CQACAgQAAx0CVc35HwABAQu4Zmx-i-CMF2-OoN98xb_AjOoq7wMAArAHAAIm0wFRM_nfEIB2yeo1BA.mp3
زمان:
حجم:
4.03M
▪️ نابینایی که امام زمانش را دید!!
❗️ حکایت زیبایی از زندگانی نورانی امام باقر علیه السلام
📚 خرائج ، ج۲، ص۵۹۵
2.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍌هفت متر موز🍌
☘استاد قرائتی...
1.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@menbaraaliهدیه خداوند.mp3
زمان:
حجم:
2.66M
▫️بزرگترین هدیه خدا
و رسانندهترین عبادتی که شما را به مقصد میرساند؛
#استاد_شجاعی
2.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬در دسترس باشیم
🎙️حجت الاسلام #انصاریان
4.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی کوتاه
اشتباه بزرگ در موقع نماز و ذکر
استاد #شجاعی
آیت الله تقوایی حفظه اللهشکرا لله.mp3
زمان:
حجم:
1.1M
🎧 شکراً لِلّٰه
🎙️آیت الله #تقوایی
15.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬دو ویژگی اهل بهشت
🎙️حجت الاسلام #رفیعی
❌ پرهیزازغضب🔥
🍃مردی خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: یا رسول الله! مرا چیزی بیاموز که باعث سعادت و خوشبختی من باشد. حضرت فرمود: «برو و غضب نکن و عصبانی مباش!» مرد گفت: همین نصیحت برایم کافی است.
🌿سپس نزد خانواده و قبیله اش بازگشت. دید پس از او حادثه ناگواری رخ داده است؛ قبیله او با قبیله دیگر اختلاف پیدا کرده [و] مقدمه جنگ میان آن دو آماده است و کار به جایی رسیده که هر دو قبیله در برابر یکدیگر صف آرایی کرده، اسلحه به دست گرفته اند و آماده یک جنگ خونین هستند. در این حال، مرد برانگیخته شد و بی درنگ لباس جنگی پوشید و در صف بستگان خود قرار گرفت.
🌹ناگاه اندرز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرموده بود: غضب نکن، به خاطرش آمد. فوری سلاح جنگ را بر زمین گذاشت و به سوی قبیله ای که با خویشان او آماده به جنگ بودند، شتافت و به آنان گفت: مردم! هرگونه [ضرر و زیان] مثل زخم و قتل... [که] از جانب ما به شما وارد شده و علامت ندارد (ضارب و قاتلی معلوم نیست)، به عهده من است و من آن را به طور کامل از مال خود می پردازم و هرگونه زخم و قتل که ضارب و قاتلش معلوم است، از آنها بگیرید.
☘بزرگان قبیله پیشنهاد عاقلانه او را شنیدند، دلشان نرم شد و شعله غضبشان فرو نشست و از او تشکر کردند و گفتند: ما هیچ گونه نیازی به این چیزها نداریم و خودمان به پرداخت جریمه و عفو و گذشت سزاوار
هستیم. بدین گونه، با ترک غضب، هر دو قبیله با یکدیگر صلح و آشتی کردند [و] آتش کینه و عداوت در میانشان خاموش گردید.(1)
📚 محمود ناصری، داستان های بحارالانوار، قم، دارالثقلین، 1377، ج 3، ص 277.