eitaa logo
موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
3.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
15.2هزار ویدیو
358 فایل
✍موکب و ایستگاه صلواتی شبانه روزی آنلاین ❣معارف قرآن و عترت، منبر دیجیتال در فضای مجازی ❣جهاد تبیین هم افزایی بصیرت دینی سیاسی فرهنگی 💯 انتشار مطالب با نام خودتان هم بلامانع و صدقه جاریه است💝 💌ارتباط با خادم کانال؛ @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرمایند: 🔸صلوات‌های شما، مجوز (بالا رفتن) دعاهای شماست. و مایه خشنودی خدا و موجب پاک شدن اعمال شماست. 🔹صَلَوَاتُكُمْ عَلَيَّ جَوَازُ دُعَائِكُمْ وَ مَرْضَاةٌ لِرَبِّكُمْ وَ زَكَاةٌ لِأَعْمَالِكُمْ. 📚جامع الاخبار، ص۶۰.
: امان از «دردِ بی‌دردی» ! ✍ شب جمعه بود! آدم که از دست خودش خسته می‌شود، چاره‌ای ندارد جز آنکه پناه ببرد جایی که او را همانطور شکسته و درهم ورهم بخرند، نه؟ • حوالی دو بامداد بود که کشاندم این تن له شده را و انداختمش در حیاط حرم! کنار حوض نشسته بودم و زل زده بودم به ضریحی که از آن دور مشخص بود. نه حرفم می آمد و نه هیچ چیز... فقط آمده بودم که نمیرم! • زائری آمد و از جلوی من رد شد و رفت به سمت رواق ضریح، آن لحظه نمیدانستم چرا دلم به او گیر کرد، ولی برایم مهم شد انگار! • کم‌کم سوز سرما لرز انداخت بر من، و خیز برداشتم بسمت رواق! در نزدیکترین فاصله از ضریح نشستم و تسبیحم را برداشتم و شروع کردم به ذکر « یا سلام »، بلکه خدا این قلب یخ زده را به سلامت و امنیت برساند. • دیدم بالای سرم ایستاده و در سکوت لبخند میزند! همان زائر بود، همان که وقتی در حیاط از جلوی من رد شد، دلم را متوجه خودش کرد! لبخند مهربانی در پاسخ لبخندش زدم و منتظر شدم ببینم چه می گوید! گفت: برای پسرم دعا کن ! گفتم : چشم حتماً، دوباره گفت: برای پسرم دعا کن، اسمش «مهدی» است! یادت می ماند؟ گفتم : بله حتماً • سری تکان داد و از کنارم رفت! دستانم را گرفتم بالا و خدا را به همان اسم «سلام»اش قسم دادم که گره مهدی او را به سلامتی باز کند. • نزدیک اذان صبح بود، برای نماز به سمت شبستان میرفتم که دیدم دارد همان جمله ها را به زائر دیگری میگوید؛ «برای پسرم دعا کن، اسمش مهدی است»! • بعد از نماز جماعت دیدم دارد می آید به طرفم! می دانستم بخاطر کهولت سنش و نیز تعدد زائران زیادی که التماس دعا گفته بود، مرا یادش نیست. نزدیک شد: دستش را گرفتم و گفتم: دعا کردم پسرتان را و باز هم دعا میکنم. انگار میخواست مطمئن شود، پرسید: اسمش چه بود؟ گفتم: «مهدی» لبخند زد و سرم را بوسید و رفت! ✘ او رفت و من خانه خراب شدم.... با خودم گفتم : چهل و چند سال است که عمر کرده ای! این زائر یک شب جمعه بی‌خواب شد از درد پسرش، و تا اذان صبح، تمام حرم را گشت و به این و آن گفت برایش دعا کنند! تو کدام شب جمعه از نداشتن « مهدی» ات بی تاب شدی که بیایی و اینجا بگردی و بگویی برای پدرت دعا کنند؟ • او رفت و من خانه خراب شدم، از یک عمر چهل ساله‌ی بی‌ثمر، که «هنوز بی‌دردی، درد اصلی اوست». 🌾
AUD-20220912-WA0007.mp3
7.11M
🌸🌱 📝صوتِ " زیارتِ آل یاسین" 🎤 سید هادی گرسویی
🔴 جمعـــــــه به جمعـــــــه چــــرا؟! 💠 آقا امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: ✨«فَلْيَتَوَقَّعُوا ٱلْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً» «صبح و شام منتظر ظهور و فرج باشید!» 📗کمال‌الدين و تمام‌النعمة،ج ۲، ص۳۳۹ 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۹۴ 📗الوافي، ج ۲، ص ۴۴۰ 🆔 @sadatmahdvi
18.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر بیست ساله ای که چهارتا دسته گل داره😍 پدر چقدرکامل و زیبا درباره رزق و برکت صحبت کرد😊 🌹 لطفا برای سلامتی این خانواده عزیز ۵ صلوات بفرستیم❤️
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌یکی از دلایل اصلی اضطراب جوانان 🎙نکته های ناب از موسیقی و آثار آن ✅چگونه از فرزندان خود ، تست نقطه جوش 😡بگیریم؟
وقتی میگیم آمریکا از چی حرف میزنیم و از چی حرف میزنن😂🇾🇪 ✌️نحن ابنا المقاومه🔥
38.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بدون تعارف 🔹با همسر شهید نواب صفوی خیلی قشنگه عبرت درس اخلاق درس اخلاص درس ساده زیستی درس استقامت زن مرحوم شهید نواب صفوی میگه مستاجرم😔😔😔 جناب بنیاد شهید جواب بدین الان خیلی از خانواده های شهدا مستاجر هستند و شما بی تفاوت از کنار این قضیه رد میشید ...
در کردستان به باغ انگوری رسیدیم و دو تاحبه انگور از آن را خوردیم. بعد از آن حسین بسیار ناراحت شد و گفت: اجازه صاحب باغ را چه کنم؟ در آن روز یک صد تومانی را به آن شاخه انگور با نخ گره زدیم و زیر آن برای صاحب باغ نوشتیم: دو حبه از انگورها را خوردیم، راضی باش.