6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکم از شگفتی های خلقت متفاوت خدا ببینیم...
https://eitaa.com/montazarr1401
🍃 🍂❤️🍂🍃
🌺 سلام..
🍀 صبح زیباتون بخیر...
🌺 به آخرین روز از فصل تابستان خوش آمدید....
🍀 از صدای پای امروز میفهمیم
اتفاق تازهای در راه است.
🍀خدا کند در این روز زیبا
همه غرق در باران اجابت شویم.
🌺 آن گونه که فقط خدا باشد و ما
و یک چتر آرامش
https://eitaa.com/montazarr1401
#سلام_مولا_جانم ✋💖
#صبحت_بخیر_آقای_مهربانم 💐
آفتاب 🌞 رویت
روشنی بخش دل ❤️
سلام بر تو که 🌼🍃
#صبح مرا سلام تویی
سلام بر تو که
#آغاز هر کلام تویی...
سلام بر تو که 🌼🍃
از صبحِ نور تا شب حشر
تو بوده ای و تو هستی
و #والسلام تویی...💞
🌺 کاش چشم شیعیان
روشن شود با دیدنت 🤲
🍃🌸 السلام علیک یا بقیه الله 🌸🍃
#صبحتون_مهدوی 🌼🍃
#التماس_دعای_فرج 🤲💚
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
صبحتون امام زمانی
https://eitaa.com/montazarr1401
ما معمولیا همیشه بیشتر از توانمون مایه میذاریم آخرشم به همه بدهکاریم!
https://eitaa.com/montazarr1401
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺷﻨﯿﺪﯾﻦ ﯾﺎ ﻧﻪ ...
ﻣﯿﮕﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺳﺐ ﺑﺨﻮﺍﺩ
ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﻮﻧﻪ ﺭﺩ ﺑﺸﻪ،
ﺍﻭﻝ ﺁﺏ ﺭﻭ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻌﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ!!
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻦ ﭼﺮﺍ؟
ﭼﻮﻥ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﻭ
ﺗﺤﺖ ﻫﯿﭻ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﭘﺎﺷﻮ ﺭﻭ ﺍﻭن
ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ !
ﭼﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﻮﻋﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ ﺗﻮ ﺁﺏ ...!
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ:
ﺭﻭ ﺩﻝ ﻫﺎﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ،
ﺭﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ،
ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ،
ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ،
ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﭘﺎ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﯿﻢ ..!
https://eitaa.com/montazarr1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در بیروت، وارد مسجدی شدیم، مُهر برداشتم، دیدم روش نوشته؛ تربت طهران!! 😳😭
https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek
⚙ سرنوشت اولین سماورساز ایرانی
🔸از قول محمدعلی فروغی نقل میکنند که
ملکالتجار روسیه نیز دو سماور با یک دست ظروف چایخوری برای امیر به ارمغان آورد. امیر یکی از زبردستترین صنعتگران ایرانی را که اصفهانی بود، احضار کرد و از او خواست تا نظیر آن را بسازد. استاد صنعتگر اصفهانی، بهخوبی از پس کار برآمد و امیر، او را شادمانه نواخت و سپس سرمایهای در اختیارش قرار داد تا به تولید سماور بپردازد و انحصار ساخت سماور را تا چندین سال به او واگذار کرد.
🔸اما از بدِ روزگار، امیر از صدارت برکنار شد. پس از برکناری امیر، کار آن صنعتگر به تباهی رسید؛ زیرا ماموران [میرزا آقاخان نوری] به سراغ سماورساز رفتند و سرمایهای را که امیر در اختیارش گذاشته بود، مطالبه کردند. او نیز چون سرمایه را صرف تهیه لوازم کار نموده بود، حتی با فروش کل زندگیاش نتوانست تمام سرمایه را برگرداند و مقداری از آن باقی ماند.
🔸ماموران دولتی، استاد هنرمند را به بازار برده و گردانند و آنقدر بر سر و رویش کوبیدند که کمکم رهگذران بر او رحم کردند و هرکس سکهای پرداخت تا سرانجام، بدهی او پرداخت شد. اما اصابت ضربات چوب بر سر او باعث نابینایی او گردید و بقیه عمر را به گدایی نشست.
https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek