eitaa logo
❴نـَحْنُ مٌشتاقینَ لِلــــمَہــدے∞⃕⃝❵🏴
503 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
52 فایل
شرط رسیدݩ جنونــ است🕊 مایی کہ نرسیدیم مجنون نبودیــم🥀 تا روز انتقام عزادار حضرت علی و زهــــرایـــیم⃝🖤🏴 هیئت مون📿 @Roghayeh_Bint_Al_Hussein کپی؟ صلوات برای امام زمانت(: @Moshtag_a_alv110 سخن👇🔈🔉🔊 https://harfeto.timefriend.net/16757510049713
مشاهده در ایتا
دانلود
گل‌آرایی مزار سردار دل‌ها، بمناسبت‌سالروز تولد ایشان❤️🕊 @montazeran_313im
❴نـَحْنُ مٌشتاقینَ لِلــــمَہــدے∞⃕⃝❵🏴
:)
《🌱❤️》 میگفت چشمانم یک چیز ارزشمند دادند؛ آن هم گوهر اشک بر حسین فاطمه است.💔 @montazeran_313im
••🍃💌•• آرزوهات‌را،یہ‌جـایـاداشــت‌کن📝 ویکى‌یکى‌از‌خــدابخـواه🤲🏻 خـدایادش‌نمیـره❣ ولی‌تــو‌یادت‌میــره☘ کہ‌چیـزى‌کہ‌امروز‌دارى دیروزآرزوش‌کردى❗️ •🦋🌱🌙•
۱۲:۱۲ به غیر دل، که عزیز و نگاهداشتنیست.. جهان و هرچه در آن است واگذاشتنیست صائب تبریزی ┈┉┅━❀♡❀━┅┉┈ 🌙ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [♡.‌‌•°📿] ~🌱∞💌∞🌱~↯ جوین:)
اشهد‌وان‌محمد‌رسول‌الله✨ ومگرهست‌نوایے‌ازاین زیبا‌تر :)🌱 رفقاعیدکم‌مبروڪ💛🎊', التماس‌دعاواسه‌‌‌تمامی‌خدام‌کانال🌸🌿
استاد‌پناهیان‌می‌گفت؛ اگه‌یه‌شب‌بدون‌غم‌وغصه‌بودی، شک‌کن‌به‌خودت‌! اصلا‌اصلش‌همینه‌ خوب‌بهت‌درد‌میدن، آزمایشت‌میکنن‌که‌خوب‌بخرنت♥️! [هرکه‌دراین‌بزم‌مقرب‌تراست‌ جام‌بلا بیشترش‌میدهند🍃] 🕊✨
‌ [به‌ ھٰیچ‌ وِرد دگر نیست‌حاجت‌اۍ‌دوست،جُزهَمین :).. ♥️🍃 جوین:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❴نـَحْنُ مٌشتاقینَ لِلــــمَہــدے∞⃕⃝❵🏴
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید #پارت_سی‌ام نماز شبم رو به نماز صب
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید محمد ادیب رو گذاشتم و رفتم سرویس بهداشتی تا وضو بگیرم آب وضوم با قطرات اشکم قاطی شده بود... آنقدر حالم بد بود که به نماز های واجبم اکتفا نکردم و نافله‌ی‌ مغرب و عشا رو هم خوندم... این دوشب کارم شده بود انکار خوابی که دیدم... گوشیم سایلنت بود احساس کردم صدای لرزش موبایلم میاد پتو رو از تخت زدم کنار مهدیه! جواب دادم: -سلام -سلام دختره‌ی ...😐 کدوم گوری هستی؟هااا؟ میدونی من اینجا چقدر کار دارم؟ کجا غیبت زده‌ آخ کمرم شونه هام... یوقت حرفی نزنیا؟... -گذاشتم دق دلش رو خالی کنه! خسته نباشی مهدیه جون😪.. معصوم امروز بیمارستان مرخص شد خونه موندم دیگه -مگه اون هشت ماهش نبود؟ -چرا ! - پس چرا الان؟چه عجله ای بود😂؟ -نمیدونم ، نپرسیدم چه اتفاقی افتاد! -حالت خوش نیست مثل اینکه! نرگس سابق نیستی😐؟ راستی منتظرتم وای به حالت اگر نیای -نمیام مهدیه -مگه دست خودته؟ -خدافظ -😐😒بای سرمو رو بالشت گذاشتم سردم بود اونم تو گرمای اتاقم!! اشکم از روی گونه هام لیز خورد از بس امروز گریه کرده بودم چشام می سوخت... نمیدونم چرا‌من‌بابقیه‌متفاوت‌بودم آرزوی‌هر‌دختر‌مذهبیه‌ که‌همسر‌شهیدبشه منم‌دست‌خودم‌نبود این‌ترس‌واکنش‌ناگهانی‌بدنم‌بود!! کاملا‌غیر‌ارادی.. دیگه مغزم نمی‌کشید پلکام‌سنگینی‌میکرد دیگه برام مهم نبود قراره چه خوابی ببینم! "بلندشو گفتم‌بلند‌شو اگر‌الان‌نری‌دنیا‌و‌اخرتت‌رو‌هواست!‌ نترس‌،بلند‌شو،خواهش‌میکنم یاعلی‌،راه‌بیوفت..." 🌾🌸 ⭕️ 🌼 🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @Hiam32
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید پریدم مات و مبهوت از خوابی که دیده بودم هیچی یادم نمی اومد فقط میدونستم یه خوابی دیدم، همین! سریع روسری و چادر پوشیدم ... تا در خونه رو باز کردم مادرم رسید کجا با این عجله‌؟ -مامان بعداً برات تعریف میکنم -نرگس خانم ، شما این وقت شب هیچ جا نمیری..! -مامان خواهش میکنم .. - نه! صحبت میکردم و زیر زیرکی کفشامو میکردم تو پام فقط با حرف زدن وقت می‌خریدم .. کفشامو که پام کردم سریع از پله ها رفتم پایین و گفتم ببخشید مامان ، من زود برمی‌گردم.. خواهش میکنم منو ببخش، حلالم کن ! مادرم یه حرفایی میزد ولی هیچی ازش نمی‌فهمیدم تمام راه خونه تا مسجد رو دویدم ... وقتی رسیدم مسجد مراسم تموم شده بود ایستادم تا نفس تازه کنم توی محوطه ی مسجد رو صندلی نشستم من چرا اینجام برای چی اومدم ؟ چرا از حرف مادرم سرپیچی کردم؟ مسجد خلوتِ خلوت بود از سمت واحد خواهران چند تا مرد ، تابوت رو بلند کرده بودند زل زدم به تابوت.. برای اومدن به اینجا حرف مادرمو زیر پاگذاشتم چیکارم داشتی؟ چرا از همون اول آنقدر به من گیر میدادی؟ چرا تا چشامو رو هم میزارم خواب میبینم؟ جواب منو بدید! تابوت داشت نزدیکم میشد .. ناخودآگاه ‌روی دو پام ایستادم پای یکی از کسایی که تابوت رو حمل میکردن لغزید و تابوت افتاد جلوی پای من... با فریاد های اون کسی که افتاده بود هیچکس سمت تابوت نیومد! نمی‌خواستم بشینم ولی پاهام سست شد هواستم دیگه به هیچی نبود... سرمو رو تابوت گذاشتم ‌بسم رب الشهدا و الصدیقین عذر تقصیر ! شرمنده ! من نمیتونم ... ولم کن خواهش میکنم بازرگان! بحق حضرت زهرا 'س' دیگه تو گوشم این چیزا رو نخون ... من تحمل ندارم بذار باشه به موقعش خودم میفهمم بازرگان من می‌دونم همش کار شماست اومدم بگم میخوام تا ته خط رو خودم با خدای خودم برم .. شما الان شهید شدی احاطه داری، دیگه میدونی چجوری ام .. من همونیم که با هیچ شهیدی انس نگرفتم هم قد و قواره های من اسم رفیق و داداش گذاشتن رو شهدا ولی من قسم میخورم که به هیچ شهیدی نگاه نکردم چه برسه ، به عنوان رفیق عکسشو پروفایل کنم! مطمئن باش الان خیلی از دخترای همین مسجدِ خودمون آویزونت میشن ، رفیقت میشن .. هر شب میخوابن و میگن خداحافظ داداش:/! هر هفته میاد سر مزارت گریه میکنن شاید اگر وضعشون خوب باشه برات گل پر پر کنن! من ، من ، من تا حالا گلزار شهدا نرفتم متوجه هستید؟؟نرفتم! منی‌که‌باهیچ شهیدی انس نگرفتم چطور زندگی من قراره با شهدا رقم بخوره! 🌾🌸 ⭕️ 🌼 🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @Hiam32