eitaa logo
حسینیه حضرت امام حجة بن الحسن العسکری (علیهما السلام تکاب)
267 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
218 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 انتقاد از ولنگاری فرهنگی و تورم افسارگسیخته و طاقت‌فرسا 🔴 ۱۶۶ نفر از اساتید حوزه‌های علمیه و مبلغان سراسر کشور با صدور بیانیه‌ای ضمن ابراز تأسف از فاصله زیاد کشور در حوزه‌های فرهنگ، عدالت اجتماعی، اقتصاد و معیشت با اهداف انقلاب اسلامی، تاکید کردند نارسایی‌های موجود در کشور حاصل مدیریت اشرافی و رانتی و نگاه به بیرون مرزها است
دکتر حمیدرضا جان قربان ، متخصص جراحی مغز و اعصاب روز گذشته به همراه همسرش دکتر آزاده سجادیه متخصص پوست و مو به دلیل اخلال در نظام اقتصادی کشور به‌ ترتیب به 20 و 10 سال زندان قطعی و پرداخت 120 میلیارد تومان جریمه محکوم شدند. "جان قربان" در اصفهان یک تراشکار بوده بعد میره پزشکی عمومی میخونه و سپس، تخصص جراحی مغز و اعصاب میگیره! و با خانمی که تخصص پوست میخوند، ازدواج میکنه. بعد از پایان تحصیلات، استخدام هیأت علمی دانشگاه اصفهان میشه و رئیس بیمارستان امین میشه! یک شرکت به اسم "آریا گستر" تأسیس می کنه و نمایندگی شرکت "زیمر" سوئیس را که سازنده اصلی پروتزهای ستون فقرات است، میگیره. بعد، ذات خرابش بهش میگه که با استفاده از دانش تراشکاری که از قبل داشته، پروتزها را در کارگاه خودش کپی برداری کنه و با برند "سوئیسی تقلبی" به بازار عرضه کنه! کم کم تیراژ و سطح تولید را افزایش میده و چون خودش و زنش دکتر بودند، با ایجاد انحصار در وزارت بهداشت و جامه پزشکی، کل نیاز بیمارستان های ایران را با پروتزهای تقلبی تأمین میکنه و برای فروش هم به تمام دانشگاه های دولتی و مسوولان وزارتخانه ای پورسانت میداده تا فقط و فقط از شرکت او خریداری کنند. به تدریج پروتزها مشکل دار می شوند. بیماران با برگ گارانتی، از شرکت سوئیسی شکایت میکنند. شرکت اصلی، طی بررسی اعلام می کند که شماره سریال ها تقلبی است و ساخت کارخانه آنها نیست! این پرونده ۷ سال قبل لو میره با توجه به این که بسیاری از مسوولان رده بالای وزارتخانه و ادارات کل استان ها درگیر بوده اند، موضوع مرتب مسکوت میمانده، تا این که هفته قبل برای او (جان قربان) حکم اعدام صادر می شود و حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید می شود. پس از اعمال نفوذ ایشان، در دیوان عالی کشور حکم او تبدیل به بیست سال حبس می شود. استعفای وزیر بهداشت و معاونانش هم که در این پرونده سهیم هستند، به این دلیل بوده است! صدور حکم اعدام برای دکتر "جان قربان" و حکم حبس ابد برای همسرش دکتر "آزاده سجادیه!" اگر در ازای گرفتن اموال هنگفتی که به دست آورده اند، فراریشان ندهند! تازه در ایران کسی متوجه این تقلب بزرگ نشده، چون این آقای دکتر! اجناس چینی را تبدیل به برند سوئیسی می کرده! سوئیسی ها متوجه این موضوع شده و پیگیر شده اند! خبر دادگاه عجیب در مورد این دو پزشک متخصص، دکتر "حمید جان قربان" و دکتر "آزاده سجادیه" در ۲۰:۳۰ پخش شد، به این صورت: "یک خانم و آقای دکتر ۰۰۰'۶۰۷ عدد پروتز چینیِ تقلبیِ مسئله دار را با برچسب اروپایی جا زده اند و بین ۳ تا ۹ برابر قیمت فروخته و در بدن بیماران قرار داده اند! و در این راه بیش از ۳۰ میلیارد تومان به پزشکان دیگر رشوه پرداخت کرده اند! ورود این کالاهای غیر استاندارد، به صورت قاچاق بوده است!" یعنی این پروتزها که مستقیماً در ستون فقرات، گردن و استخوان های مردم نصب می شده، اول: تقلبی، بی کیفیت، غیر استاندارد و مشکل دار بوده، دوم: چینی بوده، نه اروپایی، سوم: قاچاق بوده، چهارم: بین ۳ تا ۹ برابر گرون تر به بیماران فروخته شده، پنجم: برای کلاه گذاشتن سرِ مردم بیچاره و مستأصل از بیماری، بیش از ۳۰ میلیارد تومان پورسانت به برخی پزشکان ناشریف کشور پرداخت کرده اند! لطفاً مجدداً قدری به این خبر با دقت بیشتر نگاه کنید! این ۶۰۷ هزار پروتز، الان در بدن حدود ۶۰۰ هزار آدم نصب شده است! تعداد زیادی پزشک به خاطر پورسانت، شرافت حرفه ایِ نداشته ی خود و انسانی شان را فروخته اند! اینک حداقل مطالبه مردم این است که لیست کلیه پزشکان ناشریفی که از این دو پزشکِ کلاهبردار و مجرم پورسانت گرفته اند و با آن ها همکاری کرده اند تا این پروتزهای تقلبی و این قطعات غیراستاندارد را با دریافت پولهای کلان، در بدن مردم مریض کار گذاشته اند و با جان مردم بازی کرده اند، رسماً منتشر شود و همگی به خاطر خیانت به مردم و بازی با جان آنها و حرفه پزشکی به اشد مجازات برسند. ای کاش بشود یک مطالبه رسانه ای برای انتشار لیست پزشکان حق و حساب بگیر و مجازات آن ها تشکیل شود... لطفا تا می توانید پخش کنید تا تمام افراد و بخصوص پزشکان بی وجدانی که در این جنایت شریک جرم هستند شناسایی شوند.
کلاسهای نونهالان پایگاه شهیدکاظمی باهمکاری کانون آیت الله خامنه ای تکاب.👆👆👆
✨﷽✨ ✍روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟» شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.» همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟» شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: «شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.» گفتا؛ شیخا، هر آن‌چه گویی هستم آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی؟