📙رسالة مابعد الطبيعة لابن رشد الاندلسي
📙الرسالة الكمالية في الحقايق الالهية للفخرالرازي
@monir_ol_din
🔹بعد از نقل عبارات فلاسفه و مداقه در آنها، به کلام آیتالله جوادی آملی بازگشته و این #پرونده_علمی را به جمع بندی خواهیم رساند، بعونه تبارک و تعالی.
@monir_ol_din
🔹حجت الاسلام والمسلمین قائمی نیا در آئین رونمایی از کتاب «الهیات سایبر» اظهار داشت: متاسفانه امروز تئوری در فلسفه فضای سایبر وجود ندارد و قطعا یکی از زمینهها فعالیت های حوزه های علمیه باید همین موضوعات سایبری، فناوریهای شناختی و هوش مصنوعی باشد.
🔹 به زودی، به موضوع فلسفه سایبر و ظرفیت فلسفه اسلامی در این عرصه، خواهم پرداخت.
@monir_ol_din
☀️رابطه فلسفه الهی با علوم
▫️سایر فلاسفه از فخررازی تا ملاصدرا
از فخررازی تا ملاصدرا، فقط خواجه طوسی، علامه حلی و میرداماد، عباراتی درباره موضوع مذکور داشتند.
خواجه نصیرالدین طوسی (م ۶۷۲ق) در شرح الاشارات والتنبیهات، ج۲ص ۲۴/ علامه حلی(م۷۲۶ق) در کتاب ایضاح المقاصد ص ۴/ الأسرارالخفیة فی العلوم العقلیة ص ۴۱۲، همان ایده تصحیح مبادی را بیان میکنند.
میرداماد(م۱۰۴۰ق) در کتاب تقویم الایمان و شرحه، تعبیری اضافی نسبت به عبارات گذشته دارد:
«و على ذمّته إثبات موضوعات العلوم الجزئية و مباديها على الإطلاق، بل إثبات الوجود لأىّ شيء كان.»
میرداماد، اثبات موضوعات علوم جزییه را هم اضافه میکند که پیش از او مطرح نبود.
📙تقویم الایمان و شرحه، ص۲۰۰
@monir_ol_din
☀️رابطه فلسفه الهی با علوم
▫️فصل صدرالمتألهین شیرازی(م۱۰۵۰ق)
🔹ملاصدرا، بسان ابنسینا، بیانی تفصیلی تر با ادبیاتی متنوع دارد:
«موضوع علم الهی، موجود مطلق است. و مسائل آن؛ یا بحث از اسباب قصوای هر موجود معلولی است مانند سبب اول که فیاض به هر وجود معلولی از حیث معلولیت آن است. یا اینکه، بحث از عوارض موجود بماهو موجود و یا بحث از موضوعات سائر علوم جزئیه است. موضوعات سائر علوم باقیه، مانند اعراض ذاتیه برای موضوع این علم است.
براساس طریق بحث ما در مباحث وجود- که حقیقت اسرار الهیه است- روشن خواهد شد که، ماهیات از اعراض اولیه ذاتیه حقیقت وجود است همانطور که وحدت و کثرت و سایر مفاهیم عام از عوارض ذاتیه مفهوم موجود بماهو موجود هستند. پس موضوعات سایر علوم، اعراض فلسفه اولی هستند.»
📙الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱ ص ۲۴
🔹او در الشواهد الربوبیة این سه قسم را ذکر کرده و در تفصیل اسباب قصوا چنین میگوید:
«و من مطالب هذه الحكمة إثبات مبادي القصوى الأربع للموجودات أي الفاعل و الغاية و المادة و الصورة.»
📙الشواهد الربوبیة، ص۱۶
🔹شرح فارسی علامه حسن زاده آملی بر اسفار، حامل مثالها و تبیین و تشریح تفصیلی از مواضع کلام صدرا است.
@monir_ol_din
☀️رابطه فلسفه الهی با علوم
▫️سایر فلاسفه از ملاصدرا تا دوران کنونی
علیقلی بن قرچغای خان (م۱۰۹۱ق) در کتاب احیای حکمت ج۱ ص ۱۶۵/ حسین بن محمد، محقق خوانساری در کتاب الحاشیة علی الشفاء(الالهیات) ص ۱۱۵/ ملامهدی نراقی (م۱۲۰۹ق) در کتاب شرح الالهیات من کتاب الشفاء، ج۱ص۲۱۱/ ملاهادی سبزواری (م۱۲۸۹ق) در شرح المنظومة، ج۴ ص ۱۰۴ / آقا علی مدرس زنوزی (م۱۳۰۷ق) در مجموعه مصنفات ج۱ ص ۱۲۱ / ملاصالح مازندرانی (م۱۳۸۹ق) در کتاب حکمت بوعلی سینا، ج۱ ص۸۴/ علامه طباطبائی (م۱۴۰۲ق) در نهایة الحکمة ص۵ / امام خمینی (م۱۴۰۹ق) در کتاب تقریرات فلسفه، ج۲ ص۴۱۴/ مهدی حائری یزدی (م۱۴۲۸ق) در کتاب علم کلی، ص۴.
🔹همه فلاسفهای که اسمشان آمد، همان ایده مشهور را در رابطه میان فلسفه الهی و علوم بیان میکنند. و عمدتاً آنچه که بعد از صدرا بیش از سایر نکات تکرار میشود؛ وابستگی سایر علوم به فلسفه در اثبات موضوعات آنها است.
🔹دو علامه متفکر، شهید مرتضی مطهری و محمدتقی مصباح یزدی، در مباحثی مستقل تحت عنوان «روابط فلسفه با علوم» به بحث پیرامون این مسئله پرداختهاند که، کلام ایشان در دو بخش جداگانهای نقل خواهد شد.
@monir_ol_din
☀️رابطه فلسفه الهی با علوم
▫️فصل علامه شهید مرتضی مطهری
1⃣اينكه ساير علوم به فلسفۀ كلّى نيازمند است، يكى از مسائل مربوط به «روابط فلسفه و علوم» است. يكى از روابط همان بود كه قبلاً گفتيم كه؛ قواعد و مسائل فلسفه، شامل و حاكم بر موضوعات ساير علوم هست و نه برعكس. يكى ديگر همين است كه شيخ در اينجا متعرض شده و آن اينكه بسيارى از علوم، وجود موضوعاتشان يا موضوعات برخى مسائلشان، نيازمند به اثبات است و علمى كه مىتواند آنها را اثبات كند فلسفه است.
2⃣ولى در وجه اين مطلب به نظر مىرسد كه بيان شيخ ناقص باشد. شيخ مىگويد اگر موضوع علمى مجهول بود بايد در علم ديگر عنوان علم ثابت شود، و البته اين درست است، آنگاه مىگويد آن علم ديگر يا جزئى است يا اعمّ از آن علم، بعد فقط به شقّ دوم مىچسبد و لازم مىشمارد كه در علمى اعمّ از همۀ علوم بايد اثبات شود و آن فلسفۀ اولى است، و حال آنكه شيخ اثبات نكرد كه چرا در علم جزئى ديگر قابل اثبات نباشد و به فرض اينكه حتماً بايد در علمى اعمّ از خود آن علم ثابت شود چه لزومى هست كه منتهى شود به علم كلّى؟ چه مانعى دارد كه موضوع علمى جزئى در علم اعمّ از خود او ثابت شود ولى موضوع خود آن علم اعمّ، بديهى باشد.
3⃣تحقيق در اين باب همان چيزى است كه متأخّرين از شيخ كردهاند، مبنى بر اينكه به طور كلّى بحث برهانى از وجود يك شىء، از نوع مسائلى است كه از عوارض موجود بما هو موجود بحث مىكند. حقيقت بحث در اينكه دايره موجود است، مثلث موجود است، جسم طبيعى موجود است، اين است كه موجود دايره است، موجود مثلث است، موجود جسم طبيعى است؛ يعنى هر يك از اين ماهيّات، تعيّن و عارضى است كه بر موجود بما هو موجود عارض مىگردد.
4⃣ضمناً اين نكته بايد ناگفته نماند كه اينكه مىگوييم يك علم خود نمىتواند متكفّل اثبات وجود موضوع خود باشد، و يا اينكه يك علم جزئى نمىتواند وجود موضوع علم ديگر را ثابت كند، مقصود اثبات از طريق «برهان» است، و در حقيقت معنى سخن اين است كه اين نوع برهان داخل در آن علم نيست، بلكه داخل در فلسفۀ اولى است؛ امّا از طريق تجربه، مطلب ديگرى است. آنچه از طريق تجربه اثبات مىشود از قبيل وجود فلان حيوان ذره بينى يا فلان ميكروب يا فلان ستاره، مىتوان گفت داخل در هيچ علم جزئى نيست. مثلاً كشف وجود فلان ميكروب كه در بهداشت و بيماريهاى انسان مؤثر است، از آن جهت كه دربارۀ تأثير اين حيوان ذره بينى در بدن انسان بحث مىشود داخل در طبّ است و از آن جهت كه اثبات وجود يك حيوان مىشود داخل در فلسفه است؛ همچنان كه صدر المتألّهين در صفحۀ ۵ تعليقات شفا مىگويد كه: بحث طبيعيّين از «محرّك اوّل» ازآنجهت كه از محرّكيّت او براى اجسام بحث مىشود بحث در احوال جسم است و در [الهيّات] از وجود فى نفسه واجب بحث مىشود.»
📙مجموعه آثار، ج۷، درسهای الهیات شفاء، ص ۲۴۰
@monir_ol_din
☀️رابطه فلسفه الهی با علوم
▫فصل علامه محمدتقی مصباح یزدی
🔹ایشان، برخلاف سایر فلاسفه، علاوه بر بیان تأثیرات فلسفه در علوم، به کمکهایی که علوم میتوانند برای فلسفه داشته باشند، نیز میپردازد:
🔹كمكهاى فلسفه به علوم
«كمكهاى بنيادى فلسفه متافيزيك به علوم ديگر، اعم از فلسفى و غير فلسفى در تبيين مبادى تصديقى آنها، يعنى اثبات موضوعات غير بديهى، و اثبات كلىترين اصول موضوعه خلاصه مىشود.
🔹كمكهاى علوم به فلسفه
مهمترين كمكهاى علوم به فلسفه هم، به دو صورت انجام مىگيرد:
الف: اثبات مقدمه بعضى از براهين، در آغاز همين درس اشاره كرديم، كه گاهى براى اثبات پارهاى از مسائل علوم فلسفى، مىتوان از مقدمات تجربى استفاده كرد، چنانكه از عدم تحقق ادراك، با وجود شرايط مادى آن مىتوان نتيجه گرفت، كه ادراك پديده مادى نيست.
ب: تهيه زمينههاى جديد براى تحليلهاى فلسفى، هر علمى از تعدادى مسائل كلى و اصولى آغاز مىشود، و با پيدايش زمينههاى جديد براى تفصيل، و توضيح موارد خاص و جزئى گسترش مىيابد، زمنيههايى كه گاهى به كمك ديگر علوم پديد مىآيد.
🔹ولى اين رابطه بين علوم طبيعى و فلسفه، به معناى نقض مطلبى نيست كه قبلا بيان كرديم، يعنى منافاتى با بىنيازى فلسفه از ساير علوم ندارد، زيرا راه اثبات مسائل نامبرده، منحصر در اينگونه برهانها نيست، و براى هر يك از آنها برهان فلسفى خالصى هست، كه از بديهيات اوليه و وجدانيات، قضاياى حاكى از علوم حضورى تشكيل مىيابد، چنانكه در جاى خودش بيان خواهد شد ان شاء الله تعالى، و در واقع اقامه براهين مشتمل بر مقدمات تجربى، براى ارفاق به كسانى است كه ذهنشان ورزيدگى كافى، براى درك كامل براهين فلسفى خالص ندارد، براهينى كه از مقدمات عقلى محض، و دور از ذهن آشنا به محسوسات تشكيل مىيابد.»
📙آموزش فلسفه، ج۱ص ۱۰۹
🔹به انتهای گزارش آراء فلاسفه رسیدیم، در متنی دیگر به جمعبندی خواهیم پرداخت.
@monir_ol_din
🔹این، وضعیت موجود فلسفه هم در جامعه ما و هم در سطح جهان است.
فلسفیدن، پوششی برای الحاد شده است.
🔹فلسفه اسلامی، باید از انزوا بیرون بیاید و به سنت بزرگانی چون شهیدمطهری و مصباح یزدی (رضوان الله علیهما) با بیرون از مرزها و در افقی اوسع، همآوردی کند. و الا، کوچک و حقیر خواهد ماند و در توهم.
@monir_ol_din
#معرفی_مقاله
عنوان: نسبت فرد، جامعه و تاریخ از منظر متفکرین مسلمان و غربی با تاکید بر آراء مرتض مطهری، سیدمنیرالدین حسینی و امیل دورکیم
نویسندگان: محمدرضا قائمینیک، محمد متقیان
ارائه: در ششمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی_ ۱۴۰۰
@monir_ol_din
👇👇👇
🔊🔊🔊🔊
عنوان جلسه: بررسی امکان امتداد حکمت اسلامی
ارائه کننده: استاد محمدتقی سبحانی
در کانال امتداد حکمت و فلسفه
👇👇👇
@monir_ol_din
AudioCutter_161012_0615(2).mp3
42.22M
🔊جلسه اول
▫️عنوان جلسه: بررسی امکان امتداد حکمت اسلامی
▫️ارائه کننده: استاد محمدتقی سبحانی
▫️موضوعات:
➖عدم امکان حذف فلسفه اسلامی از مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامی
➖فقدان ظرفیت امتداد عینی اجتماعی در فلسفه اسلامی
@monir_ol_din
•| نسبت میان فلسفه و کلام |•
☀️استاد محمدتقی سبحانی:
«کلام و الهیات بدون فلسفه امکانپذیر نیست، دانش کلام در همه سنتها نیازمند به فلسفه است و با آن قوام مییابد. و فلسفه نیز بدون دانش الهیات، نمیتواند نسبت خودش با واقعیات عینی را توضیح دهد. یعنی فلسفه بدون دانشهای دیگر نمیتواند، نسبتی با واقعیات عینی پیدا کند و یکی از آن دانشها دانش کلام و الهیات است. این قاعده، درباره سایر سنتهای عقلانی مانند فلسفه ماتریالیستی نیز حاکم است.»
🔊نشست علمی مرکز تخصصی فلسفه اسلامی.
@monir_ol_din
•| فلسفه اسلامی و نسبت آن با تمدن اسلامی |•
☀استاد محمدتقی سبحانی:
«یکی از مواضعی که در تحلیل فلسفی از مسائل اجتماعی محل بحث است؛ بررسی نسبت میان «اراده» با سایر عوامل انسانی و اجتماعی است. و پاسخ به این سؤال که؛ آیا فلسفه موجود «ضرورت گرا»ست یا «اراده گرا»؟ و اینکه؛ آیا فلسفه موجود، با مبانی و رویکردی که نسبت به مقوله اراده دارد، میتواند «فلسفه تمدنی» باشد؟»
🔊نشست علمی مرکز تخصصی فلسفه اسلامی.
@monir_ol_din
🔹چرا آقای جعفریان اصرار دارد جهل خود را فریاد بزند؟
1⃣بارها از طرق مختلف به آقای جعفریان این نکته نوشته و ارسال شد که؛ آنچه شما به عنوان «علم دینی» انکارش میکنید و اصرار دارید که فقط در محیط دانشگاه و دور از دسترس حوزه علمیه بماند، دارای مبانی و لایههای متعدد معرفتشناسی و فلسفی است. امروزه بر کسی پوشیده نیست که، علوم انسانی اجتماعی دارای زیرساختهای مفهومی بنیادین است که جز با مطالعات فلسفی و معرفتی به سرانجام نمیرسد.
2⃣ایشان، بهرهای از این مطالعات ندارد، در وادی فلسفه علم نیز غور نکردهاست، و صرفاً با تکیه بر تحقیقات تاریخی سعی دارد در مقام انکار «علم دینی» برآید. بواقع که در همین مقام صدق میکند: «الناس أعداء ماجهلوا به». نه میداند: ماهیت علم و معرفت چیست؟ نه میداند که، آیا تحقیقات تجربی و علوم آماری میتوانند متکی بر پیش فرضهای معرفتی باشند؟ یا اینکه، روش تحقیقات میتواند متکی بر بنیادهای فلسفی باشد؟ آیا وصف اسلامیت، وصف ماهیتی علم است یا وصف منبعی علم است؟ و..... بسیاری از مسائل را حل نکرده و بحث نکرده، به آنچه که نمیداند و به آن جهل دارد، می تازد. و گواه چنین جهلی، تحلیلهای تلگرامی ایشان است.
3⃣واقعاً روشن نیست ایشان با داشتن روحیه پژوهشی و تحقیقی در عرصه تاریخ، چرا اندکی فرصت اندیشیدن و گفتگو با صاحبان ایده علم دینی به خود نمی دهد و اصرار دارد جهل خود را فریاد بزند؟ و چرا اینقدر از علم دینی عصبانی است؟
@monir_ol_din
🔹واقعیتی که آقای جعفریان با آن میجنگد به عظمت حوزه علمیه است.
▫️به نظر میرسد، آقای جعفریان از تحقیقات موجود حوزه علمیه چندان اطلاعی ندارد و دوری او از متن حوزه، سبب شده است که با خیالات خود درآویزد.
اجازه بدهید، گوشهای از واقعیت حوزه علمیه قم و تحقیقاتی را که با انگیزه حل مسائل نظام و حکومت انجام میشود و او با آنها سر مخالفت دارد، مروری بکنیم:
➖ایدههای جامع
➖ایدههای فقهی
➖ایدههای فلسفی
1⃣ایده های جامع؛ ایدههایی هستند که با تکیه بر مبنا یا روش تحقیقی خاص، همه ظرفیت علوم دینیه را در برمیگیرند، مانند:
نظریه علامه مصباح یزدی (ایده متأخر ایشان)
نظریه حکمی اجتهادی- استاد خسروپناه
استاد سیدمحمدمهدی میرباقری- فرهنگستان علوم اسلامی قم
استاد واسطی - مؤسسه مطالعاتی معارف راهبردی اسلام
2⃣ایدههای فقهی؛ این ایدهها فقط از موضع فقه به دنبال حل مسائل هستند، مانند:
ایده دفتر فقه معاصر، با دروس آیات و حجج اسلام: شهیدی، قائینی، عندلیب، اعرافی، شب زنده دار، سیدمحمد علی مدرسی یزدی، سیدمحمدرضا مدرسی یزدی، فاضل لنکرانی، سیداحمد خاتمی، مروی و....
ایده فقه نظام، با دروس آیات و حجج اسلام: محسن اراکی، هادوی تهرانی، کعبی، علیدوست و..
ایده فقه مضاف، با دروس آیات و حجج اسلام: قوامی(فقه الاداره)، اعرافی (فقه التربیة)، مبلغی (فقه الاجتماع)، ارسطا(فقه السیاسة)و...
3⃣ایدههای فلسفی؛ این ایدهها از ناحیه مبانی فلسفی به تولید علوم دینی میاندیشند، مانند:
ایده امتداد حکمت متعالیه، با هدایت آیت الله جوادی آملی و پیگیری اساتیدی چون: نجف لکزایی، پارسانیا و...
ایده فلسفه های مضاف، (با محوریت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آقایان رشاد و خسروپناه)مانند: فلسفه سیاست، فلسفه اقتصاد، فلسفه تربیت و...
▫️اینها نمونههایی از تحقیقات موجود در متن حوزه علمیه قم است که فقط به ذهن حقیر رسیده، و بسیاری تحقیقات دیگر است که بنده اطلاعی از آن ندارم.
روشن است که همه ایدهها و نظریات، در یک سطح از قوت و اتقان قرار ندارند و بلکه نگارنده، برخی از آنها را مورد نقد و رد قرار داده، لیکن آنچه که در مقام مهم است: ضرورت ملاحظه و توجه به این تلاشها و کوشش های علمی است.
واقعیتی که بخش اعظمی از فعالیت علمی حوزه را شامل میشود، همان است که آقای جعفریان به جنگ با آن رفته است و در حقیقت او با تراث حوزه علمیه می جنگد نه با یک نفر و دو نفر.
و همین جاست که باید گفت: چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
@monir_ol_din
▪️آجرکالله یابقیةالله▪️
🏴 وَ مِنْ کَلَامٍ مولانا أمير المؤمنين (علیه السلام) رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ عِنْدَ دَفْنِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ (علیها السلام) کَالْمُنَاجِی بهِ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) عِنْدَ قَبْرِهِ:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازلَةِ فِی جِوَارِکَ وَ السَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بکَ. قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدی، إِلَّا أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بعَظِیمِ فُرْقَتِکَ وَ فَادحِ مُصِیبَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ، فَ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ". فَلَقَد اسْتُرْجِعَتِ الْوَدیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ، أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ، إِلَی أَنْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ بهَا مُقِیمٌ. وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبرْهَا الْحَالَ، هَذَا وَ لَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ. وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابرِینَ»
@alfigh_alosul
🏴در روز شهادت صدیقه الشهیدة فاطمة الکبري، لعن بر قاتلین و ظالمین و ضاربین و غاصبین حق مولاتنا فاطمةالزهراء را فراموش نکنیم.
@alfigh_alosul
🔹جناب مجتهد شبستری نیز بسان جعفریان، از توصیه مرجعیت محترم، کاسبی کرده و متنی نگاشته و در آن، به تفکیک دیانت از سیاست توصیه نموده است.
🔹برخی از دوستان مشفق، چنین نظر داشتند که پاسخی به متن جناب مجتهد شبستری داده شود. اما با احترام به نظر اعزه، هرگونه جوابی به این متن، که آکنده از وهمی کهنه و پیشین است که در ایام سابق با عنوان روشنفکری دینی جولان میداد، به نوعی احیاء موتی است.
🔹عزیزانی که پیگیر نقد به تئوری روشنفکری دینی با محوریت حلقه کیان هستند میتوانند به متون انتقادی بزرگان و اساتید حوزه علمیه مراجعه نمایند: علامه مصباح یزدی(رضوان الله علیه) و شاگردان ایشان / استاد عبدالحسین خسروپناه / استاد سیدمحمدمهدی میرباقری و سایر اساتید.
@monir_ol_din
🔹 مصادره به مطلوب و سوء استفاده از مرجعیت
✍مهدی ابوطالبی
◀️ جناب آقای مجتهد شبستری در یادداشتی با عنوان «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» تلاش کرده که سخنان دو مرجع بزرگوار در دیدار با رییس جمهور را مصادره به مطلوب کند و نگاه سکولاری خود را به این دو مرجع عظیم الشأن نسبت دهد.
⛔️ جناب شبستری همانگونه که نوشته نه تنها با حاکمیت و ولایت فقیه مخالف است، بلکه در مسائل حکومت و سياست، فعل و قول معصوم (علیه السلام) را هم حجت نمیداند. (ماهنامه کیان، بهمن ۷۷، ص ۱۳)⛔️
◀️ کدامیک از این دو مرجع بزرگوار و یا کدام فقیه شیعه با اصل ولایت و نیابت فقها از معصومین علیهم السلام و با حجیت فعل و قول معصوم علیه السلام در امور سیاسی اجتماعی مخالف است؟
کجا مطالب این دو بزرگوار تأییدی بر علوم انسانی سکولار است؟
✳️ آیت الله جوادی آملی(دامت برکاته)
در دیدار فوق بر اینکه مدیریت و اقتصاد یک علم است تأکید کردند. نه اینکه اقتصاد و مدیریت سکولار را تأیید کنند.
🔻جناب شبستری بهتر است کتاب «ولایت فقیه» و کتاب «سکولاریسم» این مرجع بزرگوار را مطالعه نمایند تا متوجه خبط خود بشوند.
🔻همه کسانی که ناقد علوم انسانی و حکومت سکولار هستند مدیریت و اقتصاد را علم میدانند اما معتقدند علم مدیریت و اقتصاد اسلامی برای جامعه اسلامی مفید است. البته بزرگان فقهی و حوزوی ما مثل مقام معظم رهبری و آیات جوادی، مصباح و ... که سخن از علم دینی گفتند منکر استفاده از تجربیات بشری در همین علوم نیستند.
✳️ آیتالله شبیری زنجانی(دامت برکاته) نیز تنها گفته اند ما اهل فن نیستیم و کلام ایشان نه تنها دلالتی بر استفاده از علوم انسانی سکولار ازجمله اقتصاد سکولار و ربوی غربی ندارد بلکه قطعا ایشان با این اقتصاد ربوی غیر شرعی مخالفند.
🔻طبعا جایگاه مرجعیت و حتی در مواردی جایگاه رهبری نیز ارایه برنامه جزیی برای مدیریت مسایل معیشتی مردم به معنای خاص نیست. بلکه جایگاه رهبری تعیین سیاستهای کلان نظام است. جایگاه مراجع معظم تقلید نیز تولید علم در قالب درس خارج و حلقه های خاص علمی است. چنانکه آیت الله شبیری در باب مسایل مهم اقتصادی مثل مضاربه، شرکت، بانکداری و ... بحث کردند و به بسیاری از مسایل پاسخ گفته اند.
🔻برای ارایه برنامه اقتصادی و حتی تولید علم اقتصاد اسلامی و ... باید فضلا و فقهای جوانتر و شاگردان مراجع معظم با شناخت دقیق موضوعات سیاسی، اقتصادی و ... و تسلطی که بر فقه و اصول دارند، با استفاده از میراث علمی مراجع معظم و طرح بحث در محضر بزرگواران برای پاسخ به مسایل و تولید علوم مختلف اسلامی تلاش کنند. چنانکه مرحوم موسویان برای حل مسایل بانکداری از علم و نظر مراجع معظم استفاده کردند.
⛔️ لذا کلام دو مرجع بزرگوار هیچ دلالتی بر سکولاریسم مورد نظر جناب شبستری ندارد.
🌐کانال سیاست ودیانت
@monir_ol_din
جلسه دوم.mp3
28.14M
🔊جلسه دوم
▫عنوان جلسه: بازخوانی انتقادی فلسفه اسلامی
▫ارائه کننده: استاد محمدتقی سبحانی
@monir_ol_din
•| چالش تطابق در معرفت شناسی |•
☀استاد محمدتقی سبحانی:
«از نظر فلسفه اسلامی، اعتبار معرفت شناختی همه احکام تصدیقی به مبادی تصوری منتهی میشود. در مبادی تصوری، به دلیل وجود علم حصولی و صورت ذهنی، پرسش تطابق پیش میآید. و از اینجاست که دشواریهای فیلسوفان آغاز میشود. نظریه وجود ذهنی را مطرح میکنند که هیچ کدام از ادله آن تمام نیست. در نهایت اینکه، بنابر مبانی فلسفی، تبیین و اثبات تطابق صورتهای ذهنی با خارج امکان پذیر نیست.»
🔊نشست علمی مرکز تخصصی فلسفه اسلامی، جلسه دوم.
@monir_ol_din
•| چالش اختیار در فلسفه اسلامی |•
☀استاد محمدتقی سبحانی:
«یکی از چالش های موجود در فلسفه اسلامی، مشکله حل اختیار در فاعل مختار است. فیلسوفان با پذیرش ضرورت علی نمیتوانند، این مشکله را حل کنند و توضیح درستی از اختیار ارائه کنند. و همه آنها پذیرفته اند که: الإنسان مضطر فی صورة الإختیار»
🔊نشست علمی مرکز تخصصی فلسفه اسلامی، جلسه دوم.
@monir_ol_din
#پرونده_علمی
🔹پیرو جلسه ای که اخیراً با حضور استادسیدمحمدمهدی میرباقری(زیدعزه)در جمع تعدادی از فضلاء حوزه برگزار شد، پرسش هایی پیرامون نظریه «معرفت شناختی» ایشان طرح گردید.
بنا دارم، در طی یک پرونده علمی نظریه معرفت شناسی فرهنگستان علوم اسلامی قم، را توضیح داده و به اندازه بضاعتم به برخی ابهامات و ایرادات پاسخ دهم. بعونه تبارک و تعالی.
https://eitaa.com/monir_ol_din/2098
#پرونده_علمی
💢نظریه معرفت شناسی فرهنگستان علوم اسلامی💢
✍محمد متقیان تبریزی (عضو هیأت علمی فرهنگستان)
▫️مقدمه
(حتماً مطالعه نمایید.)
ورود در تبیین نظریه معرفت شناسی فرهنگستان، نیاز به طرح مقدماتی است که شاید از برخی جهات، اطلاع از آن مهمتر از ذیالمقدمه باشد:
1⃣مقدمه اول: این نظریه، برخاسته از یک مبنای عام فلسفی است که از آن به «نظام فاعلیت» تعبیر میشود. پرواضح است که در این مقال و این مقام، نمیتوان به تبیین آن مبنا پرداخت و عزیزانی که متمایل به اطلاع از مباحث مربوطه هستند، میتوانند به سلسله جلسات ۱۲ گانه حقیر با عنوان «فلسفه چگونگی اسلامی» مراجعه نمایند.
2⃣مقدمه دوم: در دستگاه متداول فلسفی، نظریه معرفت شناسی امتداد یافته مباحثی است که با عنوان «هستیشناسی معرفت» طرح میشود که آن مباحث نیز ریشه در «انسانشناسی فلسفی» دارد. برای تبیین نظریه فرهنگستان نیز باید از انسانشناسی آغاز نمود. عدم توجه به این مبنا، فهم مخاطب را مبتلا به شبهات و اشکالات عدیده میسازد.
از سوی دیگر، انسان در یک نظام خلقت مرتبط با سایر موجودات زندگی میکند. در آنها تأثیر میگذارد و از آنها تأثیر میپذیرد. و این اصل، مفروض است که نمیتوان بدون بیان مبنای «جهانشناسی فلسفی» به تصویری جامع از معرفتشناسی انسانی دست یافت.
3⃣مقدمه سوم: نظریه معرفت شناسی فرهنگستان، از یک اجمالی آغاز شده و به تفصیل رسیده و عمق پیدا میکند. در آخرین مرحله تبیین نظریه، پای دو مبنای «فلسفه تاریخ» و «فلسفه اجتماع» به میان کشیده میشود. لیکن، از آنجا که عمده سؤالات اعزه، متوجه به این بخش نیست، از آن رفع ید نموده و سعی بلیغ بر بیانی خواهم داشت که بتواند تصویر جامع اولیه از معرفتشناسی را در اختیار بگذارد که از آن به «کلیات معرفت شناسی» تعبیر میشود. مقصود از کلیات، بیان عام از نظریه معرفتشناسی بدون ورود در تفاصیل و جزئیات خاص است که سبب میگردد ذهن مخاطب مشوش شود.
🔹از آنچه گفته شد، به دست میآید که فهرست مباحث این پرونده علمی به این صورت است:
مقدمه
- تبیین مبنای جهان شناسی
- تبیین مبنای انسان شناسی
ذی المقدمه
- تبیین نظریه معرفت شناسی
- تبیین مسئله تطابق از منظر این نظریه
- تبیین شبهه نسبیت
@monir_ol_din