eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
834 دنبال‌کننده
407 عکس
22 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای: مرحوم کامبوزیا به‌قدر حساسیت بر یهودی‌ها، نسبت به هیچ چیزی در دنیا حساسیت نداشت… یک دید خیلی وسیعی نسبت به دخالت‌های یهود داشت… مرحوم کامبوزیا برای ما اثبات کردند که حتی شهادت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و جنگ صفین نیز به نیرنگ و دسیسهٔ یهود بوده. کتاب ، زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیرتوکل کامبوزیا، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ اول، ١٣٩٧، صفحه ١۴
❇️گزارشی کوتاه از جلسه‌ای متخلقانه و عالمانه 🔹دیروز، روز شهادت امام صادق (سلام الله علیه) (۲۶/ ۲/ ۱۴۰۲)در محضر برخی از اساتید و طلاب، در منزل حاج آقای فربهی (زیدعزه) جلسه‌ای با عنوان «جبر و اختیار» تشکیل شد. خاستگاه تشکیل این جلسه، بازگشت میکرد به سخنان استاد شهیدی(دام ظله) که در درس اصول فرموده بودند: قاعده «الشیء مالم یجب لم یوجد» منتهی به جبر فلسفی میشود. واکنش آقای فربهی به این بیان این بود که، این قاعده نیاز به توضیح دارد و منافاتی با اختیار انسان ندارد. براساس همین واکنش، جلسه مذکور در منزل ایشان تشکیل شد تا منتهی به روضه و ذکر مصیبت گشته و سفره اطعامی هم پهن گردد. 1⃣نکته اول؛ مهمترین ویژگی جلسه دیروز، تخلق حاکم بر جلسه بود. از ابتدا تا انتهای بحث، بدون هیچ تعصبی، بدون واکنش حق بجانبی از ناحیه موافقین و مخالفین، در فرآیندی پژوهشی و فکری، فقط و فقط حل مسئله مطمح نظر حاضرین بود. و البته، اخلاق جناب آقای فربهی نیز در این میان ستودنی بود. با اینکه، بنده و برخی دیگر، به عنوان منتقد نسبت به تبیین ایشان مواجهه‌ انتقادی داشتیم، اما این مواجهه هیچ تلاطمی و هیجانی در ایشان ایجاد نکرده و مانع از برقراری گفتگوی عالمانه نگشت. 2⃣نکته دوم؛ بحث درباره قاعده «الشیء ما لم یجب لم یوجد»، در فراز و فرودهایی واقع شد. ماحصل بیان ایشان چنین شد که؛ آن ضرورتها و ایجابهای پیشینی و سابقی که فاعل مختار ایجاد میکند، با نظر به اینکه، دارای منشأ انتزاع است، او میتواند با برداشتن آن منشأ انتزاع، ایجاب و ضرورت را هم بردارد، لیکن با تحفظ بر همان ضرورت و ایجاب، نمیتوان از ارتفاع ایجاب سخن گفت؛ چون مستلزم تناقض است. عمده اشکالی که در این ناحیه طرح شد این بود که: اولاً: چه وجه فلسفی برای ضرورت طرح مرحله «ایجاب سابق» وجود دارد؟ فاعل مختار در حالت تسویه ای که نسبت به فعل دارد میتواند آن را ایجاد نماید، چه توضیح فلسفی وجود دارد که حتماً ایجاب سابق باشد؟ ثانیاً: اگر این مرحله، صرفاً تحلیلی بوده و دارای اثر واقعی نیست که نیست، اما اگر مرحله ای واقعی است، آیا فاعل مختار میتواند میان دو مرحله ایجاب و ایجاد، فاصله بیاندازد؟ به این صورت که، بعد از ضرورت بخشی، قبل از ایجاد، آن ضرورت را بردارد؟ ثالثاً: حتی اگر بگوییم که، خود فاعل مختار ایجاب بخشی و ضرورت دهی میکند، اما آن فعلی که ناشی از این ایجاب و ضرورت است، قطعاً به عنوان «فعل اختیاری» نمی توان از آن تعبیر کرد؛ چون بالضروره و باید محقق شود. 3⃣نکته سوم؛ بحث دومی که انجام شد، درباره قاعده ضرورت علیتی بود که از آن به قاعده «عندیت» تعبیر میکردند. به این بیان که، هرگاه علت به تمامیت رسید، باید و بالضروره معلول ایجاد گردد. مهمترین نقطه بحث برانگیز در این قاعده، رابطه میان فاعل مختار با فعل «اراده» است، آیا در این رابطه هم چنین رابطه ضروری وجود دارد؟ مهمترین اشکالی که در این بحث مطرح شد این بود: اگر، در نفس صدور اراده از ناحیه فاعل مختار، صفت ذاتی اختیار او به همراه سایر شرایط زمینه صدور اراده هستند، دو پرسش مطرح میشود: اولاً: آیا آن شرایط، واقعیاً اثرگذار در صدور اراده از انسان هستند یا خیر؟ یا اینکه، صدور اراده از انسان - چه به فعل تعلق بگیرد چه به ترک- فقط و فقط وابسته به صفت ذاتی اختیار انسان است؟ ثانیاً: اگر آن شرایط، و اقعیاً اثرگذار باشند، آیا این نتیجه پذیرفته میشود که؛ اگر تمام شرایط فراهم شد، باید و بالضروره، از ناحیه اختیار انسان، صدور ا راده صورت بگیرد و انسان نمیتواند اراده نداشته باشد؟ پرواضح است که، اگر صدور اراده از انسان، وابستگی به شرایط داشته باشد و هنگامی که آن شرایط آماده شد، بالضروره و باید، از ناحیه انسان و از آن صفت ذاتی اختیار، فعل اراده صادر شود، پس جبر ارادی واقع شده است و بود و نبود آن صفت ذاتی، علی السویه است. و اگر گفته شود که، شرایط دیگر، تأثیری واقعی در صدور اراده از ناحیه قدرت اختیاری انسان ندارند و صدور اراده تنها وابسته به صفت ذاتی اختیار دارد، قطعاً اراده انسان، علی الاختیار صادر شده است و فعل اختیاری هم معنا می یابد. ✅باز هم متذکر میشوم؛ بیش از ابهامات و ایرادات علمی که در جلسه طرح شد، باب گفتگویی که به واسطه عدم تعصب طرفین مفتوح گشت، بسیار ارزشمند و جای شکر فراوان دارد. الحمدلله. https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️گویا این مناظره متفاوت بوده و بار محتوایی خوبی دارد... https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️شفاف درباره لیبرالیسم 🔹در مناظره دیشب، آقای غنی نژاد اصرار بر معنای مدرسی و نظری لیبرالیسم داشته و تأکید داشت که هیچ مصداقی از لیبرالیسم در اقتصاد ایران وجود ندارد و اقتصاد ایران رفاقتی و خصولتی است. هرچند این سخن، از صواب هم بدور نیست، اما تأکید ایشان بر «هیچ» محل ابهام و پرسش است. در مقابل، آقای علیزاده با تأکید بر همان مبنای «فردیت»ی که جناب غنی نژاد در توضیح اندیشه لیبرال آن را گشود، بر ضعیف شدن امر اجتماعی بعد از سال 68 در ایران و گسترش دامنه لیبرالیسم تأکید میکرد. 🔹با تمرکز بر همین دو نقطه ای که طرفین مناظره تأکید داشتند، میتوان گفت؛ مناظره دیشب نقطه تلاقی خوبی پیدا کرده بود و آن نقطه همان، تعیین موضع درباره امر ملی، امر اجتماعی، مسئولیت دولت در برابر اقتصاد بود. هرچند، این سخن نیز دور از آبادی نیست که آنچه در اقتصاد ایران میگذرد لیبرالیسم نیست، اما نمیتوان انکار نمود که، آنچه در بنیان همین اقتصاد قرار گرفته و بسط پیدا کرده، همان «فردیت» لیبرال است که در برابر «امر ملی» و «امر اجتماعی» قرار میگیرد؛ چه این فردیت، در قالب یک شرکت خصوصی به معنای واقعی کلمه تحقق یافته باشد چه در شرکت‌های دولتی خصوصی شده (خصولتی‌ها). و آقای غنی‌نژاد نمیتواند از این واقعیت فرار کند که، در کنه و عمق روابط اقتصادی ایرانیان، فردیت لیبرالیتی خانه گزیده و آنچه که مانع از فروپاشی اجتماعی میگردد، دین و مذهب و ملیت است که همچنان این پیوند میان مردم را محکم نگاه داشته است. https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️تصویری از انسان مطلوب الهی و ایثارگر..... https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️گزارشی کوتاه از یک جلسه 🔹روز ۲/ ۳/ ۱۴۰۳ بعد از نماز مغرب و عشا، در جمع محدودی از طلاب، جلسه‌ای داشتم با موضوع «فرهنگستان علوم اسلامی قم». الحمدلله، جمع گرم و صمیمی و همراه با اشکالات تند و تیز بود. محتوای جلسه به دو بخش تقسیم میشود: ۱. بخشی که در پاسخ به مشهورات غلط درباره فرهنگستان گذشت. ۲. بخشی که به بحث از دانش منطق ارسطویی و نسبت آن با عینیت سپری شد. 1⃣درباره بخش اول معمولاً در اذهان برخی افراد، نسبت به فرهنگستان علوم اسلامی قم، اشکالاتی وجود دارد که، بخش عمده ای از آنها را میتوان «مشهورات غلط» نامید. مشهوراتی که اصل و اساس ندارند و متأسفانه کسانی که ردای «استادی» به تن دارند، همین مشهورات را بدون تحقیق پیرامون آنها، به شاگردان خود منتقل مینمایند: 🔸مثل اینکه؛ نظرات فرهنگستان مبهم است و هیچ اثری بیرون نمیدهد و همه حرفهای خود را پنهان کرده است. پاسخ روشن است: نظرات هر مجموعه ای که حرف نوی دارد، مبهم است اما اینکه هیچ اثری بیرون نمیدهد نشان از کم اطلاعی افراد دارد. بسیاری از مباحث ابداعی فرهنگستان، در آثار استاد میرباقری و سایر اساتید و پژوهشگران فرهنگستان منعکس گردیده و انتشار عمومی یافته است. دوره های متعدد درسگفتار در فرهنگستان تشکیل شده و به اطلاع عموم رسیده و جلسات آنها ضبط و در اختیار قرار گرفته است. 🔸یا اینکه، گفته میشود: فرهنگستان اصل تناقض را قبول ندارد. این ادعای عجیب و غریب را فقط میتوان اینگونه پاسخ داد: هیچ مجنونی نمیتواند منکر استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین شود چه برسد به عاقل. 🔸یا اینکه، گفته میشود: فرهنگستان مدعی است دانش ریاضیات، اسلامی و غیر اسلامی دارد. اگر منظور از این سخن این است که، از نظر اسلامی دو دو تا میشود پنج تا، نه تنها فرهنگستان مدعی چنین نظر سخیف و مبتذلی نیست، بلکه به آن هم فکر نکرده است. و مقصود، معنایی اعمق و ادق از ماهیت ریاضیات است که، با ارائه آقای سیدمرتضی حسینی (فرزند مرحوم استاد سیدمنیرالدین حسینی) در مجامع مختلف، تحسین و همراهی برخی از متخصصین حوزه منطق و فلسفه ریاضیات را هم به دنبال داشته و کتاب آن هم چند سالی است که انتشار عمومی یافته است. و.... 2⃣درباره بخش دوم در این بخش، گفتگویی پیرامون ماهیت و کارآمدی علم منطق صورت گرفت. سخن از این رفت که؛ آیا میتوان از دانش منطق ارسطویی برای پاسخ به دغدغه «امتداد حکمت تا عینیت» بهره گرفت؟ یا اینکه، این دانش نه تنها چنین ظرفیتی ندارد بلکه اصلاً رسالتش این نیست که، راهبر ذهن از عمق مفاهیم نظری فلسفی تا اطلاعات حسی تجربی باشد؟ تفصیل مطالب درباره این بخش، باید در فرصت دیگری مورد بحث قرار بگیرد. ✅پیشنهاد و توصیه: یکی از نکاتی که در این جلسه بارها مورد تأکید قرار گرفت این بود که، روش صحیح و معقول آن است که، طلاب محترم در دوران تحصیلی - علی الخصوص در مقطع لمعتین و مقدمات- خود را درگیر اثبات یا رد افکار و نظریات نکنند؛ زیرا، آن توان و بضاعت علمی لازم برای قضاوت و داوری را ندارند و تنها در پیله توهماتی که دیگران برای ایشان می‌تنند گرفتار میشوند. و اتفاقاً مجموعه‌هایی مانند فرهنگستان علوم اسلامی، مشتاق جذب کسانی هستند که برخوردار از دو ویژگی باشند: بضاعت علمی و نقادی. قطعاً طلابی که در مقدمات قرار دارند، نه میتوانند مدافعین خوبی برای این نظریه باشند نه منتقدین قابل استفاده‌ای. پس بهتر آن است که نه (له) و نه (علیه) باشند و فقط به تحصیل و کسب قوت علمی بپردازند و این مسائل را در گوشه ذهن خود نگاه دارند تا به وقت مناسب پیرامون آن بیاندیشند. در چنین موقعیتی است که نقادی منصفانه ایشان میتواند در تعمیق و تدقیق هر نظریه‌ای _ مخصوصا دیدگاه فرهنگستان_ یاریگر و مساعد باشد. https://eitaa.com/monir_ol_din
document.pdf
570.8K
🔹کتابچه چکیده مقالات همایش «فلسفه، جامعه، آزادی» 📆خرداد ۱۴۰۲- سالروز بزرگداشت مقام ملاصدرا 🌐بنیاد حکمت اسلامی صدرا https://eitaa.com/monir_ol_din
🔰 گزارش کوتاه استاد علیرضا پیروزمند از دیدارهای مجموعۀ فرهنگستان علوم اسلامی قم با رهبر معظم انقلاب اسلامی (مُدظلّه): «بعد از رحلت علامه سید مُنیرالدّین حسینی (رحمةُ‌ ‌الله علیه)، یک دیدار خصوصی و سه دیدار دیگر با رهبر معظم انقلاب (مُدظلّه)، برگزار گردیده، لکن مطالب آن جلسات توسط مجموعۀ رسانه‌ای بیت رهبری منتشر نشده است و بنده به‌عنوان شاهد عینی، با توجه‌ به یادداشت‌های برداشته‌شدۀ داخل جلسات، مطالبی را عرض می‌کنم. البته بسیار خوشحال می‌شویم که متن کامل این جلسات انتشار پیدا کند تا به صورت مستندتری مطالب را تقدیم کنیم و نیز جلوی سوء‌استفادۀ بعضی افراد را، که فرمایشات رهبری معظم را تقطیع‌شده و ناقص منتشر می‌کنند تا وجهۀ فرهنگستان را تخریب کنند، بگیریم. یک جلسۀ خصوصی به‌همراه خانواده علامه حسینی، خدمت رهبری رسیدیم که هم از خانوادۀ ایشان تفقد شد و هم در مورد روند چگونگی ادامه کار، مطالبی بیان فرمودند. دو جلسۀ دیگر به‌صورت حضوری، به‌همراه عده‌ای دیگر که معمولاً در روزهای دوشنبه برگزار می‌شود، انجام شد. دیدار چهارم هم مربوط به بازدید نمایشگاه فرهنگستان در آخرین سفر ایشان به قم است. دو سری نکات کلی در این دیدارها بیان شده است؛ یک‌سری تحذیرهایی بود که در کار باید ملاحظه می‌شد و دیگری در مورد اهمیت و اصل حرکت است. مطالب سری اول که فرموده شده، یک نمونه، نحوۀ مواجهه با بزرگان حوزه و از طرف دیگر جوانان حوزه بود؛ فرمودند تا بنایی مستحکم ساخته نشده، بناهای قبلی تخریب نشود. نکته دیگر اینکه افراد توانا باید این کار را انجام دهند؛ هم پژوهشگران و هم مخاطبان باید افراد فرهیخته‌ای باشند. توصیه دیگر این بود که سعی کنید عباراتی که استفاده می‌کنید، مغلق نباشد؛ به‌ویژه با اشاره به ادبیات استاد فقید، فرمودند که من شاگرد کم‌هوشی نبودم، جزواتی را آقای حسینی آوردند (متن پیاده شده جلسات پژوهشی)، و من مطالعه کردم ولی مطالب منتقل نشد. البته ایشان خاطره‌ای دیگر هم ذکر کردند که من آقای میرباقری را نمی‌شناختم، در رادیو صحبتی شنیدم و احساس کردم که این صحبت، عقبه علمی قوی دارد. من پرسیدم که ایشان چه کسی هستند؟ گفتند آقای میرباقری، از شاگردان استاد حسینی هستند، و من خوشحال شدم و گفتم که الحمدلله آقای حسینی یک زبان گویایی پیدا کردند. این مطالب عمدتاً هشدارها و توصیه‌هایی بود که ما باید به آنها توجه کنیم و فرهنگستان، همان موقع، برای تحقق این اوامر، سیاست‌ها و ضوابطی را در حوزۀ «پژوهش، ترویج و نیروی انسانی» مصوب و پیگیری کرد. مطالب دیگر، ناظر به اهمیت و بعضاً تأیید کار بوده است. در همان ملاقات اول بعد رحلت استاد حسینی (رحمةُ الله علیه)، جزوه‌ای در مورد مأموریت فرهنگستان، قبل از ملاقات به ایشان داده شده بود و هم داخل جلسه، نکاتی را استاد میرباقری بیان کردند و نیز گفتند که ما طبق نظر شما ادامۀ مسیر خواهیم داد و چنانچه شما بخواهید، مجموعه را تعطیل خواهیم کرد. رهبری معظم فرمودند که بعد از رحلت حضرت امام خمینی (رحمةُ الله علیه)، آقای حسینی آمدند و همین را از من پرسیدند و من همان موقع هم گفتم که شما فعالیتتان را ادامه دهید. معظم‌له در وصف فرهنگستان بیان فرمودند که: «بنیانٌ أسّسَ علی التّقویٰ». و اضافه کردند مرحوم حسینی با تقوا فرهنگستان را بنا نهاد و بدون اینکه توقعی داشته باشد، برای انقلاب زحمت می‌کشید. همچینن بیان داشتند که شما به‌دنبال نرم‌افزار اداره نظام اسلامی هستید و فرمودند من سراغ ندارم این کار را مجموعه‌ای دیگر انجام بدهد و اگر هم سراغ داشتم باز می‌گفتم که شما هم انجام بدهید، چرا که اهمیت کار زیاد است. این جملۀ تعیین‌کننده‌ای برای اعضاء فرهنگستان بود. در جلسات دیگری نیز مطالبی در تأیید این مطلب فرمودند؛ از جمله در یکی از جلسات دوشنبه فرمودند منتظر نباشید که کار شما زود به انتها برسد، بلکه به‌تدریج مباحث را ارائه دهید. همچنین فرمودند که مطالبی را که به کاربرد نزدیک‌تر است بیان کنید و الزاماً از مطالب بنیادی‌تر شروع نکنید. همچینن با مثال از اندیشه شهید صدر فرمودند که انتظار نداشته باشید که به‌زودی به شما اقبال شود، کمااینکه شهید صدر بعد از شهادت بیشتر تفکراتش شناخته شد. فرمودند این کار به‌طور طبیعی زمان می‌برد. در پایان متذکر می‌شوم کسانی که با تقطیع بیانات بزرگان، دنبال تخریب وجهۀ فرهنگستان هستند، این روششان، روش علمی نیست. درمجموع، برداشت ما این است که رهبر فرزانه انقلاب، به نتایج فرهنگستان اهتمام دارند، لکن مانند باغبانی، به‌دنبال رفع آفات هستند و نصیحت می‌کنند و راه پیشِ رو را نشان می‌دهند.» (اسفندماه ۱۴۰۰، مصاحبه در سالگرد رحلت مرحوم علامه حسینی) ➡️http://www.isaq.ir/vdcg.z9qrak9xxpr4a.html https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️خلاصه سخنرانی دکتر طالب زاده در همایش «داوری در ترازوی داوری» 🔹در این گفتار که در همایش «داوری در ترازوی داوری» (۶ خرداد ۱۴۰۲) القا شده، دکتر طالب زاده محور سخنرانی خود را کتاب «فارابی موسس فلسفه اسلامی» دکتر داوری قرار داده است. 🔹دکتر طالب زاده: «این کتاب در سال ۵۴ و نزدیک به تحول عظیمی که تحت عنوان انقلاب اسلامی بعداً شکل می‌گیرد، منتشر شد. در سال ۶۱ و ۶۲ این کتاب تحت عنوان فارابی موسس فلسفه اسلامی سه بار چاپ شد. در سال ۷۴ با عنوان فارابی و در سال ۸۹ با تغییراتی به عنوان فارابی فیلسوف فرهنگ منتشر شد که عنوان نهایی آن است» 🔹مفاد اصلی این کتاب بحث‌ از تاسیس فلسفه اسلامی در پاسخ به این پرسش بنیادین است که امر سیاسی چیست و چگونه ممکن است؟ دکتر داوری بیان می کنند که تاسیس فلسفه اسلامی ناظر به این پرسش اساسی است که امر سیاسی چیست و چگونه ممکن است؟ 🔹این پرسش در نسبت و هم‌سخنی با متافیزیک افلاطونی و یونانی است. امر سیاسی، کانون تاسیس مابعدالطبیعه در یونان بوده زیرا امر سیاسی به معنای نحوه تدبیر و سامان زندگی فردی و جمعی در پولیس و دولتشهر است. 🔹اهمیت امر سیاسی و عطف نظر مابعدالطبیعه به امر سیاست از این جهت است که سیاست متکفل زندگی انسانی است و می تواند موجب کمال انسانی شود و برای فضیلت محور شدن جامعه نیاز به مابعدالطبیعه است. 🔹چرا فارابی مجددا احساس نیاز به تاسیس فلسفه می کند؟ زیرا فارابی با پرسش تازه ای مواجه شد که برای فیلسوفان یونان مطرح نبود. پرسش این است: امر سیاسی در نسبت با وحی چیست و چگونه ممکن است؟ لذا فارابی دست به تجدید مبانی در فلسفه می زند. 🔹پاسخ سوال این است که امر سیاسی و تدبیر زندگی مردمان بر وفق شریعت باشد و شریعت است که ضامن سعادت است. اما اگر بپرسیم این نحوه زندگی چگونه ممکن است؟ پاسخ این است که به این شرط ممکن است که رییس اول مدینه پیامبر صاحب شریعت باشد. سپس پرسش این می شود که پیامبر کیست و پیامبری چگونه ممکن است؟ 🔹پیامبر یک شخص است نه فرد. فرد مصداق کلی است اما شخص در مقابل فرد است یعنی فرد تکین. نبی شخصی است که برگزیده شده نه اینکه آن مقام را تحصیل کرده باشد. این برگزیدگی، تصادفی و اتفاقی نیست این برگزیده شدن انقلابی در وجود پیامبر است که وجود پیامبر را با کل نظام تکوین متحد می کند. نه اینکه مشاهده کننده آنها باشد بلکه متحد با هستی است. در این اتحاد است که پیامبر انسان را می شناسد و به این ترتیب می شود واضع النوامیس(وضع کننده قوانین). پیامبری مانند دفترچه راهنمایی برای طی کردن قوس صعود برای انسان ها است. 🔹تا اینجا هیچ احتیاجی به فلسفه نیست. پس چرا فلسفه اسلامی تاسیس می شود؟ زیرا نبی و واضع النوامیس شخص و تک است و اگر از دنیا برود یا نباشد مدینه معطل می ماند، راه این شخص باید  تداوم پیدا کند تا مدینه فاضله تداوم یابد. این شخص باید از شخص بودگی خارج شود و به امر کلی تبدیل شود شخص تا به امر کلی مبدل نشود تداوم و تاسیس مدینه فاضله ممکن نیست و این وظیفه فیلسوف است. فیسوف است که امر شخصی را به امر کلی مبدل می کند. 🔹فیلسوف کسی است که نظام تکوین را در قوس صعود و قوس نزول به نحو عقلانی تصور می کند. پیامبر در حق الیقین بود اما  فیلسوف در علم الیقین است و نمی تواند از علم الیقین بالاتر برود. 🔹فیلسوف مراتب هستی را عقلا تصور می کند. بنابر این تصور، حکمت نظری تاسیس می شود و حکمت عملی هم باید در امتداد تکینگی پیامبر برای اداره جامعه شکل بگیرد که این بر عهده فقیه است. یعنی دو امر کلی در کنار یک امر تکین تاسیس می شود. فقیه به عنوان رییس مدینه و تداوم بخش وضع نوامیس است.  فقه و فلسفه در امتداد وحی می شوند دو امر کلی. 🔹مطلوب فارابی در تاسیس فلسفه اسلامی این بود که این دو با هم متحد شوند. یعنی فیلسوف فقیه و فقیه فیلسوف اما در تاریخ این دو از هم جدا شدند. 🔹وقتی این دو (فقه و فلسفه)از هم جدا شدند و هرکدام خود را مطلق انگاشتند، فلسفه اسلامی تبدیل شد به امری انتزاعی یعنی قوانینی عقلی منسجم و منطقی که آنقدر انتزاعی است که خود را حکمت خالده خواند و فقاهت ارتباط خود را با عقلانیت از دست داد و تحت حکمت نظری قرار نگرفت و به امری انتزاعی مبدل شد. 🔹بنابراین امر سیاسی که در کانون فلسفه اسلامی بود در تاریخ خودش منحل شد و در این انحلال سامان زندگی مردم از دست رفت. 🔹امروز یک بار دیگر باید سوال کنیم که امر سیاسی چیست و چگونه ممکن است و اینبار باید از فارابی عبور کنیم. 🌐 کانال مشق فلسفه https://eitaa.com/monir_ol_din
سکان‌دار (سازمان اطلاعات ) شد تا بدین‌ترتیب یک فلسفه‌خوانده بر صدر نهاد امنیتی این کشور تکیه بزند. کالین پیش‌تر سخنگوی نهاد ریاست جمهوری ترکیه و مشاور امور خارجه بود. این تغییر در کنار انتصاب رئیس سابق میت () به مقام وزارت خارجه، پیام‌هایی روشنی دارد. کالین، پایان‌نامه دکتری خود را در سال ۲۰۰۲ در زمینه فلسفه تطبیقی در دانشگاه جورج واشنگتن زیر نظر تالیف نمود. یکی از آثار وی به نقد مبانی معرفت‌شناسی در فلسفه اسلامی اختصاص دارد. Knowledge as Light. Critical Remarks on M. Hairi Yazdi's Principles of Epistemology in Islamic Philosophy: Knowledge by Presence. In: American Journal of Islamic and Social Sciences. Vol. 16 (1999), pp. 85–97 (online). https://www.ajis.org/index.php/ajiss/article/view/2105 هشت عنوان مقاله در مجله «AMERICAN JOURNAL OF ISLAM AND SOCIETY» از وی چاپ شده است. کالین، همکاری با را نیز در کارنامه خود دارد و به موضوع اسلام‌هراسی و اسلام سیاسی توجه ویژه داشته است. آن‌چه این انتخاب را مهم می‌کند، سابقه وی در است؛ شاید همین پیشینه مورد توجه اردوغان در این انتصاب بوده است. 🌐 کانال دوران جدید عالم https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️همایش علمی؛ کریم مجتهدی: فیلسوف ایرانی https://eitaa.com/monir_ol_din