- مخاطبِخاص :)!'
- ² یـوما حتی عـیدِ میلاد حبيبتي :)
- ¹ یـوما حتی عـیدِ میلاد حبيبتي :)
وطن لازم نیست حتما سرزمین بزرگی باشد
گاهی مساحت کوچکی است ، در حد فاصل دو شانه . .
خوب شد آمدی ، از بس که به هم ریخته ام ؛
منطق و عشق و هوس را به هم آمیخته ام
بغلم کن ، دلِ تنهام ، بغل می خواهد ..
روحِ دیوانه ی من ، شعر و غزل می خواهد
بغلم کن که تنم یخ زده از بی بغلی ،
دهنم تلخ شد از بی شکری ، بی عسلی
تو شرابی و تویی قندِ مکرر ، جانا !
صنمی ، معجزه ای ! أَسأَلُکَ إِیمانا ..
طاقتِ ماندن و صد حادثه دیدن داری ؟
طاقتِ حرف ، ز دیوانه شنیدن داری ؟!
می توانی همه ی کار و کَست من باشم ؟
همه باشند ولیکن ، نفست من باشم ؟!
نقطه ی عطفِ نگاهِ تو فقط ، من باشم
با نگاهت وسطِ مرزِ شکفتن باشم ؟
خوب شد آمدی اصلا ، تو که باشی حل است
با تو سامانه ی غم های دلم ، منحل است
باش تا شعر ُ غزل از لبِ من نوش کنی ،
غم و بیتابیِ ایام ، فراموش کنی (:
- انگار
قبل از آمدنت
تو را دوست داشتم
انگار تو را در جایی
و در جهانی دیگر
دیده بودم ..
انگار همه ی آن چیزهایی را
که دوست داشتم را می دانستی
و همه ی آنها را در تو می دیدم
انگار تمام رویاهایم
تکه تکه بهم چسبیده بود
و آرزویی را که در دلم داشتم
با حضور تو برآورده شد ..
همه چیز قبل از آمدنت
شروع شده بود
خوبِ من ..
تو نبض نا آرام زندگیِ بیجانم شدی وقتی مرگ ِ گل سرخ نفسهای امیدم را
به شماره انداخته بود
تو آمدی که میان هیاهوی سکوتم جنگ بپا کنی و آشوب به راه بیندازی ،
تو همیشه بودهای . .
کنارِ یاسهای سفید دیوار بلند آرزوهـایم به کنار به کنار خندههای بیدلیلم ،
کنار تلاطُم امواج بغضم و
همیشه دستهای تو بود که شانه های
فرو ریخته ام را دوباره بنا می کرد .
تو همیشه بودی و من ندیدم چشم دوخته ای تا شاخه های نیلوفری ات را گره بزنم به مرداب ِ دلم ؛
هر زمان آه ، نهادم را تکه تکه میکرد و طغیان مینمود
زیر ِ چتر تو از گلوله باران چشمانم زنده می ماندم .
تو دیدنی هستی میان انبوه نبودنها و شنیدنی میان غوغایِ مترسک ها . .
تو صدای قلقل چشمه نوپایی هستی
که گوش میخواهد شنیدنش و
چشم میخواهد دیدنِ پاکی و زلالی بودنش . .