eitaa logo
منتخب کانالهای مذهبی
299 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
117 فایل
منتخبی از مطالب شاخص کانالهای مذهبی مختلف که شما را از مراجعه به کانالهای مذهبی متعدد بی نیاز میکند.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال حسین دارابی
به ایام حساس و تومخی کنکور نزدیک میشیم برای بچه هایی که کنکور دارن خیلی ایام بدی هست، خیلیا نا امید میشن، خیلیا افسرده میشن، خیلیا از فشار بالا خُل میشن و کلا ول میکنن درس رو ولی من یاد سال کنکور خودم که میفتم خیلی دوران خوب و پرانرژی ای داشتم. اصلا یکی از بهترین روزهای زندگیم بود البته منم قبل عید سال کنکور مث بقیه ناامید شده بودم و خیلی فشار روم بود ولی یک جمله از کتاب دینی پیش دانشگاهی واقعا نجاتم داد و زندگیمو عوض کرد یه روز تو همون دوران نا امیدی داشتم کتاب دینیمو میخوندم رسیدم به مبحث هنوز کلمه به کلمه اش رو حفظم نوشته بود اگر کسی یک کاری رو میخواد شروع کنه و نیت خیری داشته باشه و تمام تلاششم بکنه ونتیجه کار رو بخدا واگذار کنه قطعا خدا بهترین نتیجه که براش خیر باشه رو رقم میزنه، من همون لحظه گفتم همین کارو میکنم شروع کردم به درس خوندن و تلاش بدون هیچ استرس و نگرانی. گفتم مهم نیست نتیجه چی بشه حتی اگه قبول هم نشم برام خیر بوده. با حال خوب و شور و نشاط فقط درس میخوندم و تست میزدم آقااا شب کنکور خیلی ریلکس ساعت 11خوابیدم که صبح پاشم برم سر کنکور. شانس ما اون سال بازی های جام ملت‌های اروپا بود. حالا تو خونه همه بچه کنکوری ها مادر پدرا از 9 شب خاموشی میزنن بچه گلشون که کنکور داره خوب بخوابه. خونه ما بابام که اصلا اهل فوتبال نبود نشسته بود پای تلوزیون صداشم زیاد کرده بود یدفعه ساعت 1 نصف شب یه صدای بلند گزارشگر گفت "و توی دروازه گل گل گل" من نیم متر پریدم بالا. اومدم گفتم بابا مثلا ما کنکور داریما. با لحن خانم شیرزاد گفت "واقعاااا"؟؟ همون لحظه بازی تموم شد بابام گرفت خوابید صدای خر و پفش بلند شد. حالا منم بدخواب شدم خوابم نمیرفت از ساعت 1 تا حدود 5 صبح بیدار بودم.....ادامه دارد (قسمت اول) ✍ حسین دارابی @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
خلاصه شب کنکور خیلی کم خوابیدم ولی اصلا استرس و نگرانی نداشتم. گفتم حتما باید اینطوری میشده. کلا وقتی آدم توکل میکنه و کارو به خدا واگذار میکنه هر اتفاقی بیفته نباید گله گلایه کنه حدود ساعت 5 صبح بود به مادرم گفتم خوابم نمیره یه قرص بیهوش کننده داد خوردم ایکی ثانیه خوابم رفت. اصلا دست مادر شفاست خلاصه یکی دوساعت خوابیدم بعد رفتم سر کنکور و بدون استرس هر چی سوال بلد بودم زدم و اومدم بیرون. حتی یه جاهایی 5 تا سوال پشت سرهم بلد نبودم با اینکه تقریبا تسلط داشتم ولی این باعث نمیشد استرس بگیرم میرفتم سوال بعدی و هر کدومو بلد بودم میزدم تو آزمون های آزمایشی قبل کنکور بهترین رتبه ای که آورده بودم 5هزار بود تو آزمون سنجش. ولی از اونجایی که همه تو کنکور استرس میگیرن و خراب میکنن و من ریلکس بودم بهترین نتیجه رو گرفتم و رتبم شد 979. و مهندسی عمران خواجه نصیر قبول شدم بابام که در پوست خودش نمیگنجید هر دقیقه بهم میگفت آقای مهندس آقای مهندس. حالا شب کنکورو یادش رفته بود با فوتبال دیدنش مارو از خواب انداخت تاصبح بیدار بودم😃 اصلا یکی از دلایل موفقیت من تو تحصیل همین عدم دخالت والدینم تو درس هام بود، همین بیخیالیشون خیلی منو آروم میکرد هر مدلی دوست داشتم درس میخوندم و نگران امر و نهی های اونا نبودم. اصلا فشاری از اونا رو من نبود. هر اتفاقی میفتاد تو درس تشویقم میکردن حتی یادمه دوران دبستان دیکته هم خودم به خودم میگفتم و برای اینکه طبیعی باشه یدونه غلط مینوشتم ولی دیگه امضا بلد نبودم فقط زحمت امضا رو مامان بابام میکشیدن😐 والدین الان بجای بچه ها مشق مینویسن حرص و جوش امتحان میخورن. اصلا اجازه انتخاب و تصمیم گیری به بچه نمیدن. سال کنکور هم انقدر فشار میارن به بچه. اونم حالش از هرچی درسه بهم میخوره آقااا ول کنید بچه هاتونو (ادامه دارد....) (قسمت دوم) ✍ حسین دارابی @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا به تجربه ثابت شده هر چقدر با درس بچه هاتون کاری نداشته باشید اونا درسخون تر و موفق تر میشن. چون ذهنشون آروم تره، هم بهتر درس رو میفهمن هم راحتتر برنامه ریزی میکنن برا درس اصلا حدیث داریم " انسان به آنچه که منعش کنی حریص میشه" برداشت برعکس هم میشه کرد. هر چقدر هم انسان رو به انجام یه کاری وادار کنی و گیر بدی از اون کار بیشتر متنفر میشه یادمه دوران دبیرستان بعضی روزا صبح که میخواستم برم مدرسه خوابم میومد مامانم شلوغ نمیکرد که پاشو پاشو دیرت شد الان تاخیر میخوری انضباطت کم میشه و این حرفا میگفت حسین اگه خوابت میاد امروز نرو مدرسه، سریع بلند میشدم میگفتم نه باید برم. شاید تو کل سال انگشت شمار غیبت داشتم که موجّه بود آقاا اصلا هر چیزی رو به بچه ها تحمیل کنید، گیر بدید و بقول معروف سیریش بشید بچه ها برعکسشو عمل میکنن تاحالا چقدر دیدید یه خانواده مادر و پدر خونه خیلی حزب اللهی و نماز خون ولی بچه هاشون برعکسن. چون اینا گیر دادن به بچه که بدو نماز نماز. صبح بچه تو خواب شیرینه یدفعه مثل بختک میفتن رو بچه پاشووووو نماز نماز. ای بی دین و ایمان پاشوو نمازتو بزن تو کمرت. کجا خدا گفته اینطوری بیدار کنی بچه رو برا نماز. اصلا تو احکام داریم اگر کسی به شما نگفت که منو برای نماز صبح بیدار کن، شما حق ندار بیدارش کنی. یا مثلا میبینی مادر محجبه کامل دختر ژیگول کامل، چون حجاب رو بهش تحمیل کردن بدون اینکه براش توضیح بدن چرا حجاب؟ خلاصه اول باید بچه رو با خدا آشنا کنی، باهاش رفیقشون کنی بعد اون خودش میره اعمال عبادیشو با میل کامل بدون زور انجام میده تربیت دو قسمته اول اینکه خودمون رو تربیت کنیم و اصلاح کنیم دوم اینکه بریم مهارتهای تربیت فرزند رو یاد بگیریم. تا روش برخورد با بچه رو یاد بگیریم تا خرابکاری نکنیم (قسمت سوم) ✍ حسین دارابی قسمتهای بعدی رو اینجابخونید👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا شهریه های مدارس چقدر رفته بالا ۲۰ میلیون برای پیش دانشگاهی خیلی هزینه سنگینیه، هزینه دانشگاهی خیل پایین تره. الان دانشگاه آزاد ترمی ۱ میلیون میگیره و شاید کمتر یعنی سالی ۲ میلیون نهایت ۴ سالش میشه ۷_۸ میلیون تا لیسانس بگیری من یکی دوسال پیش دانشگاهی غیرانتفاعی درس میدادم. بچه ها درس نمیخوندن گفتم آقاااا اگه میخواستی درس نخونی چرا اومدی این مدرسه که این هزینه بالارو بدی، میرفتی مدرسه دولتی رایگان درس میخوندی احتمال اینکه دانشگاه آزادم قبول شی بالاس. از لحاظ اقتصادی خیلی بصرفه تره تو این مدارس فقط باید برای قبولی تو دانشگاه دولتی درس خوند حداقل مادر پدرت یه نفسی بکشن. دو قرون خرج خودشون و زندگی بکنن من هیچوقت پولهای زیادی که بابام برای مدرسه غیرانتفاعی رفتن من میداد و خودشو به سختی می انداخت رو یادم نمیره. برای شهریه یکسال یکدفعه 10تا چک میداد یکی از آرزوهایی که داشتم این بود که دانشگاه دولتی قبول بشم تا فقط و فقط بابامو خوشحال کنم که موفق هم شدم. فقط موندم چرا بابام این همه سال خرج میکرد من مدرسه خوب درس بخونم و دانشگاه خوب قبول بشم ولی شب کنکور که مهمترین شب عمر تحصیلی من حساب میشد تا ساعت یک نصف شب داشت جام ملت های اروپا میدید اونم با صدای بلند. نگذاشت تاصبح بخوابیم. تازه اصلا فوتبال هم خوشش نمیاد بابام. واقعا ذهنمو مشغول کرده و هیچوقت جوابشو نمیگیرم😁 خلاصه خواستم به بچه مدرسه ای ها و بچه کنکوریها بگم که بخاطر سختی هایی که پدر مادرتون بدون منت برای تحصیل شما کشیدن یکم غیرت داشته باشید برای خوشحال شدن اونا بشینید درستونو مث آدم بخونید😝 (قسمت چهارم) ✍ حسین دارابی @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا بنظر من کار نشد نداره تو هر زمینه ای بخصوص درس و مدرسه و تحصیل، من بشخصه ‌غیر ممکن ترین کارهارو وقتی اراده کردم انجام دادم. من از لحاظ بهره هوشی و این چیزا در حد متوسط بودم درعوضش خیلی تلاشگر بودم. مث خر درس میخوندم😄(البته خوندن با کیفیت) بنظرم تلاش گر بودن خیلی مهمتر از باهوش بودنه سال اول دبیرستان خیلی از بچه ها عقب تر بودم ولی چند برابر اونا درس میخوندم بین ۳۰ تا دانش آموز فک کنم شاگرد دهم شدم با معدل ۱۷.۵۴ سال دوم تلاشمو بیشتر کردم شدم شاگرد چهارم با معدل ۱۸.۸۱ سال سوم دیگه شاگرد اول شدم بامعدل ۱۹.۳۰( آقا کارنامه ها موجوده) البته مهم سیر صعودی و پیشرفته نه اول شدن تو این همه سال اصلا پدر و مادرم کاری با درسام نداشتن ولی همیشه تشویقم میکردن و همه جا تعریف میکردن که جزو شاگردهای اوله سال پیش دانشگاهی به شاگرد اول بودن قانع نشدم آزمون قلم چی میدادم رتبمو با دوتا مدرسه خیلی خفن قوی منطقمون که خیلی با ما فاصله داشت مقایسه میکردم. واقعا مدرسه تیز هوشان هیچ جوره نمیشد بهشون رسید ولی من کاری به این چیزا نداشتم فقط تلاشمو میکردم. قرار نیست ما از بچه های تیزهوشان بالاتر بشیم تو کنکور. قراره هرچی که هستیم بشیم فقط باید تلاشمونو بکنیم. آقا تو کنکور اتفاق جالبی افتاد مدرسه استعداد درخشان ۶۰ تا دانش آموز داشت اون یکی مدرسه نمونه دولتی هم ۶۰ تا روی هم ۱۲۰ تا دانش آموز خفن داشت که اکثرشون از لحاظ علمی و هوشی از ما بالاتر بود تو کنکور که گفتم شرایط خیلی خوب و ریلکسی داشتم بین این ۱۲۰ نفر من رتبم نهم شد. آمار همشونو درآوردم رتبم از یه سریا که تو رویا ها دوست داشتم بهشون برسم بهتر شد. فکر نکنید از اونا بالاتر بودما نه. تو کنکور و قبل کنکور اونا استرس گرفتن، خراب کردن من بهترین شرایط برام اتفاق افتاد یه مورد دیگه هم درس زبان بود. واقعا تو زبان تعطیل بودم نهایت ده درصد میزدم تو کنکورهای آزمایشی. ولی گفتم من کاری ندارم این زبانو من باید بالا بزنم. ۲ ماه مونده بود به کنکور شروع کردم هر روز مثلا چندصدتا لغت میخوندم و سعی میکردم حفظ شم. از لغات اول دبیرستان شروع میکردم میرفتم تا اخر پیش دانشگاهی. تموم میشد دوباره از اول.... تا اینکه فول شدم خودم تو کنکور باورم نمیشد از ۲۵ تا سوال ۲۰ تا سوال که مربوط به لغت بود زدم همش درست و ۸۰ درصد شد😳 آقا شما اراده کن کار نشد نداره.... ما مشکلمون اینه خودمونو دست کم میگیرم قدرت انسان بی نهایته. فقط باید اراده کنی (قسمت پنجم) ✍ حسین دارابی @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا ما هی میخوایم این موضوع ماجرای تحصیلات رو تموم کنیم بره این بچه کنکوریا میان تشکر میکنن، گریه میکنن و موضوع جدید پیشنهاد میدن ما هم که دل رحم شروع میکنیم به نوشتن شاید این موضوعات برای بعضیا خسته کننده باشه یا اصلا بدردشون نخوره خلاصه تحمل کنید گناه دارن پشت کنکوریا یکم حالشون خوب بشه بد نیست تشکر از همراهی شما🌹
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴استفاده از پول داخلی راهکار امام باقر علیه السلام برای دور زدن تهدید و تحریم ارزی تا زمان عبدالملک مروان از پول های رایج رومی در سرزمین های اسلامی استفاده می شد و بعد از مدتی مسلمانان متوجه شدند در حاشیه آن ها نوشته شده است پدر پسر روح القدس و به دنبال پاک کردن این عبارات از پول های رومی بودند. خبر په پادشاه روم رسید و پادشاه روم بعد از نامه نگاری و مذاکره مکتوب و ارسال برخی هدایا قصد داشت که مسلمانان را از این تصمیم باز دارد. بعد از مدتی جواب مثبتی از مسلمانان دریافت نشد و پادشاه روم تهدید کرد که بر پول ها دشنام به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خواهد نوشت و در این صورت دیگر عملا مسلمانان به دلیل این که نمی توانستند از پول خارجی استفاده کنند تحریم اقتصادی-سیاسی شده و ضربه سختی به آنان وارد می شد. ♦️حاکم وقت از روح بن زنباع مشورت گرفت که در مقابل این مشکل چکار کند و او گفت تنها کسی که راه چاره را می داند امام باقر علیه السلام است. ♦️به ناچار عبدالملک والی خود در مدینه را نزد امام فرستاد و دستور داد شرایط را جهت سفر امام به شام مهیا سازد. سپس امام به شام رفت و خلیفه وقت که راهی جز مشورت گرفتن از امام باقر علیه السلام جهت فرار از تحریم روم را نداشت از ایشان مشورت گرفت. ♦️امام نیز پیشنهاد چاپ پول داخلی و اسلامی را به او داد و حتی برخی ویژگی ها جهت جلوگیری از جعل پول داخلی را تذکر داد. ♦️از خلیفه نیز خواست تا به مردم اعلام کند از این به بعد تنها با پول داخلی خرید و فروش کنند و استفاده کنندگان از ارز خارجی که پول رومی بود را مجازات کند تا با این کار پول داخلی به بازار وارد شده و استفاده از پول روم کاسته شود. ♦️بعد از عملی کردن این کار به پادشاه روم نامه نوشتند که حالا اگر دوست دارید تهدید خود را عملی کنید اما دیگر روم چنین تحریمی را عملیاتی نمی دید زیرا دیگر مسلمانان اصلا از ارز خارجی استفاده نمی کردند که تغییر آن تأثیری بر مردم داشته باشد. 📚 برگرفته از حياة الحيوان الكبرى - كمال الدين دميري - ج ۱ ص ۹۷ و أعيان الشيعة - السيد محسن الأمين - ج ۱ ص ۶۵۴ @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
خدا انسان رو کمال‌طلب و بی‌نهایت‌طلب خلق کرده، بخاطر همین خصوصیت کمال‌طلبی‌مون هست، که همه چیز رو در حدّ اعلای خودش می‌خوایم. بهترین خونه، بهترین و با کیفیت‌ترین ماشین، بالاترین مدرک علمی و.. ⬅️ مشکلی که ما داریم اینه که این کمال‌طلبی رو می‌خوایم تو مادیات تامین‌اش کنیم، درحالی که ماده محدوده، انتها داره و قدرت تامین بی‌نهایت طلبی مارو نداره و نمیتونه مارو اغنا کنه. 🔻هی خونه‌مون رو بزرگ می‌کنیم، ماشین‌مون رو عوض می‌کنیم، مدل خونه رو تغییر می‌دیم، پرده رو مدل جدید می‌کنیم بازم راضی نمی‌شیم فکر می‌کنیم یه چیزی کم داریم، تیپ و ظاهر و آرایش‌مون رو عوض می‌کنیم، موهامونو رنگ می‌کنیم، میریم دانشگاه دکتری‌مون رو میگیریم، بهترین پست و مقام رو میگیریم و... بعد می‌بینیم اون حس کمال‌طلبی‌مون ارضاء نشد. چون تو ماده و مادیات دنبالش هستیم و دست پیدا نخواهیم کرد، بی‌نهایت فقط در معنویات قابل دسترسی خواهد بود. 🔻دیدید برخی جوان‌ها هر روز دنبال یه دختر هستن، این یکی از دلائل مهم‌اش بخاطر همین خصوصیت کمال‌طلبی هستش، این بنده خداها دنبال معنویات هستن، دنبال کمال هستن، فقط اشتباهی دارن میزنن. همه دخترهای دنیارو می‌خوان برا اونا باشه، اگرهم بهشون دست پیدا کنه بازم سیر نمیشه، چون می‌خواد کمال‌طلبی‌اش رو تو شهوت ارضاء کنه. 🔻یا مثلا کمال‌طلبی در قدرت، می‌خوان کل دنیا رو زیر سلطه‌ بگیرن، همه ازشون اطاعت کنن. همه اینها بخاطر اینه‌که اینا می‌خوان مثل خدا بشن، بی‌نهایت بشن، فقط راه رو اشتباهی دارن می‌رن. 🔻حتی بسیاری از مشکلات همسران باهم در همین کمال‌طلبی هستش، تمام محبت و توجه رو از همسرشون می‌خوان، یکم بالا پایین می‌شه دعوا می‌شه. 🔻یکی از جاهایی که میخوایم این حس کمال‌طلبی رو اغناء کنیم در بحث ازدواج خودمون یا بچه‌هامونه، بهترین و گرون‌ترین جهیزیه، لاکچری‌ترین سالن، لوکس‌ترین و قیمتی‌ترین طلاها، بالاترین مهریه‌ها، مدل بالاترین ماشین عروس و مثال‌های دیگر. درحالی‌که توجه نمی‌کنیم هرکاری بکنیم به اون حظ و آرامش نخواهیم رسید و آخرش‌هم ناراضی خواهیم بود، چون تو این مسائل معنویت رفته کنار، هرچی در مادیات بخواهیم سنگ‌تموم بگذاریم و تجملات رو بیشتر کنیم، معنویات کمرنگ‌‌تر خواهد شد. ✍حسین دارابی (قسمت ۵_ کمال‌طلبی) @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
عید قربان برهمه دوستان مبارک این گوسفنده هم داره میگه: تو این وضعیت گرونی اگر تونستید منو بخرید😛 @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا یه پیج حمایت از محیط زیست یه مطلب گذاشته بود تو اینستاگرام، عکس یه آهوی مرده انداخته بود که از تشنگی مرده بود، بعد زده بود بجای قربانی کردن گوسفند در عید قربان کمی به فکر محیط زیست باشیم، تا این حیوانات از تشنگی نمیرن 🔻اصلا این حجم از بی‌ربط گویی و ارتباط دادن شقیقه به اون یکی بی‌سابقه بود. بعد مردم هم یه سری اومده بودن تشویق کرده بودن که احسنت چه پیشنهاد انسان دوستانه‌ای، یه سری کمپین نه به خشونت علیه گوسفندان راه انداخته بودن. یه سری هم گفته بودن چه ربطی داره؟ 😳 انقدر بحث‌ها عجیب بود که گوسفندا هم تعجب کرده بودن، تا جایی که یه گوسفند اینستاگرام نصب کرده بود به نمایندگی گسافند(جمع مکسر گوسفند) اومده بود کامنت گذاشته بود که آقااا اینطوری که میگید هم نیستا، ما راضی‌ایم مارو بُکُشید بخورید. اصلا ما برای همین خلق شدیم، وگرنه نه بار می‌کشیم، نه می‌تونید سوارمون بشید مثل اسب ببریمتون این‌ور اون‌ور، باز اگر هاپ هاپ میکردیم و مثل سگها نگهبانی می‌دادیم براتون به یه دردی می‌خوردیم، ما فقط بع بع میکنیم و پشگل تولید می‌کنیم، دلمون خوش بود شما مارو می‌کُشید میخوریدمون، احساس مفید بودن می‌کردیم، شماهم احتمالا بیکار نیستید ماهارو نگهداری کنید زیاد بشیم بعد خودمون بمیریم. 🔹 خب اگه گوسفندا رو نکشیم و نخوریم و اینا به مرگ طبیعی از بین برن که محیط زیست رو گند برمی‌داره. حرف خود این حامیان محیط زیست نقض می‌شه اینطوری 😱 کامنتهای عجیب‌تر هم بودش به یکی‌شون گفتم اگر گوسفند و مرغ و این چیزا رو نکشید، دیگه نمیتونید کباب و جوجه و ماهیچه بخوریداا، فکراتونو کردید؟ گفت الانم نمی‌خوریم، چندین ساله گیاه‌خواری و میوه‌خواری می‌کنیم این حجم از لطافت بی‌سابقه بود گفتم خب دلت میاد گیاه یا میوه زبون بسته که انقدر براش زحمت کشیده شده رو با خشونت بکَّنی و بخوری؟ گفت اتفاقا برخی از دوستانمون بخاطر اینکه گیاهان رشته عصبی دارن، برای این‌که دردشون نیاد، گیاه هم نمی‌خورن، فقط دانه‌ها مثل عدس و لوبیا و نخود می‌خورن. یعنی این حجم از لطافت از اون حجم لطافت‌ قبلی بی‌سابقه‌تر بود، بعبارتی لطافت‌های قبل از این سو‌ء تفاهم بود. حساب کن صبحونه نخود لوبیا بخوری، ناهار و شام عدس و نخود و لوبیا بخوری، چی می‌شه؟ اصلا آدم یک دینامیت متحرک میشه اینطوری.😷 گاز نخود خیلی قویه، راحت میشه در تولید سوخت فسیلی و گازی از این افراد استفاده کرد. یا در تولید انرژی هسته ای بعنوان سانتریفیوژ ⬅️ خلاصه کم آوردم آقا خشونت چیه؟ مگه هر خون ریختنی خشونته؟ مثلا مادری که حامله‌اس و باید شکمش شکافته بشه بچه بیاد بیرون، این خشونته؟ شکمو پاره نکنیم که بچه بمونه اون تو بمیره؟ تمام این سوالات و مشکلات از نشناختن انسان سرچشمه می‌گیره، اگر ما خودمون رو بشناسیم و هدف از خلقت‌مون رو بدونیم، اون وقت کشته شدن خودمون برای اون هدف خلقت هم نه‌تنها خشونت نخواهد بود بلکه اصلا افتخار به حساب خواهد اومد. ✍حسین دارابی @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا یه‌‌بار تو حرم امام رضا نشسته بودم نماز می‌خوندم، سه نفر مذهبی روبه‌روی ما نشسته بودن یه جورایی مارو نگاه می‌کردن، گفتم شاید چهره نورانی‌ام جذبشون کرده یا حال عجیبم در نماز شیفته‌شون کرده، خلاصه بعد نماز شروع کردن به صحبت بامن، یکی‌شون گفت من خیلی مردد بودم یه صحبت‌هایی را باشما بکنم، ولی به حضرت متوسل شدم و استخاره‌ای کردم خوب دراومد، حالا می‌خوام بگم بهتون، گفتم خب بفرمایید. دیدم جذبم نشده بودن زیاد. 🔻شروع کردن درباره علائم ظهور حضرت صحبت کردن. خیلی حرفه ای و عالی صحبت رو بردن جلو، خیلی هیجانی و حساس کرن بحث رو، ماهم که جوگیر، گفتم آقا اینارو فرستاده برای ما خلاصه آخرش گفتن چندساله یمانی ظهور کرده و الان تو عراقه و بصورت مخفیانه داره آماده سازی ظهور می‌کنه، اسمش هم احمدالحسن الیمانی هست، فرزند امام مهدی و همون قائم آل محمده، خلاصه شماره‌مو گرفتن که بعدا هدایتم کنن، خیلی پایه بودن. 🔻تو تلگرام یه گروه زدن و باهم صحبت می‌کردیم، گفتن احمدالحسن امام سیزدهمه که اومده شرایط رو برای ظهور امام دوازدهم آماده کنه😳 این خودش یه معجزه‌اس به‌نظرم، ۲۸ تا امام داشتن 🔻گفتم خب این احمدالحسن که میگید حجت خداست فارسی هم حرف می‌زنه دیگه؟ گفتن نه عربی فقط، گفتم خب یکی از خصوصیت اماما اینه که به همه زبان‌ها می‌تونن حرف بزنن، حتی زبان حیوانات هم میفهمن، گفتن نه لزومی نداره، شاید خدا بخواد و بصورت معجزه به امامان عنایت کنه، گفتم آقا شما باید یه دو واحد امام‌شناسی پاس کنید، اطلاعاتتون پایینه، از امام‌تون نمی‌تونید دفاع کنید، این در علم لدنی امام هست، اگر این‌طوری نباشه علم امام ناقصه بعدا فهمیدم احمدالحسن تو حوزه نجف درس خونده خخخ. چه امامی، مدرسه هم می‌رفته، فکر کنم یکی دو تا درس هم تجدید شده بوده. شاید می‌رفته التماس هم‌می‌کرده توروخدا پاسم کنید.😭 من امامتونم لامصبا 🔻داستان های اهل بیت و صحبت کردن‌شون با حیوانات زیاده، امام‌رضا علیه السلام نشسته بودن، داشتن دوتا کبوتر رو نگاه می‌کردن و لبخندی به لب داشتن، یکی از یاران از حضرت می‌پرسه آقا جان دلیل لبخند شما چیه؟ حضرت فرمودن اون کبوتر نر به کبوتر ماده داره می‌گه، تو رو از همه عالَم بیشتر دوست دارم هیچ چیزی توی این دنیا نیست که بیشتر از تو دوست داشته باشم، مگر این آقایی که اینجا نشسته، علی ابن موسی الرضا 🔹زمان متوکل یه زنی ادعا کرد حضرت زینبه، هیشکی نتونست ادعاشو رد کنه، متوکل از امام هادی(علیه السلام) کمک خواست، حضرت گفت گوشت ما فرزندان فاطمه بر حیوانات درنده حرام است، لب به گوشت ما نمی‌زنن، به اون زن گفتن باید بری تو قفس شیر اگه سالم موندی حرفت درسته، زن گفت نه من نمی‌رم، اگه راست می‌گید خودتون برید، متوکل دستور داد امام وارد قفس بشه، امام از پله‌های قفس بالا رفت و وارد قفس شد، شیرها دونه دونه میومدن کنار حضرت سرشونو می‌آوردن پایین، دراز می‌کشیدن روی زمین، حضرت نوازششون می‌کردن، متوکل گفت سریعتر امام رو از قفس خارج کنید که آبرومون داره می‌ره. حضرت خارج شد و فرمود، هر کس ادعا دارد فرزند فاطمه است وارد شود، وآن زن دروغ خود را اعلام کرد. روش خوبیه، احمدالحسن یا هر مدعی دروغین دیگه رو بندازید تو قفس شیر و پلنگ، یا خودشون می‌گن دروغ گفتیم، یا می‌خورنشون راحت می‌شیم، نیازی نیست انقدر وقت بگذاریم اثبات یا نفی‌شون کنیم ✍حسین دارابی @HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴چشم و هم‌چشمی بلای خانه‌مان سوز یکی از مشکلاتی که در زندگی ها بوجود اومده و از موانع ازدواج هم هست، چشم‌ و هم‌چشمی و تجمل‌گرایی هست. وقتی چشم‌ و هم‌چشمی بوجود میاد دیگه به کارآیی اشیاء، وسایل و رویدادها توجه نمی‌کنیم که این وسیله به چه دردی می‌خوره، چه کارکردی داره، بلکه معیارمون فقط نظرات مردم و هنجارهای جامعه میشه. به‌عنوان مثال وقتی می‌خوایم یه کفش بخریم اول کارکرد کفش رو باید ببینیم چیه، مثلا راحت باشه، از گرما وسرما محافظت کنه، جنسش بادوام باشه، زیبا باشه، دوختش مناسب باشه. ولی وقتی طبق چشم‌ و‌ هم‌چشمی رفتیم کفش بخریم به کارکردش توجه نمی‌کنیم، سریع میریم سراغ هنجارهای جامعه، خب مد روز چیه؟ چه رنگی رنگ ساله؟ کدوم کفش جلب توجه می‌کنه؟ کدوم باکلاسه؟ بعد کفش رو می‌خریم و بیشتر اذیت می‌شیم، یه کفش می‌گیریم نیم متر پاشنه داشته باشه، جلب توجه کنه، قد کوتاهمونم بلند کنه، چون قد بلندی ارزشه، بعد موقع راه رفتن هی قیری‌ویری میریم تو در و دیوار. همین‌طور تو بحث لباس و پوشش و بقیه مسائل. ما بجای اینکه طبق نیازمون خرید کنیم، مراسم بگیریم، هدیه بگیریم، طبق هنجارهای غلط جامعه برا خودمون نیاز می‌سازیم بعد می‌ریم خرید می‌کنیم، دقیقا برعکس خیلی از وسایل جهیزیه و مراسمات واقعا اضافیه ولی باید باشه، چرا؟ بخاطر هنجارهای جامعه، مردم چی می‌گن، جهیزیه ناقص نشه، چشم مردم دربیاد، دهن مردم بسته بشه نظرات مردم و هنجارهای جامعه بسیار قوی هستن و اگر مخالفش عمل کنیم حرف می‌شنویم، پس باید خودمون رو قوی کنیم 《خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شو》 خب باید قوی باشیم که رسوای جماعت بشیم وگرنه نمی‌تونیم و برای این‌که رسوا نشیم، همرنگ جماعت میشیم و حتی بدتر از بقیه می‌شیم. میگن زمان‌های قدیم یه زن و شوهر تو کوچه داشتن راه می‌رفتن، اراذل و اوباش جلوشونو می‌گیرن می‌گن زنت باید برامون یکم برقصه وگرنه با چاقو خطخطی‌تون می‌کنیم، دیگه میبینن چاره‌ای نیست، زنه براشون می‌رقصه بعد اجازه میدن برن، تو راه برگشت مرده خیلی ناراحت بوده، زنش میگه عزیزم خب مجبور بودیم چرا ناراحتی؟ مرده میگه آره مجبور بودی برقصی حرفی نیست ولی لامصب چرا انقدر قشنگ رقصیدی؟ یکم دستاتو تکون میدادی تموم، این عشوه کرشمه ها چی بود؟ الانم تو عروسی ها پیش میاد، یکی رو به زور می‌برن وسط با اصرار فراوان برقصه، اولش راضی نمی‌شه، بعدش که شروع می‌کنه چنان جوگیر می‌شه شهرام شب‌پره رو میذاره تو جیبش، یکی باید بیاد جمعش کنه.😄 حکایت هنجارها و همرنگ شدن‌ها، حکایت برخی از خانواده های مذهبی و معتقده که تو بحث چشم و هم‌چشمی و تجمل گرایی از خانواده های دیگه دارن می‌زنن جلو و خیلی بدتر عمل می‌کنن. و بدتر از اون، کسایی هستن که ندارن و می‌خوان ادای پولدارها رو دربیارن. ادامه دارد.... (قسمت ۶_ چشم و هم‌چشمی) ✍حسین دارابی @HoseinDarabi