5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکتر تیجانی:
آیت الله خامنه ای بمن ۵۰ هزار دلار داد تا کتابم را بصورت رایگان در آفریقا منتشر کنم. من هم به ۲۷ زبان ترجمه و بیش از صد چاپ ، چاپ کردم.
با اینکتاب ۶ میلیون نفر از اهل تسنن شیعه و موحد شدند.
912.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️چرا بهش رای دادی ؟
❌نمیخواستم جلیلی بیاد.
✍️پس بی آبی بکش...
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
https://eitaa.com/mokeb_javanan_takab
1.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سردار وحیدی:
تمام لحظات جنگ و اتفاقات با نظر و فرماندهی رهبری انجام شد
▪️فرماندهان بهصورت حضوری میآمدند و دستور از رهبری دریافت میکردند.
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ سامانه #ثبت_مدارک زائر اولیهای سفر زیارتی کربلا (ویژه اربعین)
دوستان عزیز زائر اولی، سلام
لطفاً برای ثبتنام در سفر زیارتی اربعین(زائر اولی) وارد سامانه زیر شده و مدارک مورد نیاز را بارگذاری نمایید:
(ورود اعداد به انگلیسی الزامیست)
🔹 forisarasari.ir
🔹لطفاً پیش از ثبت مدارک، نکات زیر را با دقت مطالعه فرمایید:
1_در صورت ناقص بودن مدارک، نام شما از فرآیند قرعهکشی حذف خواهد شد.
2_ ورود اعداد (مانند تاریخ تولد، کد ملی و…) فقط به زبان انگلیسی مجاز است.
3_ برای راستیآزمایی زائر اولی بودن، از طریق پلیس گذرنامه استعلام گرفته میشود. بنابراین، خواهشمندیم اگر قبلاً حتی یکبار به زیارت عتبات مشرف شدهاید (چه در ایام اربعین و چه خارج از آن)، از ثبتنام خودداری فرمایید تا زحمت همکاران ما دوچندان نشود.
4. این طرح ویژه افراد نیازمند است؛ اگر توانایی مالی دارید (حتی اگر تامین هزینه سفر برایتان سخت باشد اما امکانش وجود داشته باشد) لطفاً ثبتنام نفرمایید تا این فرصت و کمکهزینه به دست مستحقین واقعی برسد.
در صورت عدم رعایت این نکته (داشتن تمکن مالی) و گرفتن این کمک هزینه قطعا سفر شما دچار اشکال شرعی میباشد.
5_شماره حساب ترجیحا بانک ملت باشد(برای سهولت کار)
6_۱۰۰۰ نفر طبق قرعه کشی انتخاب میشوند و به هر نفر مبلغ ۴ میلیون تومان پرداخت میگردد.
7_ فقط تا دهک ۵ مجاز به شرکت میباشند
🔹 مهلت نهایی ارسال اطلاعات: سهشنبه ساعت ۱۲ ظهر
انشاءالله این مسیر مقدس برایتان راهی پر از نور و رحمت باشد.
📌 #فوری_سراسری
به بزرگترین کانال ایتا بپیوندید👇
@fori_sarasari
🏆مسابقه مجازی [درمسیرحسین«ع»]
✅ویژه فرارسیدن اربعین حسینی(علیه السلام)
🎁جوایز :
🛍 اهداء 14 کمک هزینه سفر به کربلای معلی ( هرنفر ۱ میلیون تومان )
📲 ورود به مسابقه
https://survey.porsline.ir/s/IFoOnMZd
📝 منبع مسابقه اطلاعات عمومی هست.
لینک عضویت در کانال👇
https://eitaa.com/sarallah_awz
هدایت شده از احرار | هیأت و جهانیاندیشی
22.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ کمکهای شما همچنان به غزه میرسد...
💢 #زمزم
پویش ملی نذر آب 💧
🎥 #گزارش_تصویری مرحله چهارم پویش نذر آب
7⃣2⃣ #بیست_هفتمین_مرحله_کمکرسانی
📌منطقه شمال غزه
🇵🇸 جهت دریافت شماره کارت برای واریز نذورات، کلمه غزه را به شماره ۳۰۰۰۱۵۴۲ ارسال نمایید.
🛑 قابل توجه تشكلها، مواکب حسینی، هيأتها، خيريهها، مساجد و…!
بنیادخیریه جامعهایمانیمشعر آمادگى دارد كمکهاى شما را با نام و هويت بصرى خودتان به مظلومان غزه يا لبنان برساند.
📥 پاسخگویی به سوالات:
@Hamiane_ghaze
☎️ 09128118362
🚩 احرار | هیأت و جهانیاندیشی
▫️@ahrar1542
هدایت شده از یاصاحب الزمان
3.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشاءالله جواد خیابانی باشرف 👏🏻
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از بنده خدا محمدجواد
10.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از بنده خدا محمدجواد
زیارات عاشورای 1404.mp3
زمان:
حجم:
18.97M
1.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻📽آخرین سخنان دخترک محتضر غزه
🔹 بابا! من حوض کوثر و دو قصر خیلی بزرگ شبیه خانه میبینم.
#مرگ_بر_اسرائیل #وعده_صادق
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
https://eitaa.com/mokeb_javanan_takab
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم
(قسمت اول)
✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند:
عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند:
▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مىگفت:
🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام.
▫️ يا مىگفت:
🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديدهام.
▫️ و يا
🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام.
▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود.
تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم.
در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود.
نزديك او رفتم و گفتم:
🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟
▫️گفت:
🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم.
▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم:
🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟
▫️ گفت:
🔸 آقا از اين مطلب بگذريد.
▫️ اصرار كردم و گفتم:
🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى.
▫️ گـفـت:
🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مىرفتم.
در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد.
چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافلههاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود.
از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد.
روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم وگفتم:
🔹 من مىروم و دعا مىكنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد.
▪️ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت:
🔸 من يک ساعت ديگر مىميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان.
▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم.
قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت.
من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم.
وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد.
تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مىبستم، همين كه مقدارى راه مىرفتم، مىافتاد و هيچ قرار نمىگرفت.
با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد.
بالاخره ديدم، نمىتوانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد.
همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم:
🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم.
▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود:
🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟
▪️ عرض كردم:
🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام!
▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند.
يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد.
آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم.
كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام.
در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم.
قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد.
هر كدام از اهل قافله مى پرسيد:
🔹 تو كى و چگونه آمدى!
▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند.
تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: گرگ، خوك، ميمون و غيره
و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم!
(ادامه دارد ...)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهمhttps://eitaa.com/mokeb_javanan_takab
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم
(قسمت دوم)
▪️ از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم.
باز مردم را به همان حالت مىديدم.
برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولى مردم را همان طور مشاهده كردم! روز بعد كـه رفتم، ديدم همه به صورت انسان مىباشند.
تا آن كه بعد از اين سفر، چند سفر ديگر مـشرف شدم، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى ديدم و در غير آن روز، به همان صورت انسان مىديدم.
به همين جهت، تصميم گرفتم كه ديگر براى زيارتى عرفه مشرف نشوم.
چون اين وقايع را براى مردم نقل مى كردم، بدگويى مى كردند و مىگفتند:
🔹 براى يك سفر زيارت، چه ادعاهايى مىكند.
▪️ لذا من، نقل اين قضايا را به كلى ترك كردم، تا آن كه شبى با خانواده ام مشغول غذا خوردن بوديم.🍳🍚
صـداى در بـلند شد، وقتى در را باز كردم، ديدم شخصى مى فرمايد:
🔸 حضرت صاحب الامر (ع) تو را خواسته اند.
▪️ بـه هـمـراه ايشان رفتم، تا به مسجد جمعه رسيدم.
ديدم آن حضرت (ع) در محلى كه منبر بسيار بلندى در آن بود، بالاى منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است.
آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشترى ها بود.
به فكر افتادم كه در بين اين جمعيت، چطور مى توانم خدمت ايشان برسم، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند:
🔶 جعفر بيا.
▪️ من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم.
فرمودند:
🔶 چرا براى مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اى نقل نمى كنى؟
▪️ عرض كردم:
🔷 آقا من نقل مىكردم، از بس مردم بدگويى كردند، ديگر ترک نمودم.
▪️ حضرت فرمودند:
🔶 تو كارى به حرف مردم نداشته باش، آنچه را كه ديده اى نقل كن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفى با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (ع) داريم.
⬅️ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم
🏷 #امام_زمان_عجّل_الله_فرجه #کربلا #تشرفات
اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرج
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمhttps://eitaa.com/mokeb_javanan_takab