هدایت شده از ـ تفاح ـ
اگه یه روز امد و هیچکی نبود نازتو بخره
یادت باشه کیو داشتی و از دست دادی :)
بیفایده ست حرف وفا با تو بی وفا
بیدار چون کنیم کسی را که خواب نیست ؟
خدا می گوید :
نگو بدون آن نمی توانم زندگی کنم
تو را بدون آن هم زنده نگه می دارم
و فصل عوض میشود
شاخه درختانی که سایه می افکنند خشک می شوند
صبر لبریز می شود
یار را که جان و دلت بود ، غریبه می شود
و ذهنت متعجب می شود
دوستت تبدیل به دشمن می شود
دشمن برمی خیزد و تبدیل به دوستت می شود
دنیای غریبی ست
هر چیزی را که می گویی نمی شود اتفاق می افتد
می گویی نمی افتم ، می افتی ، سقوط می کنی
می گویی غافلگیر نمی شوم ، غافلگیر و متعجب می شوی
عجیب ترینش هم این است که
می گویی مُردم ، اما باز هم زنده می مانی :)
بعد از این خوش باش با او میروم از خاطراتت
خاطرت آسوده باشد از خیالت پاکشیدم ..
هدایت شده از بویِدلتنگی؛
هزاران بار بهت گفتم، بی توجهی آزارم میده ولی حس میکنم حرفامو جدی نگرفتی.
ز هرچه بود و مرا هست هیچ امیدم نیست ،
به دور از این غم دنیا بگو نجف چه خبر ؟