eitaa logo
حسینیه حضرت امام حجة بن الحسن العسکری (علیهما السلام تکاب)
267 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
218 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال حسین دارابی
متأسفانه تو برخی مجالس ولادت امام حسن شنیدم مداحان شعرهایی میخوندن مبنی بر اینکه امام حسن در جنگ با ایران حضور داشت و عامل مسلمون شدن ما امام حسنه. از اونجایی که از لحاظ تاریخی این مطلب غلطه لازم دونستم مستندات تاریخی این موضوع رو بیارم. (عکسهارو ببینید) 🔻این دروغ و شبهه‌ای هست که دشمنان دین و ملی‌گراها برای جریحه‌دار کردن احساسات ایرانی‌ها مطرح کردن و گفتن امام حسن و امام حسین‌تون به ایران حمله کردن و اجدادتون رو کشتن و حمام خون راه انداختن که اهل بیت رو تخریب کنن. ما نباید خودمون به این دروغ‌ها دامن بزنیم و تاییدشون کنیم. 🔻شاید این مداحان میخوان در جواب کسایی که میگن خلیفه دومِ اهل سنت مردم ایران رو مسلمون کرد این اشعارو به‌کار میبرن که نفی‌ش کنن. درحالیکه خلیفه دوم ایرانیا رو مسلمون نکرد. ایرانی‌ها اگه حمله اعراب هم نبود بمرور زمان مسلمون میشدن، حتی با کیفیت بهتر. ممنون میشم تامیتونید مطلبو بخاطر امام حسن علیه السلام منتشر کنید تا ذهن‌هایی که دچار اشکال شده، رفع شبهه بشه🙏 | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاعر هندی: آرزو داشتم جلوی شما شعر بخونم الان به آرزوی دیرینه‌ام رسیدم لحظاتی از شعرخوانی آقای ندیم سرسوی از هندوستان در دیدار امشب جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام بقیه شعرهارو در کانال خامنه‌ای.آی‌ار ببینید 👇 https://eitaa.com/khamenei_ir
💠 حدیثی است که در بین احادیث ،سنداً و متناً، منحصر به فرد است ؛ پيشنهاد مي شود متن عربي را هم حتما بخوانيد : حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ ؛ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ ؛ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ؛ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ ، عَنِ الْحَسَنِ ، عَنِ الْحَسَنِ :‏ اِنَّ أَحْسَنَ‏ الْحَسَنِ‏ ، الْخُلُقُ الْحَسَنُ. ✍ همانا حُسن ترين حُسن ها ؛ خُلق حَسن است. ✅دوست دار معاویه بود، در مدحش شعر می گفت و کینه ی امام را داشت، امام را که دید دیگر چیزی نفهمید . چشمانش را بست و دهانش را باز کرد. هر چه توانست گفت اما امام ساکت بود. حرفهایش که تمام شد دید لبخند می زند, از حال و احوالش پرسید و کیسه ای پول به او داد تا خرج زندگیش کند. سرش را پایین انداخت. شرمنده شده بود. محبت امام بدجوری در دلش افتاد. برگشت، دیگر وِرد زبانش امام بود و تعریف از او ... افتاده بودند دست و پای امام را می بوسیدند ؛ خودش با پنجاه نفر از خویشانش , همه شیعه ی امام شده بودند. https://eitaa.com/mokeb_javanan_takab