🔆 #پندانه
عادتها به مرور کنترل ما را به دست میگیرند
🚨🚨🚨🚨
خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذار من نیز در لانه تو، مأوا گزینم و همخانه تو باشم.
مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد.
چون لانه مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرومیرفت و او را مجروح میساخت. اما مار از سر نجابت دم برنمیآورد.
سرانجام 🐍 گفت:
نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شدهام. میتوانی لانه من را ترک کنی؟
🦔 گفت:
من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی!
🔺عادتها ابتدا بهصورت مهمان وارد میشوند. اما دیری نمیگذرد که خود را صاحبخانه میکنند و کنترل ما را به دست میگیرند🔻
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️⊱━━
https://eitaa.com/mokhtasarVmofid
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️ ⊱━━
✨﷽✨
#پندانه
🔴نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان
✍زنی به روحانی مسجد🕌 گفت: من نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم!روحانی گفت: میتونم بپرسم چرا❓ زن جواب داد: چون یک عده را میبینم که دارند با گوشی📱 صحبت میکنند، عدهای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند، بعضیها غیبت میکنند و شایعهپراکنی میکنند، بعضی فقط جسمشان اینجاست، بعضیها خوابند🥱، بعضیها به من خیره شدهاند ...روحانی ساکت بود، بعد گفت: میتوانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ زن گفت: حتما، چه کاری هست؟روحانی گفت: میخواهم لیوان آبی🍹 را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد.
🔅🔅🔅🔅
🔅#پندانه
✍ از بزرگی اسم مشکل نترسید
🔹شخصی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ.
🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁنجا ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪﺳﻤﺖ خانهاش ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.
🔹نزدیک خانه، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:
چطور ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩای؟!
🔸آن شخص ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ، ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است.
🔹ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند:
برای چه از حال رفتی؟
🔸گفت:
فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است!
🔹 ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده. وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ.
🔸ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ.
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️⊱━━
@mokhtasarVmofid
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️ ⊱━━
مےڱفتْ :
میخوٰا؎؏ـــــآشقچیز؎بِشے؛
بٰا؏َـــــملورَفتٰار؏ـــــآشقشو۔۔۔!
مثلاً أڱرمیـــــخوٰا؎،
؏ـــــآشقِ شــــᰔـآه ڪَربـــــلآبشے ،
هَرروزصُبـــــحتویِہ
سآ؏ـــــتِمَخصـــــوصبڱو :
" صلّےاللّٰہ؏َــــلیڪیٰاأبٰا؏ــــبدالله... "
بڱوحُسیــــ❤️ــنْجآنم ،
میخوٰامبِهت؏ـــــآدَتڪُنم...
تٰا؏ـــــآشقِتبِشَمتٰابہتو؏ـــــآرفبِشَمـــــ...!
[#حجت_الاسلام_علیرضا_پناهیان🎙]
#تلنگرانه
#پندانه
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️⊱━━
@mokhtasarVmofid
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️ ⊱━━
💞💎✨ سَـــــ🌸ــلـٰام لَحظـِــᰔــہ ھآ تُون مُ؏طࢪ بہ ؏ِطࢪ حُسـیــــ★ـنْ «؏»✨💎💞
🔆 #پندانه
✍ ما همه مسافریم
🔹مرد جهانگردی شنيد روحانی مقدسی در سرزمينـ🌏 خاور زندگی میكند.
🔸وسايلش را جمع كرد تا برود و شكوه و عظمت او را ببيند. 😲
🔹وقتی به خانه روحانی رسيد، او را در كلبه محقری تنها يافت در حالی كه در آن خانه جز يک قفسه كتاب 📚و ميز و صندلی🪑 چيزی وجود نداشت.
🔸مرد جهانگرد از روحانی پرسيد:
پس وسايل خانه🏚️ شما كجاست❓
🔹روحانی پرسيد:
وسايل تو كجاست؟🤔
🔸مرد جهانگرد پاسخ داد:
من وسيلهای ندارم، اينجا مسافرم🛫.
🔹روحانی نيز پاسخ داد:
من هم وسيلهای ندارم، اينجا مسافرم.👌
🪴"مختصر و مفید"🪴
👇👇
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️⊱━━
@mokhtasarVmofid
╰━━⊰▪️▪️🥀▪️▪️ ⊱━━
🔶 🔸 یادبگیریم..
🔶🔸
👈باهم باشیم ؛
❌بدون تصاحب یکدیگر
👈همنوا باشیم ؛
✖️بدون تصرف اندیشه یکدیگر
👈 همکار باشیم ؛
❌ بدون دخالت در کار یکدیگر
👈همدل باشیم ؛
✖️ بدون راهیابی به راز یکدیگر
👈 همنشین باشیم ؛
❌ بدون تجاوز به مرزهای یکدیگر
🌱 #پندانه 🌱
🪴"مختصر و مفید"🪴
https://eitaa.com/mokhtasarVmofid313
🔵 ﺍﺯ شخصی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ،
چه به دست ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴــﭻ ...!
👈 ﺍما ، ﺑﻌﻀﯽ چیزﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ؛
♦️ ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ
👈 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑـه دﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلماﻥ ﺧﻮﺏ می شوﺩ ؛
👌ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍدن ها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ وراحت مان می کند
#ارتباط_با_خدا
#پندانه💥
🪴"مختصر و مفید"🪴
https://eitaa.com/joinchat/2462712284Cf36ad15536