- مخاطبِخاص ؛
-
گفت : اگه یه ماشین زمان داشتی
باهاش میرفتی گذشته یا آینده؟
دستامو دورِ لیوان چای
سفت حلقه کرده بودم
نگاش کردم
گفتم : هیچکدوم
گفت : دِ بگو دیگه؟
یکیشونو انتخاب کن .
گفتم : اگه ماشین زمان داشتم
نه میرفتم گذشته
نه میرفتم آینده
گفت : پس چیکار میکردی دیوونه؟
گفتم : زمان رو همینجا متوقف میکردم و
تا ابد به بهونهیِ سرد شدن این فنجون چای
همینجا پیش تو میموندم.
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- کلافه که میشوم باید تویی باشد
تا مرا ببافد به آغوشش.
آدما فکر میکنن میشه برگشت ، میشه جبران کرد ، میشه معذرت خواست ، میشه توضیح داد اما چیزی که آدما بهش فکر نمیکنن اینه که هرچیزی یه زمانی داره از زمانش که گذشت دیگه بود و نبودش فرقی نداره
وقتی از زمان درست یه چیزی بگذره دیگه هرکاری هم بکنی قابل جبران نیست.