eitaa logo
🟢توشه راه✅️
303 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
6.9هزار ویدیو
34 فایل
مطالب نابببب بروززززوعکس زیبامفهومی وودلنوشته هاووو فروشگاه !! پاسخ گویی @montazarmohbby110 ⭕جهت ثبت سفارش ☝️☝️☝️ بزن روپیوستن کانال وگم نکنی😍 https://eitaa.com/montazarr1401 https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در بیروت، وارد مسجدی شدیم، مُهر برداشتم، دیدم روش نوشته؛ تربت طهران!! 😳😭 https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
⚙ سرنوشت اولین سماورساز ایرانی 🔸از قول محمدعلی فروغی نقل می‌کنند که ملک‌التجار روسیه نیز دو سماور با یک دست ظروف چای‌خوری برای امیر به ارمغان آورد. امیر یکی از زبردست‌ترین صنعتگران ایرانی را که اصفهانی بود، احضار کرد و از او خواست تا نظیر آن را بسازد. استاد صنعتگر اصفهانی، به‌خوبی از پس کار برآمد و امیر، او را شادمانه نواخت و سپس سرمایه‌ای در اختیارش قرار داد تا به تولید سماور بپردازد و انحصار ساخت سماور را تا چندین سال به او واگذار کرد. 🔸اما از بدِ روزگار، امیر از صدارت برکنار شد. پس از برکناری امیر، کار آن صنعتگر به تباهی رسید؛ زیرا ماموران [میرزا آقاخان نوری] به سراغ سماورساز رفتند و سرمایه‌ای را که امیر در اختیارش گذاشته بود، مطالبه کردند. او نیز چون سرمایه را صرف تهیه لوازم کار نموده بود، حتی با فروش کل زندگی‌اش نتوانست تمام سرمایه را برگرداند و مقداری از آن باقی ماند. 🔸ماموران دولتی، استاد هنرمند را به بازار برده و گردانند و آن‌قدر بر سر و رویش کوبیدند که کم‌کم رهگذران بر او رحم کردند و هرکس سکه‌ای پرداخت تا سرانجام، بدهی او پرداخت شد. اما اصابت ضربات چوب بر سر او باعث نابینایی او گردید و بقیه عمر را به گدایی نشست. https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
💚 تو دریای شعوری یامحمّد توعشق پُرغروری یامحمّد ابرمردی، سلحشوری محمّد تو از سر تابه پا نوری محمّد دگرگون‌ شد حجاز از مَقدمِ تو عیان شد جایگاه اعظم تو رسیدی،جهل و نادانی به دَرشد لب خشکیده از جامِ تو تَرشد زِیُمن مَقدمت کسرا فرو ریخت زمین و آسمانها درهم آمیخت جهان‌ را دعوتِ توحید کردی نهـــال یأس را، امّیــد کردی https://eitaa.com/montazarr1401 محمّد دین تو دین جنون نیست به‌ آئین‌ تو حرف‌ قتل‌ و خون نیست
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
چقدر اين متن دلنشينه... 👌 ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﯾﻪ نفر ﻣﯿﺮنجی... ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪیش... ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ میمونه... ﮐﯿﻨﻪ ﻧﯿﺴﺖ... ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺯﺧمه... ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻞ ﺑﺸﻪ..! ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﯽ و ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺑﮕﯽ ﻧـــﻪ... ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺳﺖ! ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﯾﻦ ﻭﺳﻂ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯿﺶ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ..! ﯾﻪ ﭼﯿﺰ سنگين مثل... "ﺣــــﺮﻣـــــﺖ... https://eitaa.com/montazarr1401
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
معتقدم که خبرهای خوب زندگیم رو باید همون کسی بشنوه که غر زدن هام رو شنیدن و توی ناراحتی کنارم بوده... https://eitaa.com/montazarr1401
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
حتما بخونید قشنگ https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید پدرحبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهد کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت. https://eitaa.com/montazarr1401 (ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دوستان مهربان و گلم بی نهایت سپاسگزارم☺️ با شما بودن زیباست . انشا الله حاجت روا واین روز عزیز بهترینها روزیتون❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
۳۱ شهریور ۱۴۰۳