هدایت شده از ایتا توییت
نوروز ۱۴۰۳
چیزی که انتظار داشتند VS چیزی که اتفاق افتاد :)
🗣 ﮼صابرنصرالله ﮼
➺ @Twitter_eita [عضویت]
پرسیدند چگونه انقدر بی مرز دوستش داری ؟!
- گفتم او زخم هایم را بوسید ؛ و رنج هایم را باور کرد :)
حُزن از جایی به بعد
در ِدهان را میبندد ،
و قلب را مندرس و
در خفا به گور وا میگذارد ؛
پناه بر [ او ] که مرا میبیند و میشنود .
خدا جبران میکنه اون روزایی که ، اصلا صبر کردن آسون نبود ، اما تو صبر کردی .
- مخاطبِ خاص
-
حال که خوب فکر میکنم ، میبینم ؛
چه بغضهایی که تو ، آنهارا به اشک نشاندی .
چه تشویشهایی که تو ، آنهارا قرار بخشیدی .
چه شکستگیهایی که تو ، آنهارا به آغوشت فشردی و ترمیمِشان دادی .
چه سحرهایی که تو ، باب مناجاتمان گشتی .
چه رفتنهایی که تو ، جای خالیِشان را گرم و پُر کردی :) .
و ما خلاصه شدهایم در ' عابدان الذلیلِ تو ،
رحم کن بر ما یاالله .
دیریست که روحمان سردیِ مطلقست ،
[ مارا از خودمان بگیر و به آغوشت بازگردان ]