💠 پایانِ زمان نجات 🔹براساس آخرین آمارها تاکنون بیش از ۴۱ هزار نفر در زمین‌لرزه ترکیه و سوریه جان باختند. 🔹اردوغان گفته بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در ترکیه آواره شدند. سازمان‌ملل هم گفته شمار آوارگان سوری حدود ۵ و نیم میلیون نفر است. مقاومت اسلامی آناتولی https://eitaa.com/joinchat/3012886657C41457defc5

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «إنّی بعثت بین جاهلیّتین لاخراهما شر من اولهما؛ من بین دو جاهلیت مبعوث شدم که جاهلیت دوم بسیار سخت‌تر و مصیبت بارتر از جاهلیت اول است.» (الامالی الشجری، ج 2، ص 277)

▪️اشک امام رضا(ع) 🔻امام رضا(ع) مدینه بودند، دیدند امام اشک می ریزد، اطرافیان علت را پرسیدند؛ امام فرمود: پدرم را در زندان بغداد به شهادت رساندند... 🔻گفتند: شما که پدرتان را ندیدید؟ امام فرمودند: خودم سرشان را به دامن گرفتم. خودم رفتم و نور امامت را از او گرفتم. 🔻پرسیدند: با این فاصله مدینه تا بغداد چگونه ممکن است؟ فرمود: همان طور که جدّم علی بن الحسین علیه السلام کربلا آمد با این که در غل و زنجیر بود... 🔸پ.ن:حضرت معصومه (س) در زمان شهادت پدر، ده ساله بودند در حالی که فقط زندان آخر امام کاظم(ع) حدود ۵سال طول کشید و به شهادت ایشان انجامید #زائر ✍حمیدرضا ابراهیمی 🔴 #بیداری_ملت 👇 @bidariymelat

المعذب فی قعر السجون و ظلم المطامیر ای کسی که در قعر زندان و تاریکی‌ها در عذابی?? ▪️يا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَيْنِ رَمْلٍ وَ طينٍ وَ مآء ای برون آورنده‌ی درخت از میان ریگ و گل و آب ▪️وَ يا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ و اى برون آرنده شير از ميان سرگين و خون وَ يا مَخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَيْنِ مَشيمَةٍ وَ رَحِمٍ  و ای برون آورنده نوزاد از میان پرده و رحم وَ يا مُخَلِّصَ النّارِ مِنْ بَيْنِ الْحَديدِ وَ الْحَجَرِ و اى برون آرنده آتش از ميان آهن و سنگ وَ يا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَيْنَ الاَحْشآءِ وَالاَْمْعآءِ و ای برون آورنده ی جان از میان احشا و روده‌ها  خَلِّصْنى مِنْ يَدَىْ هارُونَ نجاتم ده از دست هارون😭 #لبیک_یا_خامنه_ای 🆔http://eitaa.com/fathe1_takab

امام موسی کاظم علیه السلام سال ها در زندان مطامیر بودند. اما زندان مطامیر چه نوع زندانی بود؟ مطامیر زندانی است پلکانی با سقف بسیار کوتاه عموما تاعمق ۳۰ الی ۵۰ متر زیر زمین و دورتر از دهانه زندان که زندانیان باید مدت حبس خود را بر روی پله های کم عرض آن می گذراندند که نه قادر به ایستادن و نه قادر به نشستن بودند ماها و سالها باید به حالت خمیده می ایستادند. #لبیک_یا_خامنه_ای 🆔http://eitaa.com/fathe1_takab

✍یکی از اصحاب امام سجاد(ع) با نگرانی از گران شدن کالایی خبر می دهد ، امام با خونسردی پاسخ می دهد: نگران نباش اگر گران است روزی من بر عهده خداوند است و اگر هم ارزان است، باز هم روزی من برعهده اوست. 📚وسایل الشیعه/ج۱۷/ص۵۷

#امام_صادق( ع) روایت می‌کند که حضرت امام علی (ع )فرمودند: ..... قسم به خدايى كه محمّد (ص) را به پيامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گنهكاران زمين را شفاعت كند، خداوند شفاعتش را مى‌پذيرد.... 📚 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۷۰۲ احتجاج (أبومنصورطبرسی)، ج۱، ص۲۲۹ #رحلت_ابوطالب_ع 🗣Montazer🇮🇷 @twtenghelabi

💠 مسابقه«طاووس بهشتیان» 🔰شماره 6 🎁 جوایز: کمک هزینه کربلای معلا به مبلغ 4میلیون تومان کمک هزینه مشهد مقدس 8 میلیون ریال ✅ منبع+پاسخ به سوال: https://khedmatgozaran.com/azmoon/1331/tavoos-beheshtian-6/ 😊با پاسخ به این سوال در قرعه‌کشی شرکت می کنید. ✅ شرکت در شماره های بعدی امتیاز شما را بیشتر می‌کند. 📅 مهلت:تا ساعت ۲۲ #امشب 💥@faghatmosabegheh💥

🔴کنیز زیباروی و امام موسی کاظم مرحوم مجلسی نقل کرده است: که هارون، خلیفه مقتدر و بی‌حیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود). امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:۳۶)؛ این شما هستید که با هدایای خود شادمان می‌شوید»؛ من به کنیز و امثال آن نیازی ندارم. هارون از این پیام سخت خشمگین شد و گفت: به او بگویید ما به رضای تو کنیز را به زندان، نزد تو نفرستادیم، و دستور داد که کنیز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند. مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگیرد. خادم به زندان رفت. با کمال تعجب دید آن کنیز به سجده رفته است و مرتب می‌گوید: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ، جریان را به هارون گزارش داد. هارون گفت: به خدا سوگند! موسی بن جعفر او را سحر کرده است، کنیز را بیاورید. کنیز را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ایستاد. هارون پرسید: تو را چه شده؟ گفت: خبر تازه‌ای دارم! وقتی مرا به زندان بردند دیدم این مرد مرتب نماز می‌خواند، بعد از نماز مشغول تسبیح و تقدیس خداوند می‌شود. به او عرض کردم: مولای من! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟ فرمود: با تو چه کار دارم؟ عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آورده‌اند. آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کاره‌اند؟! نگاه کردم، باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود، فرش‌های نفیس در آن گسترده بود و حوریه‌های بسیار زیبا با لباس‌های آراسته در آن جا بودند که هرگز نظیر آنها را ندیده بودم. با مشاهده آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد. هارون گفت: ای ناپاک! شاید وقتی به سجده رفتی اینها را در خواب دیدی؟ گفت: نه! به خدا سوگند! این واقعیات را پیش از سجده دیدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم. هارون (به فردی) گفت: این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود، اما کنیز بدون درنگ مشغول نماز شد. از او پرسیدند: چرا چنین می‌کنی؟ گفت: عبد صالح (موسی بن جعفر علیهماالسلام) را چنین یافتم … . راوی این داستان می‌گوید: این کنیز زندگی خود را به همین منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنیا رفت. این قضیه چند روز قبل از شهادت امام کاظم (علیه‌السلام) رخ داد. بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۳۸ #حسین_دارابی | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0