eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
9.7هزار ویدیو
303 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
شرمندم آقا .mp3
2.08M
شرمندم آقا؛ برای اشکایی که دَمِ سحر می‌ریزی... گرچه بَدم میدونی خیلی برام عزیزی... 。゚゚・。・゚゚。 ゚。  ゚・。・゚
شرح دعای ندبه 45.mp3
9.78M
۴۵ ✨ ✦ دین چیست؟ چه ویژگی‌هایی دارد که آنقدر قدرتمند است که انسان را تا مقام " بقیة‌الله‌الاعظم عج " بالا می‌برد؟! - مقصود خداوند از تنظیم قانون و قواعد دین برای انسان چه بوده و در کجا به انسان آموزش داده می‌شود؟ 🎤 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسه اول مهدویت.mp3
49.52M
🎙🍃🔰جلسه_اول مباحث مهدویت با کتاب شریف مکیال_المکارم ضرورت مباحث مهدویت (شناخت پیوند کربلا و عاشورا با مهدویت و ظهور و بحث انتقام حضرت از قتله کربلا و دشمنان اهل بیت سلام الله علیهم) https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ شهید حاج قاسم سلیمانی و روایت امدادهای غیبی حضرت زهرا (س) به رزمندگان دفاع مقدس ☑️ شهید سلیمانی: 🕯 « هر وقت در سختی‌های جنگ فشار‌ها بر ما حادث می‌شد و وقتی که به صورت بسیار مضطرّی هیچکاری از ما برنمی‌آمد، پناهگاهی جز زهرا (س) نداشتیم؛ 🌅 در کربلای پنج هم وقتی در آن غروبی که اضطرار داشتیم، مضطر بودیم نگاهی به آب‌های بوبیان کردیم سرمان را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه او را (حضرت زهرا (س)) صدا کردیم. من قدرت زهرا (س)، محبت مادری او را در هور دیدم. در قلب کانال ماهی دیدم. در وسط میدان مین دیدم. 🩸 وقتی شما مادر‌ها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا می‌زدند، او را (حضرت زهرا (س)) دیدم.» 🏷 https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
❇️ لحظه به لحظه در انتظار فرج ☑️ مرحوم آقا ابوالفضل قهوه چی پیرمرد متقی و با صفا و اهل توسل بود و از جمله کسانی به شمار می‌رفت که علاقه و ارادت شدیدی به آقای مجتهدی داشت و آقا هم به خاطر پاکدلی و سادگیش شدیداً به او محبت داشتند. آقا ابوالفضل تعریف می‌کرد: ▫️ در ایام ماه مبارک رمضان که آقای مجتهدی در کوه خضر بیتوته کرده بودند، شبی بعد از افطار به خاطر دیدنشان راهی کوه شدم. هنگامی که به ایشان رسیدم، دیدم بیرون از محوطه ی اتاقی که در کوه خضر است نشسته‌اند و مشغول نغمه سرایی و سیر و صفا و توسل به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، من نیز که عاشق و شیفته ی حضرت بودم با دیدن آن حال عجیب و غریب و توسل ایشان به حضرت، منقلب شدم و بسیار گریستم در حالی که پیوسته حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را صدا می‌کردم. در همین حال یک مرتبه آقای مجتهدی خطاب به من فرمودند: 🔸 آقا ابوالفضل بس است دیگر! آیا چشم حضرت بین داری؟! ▫️ و اشاره ای به سوی ماه کرده و فرمودند: 🔸 اگر چشمش را داری ببین!! ▫️ آن شب قرص ماه کامل بود هنگامی که به آن نظر کردم؛ جمال دلربای حضرت مهدی (روحی فداه) را با یک حالت نیم خیز مثل کسی که می‌خواهد برخیزد زیارت کردم، در حالی که با یک دست ذوالفقار! و با دست دیگر غلاف آن را گرفته و کمی آن را از غلاف بیرون کشیده بودند. سپس آقای مجتهدی فرمودند: 🔸 ببین آقا ابوالفضل، خود حضرت هم لحظه به لحظه در انتظار ظهورند و تا امر فرج اصلاح نگردد، ایشان هم لحظه ای آرامش ندارند. ▫️ به محض اینکه آن صحنه را مشاهده کردم طاقت نیاوردم و بیهوش روی زمین افتادم. ⬅️ لاله ای از ملکوت، جلد اول، ص۳۶۱ 🏷 (ره) @montazeraan_zohorr