9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹میگه من خیلی زیبا بود...
🌹جنگ که اومد زشت شدم...
😭 من فقط یه کم موهام سوخته همین
#غزه
#فلسطین
#سه_ساله
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
در وادے عشق،صحبت توست جـــهاد
دنیا همہ محو غیرت توست جـــــهاد
خـــــون تو،بلاے جان اسرائیل است
این تازه شروع نهضت توست جـــــهاد
امروز سالروز میلادِ ...
آقا زاده ای لبنانی
یک دهه هفتادی
جوانی پر انرژی
فرزند شهید عماد مغنیه
از فرماندهان حزب الله
عشقش رهبری
شهادتش زینبی
از وصفش چه بگوییم که هر چه بگوییم کم است...
نامش جهاد
رسمش جهاد
او #شهیدجهادمغنیه است
عاشق مبارزه با اسرائیل
الگو جوانان لبنان و ایران
با افتخار من جهادی ام ...😍
من جهادی ام
جهاد ادامه دارد
🎁تولدت مبارک🎈🎂🎈
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
12.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 آندُلُس عبرتی تلخ برای مسلمانان
✝️ وقتی صلیبیها با ۳ عنصر خطرناک اختلاف، شهوت و شراب توانستند شکوه حاکمیت اسلامی در اندلس را بشکنند...
#حجاب
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🇮🇷
و در کتاب کمال الدین از امام صادق (علیه السلام) روایت آمده که از آن حضرت سؤال شد از بهترین عملی که مؤمن در آن زمان -یعنی غیبت امام (علیه السلام) - به کار بندد. حضرت فرمودند: نگهداری زبان وخانه نشینی.(۵۲۶)
و در تفسیر نیشابوری آمده که فرموده خدای تعالی: یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم(۵۲۷)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما باد که خودتان را نگهدار باشید، که اگر دیگران گمراه باشند هرگاه شما هدایت شده باشید به شما زیانی ندارد. نزد ابن مسعود خوانده شد. وی گفت: این در آخر الزمان خواهد بود.
می گویم: وروایات در این باب بسیار است که برای پرهیز از اطاله گفتار از آوردن آن ها خودداری کردیم. در این جا لازم است آنچه ممکن است بعضی پندارند که در اخباری که از ائمه اطهار (علیهم السلام) روایت آمده اختلافی هست را دفع کنیم، واین پندار به ذهن کسی می آید که در آن اخبار خوب دقت وتدبر ندارد ودر آغاز چنین گمان می کند که بین این روایات تناقضی هست، از جهت آن که در قسمتی از آن ها امر فرموده اند به دعوت وآشکار کردن مطالب، ودر بخشی دیگر به مخفی داشتن واستتار وتقیه دستور داده اند. توضیح این مطلب بر حسب آنچه به برکت ائمه اطهار (علیهم السلام) از اخبار استفاده کرده ایم این که، مردم بر دو گونه اند: یا عالم وعارف به حق هستند، ویا غیر عالم. وگونه دون از آنها بر هشت دسته می باشند:
دسته اول: افراد عامی جاهلی که چنانچه حق را بشناسند از پذیرش آن سرباز نمی زنند.
دسته دوم: کسانی هستند که در شبهه وسرگردانی افتاده اند، که در صدد تحقیق وشناختن حق می باشند، ولی به جهت وسبب در شبهه وحیرت گرفتار شده اند.
دسته سوم: اهل ضلالت وگمراهی؛ که به خاطر همنشینی با افراد گمراه کننده، یا خطا کردن در راه تحصیل علم ومعرفت ویا مانند این ها، به گمراهی افتاده اند. وبر شخص عالم، به حکم عقل ونقل واجب است این سه دسته را ارشاد کند وآنان را هدایت ودعوت نماید. واز پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) روایتی آمده که حاصلش این است: اگر خداوند به وسیله تو یک نفر را هدایت کند، از آنچه آفتاب بر آن می تابد برای تو بهتر است.
دسته چهارم: منکران ومعندان با حق؛ کسانی که اگر حق نزد آنان یاد شود آن را استهزاء کرده، وامام (علیه السلام) ودعوت کننده به حق را مسخره می نمایند.
"دسته پنجم: منکران ومعاندانی که اظهار کردن حق نزد آنان سبب ضرر وزیان بر جان یا آبرو یا مال می باشد.
و از این دو دسته باید تقیه کرد، وبه حکم عقل ونقل واجب است زبان از گفتگو با آنان بست، چنان که بر صاحبان بینش پوشیده نیست، که در کافی به سند صحیحی از عبدالاعلی آمده که گفت: شنیدم حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) می فرمود: همانا تحمل امر ما تنها به تصدیق وقبول کردن آن نیست، از جمله تحمل امر ما پوشانیدن وحفظ کردن آن از غیر اهلش می باشد، پس سلام مرا به آنان (شیعیان) برسان وبه ایشان بگو: خدای رحمت کند بنده ای را که مودت ودوستی مردم را به سوی خود جلب نماید، با آنان (مخالفین) به آنچه می شناسند سخن بگویید وآنچه را انکار می دارند از آنها بپوشانید. سپس آن حضرت (علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند! آن کسی که به جنگ با ما برخاسته، زحمتش بر ما بیشتر نیست، از کسی که آنچه را اکراه داریم از قول ما می گوید..(۵۲۸)
و در همان کتاب در حدیث دیگری از آن حضرت (علیه السلام) آمده که فرمود: فاش کننده امر ما همچون انکار کننده آن است.(۵۲۹) نیز از آن حضرت (علیه السلام) است که فرمود: همانا نه دهم دین در تقیه کردن است وهر کس تقیه ندارد دین ندارد...(۵۳۰) ودر همین معنی روایات بسیاری است.
دسته ششم: کسانی هستند که عقل ومعرفتشان ضعیف است، مؤمنانی که نمی توانند اسرار را تحمل وقبول یا حفظ ومخفی کنند، از این دسته نیز به حکم عقل ونقل باید اسرار ورازها را نهفته داشت، چنان که در احادیث گذشته یاد گردید.
و در کافی در خبر صحیحی از حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) آمده که فرمود: به خدا سوگند محبوب ترین اصحابم نزد من پرهیزکارترین وفقیه ترین ورازدارترین آن ها است، وبدترین وناخوشایندترین آنان کسی است که هرگاه بشنود حدیثی به ما نسبت داده می شود واز ما روایت می گردد آن را نپذیرد واز آن بدش بیاید وآن را انکار نماید، وکسی را که به آن عقیده دارد تکفیر کند، وحال آن که او نمی داند شاید که آن حدیث از سوی ما صادر شده وبه ما منسوب گردیده، واو با این انکار از ولایت ما خارج می شود.(۵۳۱)
و در بصائر الدرجات به سند خود از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: با مردم به آنچه می شناسند رفتار کنید واز آنچه منکرند واگذارید، وبر خودتان وما حمله ها را متوجه نسازید، به درستی که امر ما سخت دشوار است که آن را متحمل نمی شود جز فرشته مقرب، ویا پیغمبر مرسل، یا بنده مؤمنی که خداوند دلش را برای ایمان آزموده باشد.(۵۳۲) وبه سند خود از امام صادق (علیه السلام) از پدرش (علیه السلام) آورده که فرمود: روزی در محضر امام علی بن الحسین (علیه السلام) سخن از تقیه به میان آمد. آن حضرت فرمود: به خدا اگر ابوذر می دانست در دل سلمان چیست او را می کشت، وحال آن که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) میان آن دو، برادری برقرار کرده بود. پس درباره سایر مردم چه گمان دارید؟ همانا علم علما صعب مستصعب (سخت دشوار) است، آن را تحمل نمی کند مگر پیغمبر مرسل یا فرشته مقرب ویا بنده مؤمنی که خداوند دلش را به جهت ایمان آزموده باشد. حضرت فرمود: وبدین جهت سلمان از علما شد که او مردی از ما اهل البیت است، از این روی به ما منسوب شد.(۵۳۳)
به سند خود از امام باقر (علیه السلام) آورده که فرمود: حدیث ما صعب مستصعب است، آن را تحمل ندارد مگر فرشته مقرب یا پیغمبر مرسل یا مؤمنی آزموده شده، یا شهری که دژ محکمی داشته باشد. پس هرگاه امر ما واقع گشت ومهدی ما آمد هر مرد از شیعیان ما از شیر جری تر واز نیزه نافذتر خواهد بود، دشمن ما را با پاهایش لگد خواهد کرد واو را با کف دستش خواهد زد، واین هنگامی است که رحمت وگشایش خداوند بر بندگانش نازل شد.(۵۳۴)
دسته هفتم: کسانی هستند که به سبب روی گرداندنشان از حق وبرگزیدگان باطل، خداوند بر دل ها وگوش های شان مهر زده است، که دعوت به حق در آن ها مؤثر نمی افتد، ونصیحت برایشان سودی نمی بخشد، هر چند که ضرری به شخص نمی رسانند، ولی دعوت کردنشان رجحان ندارد، واظهار حق نزد آنان پسندیده نیست، بلکه بهتر است از دعوت چنین کسانی خودداری شده وحق برای آن ها اظهار نگردد، چون فایده ای در این کار نیست (یکسان است بر آن ها خواه آنان را هشدار دهی یا هشدار ندهی ایمان نمی آورند)(۵۳۵) لذا در روایات امر شده که دعوت کردن آن ها ترک گردد، چنان که در کافی به سند خود از ثابت ابی سعید آورده که گفت: حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) فرمود: ای ثابت! شما را با مردم چه کار؟ از آن ها دست بدارید وهیچ کس را به امرتان دعوت ننمایید که به خدا سوگند اگر اهل آسمان وزمین جمع شوند تا بنده ای را که خدا خواسته هدایت شود گمراه سازند نخواهند توانست، از مردم دست بکشید ومبادا کسی از شما بگوید: برادرم وپسر عمویم وهمسایه ام (واز روی دلسوزی برای هدایتشان خود را به زحمت اندازد)، زیرا که خدای (عزَّ وجلَّ) هرگاه خیر بنده ای را بخواهد روحش را پاکیزه می گرداند که هر خوبی را بشنود، آن را بشناسد وهر بدی را بشنود آن را انکار نماید. آنگاه خداوند در دل او کلمه ای افکند که به وسیله آن کارش فراهم آید (وبا شناختن امر امامت اندیشه اش سامان یابد)(۵۳۶).
و در کتاب تحف العقول در سفارش های امام صادق (علیه السلام) به مؤمن الطاق نظیر این سخن آمده است.(۵۳۷) ونیز در کافی در خبر صحیحی از فضیل آمده که گوید: به حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) عرضه داشتم: آیا مردم را به این امر دعوت کنیم؟ فرمود: ای فضیل! هرگاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد فرشته ای را فرمان دهد که گردن آن بنده را بگیرد واو را خواه نا خواه به این امر داخل نماید.(۵۳۸)
و در همان کتاب در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: به خاطر دین خود با مردم مخاصمه مکنید، زیرا که ستیزه جویی دل را بیمار می نماید، خدای (عزَّ وجلَّ) به پیغمبرش (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: انک لا تهدی من احببت ولکن الله یهدی من یشاء(۵۳۹)؛ تو هر کس را دوست بداری هدایت نکنی ولی خداوند هر که را خواهد هدایت کند. وفرموده: افأنت تکره الناس حتی تکونوا مؤمنین(۵۴۰)؛ آیا تو مردم را وادار توانی کرد تا مؤمن باشند.
دسته هشتم: وضعشان مشخص نیست، یعنی: نمی دانی که اهل دعوت وپذیرش حق هست یا نه؟ وظیفه عالم نسبت به چنین کسی همان روایتی است که شیخ اقدم محمد بن الحسن صفار در بصائر الدرجات به سند خود از اصبغ بن نباته از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) آورده که گفت: شنیدم آن حضرت می فرمود: همانا حدیث ما صعب مستصعب(۵۴۱) است، خشن ومخشوش است. پس اندکی به سوی مردم برافکنید هر کس آن را شناخت، او را بیفزاید، وهر که انکار کرد خودداری نمایید. آن را تحمل نکند مگر سه طایفه: فرشته ای مقرب، یا پیغمبری مرسل، یا بنده مؤمنی که خداوند دلش را برای ایمان آزموده باشد.(۵۴۲)
و به سند خود از فرات بن احمد آورده که گفت: امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: همانا این حدیث ما به گونه ای است که دل ها به سختی آن را می پذیرد، پس هر کس (آن را) شناخت، او را بیفزاید وآنان را که روی گردانند، واگذارید.(۵۴۳)
و در حدیث مرفوعی از حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) آورده که فرمود: همانا دل های مردم، این حدیث ما را به سختی پذیرا می شود، پس هر که به آن اقرار کرد او را بیفزاید، وهر کس روی گردانید رهایش کنید. به تحقیق که به ناچار فتنه ای پیش خواهد آمد که هر پشتیبان وبرگزیده ای نیز در آن سقوط کند، تا آنجا که آن کس که (به خاطر کمال دقت) یک دانه مو را دو تا کند هم سقوط می نماید، به حدی که جز ما وشیعیانمان باقی نماند.(۵۴۴)
نعمانی نیز همین حدیث را در کتاب الغیبة روایت آورده، ودر آن پس از جمله: دل های مردم این حدیث ما را به سختی پذیرا می شود آمده: پس اندکی به سوی آنان برافکنید هر کس به آن اقرار کرد او را بیفزاید، وهر کس آن را انکار کرد او را واگذارید.(۵۴۵)
پنجاه وسوم: صبر کردن بر اذیت وتکذیب وسایر محنت ها.
برادرم! بدان که خداوند -تبارک وتعالی- بندگان خود را در زمان غیبت ولی اش با انواع محنت ها وبلاها امتحان می کند تا بد از خوب جدا شود، پس درجات خوبان را بالا برده، وپلیدان را بعضی با بعض دیگر در آمیزد وبا هم گرد آورد،