👇👇👇
♨️سوال:
🔰سرنوشت اخروي عقب ماندگان ذهني چگونه است؟
✍️پاسخ:
✅پاسخ در چند محور بيان مي شود:
الف) در ابتدا بايد اشاره شود که اين سؤال اختصاص به افراد عقب مانده ذهني نداشته، بلکه شامل همه افرادي مي شود که به دلايلي تا زمان مرگ قابليت تشخيص و درک به معناي درست آن را پيدا نمي کنند، مانند معلولان ذهني، ديوانگان يا حتي بچه هايي که در شکم مادر سقط مي شوند، و ... .
در خصوص اين افراد و اين که سرنوشت اين ها در قيامت چگونه است و چگونه و به چه قاعده اي براي آن ها جايگاه و مقام آخرتي تعيين مي گردد، از ديرباز بحث هاي گوناگوني در بين انديشمندان وجود داشته و در کتاب هاي اعتقادي به آن ها پرداخته شده است .
از نظر عقل و نقل، اين گونه افراد چون از ادراک متناسب و قابل قبول که شرط هر تکليف و مسئوليتي است، بي بهره اند، در دنيا هم تکليفي بر عهده آنان نيست. در نتيجه، گناهي براي آنان ثبت نميشود و عقوبت و مجازات هم نميشوند و بر همين اساس سوال و جواب قبر و مانند آن در خصوص ايشان بي معناست .
اما در مورد جايگاه اخرويشان نظرات گوناگوني ارائه شده از جمله آنکه اگر از خانوادهاي مسلمان باشند، به دنبال پدر و مادر خويش - شايد به عنوان پاداش و مايه خوشحالي ايشان - به بهشت خواهند رفت. اما اگر وابسته به کفار و ظالمان باشند، به واسطه قصور ادراکي خود، در قيامت عذاب نخواهند شد؛
در برخي منابع آمده است: "علم آن را به خدا واگذاريد"؛ يعني درباره آن سؤال نکنيد؛ خدا بهتر ميداند با آن ها چه کند. (1)
در برخي روايات در باره اطفال شيعيان آمده است که در عالم برزخ فاطمه زهرا (س) آنان را تربيت ميکند. (2) ذکر شده که حکم ديوانگان، مانند اطفال است. (3) البته در پاره اي از روايات نيز ذکر شده که اين افراد به شکل خاصي در قيامت مورد آزمون قرار مي گيرند تا وضع تسليم يا متمرد بودن آن ها در برابر تکاليف الهي معين باشد. بعيد نيست متناسب با وضع آخرت و ميزان ادراکات آن ها در آن جهان آزموني از ايشان گرفته شود.
در حديثي زراره از امام باقر (ع)نقل ميکند: «وقتي قيامت ميشود، خداوند با پنج دسته بحث ميکند:
طفل کسي که در دوران فترت بميرد؛ کسي که در زمان پيامبر ابله باشد (سبک عقل)؛ ديوانهاي که عقل نداشته باشد و بالأخره کر و لال.
همه آن ها بر خدا اعتراض و يا عرض ميکنند: تقصيري نداشتيم. اگر حجت داشتيم، اطاعت ميکرديم. خداوند فرشتهاي را ميفرستد و آتشي آماده ميکند. سپس به آن پنج گروه ميگويد: خداوند به شما امر فرموده است داخل آتش شويد. هر کدام از آن ها پذيرفتند و داخل آتش شدند. خداوند آتش را بر آنها سرد و خنک ميکند و از سوختن نجات شان ميدهد؛ ولي عده اي که نپذيرفتند، به سوي آتش جهنّم سوق داده ميشوند». (4)
اما در مورد فلسفه خلقت اين افراد بايد گفت :
اولا : خلقت اين افراد تفاوتي با خلقت ديگر انسان ها ندارد و لازمه ساختار علي و معلولي عالم است و حکمت اقتضا مي کند که خداوند اين ساختار را بر هم نزند ؛ در واقع اگر چه خداوند متعال نظام احسن عالم را به گونه اي تدوين نموده و قوانين زندگي را طوري منطبق بر آن ترسيم نموده است که در صورتي که انسان بر اساس آن عمل نمايد چنين نواقصي ايجاد نمي گردد لکن اقتضاء تکامل و رشد انسان در اين است که اگر علت شکل گيري فرزندي عقب مانده فراهم شد ، اين امر به معلول خود منتهي شود و خداوند مانع اين امر نگردد .
لذا در موارد بسيراي فرزندان سالم و بي نقص متولد مي شوند و در موارد معدودي نيز با سوء انتخاب و رفتار اشتباه آگاهانه يا ناآگاهانه برخي از والدين، زمينه بسياري از اين نواقص ايجاد مي گردد که نمي توان مستقيما آنها را به خداوند نسبت داد و گفت خدا مي خواست اين فرزند معلول به دنيا بيايد ، بلکه خداوند زمينه سالم متولد شدن اين فرزند را فراهم نمود اما با ناآگاهي يا اشتباه والدين يا هر فرد دخيل ديگر اين فرزند به شکل معلول متولد گشت .
ثانيا : اگر چه افراد معلول متناسب با معلوليتي که دارند از بهره مندي از بخشي از نعمتهاي الهي محروم مي گردند و يا بخشي از ابزارهاي ادراکي خود را از دست مي دهند. ولي اين به معناي محروميت از معرفت خداوند و ساير حقايق عالم نمي باشد. زيرا خداوند متعال ابزارهاي معرفتي فراواني نظير عقل و درک باطني و فطري و همچنين ادراکات ظاهري از راه حواس مختلف ظاهري به افراد عطا نموده است که اگر چه برخي از افراد از بخشي از اين توانمندي ها محروم شوند. ولي كمتر اتفاق مي افتد كه فردي از تمام اين ادراكات محروم گردد.و لذا اگر چه برخي همين افراد معلول در نظر ما درك و معرفتي ندارند. لكن در سايه بهره بردن از همان ظرفيت هاي باقيمانده حقيقتا به معرفتي به مراتب بالاتر از بسياري از افراد به ظاهر سالم مي رسند.
👇👇👇
ثالثا : در نگاه ديني شرايط و توانمندي و سلامت افراد در دنيا حقيقتا ملاك سعادت و خوشبختي نهائي آنها نمي باشد. زيرا بايد جايگاه افراد را در دنيا و آخرت در مجموع مقايسه نمود،افرادي كه در دنيا از امكانات و توانمندي هاي كمتري و برخوردارند متناسب با همين محروميت ها از تكليف و حسابرسي آسانتري برخوردار خواهند شد(5)و همچنين كساني كه به خاطر تحمل اين ناتواني ها و يا حتي تحمل نگاه حقارت آميز ديگران به خود و ... زحمتها و گرفتاري هاي بيشتري را متحمل مي گردند ،متناسب با تلاش بيشتر خود نتيجه بيشتري دريافت خواهند كرد(6) و لذا اين كمبود ها و نقص ها اگر هم منجر به ضعف معرفت و كاهش لذت آنها از معرفت حق منجر گردد در نهايت جبران خواهد، گشت..
پي نوشت ها:
1. محمد بن يعقوب کليني، کافي، نشر دار الکتب لاسلاميه، تهران، 1380 ق، ج 3، ص 248.
2. همان، ج 5، ص 289 و ج 6، ص 229؛ علي بن ابراهيم قمي تفسير قمي، نشر دار الکتاب، قم، 1387ش، ج 2، ص 332.
3. کافي، ج 3، ص 248.
4. رعد (13)، آيه 17.
5. بقره(2) آيه 286.
6.نجم(53) آيه 39.
🌐مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔹 @pasokhgoo1 👈
#اعتقادی
👇👇👇
♨️سوال:
🔰نقد افرادي مثل خواننده ها و شاعران بدون حضور آنها غيبت محسوب مي شود؟
✍️پاسخ:
✅غیبت با انتقاد فرق دارد. غیبت از روی دشمنی و حسادت و اینگونه امور و با قصد خراب کردن فرد گفته می شود, در حالی که انتقاد گفتوگو راجع به عملکرد و موضعگیرىهاى یک فرد معروف یا مسؤول همراه با نقد و دید اصلاح طلبانه است.
👈به عبارت دیگر جدا نمودن خوب و بد عملکرد شخص و شرح محاسن و معایب وى را انتقاد گویند.
🖊و از آن جا که شخصیت های اجتماعی و مسئول مانند مدیران , هنرمندان و دولتمردان درقبال مردم و جامعه باید پاسخگو باشند، انتقاد از آنان اشکالى ندارد؛
👈 اما غیبت ذکر معایب شخصی انسانها است که ربطى به شخصیت حقوقى یا عملکرد کارى آنها ندارد.
🖊بنابراین در رابطه با شخصیت حقیقی افراد نمی شود غیبت کرد و گناه محسوب می شود و صحبت در رابطه با مسائل شخصى آنان جایز نیست ,ولی بررسى و سنجش کارکرد اجتماعى آنان و نقد دقیق آن، بدون تکیه بر ظنیّات و افراط و تفریطها و با هدف اصلاح امور جامعه اشکالى ندارد , زیرا اموری که مربوط به شخصیت حقوقی افراد است چون جنبه اجتماعی دارد و از جمله امور پنهان محسوب نمی شود, اصطلاحا به آن غیبت گفته نمی شود
🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔷 @pasokhgoo1 👈
#اخلاقی
آیا در بهشت نیز حجاب است؟
👇👇👇
♨️سوال:
🔰آيادر بهشت نيز حجاب بين زنان ومردان هست ؟مثلا مثل اين دنيا کسي با شوهرش راحت هست در بيرون از خانه حجاب دارد بهشت نيز اينگونه هست؟
جهنم چطور آيا حجاب خواهد بود؟
آيا کسي که بخواهد حوري يا غلمان را اختيار خواهد کرد يعني به اختيار خودش هست مثل اين دنيا؟ واگر حوري يا غلمان نخواهد ميتواند تنها بماند؟
✍️پاسخ:
✅ابتدا باید به این نکته توجه نمود که همه چیز آخرت اعم از بهشت و جهنم با دنیا فرق دارد. آن جا جهان دیگرى است با قوانین خاص خود که نمی توان ویژگی ها و امور آن را با دنیا مقايسه نمود؛
ولي به هر حال از آن جا که پوشش بدن از غیر از نظر عقلى امرى ممدوح است و نوعى کمال براى انسان محسوب مى شود و از آنجا كه بهشت محل خوبى ها است، مى توان گفت که حجاب در بهشت وجود دارد، ولى نحوه و حدود آن براى ما معلوم نیست.
قرآن در مدح حورهاى بهشتى مى فرماید: «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيام؛(1)
در جایی دیگر خدا لباس بهشتیان را اینگونه معرفی می فرماید:
«عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً»؛(انسان 21) بر اندام آنها [بهشتیان] لباسهایى است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیباى ضخیم، و با دستبندهایى از نقره آراستهاند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مینوشاند.
پوشش بدن ، جزئی از فطرت انسان است .
زنان بهشتی با لباس های زیبا و نورانی بهشت، خود را می پوشانند.
انسان پاک که فطرتش سالم مانده و شکوفا باشد، از برهنگی و فساد و ظلم بیزار است . ابتلا به این ها برایش زجر آور است . در قیامت که به اراده خدا چشم های حقیقت بین بیدار می گردد،گناهکاران از این که عریان در قیامت محشور شده اند، در عذابند و این از شکنجه های آن ها است.
بنابراین پوشیدگی خواست فطرت زیبایی طلب انسان ها است. در بهشت زنان اهل بهشت پوشیدگی را طالبند. آن ها به فطرت زیبایی طلب خود جز زیبایی و عفت و پاکی نمی خواهند و نمی جویند. بدون این که تکلیف و امر و نهی در کار باشد، این خواست و میل شدید خودشان است.
قرآن کریم، این موضوع را در دو جا مطرح کرده است و با اندکی تفاوت لفظی میفرماید:
« در باغهای بهشتی، زنانی هستند که جز به همسران خود چشم نمیدوزند و عشق نمیورزند . پیش از آن، هیچ انسان و جنّی با آنان تماس نگرفته است.»(الرحمن ،آیات 56-72.) این زنان دوشیزه و پاکند و شیفته و دلداده همسران خودند و طمع نگاه و لذّتجویی از هیچ مرد دیگری را ندارند.
لذا هرچند نمی توان در این خصوص به طور قطع سخن گفت در مجموع مي توان نتيجه گرفت كه وجود پوشش و حجاب در بهشت قابل پذيرش بوده و همچنين اصل همسری برخی افراد با هم نیز یقینا مطرح است و حضور همسران بهشتي در كنار هم نيز مورد تاييد مي باشد . و در بهشت هیچ فساد و تباهی نیست.
اينگونه نيست كه بهشت يك مكان خاص و محدود باشد كه همه بهشتيان را در آن جاي دهند و همه به ناچار كنار هم باشند بلکه، در آخرت هر كس متناسب با مقام و مرتبه خاص خود در بهشت خود جاي مي گيرد. لذا فرض وجود زنان نامحرم را در آن و براي فردي كه در آن بهشت حضور دارد چندان قابل قبول به نظر نمی رسد.
اما درباره لباس جهنمی ها قرآن می فرماید:
«کسانی که کافر شدند لباسهایی از آتش برای آنها بریده می شود. در روز قیامت مجرمان را باهم در غل و زنجیر می بینی که لباسهایشان از ماده چسینده بد بوی اشتعال زاست و صورتهایشان را آتش می پوشاند.» ( ابراهیم/49-50)
اما درباره خواستن و یا نخواستن حوری و قلمان و یا تنها زندگی کردن در بهشت قرآن می فرماید: «فرد بهشتی هر چه بخواهد برای او فراهم است» «فصلت 31»
فرد بهشتی هر چه بخواهد برایش فراهم می شود ولی بدون شک گرایش و حالات فرد به محض ورود به بهشت به بهترین حال و به بهترین درخواست ها تغییر می کند.
🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔷 @pasokhgoo1 👈
#اعتقادی
هیراد:
📚📚📚📚📚
سلام سلام👋
یه کار قشنگ❤📚❤
شما دوستای کتابخون مون حتما کتابهایی دارین که خونده شده و یا دلتون میخواد کتابهایی که مفید هستن رو هدیه بدید،
شما از امروز میتونید این کتابهارو در قالب #کتاب_نذری به کتاب طلائیه بیارید، تا ما برای تامین کتابخانه های مناطق محروم ازشون استفاده کنیم.
و یا اگر گروه ها یا مناطقی رو توی استان مرکزی میشناسید که به این کتابها نیاز دارند، میتونید به ما معرفی کنید، تا تو الویت هامون باشه.
و همینطور ازتون میخوایم تو #کتاب_نذری بهمون کمک کنین و این پست رو منتشر کنید!
حسّ خوبِ کتابهای خوبمون رو هدیه بدیم🎁
برای اطلاعات بیشتر باما تماس بگیرید.
تلفن 08632228593
#کتاب
#کتاب_نذری
#نذر_فرهنگی
#نذر_کتاب
#کتاب_طلائیه
#میبخشم_پس_خواهم_بود
#موسسه_فرهنگی_سفیران_طلائیه
#مرکزی #اراک
#ابتدای_خیابان_محسنی #سمت_راست
@booktalaeieh
هدایت شده از بهسمت آرامش 🌱✨
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈پاک شدن مومن به وسیله بلا و گرفتاری ها
💠يونس بن يعقوب گويد : از امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ شنيدم كه می فرمود : هر بدنى و جسمى كه چهل روز يک بار مصيبت نبيند نفرين شده و ملعون است ، اظهار داشتم : نفرين شده و ملعون است؟! فرمود : (بلى،) نفرين شده و ملعون است ؛ و چون حضرت (مرا شگفت زده) ديد كه بر من چنين مطلبى سنگين است ، فرمود : اى يونس ! همانا خراشيدن پوست ، كوبيدگى ، لغزيدن و افتادن ، بدبختى و گرفتارى هاى زندگى ، آزمند و ضعيف گشتن ، پاره شدن بند كفش ، لرزش پلک هاى چشم و مشابه آنها از انواع بلايا و مصيبتها است ، به راستى مؤمن گرامى تر از آن است كه چهل روز بر او بگذرد و به جهت گناهان و خطاهايش به وسيله آزمايش پاک نگردد ، اگر چه به سبب غم و اندوهى باشد كه نداند چرا و چگونه بر او وارد شده است ، به خدا سوگند ! بعضى از شما پول هاى سِكّه نزدش گذاشته شود ، چون محاسبه كند ناقص و كَم باشد ، پس ناراحت و غمگين گردد ؛ و چون دوباره محاسبه كند ، ببيند كه درست است ، پس همين سبب از بين رفتن بعضى از گناهانش باشد .
📗المؤمن ج ۱ ص ۳۱
@Dastanhaykotah
👇👇👇
♨️سوال:
🔰چه نوع انتظارى ارجح است؟
✍️پاسخ:
✅درك دقیق معنای انتظار مبتنی بر فهم جامع اندیشه مهدویت است واندیشه مهدویت را باید با توجه به مجموعه معارف اسلامی و در راستای هدف كلی دین اسلام دید. بنا بر آموزه های دینی، مهدی ( عج ) روزی ظهور كرده و وعده های الهی را به اجرا درمی آورد، او برپا كننده حكومت صالحان می باشد و مومنان به میزان ایمان وعمل صالحشان در حكومت مهدی ( عج ) قرب و منزلت دارند.
این اندیشه پایانی زیبا و نورانی برای جریان زندگی انسان تصویر میكند و عامل شعله ور شدن امید در دل های مومنین است. امید به ظهور مهدی ( عج ) همان امید به خداست. امید موتور حركت انسان در زندگی است و امید به مهدی ( عج ) عامل حركت استوارتر انسان در مسیر خوبی ها یعنی همان هدف اصلی دین می باشد.
مقصود از انتظار فرج، امید و دلبستگی به مهدی ( عج ) است. بنابراین انتظار فرج ارجح که مقصود دین است به تعبیر شهید مطهری، انتظاری سازنده و نگه دارنده، تعهدآور، نیروآفرین و تحرك بخش است. به گونه ای كه خود نوعی عبادت و حق پرستی است.
برخی به خطا به گونه ای اندیشه مهدویت را تصویر می كنند كه انتظار براساس آن به معنای كمك به رشد ظلم و فساد و پرشدن دنیا از گناه می باشد در حالی كه بی شك چنین اموری با هدف دین بیگانه است، بنابراین انتظار و عشق به مهدی؛ یعنی، عشق به همه خوبی ها و امید اقامه همه خوبی ها در دنیا این عشق و امید عاملی است كه انسان را وا می دارد تا هر چه بیشتر و محكم تر در راه خوبی ها قدم بردارد، پس انتظارفرج مسئولیت آفرین است.
به تعبیری دیگر می توان گفت: انتظار ظهور منجی هیچ گاه به حقیقت نمیپیوندد مگر در صورتی كه سه عنصر اساسی در آن محقّق گردد:
۱ - عنصر عقیدتی:
شخص منتظر باید ایمان راسخی به حتمی بودن ظهور منجی ونجاتبخشی او داشته باشد.
۲ - عنصر نفسانی:
زیرا شخص منتظر باید در حالت آمادگی دائمی به سر ببرد.
۳ - عنصر عملی وسلوكی:
شخص منتظر باید به قدر استطاعت خود در سلوك ورفتارش زمینههای اجتماعی وفردی را برای ظهور منجی فراهم نماید.
با نبود هر یك از این سه عنصر اساسی، انتظار حقیقتاً معنا پیدا نمیكند.
منابع زیر جهت مطالعه پیرامون شناخت انتظار ارجح و واقعی بسیار مفید است :
۱- قیام و انقلاب مهدی ، شهید مطهری ،صدرا، تهران ( این كتاب اساسا" به معنای انتظار پرداخته است ) .
۲- امامت ومهدویت ، آیت الله صافی ، انتشارات اسلامی قم ، ۱۳۷۵ ( این اثر به مجموعه ای از بحث ها پیرامون امام مهدی ( عج ) پرداخته و خصوص بحث انتظار نیز یكی از فصلهای كتاب است ، ج ۱، ص ۳۵۱ - ۳۹۸ ) .
🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔷 @pasokhgoo1 👈
#مهدویت
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
⛔️توجه لطفا⛔️
پیشاپیش میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارک🌹
ان شاءالله از امشب انتشار رمان (یا حالا اسمشو هر چیزی میخواید بذارید اشکال نداره) خواهیم داشت.
از امشب ساعت ۲۳
لطفا دوستانتون را هم به کانال دعوت کنید:
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour