eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
9.6هزار ویدیو
300 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹پیامبر اسلام (ص): 📜 ما جلس قوم فی مجلس من مساجد اللّه‏ِ يَتْلونَ كِتابَ اللّه‏ِ وَ يَتَدارَسونَهُ بَيْنَهُمْ اِلاّ نَزَلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكينَةُ وَ غَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ وَ ذَكَرَهُمُ اللّه‏ُ فيمَنْ عِنْدَهُ؛ 🌌هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در مجلسی از مساجد خدا برقرار نشد، مگر اين كه آرامش بر آنان نازل شد و رحمت دربرشان گرفت و فرشتگان در اطراف آنان حلقه زدند و خداوند در ميان كسانى كه در نزدش هستند، از آنان ياد كرد. 📚(مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ح3788، ج3 ، ص 363) 🌷 تلاوت امروزمان را هدیه می کنیم به محضر پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و همسر باوفایشان حضرت خدیجه سلام الله علیها 🌷 🔹 قرآن صفحه ۲۴۷ عثمان طه 🔹 آیات نورانی ۱۰۳ الی ۹۶ سوره یوسف صوت قرآن 👇👇👇👇👇
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌸 وَ مَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (۱۰۳، یوسف) 🌸 اى پيامبر بيشتر مردم ايمان بياور نيستند، هر چند (سخت بكوشى و) حرص و آرزو داشته باشى. 🌸🍃🌻🍃🌸 ✅«حرص» به معناى علاقه شديد به چيزى وتلاش براى دستيابى به آن است. 🌸🍃🌻🍃🌸 1⃣ بارها اكثريّت مردم از نظر اعتقادات دينى، مورد انتقاد قرآن قرار گرفته اند. «و ما اكثر الناس... بمؤمنين» 2⃣ پيامبران نسبت به هدايت ديگران، سوز و درد و اشتياق دارند. «حرصت» 3⃣ هر حرصى مذموم نيست. (پيامبر براى ايمان آوردن مردم، حرص مى ورزيد) «حرصتَ» 4⃣ كج فهمى و ايمان نياوردن اكثريّت مردم نبايد مانع تبليغ دين و بيان حقيقت گردد. «ما اكثر الناس... بمؤمنين» 5⃣ ايمان نياوردن اكثريّت مردم، به خاطر كوتاهى پيامبران نيست، بلكه نتيجه ى اختيار وآزادى خود انسان ها است كه نخواسته اند ايمان بياورند. «ما اكثر النّاس ولو حرصت بمؤمنين» 🌸🍃🌻🍃🌸
🌹 منتظران ظهور 🌹
این دعاهای زیبا تقدیم به شما هم گروهی های ...💕 🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖 اللّهُمَّ
این دعاهای زیبا تقدیم به شما هم گروهی های ...💕 🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖 اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن 📖اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن 📖اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن 📖اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن 📖اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن 📖اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن 📖اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن ‎‌‌‌‌‌‌ 🌹*کانال منتظران ظهور*🌹 *در ایتا* https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌴.سلام حق سرمد به🌴 جون پاک احمد صلوات بر محمد🌹 إن شاء الله روزی سرشار از خوبی داشته باشید *🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌹* *روزتان را اینگونه آغاز کنید.* بسم الله الرحمن الرحیم *🌹بِسْمِ اللّهِ النُّور🌹* *🌹بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ🌹* *🌹بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ🌹* *🌹بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُور🌹* *🌹بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِن َْالنُّورِ🌹* *🌹اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور🌹* *🌹وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ🌹* *🌹فى كِتابٍ مَسْطُور🌹* *🌹فى رَقٍّ مَنْشُورٍ🌹* *🌹بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ🌹* *🌹عَلى نَبِي مَحْبُورٍ🌹* *🌹اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ🌹* *🌹وَبِالْفَخْرِ مَشْهُور🌹* *🌹وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْكُورٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ االطّاهِرين🌹* *🌹* *تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان علیه السلام صلوات* https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥دعای فرج 💥 🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🌹 🌸اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹 بسم‌ الله الرحمن الرحیم🌹🌹 سلام ،صبح‌ شنبه‌ی‌ همه‌ی شما دوستان عزیز و گرامی بخیر و شادی 🌟🌟🌟🌟 پیشکش اولین صبح هفته‌تان یک سلام گرم با عطر گل‌های بهشتی از باغ آرامش و پر مهر خداست امروزتان متبرک به نگاه مهربان خدا سلام امام زمانم سلام‌ودرود به شما همراهان همیشگی صبحتون زیبا،همراه با آرامشی وصف نشدنی شروع هفتتون پر از اتفاق‌های قشنگ ولحظه‌لحظه زندگیتان‌،مملو از عشق و محبتی خدائی امروز را زندگی کن ما انسان ها تمام روزهایمان را به امید فردا سپری می‌کنیم اما هر روز که بیدار می‌شویم می‌بینیم باز امروز است پس تمام توانت را بکار بگیر تا امروز را زندگی کنی همین امروز، هم اکنون و در همین لحظه تبسم را از دست نده قلبت را سرشار از شادی و سرور کن در همین لحظه جاویدِ اکنون عشق، محبت و انرژی های مثبت پیرامونت را دریافت کن و بپذیر و با توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار برای رسیدن به اهداف متعالیت کوشش کن خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدی‌ست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می‌کنم روزم را اگر روز را با نام خدا و مهربانی و گذشت آغاز کنی و بگذرانی قطعاً برنده‌ای رضایت خدا یعنی همه چیز 🌟🌟🌟🌟
‌ 🌺 امام زمان(عج)به ملاقاسم رشتی فرمودند: 🍀 به دوستان مابگو در شدائدوسختی ها مارا اینگونه بخوانید(70مرتبه): ❤️"یامحمد ویاعلی ویافاطمه (یاحسن و یاحسین) یاصاحب الزمان ادرِکنی ولاتُهلِکْنی" ذکرروزانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ خواهر امام غریب خراسان، سلاله پاکی و معصومیت، 💫 دیوارهای خاک و افلاک، سیاه پوش داغ تواند. ⚫ وفات حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها تسلیت باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 خاطره ای شنیدنی آیت الله مصباح یزدی از ارادت عجیب آیت الله بهجت نسبت به حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) و تبرک جستن به خاک پای زائران حرمش https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
1_1299397081.mp3
3.74M
دلیل مقام بالای حضرت معصومه ع
جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها در کلام معصومان علیهم السلام 🔅امام صادق علیه السلام: 💠إنَّ لَنا حَرَماً و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّي فاطِمَةَ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ؛ ❇️ ما را حرمی است و آن "قم" است و به زودی بانويی از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد. هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب شود. 📚 بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶ 🔅امام صادق علیه السلام: 💠و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم؛ ❇️ همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه ‏عليها السلام) وارد بهشت خواهند شد. 📚 بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۲۸ 🔅امام رضا علیه السلام: 💠من زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ؛ ❇️ هر كس او را با شناخت زيارت كند، بهشت پاداش او خواهد بود. 📚 بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۶۶ 🔅امام جواد علیه السلام: 💠من زارَ قَبرَ عَمَّتي بِقُمَّ، فَلَهُ الجَنَّة؛ ❇️ هر كس قبر عمّه‏ام (حضرت معصومه ‏عليها السلام) را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است. 📚 كامل الزيارات، ص ۵۳۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🔹امـام جـواد علیـه‌السلام⇩ 《مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ》 ↫◄ هر كس قبر عمه‌ام حضرت معصومه سلام الله علیها را در قم زیارت كند بهشت پاداش اوست 📗كامل الزيارات صفحه ۵۳۶ 💠🔹امـام صـادق علیـه‌السلام⇩ 《تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ》 ↫◄ به شفاعت فاطمه معصومه سلام الله علیها همهٔ شیعیانم به بهشت می‌روند 📗سفینة البحار/ جلد۲/ صفحه۳۷۶ همه شیعیان یا در نجات از جهنم یا در ترفیع درجات بهشت نیازمند شفاعت هستند و این بانوی بزرگوار از مظاهر اسماء حسنی و جلوه کامل الهی می‌باشد که به تنهائی تمام عاشقان را شفاعت می‌کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- Mohsen Qaraati.mp3
2M
♦️معرفی قرآن کریم. علم به تنهایی نجات بخش نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار شهید مدافع حرم حاج حسین بادپا🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: 1348/2/15 محل ولادت: کرمان_ رفسنجان تاریخ شهادت: 1394/1/31 محل شهادت: سوریه_ منطقه درعا مزار: گلزار شهدای کرمان 🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
🌹💫زندگینامه شهید مدافع حرم شهید حاج حسین بادپا شهیدی که به او گفته بودند تو شهید نمی شوی و انگار سعادت شهادت نداشت! •|☀️🌷🍃|• شهیدحسین بادپا به تاریخ ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۴۸ و در خانواده ای مذهبی اهل شهر رفسنجان از توابع استان کرمان به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر محل تولدش سپری کرد اما تقارن سنین نوجوانی او با دوران دفاع مقدس باعث شده بود تمام فکر و خیال حسین مشغول اعزام به جبهه باشد. اشتیاق حاج حسین به حضور در جبهه ها بالاخره نتیجه داد و او به محض ورود به ۱۵ سالگی عازم جبهه های نبرد با نیروهای بعثی شد، حسین بادپا از آن به بعد مدت ۴ سال تمام را در جبهه ها گذراند و در این مدت به عنوان مسئول محور شناسایی و در مقاطعی هم در مقام فرمانده گروهان یا معاون گردان انجام وظیفه کرد. حسین باد پا از افراد بسیار زحمتکش و مخلص لشکر ۴۱ ثارالله بود که بارها مجروح شد و در نهایت با از دست دادن یکی از چشمانش به عنوان جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس شناخته شد ولی با این وجود پس از جنگ هم از پا ننشست و در ماموریت‌های جنوب‌شرق لشکر ۴۱ ثارالله در مبارزه با عناصر ضد انقلاب و اشرار در سال ۷۰ پیشتاز نبرد بود. شهید بادپا خدمات زیادی را در عملیات های لشکر ۴۱ ثارالله در سال های ۷۱ تا ۷۳ درگردان زرهی تقدیم انقلاب کرد و حتی پس از بازنشستگی در سال ۱۳۸۳ هم، با راه اندازی دفتر خدمات درمانی روستایی منشا خدمت به روستاییان و مردم محروم بود و هیچ گاه ارتباط خود با بسیج و سپاه را قطع و حتی کمرنگ نکرد. با آغاز درگیری های بین نیروهای مقاومت و تکفیری ها در سوریه حاج حسین هم به عنوان نیروی مستشاری و به صورت داوطلبانه عازم شامات شد اما به خاطر روحیه ای که داشت هیچگاه از درگیری ها فاصله نگرفت و در این مسیر بارها هم با مجروحیت به ایران بازگشت اما هر بار بدون این که منتظر بهبودی کامل بماند به سوریه برگشت تا کار ناتمامش را تمام کند. 🕊🌺🍃🕊🌺🍃🕊🍃🌺
💠روایت  چرایی کسب فیض شهادت توسط حاج حسین بادپا💠 🌻🍃یادم می آید زمان شهادت علیرضا توسلی (ابوحامد) حاج حسین زانو به زانوی ابوحامد نشسته بود و خمپاره دقیق کنار ابوحامد به زمین خورد، به طور معمول ترکش خمپاره باید با حاج حسین همان کاری می کرد که با ابوحامد کرد. آن خمپاره دست و سر ابوحامد را قطع کرد و نفرات پشت سر او هم شهید شدند اما عجیب بود که برای حاج حسین هیچ اتفاقی نیفتاد و فقط لباس هایش خاکی شد! در یکی از عملیات ها تیر به زیر قلب حاج حسین اصابت کرد، آن روز خون بدن حاج حسین را گرفته بود؛ بچه ها تصور کرده اند حاج حسین در حال شهادت است و شهادتین او را می گفتند، ناگهان حاج حسین چشمانش را باز کرد و گفت من هنوز زنده ام. همه این اتفاقات موجب شده بود اعتقاد خاصی به حاج حسین بادپا پیدا کنم. اما چه شد که اینگونه شد  یکی از مسائلی که در عملیات والفجر هشت دارای اهمیت بود، جزر و مد آب دریا بود که روی رود اروند نیز تاثیر داشت. بچه‌ها برای اینکه میزان جزر و مد را در ساعات و روزهای مختلف دقیقا اندازه گیری کنند یک میله را نشانه گذاری کرده و کنار ساحل، داخل آب فرو کرده بودند. این میله یک نگهبان داشت که وظیفه‌اش ثبت اندازه جزر و مد برحسب درجات نشانه گذاری شده بود.   اهمیت این مساله در این بود که باید زمان عبور غواصان از اروند طوری تنظیم شود که با زمان جزر آب تلاقی نکند. چون در آن صورت آب همه غواصان را به دریا می‌برد. از طرفی در زمان مد چون آب برخلاف جهت رودخانه از سمت دریا حرکت می‌کرد، موجب می‌شد تا دو نیروی رودخانه و مد دریا مقابل هم قرار بگیرند و آب حالت راکد پیدا کند و این زمان برای عبور از اروند بسیار مناسب بود.   اما اینکه این اتفاق هر شب در چه ساعتی رخ می‌دهد و چه مدت طول می‌کشد مطلبی بود که می‌بایست محاسبه شود و قابل پیش بینی باشد. بچه‌های اطلاعات برای حل این مساله راهی پیدا کردند. میله‌ای را نشانه گذاری کرده و کنار ساحل داخل آب فرو بردند. این میله سه نگهبان داشت که اندازه‌های مختلف را در لحظه‌های متفاوت ثبت می‌کردند.  حسین بادپا یکی از این نگهبان‌ها بود. خود حسین بادپا اینطور تعریف می‌کرد که: « دفترچه‌ای به ما داده بودند که هر پانزده دقیقه درجه روی میله را می‌خواندیم و با تاریخ و ساعت در آن ثبت می‌کردیم . مدت دو ماه کار ما سه نفر فقط همین بود .»   آن شب خیلی خسته بودم، خوابم می‌آمد. در آن نیمه‌های شب نوبت پست من بود. نگهبان قبل، بالای سرم آمد و بیدارم کرد. گفت: حسین بلند شو نوبت نگهبانی توست. همانطور خواب آلود گفتم: فهمیدم تو برو بخواب من الان بلند می‌شوم.   نگهبان سر جای خودش رفت و خوابید، به این امید که من بیدار شده‌ام و الان به سر پستم خواهم رفت اما با خوابیدن او من هم خوابم برد. چند لحظه بعد یک دفعه از جا پریدم. به ساعتم نگاه کردم. بیست و پنج دقیقه گذشته بود. با عجله بلند شدم. نگاهی به بچه‌ها انداختم. همه خواب بودند. حسین یوسف الهی و محمدرضا کاظمی هم که اهواز بودند. با خودم فکر کردم خب الحمدلله مثل اینکه کسی متوجه نشده است. از سنگر بچه‌ها تا میله، فاصله چندانی نبود.  سریع به سر پستم رفتم. دفترچه را برداشتم و با توجه به تجربیات قبل و با یادداشتهای درون دفترچه بیست و پنج دقیقه‌ای را که خواب مانده بودم از خودم نوشتم. روز بعد داخل محوطه قرار گاه بودم که دیدم محمدرضا کاظمی با ماشین وارد شد و سریع و بدون توقف یک راست آمد طرف من. از ماشین پیاده شده و مرا صدا کرد . گفت: حسین بیا اینجا.جلو رفتم. بی مقدمه گفت: حسین تو شهید نمی‌شوی. رنگم پرید. فهمیدم که قضیه از چه قرار است ولی اینکه او از کجا فهمیده بود مهم بود.گفتم: چرا؟ حرف دیگری نبود بزنی؟ گفت: همین که دارم به تو می‌گویم. گفتم: خب دلیلش را بگو. گفت: خودت می‌دانی.   گفتم: من نمی‌دانم تو بگو. گفت: تو دیشب نگهبان میله بودی؟ درست است؟گفتم : خب بله. گفت : بیست و پنج دقیقه خواب ماندی و از خودت دفترچه را نوشتی. آدمی که می‌خواهد شهید شود باید شهامت و مردانگی‌اش بیش از این‌ها باشد. حقش بود جای آن بیست و پنج دقیقه را خالی می‌گذاشتی و می‌نوشتی که خواب بودم.   گفتم: کی گفته؟ اصلا چنین خبری نیست.گفت : دیگر صحبت نکن. حالا دروغ هم می گویی. پس یقین داشته باش که دیگر اصلا شهید نمی‌شوی. با ناراحتی سوار ماشین شد و به سراغ کار خودش رفت. با این کارش حسابی مرا برد توی فکر. آخر چطور فهمیده بود. آن شب که همه خواب بودند و تازه اگر هم کسی متوجه من شده بود که نمی‌توانست به محمدرضا کاظمی چیزی بگوید. چون او اهواز بود و به محض ورود با کسی حرف نزد و یک راست آمد سراغ من 🌿💐🕊 ادامه👇
🌿🌷🌤 و از همه اینها مهمتر چطور این قدر دقیق می‌دانست که من بیست و پنج دقیقه خواب بوده‌ام .تا چند روز ذهنم درگیر این مساله بود. هر چه فکر می‌کردم که او از کجا ممکن است قضیه را فهمیده باشد راه به جایی نمی‌بردم .بالاخره یک روز محمدرضا کاظمی دا صدا زدم و گفتم: چند دقیقه بیا کارت دارم .گفت: چیه؟   گفتم: راجع به مطلب آن روز می‌خواستم صحبت کنم. گفت : چی می‌خواهی بگویی.گفتم: حقیقتش را بخواهی، تو آن روز درست می‌گفتی، من خواب مانده بودم ولی باور کن عمدی نبود.نگهبان بیدارم کرد ولی چون خیلی خسته بودم خودم هم نفهمیدم که چطور شد خوابم برد . گفت : تو که آن روز گفتی خواب نمانده بودی، می خواستی مرا به شک بیندازی؟   گفتم: آن روز می‌خواستم کتمان کنم ولی وقتی دیدم تو آن قدر محکم و با اطمینان حرف می‌زنی فهمیدم که باید حتما خبری باشد.گفت: خب حالا چه می‌خواهی بگویی .گفتم : هیچی، من فقط می‌خواهم بدانم تو از کجا فهمیده‌ای.گفت: دیگر کاری به این کارها نداشته باش. فقط بدان که شهید نمی‌شوی.   گفتم : تو را به خدا به من بگو. باور کن چند روزی است که این مطلب ذهنم را به خود مشغول کرده است .گفت : چرا قسم می‌دهی نمی‌شود بگویم. گفتم: حالا که قسم داده‌ام تو را به خدا بگو .مکثی کرد و با تردید گفت: خیلی خوب حالا که این قدر اصرار می‌کنی می‌گویم ولی باید قول بدهی که زود نروی و به همه بگویی. لااقل تا موقعی که ما زنده‌ایم.گفتم: هر چه تو بگویی.   گفت: من و حسین یوسف الهی توی قرار گاه شهید کازرونی اهواز داخل سنگر خواب بودیم. نصف شب حسین مرا از خواب بیدار کرد و گفت: محمدرضا! حسین الان سر پست خوابش برده و کسی نیست که جزر و مد آب را اندازه بگیرد. همین الان بلند شو برو سراغش.  من هم چون مطمئن بودم حسین دروغ نمی‌گوید و بی حساب حرفی نمی‌زند بلند شدم که بیایم اینجا .وقتی که خواستم راه بیفتم دوباره آمد و گفت: محمدرضا به حسین بگو تو شهید نمیشوی .حالا فهمیدی که چرا این قدر با اطمینان صحبت می‌کردم .وقتی اسم حسین یوسف الهی را شنیدم دیگر همه چیز دستگیرم شد .او را خوب می شناختم. باور کردم که دیگر شهید نمی‌شوم. 🌷🕊🌿🌷🕊🌿🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🍃چه شد که حاج حسین بادپا سعادت شهادت نصیبش شد ؟ °•☆اگه اون کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند شهید می شود ☆•° ✅شهید صدرزاده  تعریف می کنه :   یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله که نمی شناختمش با خنده رو به من گفت این بنده خدا را نمی شناسم ولی حسین شهید نمیشه، این رو شهید یوسف الهی گفته. حاج قاسم گفت، نه؛ اگه اون کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند، شهید می شود. به محض اینکه حاج قاسم این جمله را گفت شهید بادپا خشکش زد رو به من گفت، ابراهیم حاجی چی گفت؟ جمله حاج قاسم را تکرار کردم و گفتم حاجی گفت اگه اون کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند، شهید می شود. آن شب زمانی که به خانه حاج حسین برگشتیم حاجی دوباره از من پرسید حاج قاسم چی گفت؟ دوباره جمله سردار سلیمانی را تکرار کردم. بعد از آن حدود چهار یا پنج بار حاج حسین این را از من پرسید.بعد از مدتی حاج حسین بادپا رو به من گفت ابراهیم؛ حاج قاسم از غیب خبر داره. گفتم یعنی چی از غیب خبر داره؟ حاج حسین گفت، آخه من یه خوابی دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکردم. پرسیدم چه خوابی؟ حاج حسین گفت چندی قبل خواب شهید کاظمی را که پیغام شهید یوسف الهی را برایم آورد و گفت تو شهید نمی شوی دیدم. در خواب به شهید کاظمی گفتم یه دعا کن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه ولی شهید کاظمی دعا نکرد. گفتم باشه دعا نکن من دعا می کنم تو آمین بگو و گفتم خدا منو به شهدا برسون باز هم شهید کاظمی آمین نگفت و فقط شهید کاظمی به صورتم نگاه کرد و خندید. حاج حسین رو به من ادامه داد: ابراهیم؛ حاج قاسم از کجا فهمید که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، شهید می شوی؟! سردار حسین بادپا بعد از این خواب به روایت فیلمی که در آیین یادبود این شهید والامقام در کرمان پخش شد، درست کمتر از یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی می رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می کند. حاج حسین آنجا از مادر شهید کاظمی می خواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و مادر شهید کاظمی در حالی که دست هایش را رو به آسمان می گیرد از خدا عاقبت بخیری حاج حسین را می خواهد و دعا می کند.و اینگونه اثر می کند دعای شهید کاظمی از زبان مادرش در حق شهید بادپا و ماجرای شیرینی که آغازش از اول رجب، ماه رحمت و عافیت آغاز شد. ابراهیم ادامه داد: حاج حسین برخی اوقات با من شوخی می کرد و می گفت ابراهیم اگر شهید شدی من و حاج قاسم می آییم خونه شما و به خانواده ات دلداری می دهیم تو نگران نباش، راحت برو جلو. من همیشه احترام حاج حسین را نگه می داشتم و کمتر با او شوخی می کردم اما آن شب شاید خدا این حرف را روی زبانم گذاشت که در جواب حاج حسین وقتی که گفت امشب احساسم فرق می کند من هم به شوخی روی پایش زدم و گفتم حاجی این حس، حس شهادته، شک نکن! حاج حسین در جواب من گفت نه سید، من شهید نمی شم، گفتم حاجی؛ شب اول ماه رجبه در رحمت خدا بازه، بپر که شهادت رو گرفتی. حاج حسین با این جمله من به فکر فرو رفت و بعد از چند لحظه گفت، آره؛ اگه شهید بشم خیلی خوبه ولی یه مشکلی هست. گفتم چی؟ گفت اگر من شهید بشم حاج قاسم خیلی ناراحت میشه، حاجی دیگه نمی تونه منو تشییع کنه، سری قبل هم وقتی مادرش رو تشییع کرد خیلی اذیت شد، من دوست ندارم حاج قاسم اذیت بشه! سید ابراهیم گفت: من باز از در شوخی در اومدم و گفتم حاجی نگران نباش، حاج قاسم تا حالا این قدر شهید دیده حالا تو هم روی بقیه شهدا، هیچ اشکالی نداره. این اولی باری بود که با حاج حسین اینقدر شوخی می کردم. شهید بادپا رفت توی فکر.... 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐