"زندگی" گفت پس دیگه برای بقیه نرو بالا منبر
و هدایتشون کن!
خندیدم و گفتم چه ربطی داره!؟ قضیارو قاطی نکن..
گفته بودی کسی که داره داد میزنه "فقط حسین و دیگر هیچ"
خودش یه ذره مرام حسینی نداره:)!؟
یعنی همین چیزای کوچیک!
البته از نظر جماعت انسانی، یعنی کوچیک!
سربازی که قدرت اعصاب و فکرش دست خودش نباشه
یکی دیگه کنترلش میکنه؛
خواه شهوت
خواه شیطان
خواه شهرت
خواه دنیای کذاب!
فرقی نداره
یکی دیگه افسارش و دست می گیره!
این توهم دونستن، توهم این که من خودم یه انسان کامل و دور از گناهم، عین بختک چسبیده بود به روحم!
یعنی بشو معمار خودت!
طراحی کن!
بشو بنای خودت!
بساز!
بشو نقاش خودت!
نقش بزن!
بشو نویسندهی خودت!
عقایدت و روشن کن...
غیر اینه؟
گفت: می دونی مشکلت چیه؟
این بار نه با غرور ..نه با جبههگیری
که با بغض گفتم چیه؟
اگر وجدان درد گرفته بودی
با پرویی خودت و از اهلِ وفا نمیدونستی!
با تردید گفتم وفا؟
گفت آره وفا!
وفادار به خدا ..به تعهداتت با خدا
وفا دار به حسین..به راه حسین بن علی!
وفادار به موعود..به عهدنامهی ظهور..
اون دستهای وفادار هستن
که منیت ندارن!
وجدان دارن..
اهل تحلیل خودشونن..
خودشون و زیر و رو میکنن یه عیب پیدا کنن
بندازنش دور ..
وفاداران؛
اخلاق دارن(:
شعور دارن
#حُرّیت دارن
نظام فکریشون ختم میشه به سادگی، به خدا
به نور .. به مهدی(عج)!