارم . تو خود آبروى مرا حفظ فرما))؛ چرا که خداوند بهتر از انسانى در حفظ و نگه دارى حیثیت انسان ها، توانا است .
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) مى فرماید:
الغیبه جهد العاجز.
غیبت تلاش انسان ناتوان است .
کسانى که قدرت و تکیه گاه داشته باشند (به ویژه از لحاظ معنوى ) هرگز زبان به غیبت نمى آلایند.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد آیت الله مجتبى تهرانی
پایان
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌹کانال درس اخلاق🌹
@agamojtabatehrani
حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
🌺🌺🌺🌺 درس اخلاق(گناهان زبان) غیبت قسمت هشتم (۵): پیامدهاى زشت غیبت ب – پیامدهاى آخرتى و معنوى غ
آفات #زبان
دروغ(قسمت اول
تعریف دروغ
موضوع : دروغ
همانا خداوند که نام او با شکوه و جلال باد براى بدى ها قفل هایى قرار داد و کلید بازگشایى آن ها را شراب مقرر فرمود و دروغ بدتر از شراب است .
حضرت باقر (علیه السلام )
(۱): تعریف دروغ
دروغ و واژه هاى معادل آن در زبان عربى ، از قبیل ((کذب )) ((افتراء))) و ((افک ))، به معناى خبر مخالف با واقع به کار مى روند. دروغ در اصطلاح دانشمندان اخلاق و فقیهان و نزد عرف نیز به همین معنا است . راستى و صدق نیز که نقطه ى مقابل دروغ است به خبر مطابق با واقع تعریف شده است .
توجه به این نکته اهمیت دارد که ((صدق و کذب )) در اصل ، صفات خبر هستند؛ از همین رو، گوینده خبر به اعتبار خبرهایش ، به صفت دروغگویى یا راستگویى متصف مى شود.
آن گاه که فردى خبر مى دهد، چنان چه خبرش مطابق با واقع باشد، صادق ، و اگر خبرش با واقع مخالف باشد، کاذب و دروغگو خوانده مى شود؛ بنابراین ، راست و دروغ صفاتى هستند که اولا و بالذات به خبر مربوطند، و ثانیا و بالعرض با توجه به خبر، به گوینده خبر نسبت داده مى شوند.
📚اخلاق الاهی// استاد آیت الله مجتبى تهرانى
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
#دروغ
🔴👈 #ادامه دارد........
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌹کانال درس اخلاق🌹
✨✨✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
✔✔✔✔✔
@agamojtabatehrani
حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
آفات #زبان دروغ(قسمت اول تعریف دروغ موضوع : دروغ همانا خداوند که نام او با شکوه و جلال باد برا
🍃✨✨🍃🍃
آفات #زبان
🔵 #دروغ قسمت دوم
(۲): اقسام دروغ
دانشمندان اخلاق و فقیهان با دید خاص دانش مربوط به خود، دروغ را به اقسامى تقسیم کرده اند. فقیهان به ظاهر رفتار نظر داشته ، در تکاپو براى یافتن احکام رفتار گوناگون بشر هستند؛ در حالى که دانشمندان اخلاق به باطن عمل نظر داشته و به زوایاى درونى عمل پرداخته اند.
🔰اقسام دروغ از دید فقیهان
پیش از بیان اقسام و انواع دروغ از دید دانشمندان اخلاق ، باید دانست که اسباب و وسایل انسان براى خبر دادن ، متفاوت است ؛ از این رو دروغ ها نیز گوناگون مى شود.
🔰خارج کردن امواج و اصوات از دهان ، یگانه راه خبر دادن نیست ؛ پس دروغ گفتن نیز فقط به لفظ و گفتارى که از دهان بیرون مى آید، محدود نمى شود؛ بلکه ممکن است به شیوه هاى دیگرى همانند اشاره کردن با سر و دست و چشم یا نوشتن و نقش کردن مطالب غیر واقعى ، صورت پذیرد که بنابر نظر فقیهان هر سه مورد حرام است .
📌اقسام دروغ از دید دانشمندان اخلاق
آن چه نزد فقیهان از آن بحث شده ، دروغ هاى گفتارى ، اشاره اى و نوشتارى است ؛ اما از نظر دانشمندان اخلاق دروغ بر شش قسم است : ۱ – دروغ در مقامات دین که بحثى معرفتى و عرفانى است .
۱ – دروغ در گفتار:
درباره دروغ در گفتار – همان گونه که پیش از این بیان شد – باید گفت : هر زمان انسان خبرى مخالف را واقع را ابراز کند، به))دروغ در گفتار(( دچار شده است ؛ البته گاه انسان فقط در موقعیتى ویژه به سراغ دروغ روى مى آورد و در مواقع دیگر، مطابق واقع سخن مى گوید، و گاه خبرهاى مخالف واقع آن قدر از انسان به صورت گفتارى ونوشتارى و علمى سر مى زند که دروغگویى به شکل یک ویژگى و ))ملکه (( در او ظاهر مى شود. در این حالت ، فرد به خلق و خوى دروغگویى مبتلا شده است . در این زمان ، دروغ گفتن و خبرهاى خلاف واقع دادن ، رفتارى آسان مى شود؛ به گونه اى که شخص ، از رفتار زشت خود احساس نمى کند.
شخصى که به خوى دروغگویى مبتلا مى شود، قلم ، زبان و رفتارش گرد محور دروغ مى چرخد؛ اما افرادى که صفت دروغگویى هنوز در وجودشان ، ملکه نشده است ، بلکه فقط بر اثر اضطرار و موقعیتى خاص ، دروغ گفته اند، اگر چه ریشه این دروغ یکى از رذایل نفسانى است ، مایه ناراحتى در وجودشان شده و خوشبختانه هنوز به خوى دروغگویى دچار نشده اند؛ البته در روایات هر دو صورت آن نکوهش شده است .
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) فرمود:
لا شیمه اقبح من الکذب .
هیچ عادت و خلقى زشت تر از دروغ نیست .
شر الاخلاق الکذب و شر الشیم الکذب و اقبح الخلائق الکذب.
دروغ ، بدترین خوى ها است .
لیس الکذب من خلائق الاسلام .
دروغ از خلق و خوهاى اسلامى نیست .
کسى که با دین پیوند معنوى ، و ادعاى مسلمانى دارد، هیچ گاه به صفت زشت دروغگویى دچار نمى شود. میان روح و معنویت و خلق و خوى دروغگویى ناسازگارى وجود دارد.
الکذب مجانب الایمان.
دروغ ایمان را دور مى کند.
این روایت از دروغ به صورت رفتار سخن مى گوید؛ ولى در روایت پیشین ، خلق و خوى دروغگویى مد نظر است ؛ بنابراین ، عمل دروغ اگرچه با یکى از رذایل نفسانى ارتباط دارد، آن گاه که به خوى و عادت طبیعى شخص تبدیل شود، زشت ترین ویژگى در وجود او مى شود و همین خصلت با بعد معنوى انسان ناسازگار است .
#آقا_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
#دروغ
🔴👈 #ادامه دارد
🍃🍃
🆔 @dars_akhlaq
✔✔✔🔴
💠 @agamojtabatehrani
حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
🌺🌺🌺✨✨✨🌺🌺🌺 آفات زبان (فصل دوم) دروغ(قسمت سوم) (۲): اقسام دروغ ۲ – دروغ در نیت : گاه انسان تصمی
🌸🌸🌹🌹
آفات #زبان
دروغ(قسمت چهارم)
(۲): اقسام دروغ
۴ – دروغ در وفا به عزم :
برخى از اعمال خیر باید در زمانى خاص و با حصول شرایطى ویژه انجام شود؛ مثل رفتن به حج که از واجبات است و باید در زمانى مشخص و پس از تحقق شرایطى خاص ، مثل استطاعت مالى انجام شود یا روزه واجب که از عبادت ها و زمان آن ماه رمضان است و همین طور اداى حقوق واجب الاهى که با پیدا شدن شرایط خاص ، باید به جا آورده شوند.
حال گاهى شخص ، پیش از حصول شرایط، بر انجام آن کار خیر مصمم شده ، در تصمیم خویش ، بسیار جدى و استوار است به این معنا که در نیت و عزمش دروغ راه ندارد؛ ولى به محض حصول آن شرایط، مانند پدید آمدن استطاعت و فرا رسیدن زمان انجام تعهدات ، خواهش هاى نفسانى از هر سو به او هجوم مى آورد و بر او غلبه مى کند تا آن جا که بر تمام تصمیم ها و پیمان ها، پشت کرده ، آن ها را زیر پا مى گذارد. در این حالت او به ((دروغ در وفا به عزم )) مبتلا شده است و در آن صادق نیست .
۵ – دروغ در عمل :
کذب در عمل به آن معنا است که انسان در ظاهر حالتى به خود بگیرد که گویاى وجود صفتى در باطن او است ؛ حال آن که از چنان صفتى برخوردار نیست ؛ پس عدم هماهنگى حالت ظاهر با صفت باطنى را ((کذب در عمل )) مى گویند؛ براى مثال ، صفت ((وقار و سکینه )) از ملکات زیباى درونى و از صفات بسیار نیکوى انسانى است .
حال ، چنان چه فردى ، بدون آن که از این صفت برخوردار باشد، نماى انسانى سنگین و باوقار را به خود بگیرد، به دروغ در عمل گرفتار شده است ؛ زیرا رفتار او با آن چه در درونش یافت مى شود، هماهنگى ندارد.
نمونه دیگر، انسانى است که در حال نماز، به ظاهر، چنان حالت خضوع و خشوعى به خود گرفته که گویا در عظمت پروردگار غرق است ؛ حال آن که در باطن ، از خدا غافل است .
این ، نشانه ابتلایش به دروغ در عمل است ؛ البته باید دقت داشت که بدون شک ، ((دروغ در عمل )) با ((ریا)) که همان ((دروغ در نیت )) است ، تفاوت دارد. ((ریا)) هنگامى که انسان ، غیر خدا را در نیت عمل نیکویش شرکت دهد، پدید مى آید، یعنى زمانى که براى نشان دادن رفتار نیکوى خود به دیگران ، آن عمل را انجام دهد؛ حال آن که دروغ در عمل فقط به سبب عدم هماهنگى میان عمل و درون حاصل مى شود؛ خواه هدف ، نشان دادن به دیگران باشد یا چنین انگیزه اى در میان نباشد.
چه بسا هنگامى که انسان تنها است نیز به صفتى تظاهر کند که در باطن و ضمیر او وجود ندارد. چنان نمازى با ظاهر خاضعانه مى خواند که با باطنش هیچگونه هماهنگى ندارد، خضوع در عمل ، همیشه در رابطه اى مستقیم با خشوع درونى است ؛ از این رو چون اعمال او با باطنش مطابق نیست ، به دروغ در عمل مبتلا شده است ؛ البته اگر در همین حال ، انگیزه نشان دادن عمل به دیگران را نیز داشته باشد، به دروغ در نیت نیز دچار شده است .
✅✅ ادامه دارد...
#آقا_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
#دروغ
✨✨✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
...
@agamojtabatehrani
💠 حتی بند کفشتان!!!
📌در روایاتی از پیامبر(ص) داریم: «قَالَ رَسولُاللهِ سَلُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا بَدَا لَکُمْ مِنْ حَوَائِجِکُمْ»؛ پیغمبراکرم (صل الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر حاجتی دارید از خدا بخواهید. «بَدَا لَکُمْ»؛ یعنی، هرچه پیش میآید؛ هر حاجت و کاری برایتان پیش میآید، از خدا بخواهید.
📌 «حَتَّى شِسْعَ النَّعْلِ»؛ حتّی اگر بند کفش شما پاره شد، بند کفشتان را هم از خدا بخواهید. «فَإِنَّهُ إِنْ لَمْ ییسِّرْهُ لَمْ یتَیسَّر»؛ [۱] علّتش این است که اگر خدا برایش فراهم نکند، اصلاً فراهم نمیشود.
📌این را بدانید که تمام امور در همه اقلیم وجود، در دست قدرت اوست: لذا دیگر حرف کوچک و بزرگ بودن مطرح نیست. این مسئله، مسئلهای بسیار زیبا و ریشهای است که جنبه نگرشی و بینشی دارد.
📌در مناجات امامعلی(علیه سلام) آمده بود: «أَنَّ أَزِمَّةَ الْأُمُورِ بِیدِکَ»؛ [۲] همه چیز به دست اوست، همه و همه. کوچکترین چیز را اگر او اراده نکند، نخواهد شد. اینجا حضرت میفرمایند: «فَإِنَّهُ إِنْ لَمْ ییسِّرْهُ لَمْ یتَیسَّر»؛ بهطور کلّی، اگر خدا چیزی را فراهم نکند، آن چیز فراهم نخواهد شد. دیگر کوچک و بزرگ ندارد؛ اینطور نیست که چیزهای کوچک بدون اراده الهی تحقّق پیدا کنند و چیزهای بزرگ هستند که باید از خدا درخواست کرد.
[۱]. مکارم الاخلاق، ص ۲۷۰- بحارالأنوار، ج ۹۰، ص ۲۹۵ و مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۱۷۲
[۲]. نهجالبلاغه، ص ۲۲۷
#آقا_مجتبی_تهرانی #درس_اخلاق
@agamojtabatehrani
@dars_akhlaq .mp3
1.36M
📹 #کلیپ_تصویری
🌸آیت الله #مجتهدی تهرانی (ره)
موضوع : پدر و مادر (1)
#پیشنهاد_دانلود 💯👌👌
💢 #درس_اخلاق 💢 #والدین
⭕️سخنرانی تکان دهنده بسیار تأثیر گذار حتما گوش دهید
🆔 @dars_akhlaq
🔰@agamojtabatehrani
@dars_akhlaq .mp3
1.35M
📢 #کلیپ_صوتی
🌸آیت الله #مجتبی تهرانی (ره)
موضوع : روایت حضرت موسی (ع) و بنده گناهکار
#پیشنهاد_دانلود 💯👌👌
💢 #درس_اخلاق 💢 #گناهکار
✅خیلی فوق العاده
📌حتما گوش کنید👌
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@agamojtabatehrani
🌹