eitaa logo
✍"مختصر و مفید"📝
1.5هزار دنبال‌کننده
745 عکس
802 ویدیو
13 فایل
✨ ﷽ ✨ پیامبراسلامﷺ : بهترين سخن، آن است كه قابل فهم و روشن و كوتاه باشد و خستگى نياورد🤩 😍 در اینجا شما شاهد👈کلیپــ💻های جذاب و دیدنی👀شنیدنی و نکات طــــ🥇لایی خواهید بود👌 🟢 به کانال خودتون خوش اومدید🤗 👇ارتباط با مدیر 👇 💌 @etrehoseyni 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ﴿سـَــــلٰام مَح‌ـبوبَم۔۔۔‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀﴾ دیــدَن‌رو؎تــــُـو۔۔ چـِشـــم‌دیگر؎مےخٰواهَد!!! مَنظـرحُسـن‌تــُـــو۔۔ صٰاحـب‌نَظر؎مےخوٰاهد!!! بٰایـدأزهـردو² "جَ‌ـھـٰان‌ِ‌ "۔۔۔ بےخَبــَرش‌گـردٰاننـد!!! هرڪِہ أزڪو؎ِوصٰالت‌۔۔۔ خَبر؎مےخٰواهد!!! 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
✨﷽✨ 🔴به عواقب تصمیم‌هایت فکر کن ✍پیرمردی نارنجی‌پوش در حالیکه کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش می‌کنم به داد این بچه برسید. یک ماشین بهش زد و فرار کرد. بلافاصله پرستار گفت: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید. پیرمرد گفت: اما من پولی ندارم. پدر و مادر این بچه رو هم نمی‌شناسم. خواهش می‌کنم عملش کنید من هرجور شده پول رو تا شب براتون میارم. پرستار گفت: با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.پیرمرد پيش دكتر رفت اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه. صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می‌اندیشید. گاهی اوقات تا اتفاقی برای خودمان پیش نیاید، به فکر ابعاد مختلف آن نیستیم. 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دروغ‌هایی که اینهمه سالها گفتن، خدا یه شبه آبروشون و برد! حالا این تازه اول ماجراست . 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دو توصیه آیت الله (ره) برای آسودگی در دنیا و آخرت 🔴 ۲۰ آذر سالروز شهادت شهید محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب و همراهانش گرامی باد . 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
🌙نیایش شبانگاهی🌙 🍃فریادرس بیچارگان در یاد تو چه رازی است که وقتی روی زخم‌های روحم می‌گذارم،‌ الساعه التیام می‌یابد؟! و در غفلت از تو چه سرّی است که همین که مبتلا به آن می‌شوم،‌ زخم‌های روحم سر باز می‌کنند؟! در یاد تو چه رازی است که وقتی در اوج تلاطم روحم به سراغش می‌روم، آرام می‌شوم؟! و در غفلت از تو چه سرّی است که در آرام‌ترین لحظه‌هایم وقتی که آلوده به آن می‌شوم، طوفانی به پا می‌شود در وجودم؟! مگر از یاد تو چه بدی دیدم که این قدر از تو غافل می‌شوم؟ و مگر از غفلت تو چه خیری به من رسیده که این قدر از یاد تو دور می‌شوم؟ حال و روزم خراب است! کاش به فریادم برسی! شبت بخیر فریادرس بیچارگان! 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️موضوع_روز : تنبلی و بی‌حوصلگی آتشی به جان دنیا و آخرت انسان! ✍️یک خانه‌ی قدیمی بود! بزرگ و پر از درختان بلند! حوالی میدان سپاه. یک خانواده در آن زندگی می‌کردند، اما از این خانه حرارت و گرمای عشق به مشام قلب نمی‌رسید. با اینکه خانواده بی‌سرو صدا و بی‌حاشیه‌ای بودند اما هر بار که پنجره آشپزخانه‌ی ما باز می‌شد، پسر هجده_نوزده ساله‌شان را می‌دیدم که پشت یک پنجره قدی رو به کوچه که به گمانم پنجره اتاق خودش بود نشسته، یا سیگار می‌کشد، یا با تلفن حرف میزند، یا به کوچه نگاه می‌کند یا .... • خیلی سعی کردم، او را از لاک خودش بیرون بکشم و با او طرح رفاقت ببندم، اما هیچ جوره پا نمیداد .... نگاهش هم همیشه خسته بود. • ده روزی بود که مادرم به رحمت خدا رفته بود. من در خانه تنها بودم که زنگ زدند، دیدم همان پسر است به همراه مادرش! آمده بودند سر سلامتی و تسلیت. حال خراب من شاید بهانه شد، تا او از حال خراب خودش بعد از اینهمه سال حرف بزند. ✘ چقدر نگاهش به دنیا عجیب بود، مثل آدمهای معمولی فکر نمی‌کرد، سرش پر بود از سؤالاتی که به مغر من قد نمیداد! سعی میکردم گوش کنم ... یعنی فقط شنونده خوبی باشم. چیزهایی که بلد بودم را برایش می‌گفتم، اما برایش کافی نبود! • حس کرد حرفهایش را می‌فهمم، رفت و آمدمان بیشتر شد، اما بیشتر او متکلم وحده بود، و من گوش می‌کردم. • تحقیق کردم، پاسخ سؤالات او تماماً در کارگاه‌های نسیم حیات یافت می‌شد، زیرا بیشترین سؤالات او به هدف خلقت، نحوه اداره عالم، چرایی و چگونگی عالم هستی و .... مربوط بود. • کارگاه ها را برایش فرستادم، به اصرار من، و همراهی‌ام، یکی دو جلسه را گوش کرد و ... گفت همین است که می‌خواستم، اما ادامه نداد... • خودم گوش می‌کردم تا سؤالاتش را پاسخ دهم، اما این کافی نبود باید می‌نشست و این جام را جرعه جرعه می‌نوشید، اما بی‌حوصله بود، انگار دلش نمی‌خواست از این دنیای مبهمی که برای خودش ساخته بیرون بیاید. • دیشب مهمان داشتیم، عموی بزرگم و خانواده‌اش آمده بودند سر بزنند به ما. وقت خداحافظی دیدم روبروی خانه‌مان شلوغ است! رفتم جلو، شوکه شدم، او پشت در ورودی خانه، خودش را با طنابی از چهارچوب آویزان کرده بود. برای مادرش نوشته بود، اینجا پوچ‌تر و تهی‌تر از آن است که تو حاضری اینهمه سختی را برایش تحمل کنی، من حوصله‌ی این زندگیِ سختِ سرِکاری را ندارم... 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| دشمن درجه‌یک ما، شیطان نیست! قبل از اون یه دشمن بزرگتر دیگه هم داریم! 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 | 🎙 بین المللی ترین قاعده در اخلاق و تربیت چیه؟ ❓ توصیه اخلاقی حضرت علی علیه السلام به فرزندشون چیه؟ 💯توصیه ای که هممون صد در صد قبول داریم... 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
🌙نیایش شبانگاهی🌙 🍃امید بیچاره‌ها آقا! من از خودم می‌ترسم! عجب غول بی‌شاخ و دمی است این نفس سرکش! به کم قانع نمی‌شود و گویی سیری در مرامش نیست. ولع دارد به قدری که هیچ اندازه‌ای برای خود نمی‌شناسد. هر چه قدر به او بها می‌دهم، بیشتر طلب می‌کند. من که دیگر در برابرش توانی در خویش نمی‌بینم. از اولش هم اشتباه کردم که به تنهایی به میدان مبارزه با او رفتم. مرا ببخش که به التماس به در خانه‌ات نیامدم و نخواستم که در میدان مبارزه با نفس سرکشم مددکارم باشی و تنهایم نگذاری. حالا که سرم به سنگ خورده، خاضعانه آمده‌ام به التماس. آقا! من بیچاره و ضعیف را مدد می‌کنی؟ به امیدی رو به درگهت آورده‌ام. ناامیدم نکن مهربان! شبت بخیر امید بیچاره‌ها! 🪴"مختصر و مفید"🪴 @mokhtasarVmofid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا