✅ #سوژه_سخن ۱۵
💠 رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به حضرت علی(علیه السلام) فرمود:
آن زرهای را که به عنوان مهریه قرار داده بودی را بفروش و پولش را بیاور. پیامبر پول را به سلمان داد تا جهیزیه بخرد و سلمان هر آنچه ضروری یک زندگی بود را خرید و آورد. پیامبر اقلام خریداری شده را دید و فرمود: خداوند مبارک گرداند.
در روایت دیگر آمده: وقتی پیامبر جهیزیهی ساده را دیدند از شوق گریستند.[وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۶۴ و ۶۵]
✅ هم مهریه ساده میگرفتند، هم جهیزیه ساده. ای کاش برگردیم به الگوهای صحیح زندگی و هیولای ازدواج رو از جلوی پای جوونها برداریم.
قطعا گناه سخت شدن ازدواج گردن مایی که سختش کردیم هم هست.
البته بعضیا راهکارهای مخصوصی برا ساده کردن ازدواجشون دارند.
مثل زنِ پسرعموم که خانواده ش گفتند:
سه تیکه از جهیزیه پای دوماده 😎
لوازم آشپز خونه، لوازم برقی و لوازم چوبی 😳
احتمالاً زنش فقط با خودش دمپایی و کلیپس میبره 😂😂😂
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
#پندانه
زبانت را
تبدیل به گل سرخ کن
تا از سخن ات
عطر دل انگیز برخیزد…
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
زندگی خودت را با دیگران مقایسه نکن.
هیچ مقایسه و مقابله ای بین خورشید و ماه نیست..
آنها هرکدام در وقت خودشان میدرخشند..
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
✅ #سوژه_سخن ۱۴
😁لطیفه😁
مادربزرگمو بردم دکتر چشم، دکتر به مادربزرگم گفت: چشمات نزدیکبین شده. میتونی با یه عمل درستش کنی. ۴میلیون هزینهی عملشه !
مادربزرگم گفت: ننه چه کاریه آخه ۴ میلیون بدم؟ دو قدم میرم جلوتر، از نزدیک میبینم 😂
✅ یاد حرف آقای قرائتی افتادم
اگه مُردیمو گفتند بهشت و جهنمی وجود نداره ما مسلمونا خیلی ضرر نکردیم، ۶ ماه نماز خوندیم، ۴ سال هم نهار نخوردیم! چیزی از دست ندادیم مثل پیرزنه که دو قدم رفته جلو
ولی اونایی که اهل نماز و روزه نبودند خدا به دادشون برسه ....
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
#حکایت
ملانصرالدین در مراسم تدفین سومین همسر یکی از دوستانش حضور یافت. وقتی به خانه برگشت سخت متأثر و اندوهگین بود. زنش علت تأثر را پرسید. ملانصرالدین گفت: چرا متأثر نباشم؟ دوستم تاکنون سه مرتبه مرا در چنین مراسمی دعوت کرده است و من هنوز نتوانسته ام یک بار از او چنین دعوتی به عمل بیاورم😁
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸سرم
بعد قطعنامه از بیمارستان امام سجاد اومدیم بیمارستان خاتم الانبیا سپاه واقع در اهواز ، یکی از بجه ها که توی فاو خیلی اذیت میکرد ماموریتش تمام شده بود ، لباسهاشو شست و انداخت روی فن کویل
و برای این که وقتی خشک شد باد فن کویل لباسهارو نندازه زمین روی لباسش سرم گذاشت
یکی ازبچه ها رفت به سرم سوزن زد این بنده خدا از حمام اومد بیرون هی میرفت نگاه میکرد میدید لباسهاش هنوز خشک نشده بعد از یک ساعتی بلاخره متوجه شده که داستان چیه و اونوقت قاطی کرد
کل بچه های اطاق عمل از خنده منفجر شدن و این بنده خدا همچنان عصبانی لباسهاشو جمع کرد گذاشت توی کوله پشتی خودش
یکی از بچه ها یک سرم برداشت و چنتا سوزن بهش زد و یواشکی گذاشت توی کوله ش
بنده خدا عصبانی گفت من که حلالتون نمیکنم خدا حافظ همگی
اومد که بره یک دفعه آب سرم زد بیرون و لیاسهای تنش خیس شد که اونوقت کل بیمارستان منفجر شد
آخرشم قهر کرد و گفت من اصلا نمیرم
برادر عزیز پناه قربانی
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
#حکایت
گویند روزی امیرکبیر که از حیف و میل شدن سفرههای دربار به تنگ آمده بود. به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت میخورند میل کند !! شاه پرسید مگر رعیت ما چه میخورند؟! امیرکبیر گفت: ماست و خیار !!
ناصرالدین شاه سرآشپز را صدا زد گفت:که برای ناهار فردایمان ماست و خیار درست کنید ! سر آشپز دستور تهیه مواد زیر را به تدارک چی برای ماست خیار شاهی داد
✦ ماست پر چرب اعلا
✦ خیار قلمی ورامین
✦ گردوی مغز سفید بانه
✦ پیاز اعلای همدان
✦ کشمش بدون هسته
✦ نان دو آتیشۀ خاش خاش
✦ سبزی های بهاری اعلا و ... .
ناصرالدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار خورد به امیرکبیر گفت: رعایای پدرسوخته چه غذاهایی میخورند ما بیخبریم! اگر کسی از این همه نعمت رضایت نداشت فلکش کنید.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
#انرژی_مثبت 😍
✨گاهی لازم است ڪه به چهره ی ڪودڪی خیره شویم
✨تا خوشی و شادی را در اعماق وجودمان حس ڪنیم
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️