ماجراى پدرى كه از پسرش نااميد ميشود و پسر پس از سالها حاكم شده و پدر را فرا ميخواند:
پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🍁 اگر باور داری خداوند همه کارهایت را خودکار انجام می دهد، همان خواهد شد.
🍁اگر باور داری خداوند خیلی راحت روزیت را میرساند، همان خواهد شد.
🍁 اگر باور داری خداوند زندگیت را به نحو احسن مدیریت می کند، همان خواهد شد.
🍁 اگر باور داری خداوند نگهبان و حفاظت کننده، جسم و جان و فرزند و همسر و زندگی و کار و مال و خانواده همه چیزهای توست، همان خواهد شد.
🍁 بیائیم زیرکی کنیم و هر چه باور عالی و خوب است نسبت به خداوند مهربان داشته باشیم. باور کنید همان خواهد شد.
🍁 خداوند به اندازه درک و باورهای تو، به تو جهانش را نشانت می دهد. از هر نظر خیالت راحت باشد. تمام زندگیت را به خداوند بسپار و هر لحظه مانند یک پدر و فرزند با هم صحبت کنید.
🍁 شکرگزارش باش. راحت خواسته ات را با زبان ساده بهش بگو... بعد منتظر نتايج عالی باش. تو تنها نیستی.... خدا را داری..
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماشین قرمز رو بخر
مردم میگن باید آبیشو میخریدی.
یک کسب و کار راه بنداز
مردم میگن باید شاغل میشدی.
ازدواج کن
مردم میگن آدم اشتباهی رو انتخاب کردی.
تجارت یاد بگیر
مردم میگن باید میرفتی دانشگاه
هر کسی راجع به هر چیزی نظر خودشو داره.
دیوونه میشین اگه بخواین همه رو از خودتون راضی نگه دارید.
👈حتی سعی بر اینکار هم نداشته باشید
👳 @mollanasreddin 👳
زندگی هایمان پر از گره های کور شده است،پر از حیرانی،دلواپسی...
...و تو خود گفتی که گشایش روزهای سخت ما در دعا برای ظهور توست...
اینک این ما و این دست های رو به آسمانمان...
این ما و این زمزمه های بغض آلودمان...
این ما و این استیصال و اضطرارمان...
...ما برای پایان این فراق دعا می کنیم و تو،ای آبرومندترینِ خلق نزد خدا،به دعایمان آمین بگو...
...که ما روسیاهیم و گنه کار و تو حجت خدایی و دلیل استجابت...
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا در جاده های
تنهای بی انتها نیست
آنجا به دنبالش نگرد
خدا در قلبی است
که برای او می تپد
خدا در دستی است
که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
و در لبخندی است که
برای شـاد کردن
دلی به لب می نشانی
خدا را در کوچه
پس کوچه های درویشی
و دور از انسان ها
جست و جو مکن
خدا در قلب توست
سلام صبح جمعه تون ب خیر🌹
👳 @mollanasreddin 👳
خدا در جاده های
تنهای بی انتها نیست
آنجا به دنبالش نگرد
خدا در قلبی است
که برای او می تپد
خدا در دستی است
که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
و در لبخندی است که
برای شـاد کردن
دلی به لب می نشانی
خدا را در کوچه
پس کوچه های درویشی
و دور از انسان ها
جست و جو مکن
خدا در قلب توست
سلام صبح جمعه تون ب خیر🌹
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈 شما نه زیاد هستید ونه کم 🌈
شما خودتـان هستید و این زیباست .
شما خـالق را در درونتان دارید و این یعنی کاملید و می توانید خلق کنید هر آنچه را که دوست دارید . مگر می شود او در وجودتـان باشد و شما دوست داشتنی نباشید؟
هر آنچه در زندگی انجام دادید توصیفی از دوره ی خـاص زندگیتان بوده است و چـالشی در مسیر رشد.
خودتان را سرزنش نکنید.
درد کشیدید تا خودتـان را بیابید . از سر ترس زندگی نکنید ،شهامت بیان خودتان را داشته باشید . شما بی نظیرید ،بـاور کنید ...
👳 @mollanasreddin 👳
قدیم را یادت هست؟
چراغ نفتی و علاءالدین را؟
بشکههای نفت را؟
شب های سرد جنگ و بی برقی با همانها روشن و گرم می ماند،
قابلمه غذا از صبح زود روی آن بار گذاشته می شد تا صلات ظهر،
غذای داغ خوشمزه برای بچه مدرسهای هایی که شلوارشان تا زانو از برف و باران خیس شده آماده بود.
خودشان یک تنه، هم اجاق گاز بود، هم شوفاژ، هم مایکروویو، هم شمع، هم لامپ، هم از صد تا چای ساز چای خوش طعم تری تحویل آدم میداد.
🔺یادت هست؟ بوی دود و نفتش را؟
یادش بخیر! روزهایی که
زندگی بودند و خاطره شدند❣️
👳 @mollanasreddin 👳
خیاطی می گفت:
اگه شبا جیبای لباسارو خالی کنین
لباسا زیباتر میمونن
خالی کردن ذهن هم همینه
در طول روز مجموعه ای از
آزردگی، پشیمونی و... رو جمع میکنیم...
پس ذهنمون رو پاک کنیم تا دنیای زیباتری بسازیم ♡
👳 @mollanasreddin 👳
#داستانک 📚
شیوانا به همراه چند تن از شاگردان از شهری عبور می کرد. در حین عبور متوجه شدند که با وجودی که افراد ثروتمند در شهر زیاد بودند اما تعداد افراد فقیر و نیازمند نیز در آن بسیار زیاد بود و تمام کوچه ها و محله های شهر پر از آدم های فقیری بود که در شرایط بسیار سختی زندگی می کردند. شیوانا به همراهانش گفت: «بیائید زودتر از این شهر برویم. بیماری و بلا به زودی این شهر را فرا خواهد گرفت!»
همه با شتاب از شهر بیرون رفتند و چندین هفته بعد به دهکده شیوانا رسیدند. بلافاصله خبر رسید که بیماری سختی تمام آن شهر فقیرنشین را فرا گرفته و بسیاری افراد حتی ثروتمندان نیز از این بیماری جان سالم به در نبرده اند و آن شهر اکنون توسط سربازان در قرنطینه کامل قرار دارد.
روز بعد یکی از شاگردان که در سفر همراه شیوانا بود از او پرسید: «آیا به خاطر بی عدالتی و بی اعتنایی ثروتمندان به اوضاع فقیران بود که این مصیبت و بلا بر مردم آن شهر نازل شد و شما برای همین به ما گفتید که از آنجا برویم!»
شیوانا آهی کشید و گفت: «آنچه من دیدم آلودگی و عدم رعایت بهداشت و نداشتن آب شرب سالم و پاکیزه و غذای مناسب برای اهالی شهر بود. هر جا این چیزها باشد بیماری بلافاصله به آنجا خواهد آمد. مهم نیست تعداد ثروتمندان آن منطقه چقدر است و آنها چقدر به فقیران کمک می کنند. آلودگی بیماری می آورد و بیماری فقیر و غنی نمی شناسد. برای دیدن بسیاری از چیزها دیدگاه معرفتی لازم نیست. اگر چشم باز کنیم به راحتی می توانیم دیدنی ها را ببینیم.»
👳 @mollanasreddin 👳
میگفت :
هر بامداد که بیدار میشوم میدانم که چه کسی لقمه حلال خورده و یا حرام؟
پرسیدند چگونه ؟
گفت : آنکه حرام خورده باشد
مرتب صحبتهای بیهوده و لغو کرده و فحش و غیبت میگوید
و آنکس که حلال خورده زبان به شُکر و ذکر دارد.
عطار نیشابوری ، تذکره الاولیا
👳 @mollanasreddin 👳