🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
دعاى جامع الجوامع از امام على (ع)
💠 خواص فراوان دعاى جامع الجوامع💠
دعاى جامع از مولايمان اميرالمؤمنين على(عليه السلام) است كه فرمود: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به
من گفتند: يا على !
اگر كسى اين دعا را بر صفحه هاى آهن بخواند گداخته شوند!
قسم به كسى كه مرا به رسالت فرستاده است، اگر اين دعا بر آبروانى خوانده شود_ساكن گردد تا آن كه شخص مى تواندروى آب راه برود!
سوگند به كسى كه مرا به پيغمبرى فرستاده است، اگر كسى گرسنه و تشنه باشد، واين دعا را بخواند، خدا او را اطعام مى كند و او را سيراب مى گرداند.
قسم به كسى كه مرا به پيغمبرى فرستاده است، اگر شخصى اين دعا را بر كوهى بخواند كه ميان او و جايى كه اراده دارد مانع باشد، كوه شكافته شود تا آن كه بتواند به جايى كه اراده دارد برود.
به حقّ كسى كه مرا به پيامبرى فرستاده است، اگر اين دعا بر ديوانه اى خوانده شود، عاقل شود.
به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، اگر اين دعا بر زنى كه دشوار مى زايد خوانده شود، بر او زائيدن آسان شود.
به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، اگر كسى اين دعا را بر شهرى بخواند كه آتش گرفته و خانه شخص ميان آن شهر باشد، خانه او نجات يابد و نسوزد.
قسم به كسى كه مرا به رسالت فرستاده است، اگر اين دعا را شخصى چهل شب جمعه بخواند، خدا همه گناهانى را كه ميان او و ديگران باشد مى آمرزد.
قسم به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، اگر كسى
اين دعا را بر پادشاه ظالمى بخواند، خدا آن پادشاه را مطيع او مى گرداند .
به حقّ كسى كه مرا فرستاده است، هر كسى در وقت خواب اين دعا را بخواند، خدا به اندازه هر حرفى از آن هزار هزار فرشته برمى انگيزد كه روى هاى ايشان نيكوتر از آفتاب و ماه باشد كه از خدا براى او طلب آمرزش نمايند و براى او حسنه بسيار مى نويسند و درجات او را والا مى كنند .
هر كس كه اين دعا را بخواند و بخوابد حتى اگر همه گناهان كبيره را مرتكب شده باشد، سپس بميرد، شهيد در راه خدا خواهد بود اگر چه بى توبه بميرد كه خدا او و خانواده او و پدر و مادر و فرزندان او و مؤذن مسجد و پيشنمازى را كه در مسجد با آن شخص نماز به جا مى آورد، به عفو و رحمت خود مى آمرزد.
و….
دعا اين است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ إِنَّكَ حَيٌّ لاَ يَمُوتُ وَ صَادِقٌ لاَ يَكْذِبُ وَ قَاهِرٌ لاَ يُقْهَرُ وَ بَدِيءٌ لاَ يَنْفَدُ وَ قَرِيبٌ لاَ يَبْعُدُ وَ قَادِرٌ لاَ يُضَادُّ وَ غَافِرٌ لاَ يَظْلِمُ وَ صَمَدٌ لاَ يَطْعُمُ وَ قَيُّومٌ لاَ يَنَامُ وَ مُجِيبٌ لاَ يَسْأَمُ وَ جَبَّارٌ لاَ يُعَانُ وَ عَظِيمٌ لاَ يُرَامُ وَ عَالِمٌ لاَ يُعَلَّمُ وَ قَوِيٌّ لاَ يَضْعُفُ وَ حَلِيمٌ لاَ يَجْهَلُ وَ جَلِيلٌ لاَ يُوصَفُ وَ وَفِيٌّ لاَ يُخْلِفُ وَ غَالِبٌ لاَ يُغْلَبُ وَ عَادِلٌ لاَ يَحِيفُ وَ غَنِيٌّ لاَ يَفْتَقِرُ وَ كَبِيرٌلاَ يُغَادِرُ وَ حَكِيمٌ لاَ يَجُورُ وَ وَكِيلٌ لاَ يَحِيفُ وَ فَرْدٌ لاَ يَسْتَشِيرُ وَ وَهَّابٌ لاَ يَمَلُّ وَ عَزِيزٌ لاَ يُسْتَذَلُّ وَ سَمِيعٌ لاَ يَذْهَلُ وَجَوَادٌ لاَ يَبْخَلُ وَ حَافِظٌ لاَ يَغْفُلُ وَ قَائِمٌ لاَ يَسْهُو وَ دَائِمٌ لاَ يَفْنَى وَ مُحْتَجِبٌ لاَ يُرَى وَ بَاق لاَ يَبْلَى وَ وَاحِدٌ لاَ يُشْبِهُ وَمُقْتَدِرٌ لاَ يُنَازَعُ يَا كَرِيمُ الْجَوَادُ الْمُتَكَرِّمُ. يَا ظَاهِرُ يَا قَاهِرُ أَنْتَ الْقَادِرُ الْمُقْتَدِرُ يَا عَزِيزُ الْمُتَعَزِّزُ يَا مَنْ يُنَادَى مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق بِأَلْسِنَة شَتَّى وَ لُغَات مُخْتَلِفَة وَ حَوَائِجَ مُتَتَابِعَة وَ لاَ يَشْغَلُكَ شَيْءٌ عَنْ شَيْء. أَنْتَ الَّذِي لاَ يُفْنِيكَ الدُّهُورُ وَ لاَ تُحِيطُ بِكَ الاَْمْكِنَةُ وَ لاَ تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ يَسِّرْ لِي مَا أَخَافُ عُسْرَهُ وَ فَرِّجْ عَنِّي مَا أَخَافُ كَرْبَهُ وَ سَهِّلْ لِي مَا أَخَافُ حُزُونَتَهُ سُبْحَانَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
📚 مهج الدعوات ص 103
📚 بحارالانوار ج 92 ص 390
لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجه بخوانید و نشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
🌸🔴 قلم های طلایی
✨ از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
«چون عصر پنجشنبه و شب جمعه شود، فرشتگانی از آسمان با قلم هایی طلایی و دفترهایی نقره ای فرود می آیند
و از عصر پنجشنبه تا شب جمعه و روز جمعه تا وقت غروب ، چیزی بجز #صلوات بر پیغمبر و آل آن حضرت نمی نویسند
🌸🌸🌸🌸🌸
📚 دایرة المعارف جامع صلوات ص۳۱
📣🔻با نشر مطالب در ثواب آنها سهیم باشیم.
لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجه بخوانید و نشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تیزر نماهنگ جان جواد...
کاری از گروه سرود صدر عشق ❤️😍
#انتشار_با_شما 🙏😍
فعلا همین رو داشته باشید تا انتشار خود نماهنگ... 😊😉☺️😍
#جان_جواد
#صدر_عشق
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
🌸فضیلت و خواص سوره شمس🌸
نود و یکمین سوره قران کریم است که مکی و 15 ایه دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره شمس را قرائت نماید مانند آن است که به اندازه آنچه خورشید و ماه بر آن تابیده است صدقه داده است.(1)
امام جعفر صادق علیه السلام فرموده است: هر کس سوره شمس را قرائت کند در روز قیامت تمامی اعضای بدن او و اشیای کنار او به سود او گواهی می دهند و خداوند می فرماید: شهادت شما در مورد بنده ام می پذیرم و به او پاداش می دهم او را تا بهشت همراهی کنید تا هر آنچه که دوست دارد برگزیند نعمت های بهشتی بر او گوارا باشد. (2)
رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم به اصحاب و یارانشان سفارش می کردند تا در نمازهای مختلف سوره شمس را قرائت نمایند.(3)
آثار و برکات سوره
1) موفقیت در هر کار
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: هر کس که کم توفیق است، در قرائت سوره شمس مداومت ورزد زیرا خداوند او را به هر سو که رو کند موفق می دارد و این کار موجب تقویت حافظه و مقبولیت و بلندی جایگاه نزد مردم می شود و منفعت های زیاد دیگری در آن نهفته است.(4)
امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده اند: برای کسی که کم روزی و کم توفیق است و زیاد در کارش خسارت و زیان می بیند و در کارش حسرت و افسوس زیاد دارد پسندیده است که بر قرائت سوره شمس مداومت ورزد زیرا موجب افزایش روزی و توفیق او می شود و هر کس این سوره را بنویسد و با آب شسته آن را بنوشد اگر دچار اضطراب است آرامش می یابد. (5)
2) رفع اضطراب و بیماری تنفسی
نوشیدن آب شسته شده سوره شمس برای رفع اضطراب و بیماری تنفسی خوب است. (6)
ختم مجرب
سه روز وقت طلوع آفتاب (چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه) به سجده رود و سه بار این سوره را بخواند و چون به «فالهمها» برسد حاجت خود را از دل بگذراند.(7)
برای دفع دشمن نیز چنین کند.
_____📚📚📚📚______
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص367
(2) ثواب الاعمال، ص123
(3) بحارالانوار، ج89، ص326
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص669
(5) همان
(6) المصباح کفعمی، ص460
(7) درمان با قرآن، ص148
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
🌸لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجه بخوانید و نشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
🔴 درک ظهور و یار حضرت شدن
🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند :
🟢 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود.
📚 ثواب الاعمال شیخ صدوق ص ۲۲۵
لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجه بخوانید و نشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
🔴 شب جمعه اموات را فراموش نکنید.
🔵 اثر عجیب و فوقالعاده خیرات برای اموات به روایت یکی از تجربهگران برنامه زندگی پس از زندگی
🌕 گاهی کوچکترین خیرات شما میتواند، بزرگترین هدیه برای درگذشتگان باشد و با انجام باقیاتالصالحاتی به نیت آنان، این خیرات همیشگی شود.
لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجهنشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
41.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این یک درصد زندگیت رو طلایی می کنه...
زمان این کلیپ چند دقیقه است،
اما تاثیر آن می تواند به اندازه چند نسل شما باشد.
تونستی حتما ببین.
بی نظیر👌👌
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
اگر خواستی تو هم امام زمان علیه السّلام رو در مالت شریک کنی می تونی به جمع ما اضافه بشی.
🌺✅ موسسه حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه به مناسبتهای مختلف، در مسجد جمکران ، حرم امامزادگان و اماکن مذهبی کتاب گنج پنهان (صلوات امام زمان ) را بین مردم پخش میکند.
🟢 این کتابها با هزینه خیلی مناسب چاپ و پخش میشود.
🎯 هدف از پخش این کتابها، آشناشدن مردم با این صلوات عظیم الشّان و حل مشکلات آنان به برکت این صلوات می باشد؛ چون اعتقاد ما بر این است که هر کس با این صلوات آشنا شود و این صلوات را بخواند انشاءالله در مسیری درست قرار میگیرد ،چراکه امام زمان برای او دعا میکند،(چون که صَد آمد ،نَوَد هم پیش ماست).
🤝جهت همکاری در این مسیر پرخیر و برکت (پخش کتاب و اطلاعیه معرفی صلوات امام زمان) با شمارههای موسسه تماس بگیرید و یا به آیدی خادمین کانال پیام بدهید.
🟢 دوستانی هم که مایل می باشند می توانند بانی شوند و کتاب را خودشان پخش کنند.
خادمین کانال
@khadem256
09101477092
09101567799
کانال گنج پنهان
@salavat256
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
در وقت استجابت دعا 🤲🏻
🌺اِلهی یا حمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
🍃یا عالی بِحَقِّ علی
🌸یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
🍃یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
🌺یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
ختم حمد شفا به نیت شفای همه مریضان اسلام ومریضان مدنظرمون وسفارش شده ها ومریضان اعضای محترم کانال
وبیمارانی که در بیمارستان بستری هستند وشفای مریضان صعب العلاج و سرطانی و مریضان روح وجسم و روان قربة الی الله🤲
۷ مرتبه حمد الشفا👇👇
🔹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ...
🔸الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ...
🔹الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ...
🔸مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ...
🔹إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ...
🔸اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ...
🔹صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ...
🔸 ۵ مرتبه : آیه شفا👇👇
أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ...
اللهُمَّ اشفِ کُلَّ مَریض
🙏 14 مرتبه
یامَن اِسمُهُ دَواءٌ وَ ذِکرُهُ شِفاءٌ 🤲 14مرتبه
صلوات 🌷 14 مرتبه
آیةالکرسی🙏 14مرتبه
را بخوانيد خداوند به تن همه بیماران لباس عافیت بپوشاند الهی امین🤲🍃
یا من اسمه دوا و ذکره شفا 🙏🤲
لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجه بخوانید و نشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🍁از سیم خاردار نفست عبور کن🍁
قسمت351
نمیدانم شاید فریدون هم قربانی پدر و مادر بی مسئولیتش شده است. به گفته ی مژگان از بچگی پدرو مادرش به خاطر مسافرتها و رفت وآمدهای زیاد وقتی برای رسیدگی به بچههایشان نمیگذاشتند و چون فریدون بچهی شروشیطونی بوده است، با پرستارهایش نمی ساخته ومدام باهم درگیر بوده اند.
همین موضوع باعث می شودکه یک پرستار مرد برایش بگیرند. همان موقع هم مادرفریدون برای دوهفته به مسافرت خارج از کشور می رود.
پرستار از همان اول با فریدون آبشان در یک جوی نمی رفته و هر دفعه به یک بهانه او را تنبیه می کرده است.
حتی چند بار به دور از چشم دیگران فریدون را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
این کشمکش و تنبیها از فریدون یک بچه ی عصبی و انتفام جو می سازد.
که البته به گفته ی مژگان آن پرستار هم بعداز مدت کوتاهی باشکایتهای مکرر فریدون اخراج می شود.
مادر از وقتی این حرفها را از مژگان شنیده بود، تا مرا تنها گیر می آورد مدام میگفت اگر تو سارنا و مادرش رو ول میکردی کی میخواست مواظبشون باشه، بعد تشکر میکرد.
یک روز در جواب تشکرش گفتم:
–مامان باید از راحیل تشکر کنید، چون اگه اون اصرار می کرد زندگی جدایی داشته باشیم من قدرت این که به خواستش تن ندم رو نداشتم.
سرش را به علامت مثبت تکان داد.
–اگه تو این بچه رو ول می کردی ومی رفتی دنبال زندگیت، خدا می دونه تو اون خانواده و با اون داداش و خانواده بیمسئولیت مژگان چه بلایی سرشون می آمد.
بالاخره مژگانم مادرشه می تونستیم بچه رو بهش ندیم؟
وقتی سکوتم را دید، به جان راحیل هم دعا کرد و گفت:
–خدا خیرش بده، خدا رو شکر که درکش بالا بود و از این دخترهایی نبود که موقعیت رو درک نمی کنن و مثل کنه میچسبن. ان شاالله هرجا هست خوشبخت بشه.
پوزخندی زدم.
وقتی پوزخند مرا دید، ادامه داد:
–می دونم مادر بهت سخت گذشت، توام خیلی گذشت کردی، ولی چیکار میشه کرد سرنوشت این طور بوده. من تا آخر عمرمدیون شما دوتا هستم. راستش اوایل ازش خوشم نمی آمد. ولی کمکم که رفتارهاش رو دیدم فهمیدم انسانیت ربط زیادی به پوشش و دین و مذهب نداره. قبلا فکر میکردم اونا که مثل راحیل هستن، کارهاشون از روی اجبار و برای جلب توجهه و هی واسه ماها جانماز آب می،کشن. چون واقعا یه نفر رو میشناختم که چادری بود ولی خیلی بداخلاق و بی فرهنگ و کلا اهل جانماز آب کشیدن بود.
راحیل جای بچهی من بود ولی رفتارهاش خیلی بزرگ منشانه بود. اون خیلی خوب بود، من متوجه میشدم ولی نمیخواستم به روم بیارم.
دلخور نگاهش کردم.
–مامان، فکر کنم راحیل برای ما زیادی بود. ما قدرش رو ندونستیم. اگر قدر چیز با ارزشی رو که خدا بهت داده رو ندونی ازت گرفته میشه. این خوبهایی که شما از راحیل میگید شاید برای ما خیلی خاص باشه ولی برای اون یه رفتار معمولی بود. با خودم گفتم "راحیل کار خاصی نمیکرد، فقط از عقلش درست استفاده میکرد. اون مثل ما نبود. همش دنبال این بود که از زندگیش سود ببره، اصلا به زیان فکر نمیکرد. درست برعکس ما."
مادر با تاسف گفت:
–اون اوایل نامزدیتون چند بار از خدا خواستم که یه جوری بینتون بهم بخوره و عروسمون نشه.
با چشم های از حدقه درآمده نگاهش کردم.
–آخه چرا مامان؟
بغض کرد.
–چون زیادی خوب بود، پیشش کم می آوردم و احساس عذاب وجدان داشتم.
آهی کشیدم و گفتم:
–پس راسته که می گن دعای مادرها گیراست.
اشکش سرازیر شد.
–اشتباه کردم، کاش کیارشم بود و شما هم می رفتید سر خونه زندگیتون.
ربط این حرفش را با دعایی که برای جدایی من و راحیل کرده بود را نفهمیدم.
ولی به این فکر کردم که مگر خدا دعاهای اشتباهی را هم برآورده می کند؟
🍁به قلم لیلا فتحی پور🍁
🍁از سیم خاردار نفست عبور کن🍁
قسمت352
روی سجاده نشسته بودم و به حرفهای مادر فکر می کردم.
چرا وقتی یک نفر افکارش، رفتارش و حرفهایش با بقیه فرق دارد طرد می شود. چرا دیگران نمی توانند تحملش کنند. راحیل که به کسی بدی نکرد. شاید خوبی نزدیکانمان این اجازه را به ما نمیدهد که با وجدان راحت اشتباهاتمان را ادامه دهیم. آن درد وجدان گاهی باعث عصبانیت میشود. اصلا چرا راه دور بروم خودم بهتر از هر کس میدانم که گاهی چقدر از حرفهای راحیل عصبانی میشدم، در حالی که میدانستم درست میگوید. اما عشقی که نسبت به او داشتم باعث میشد عصبانیتم فرو کش کند و به حرفهایش فکر کنم. انگار همین فکرها باعث شد آرام باشم.
راحیل کمکم معانی همه چیز را برایم تغییر داد و چه تغییر زیبایی. حرف کیارش یادم آمد. روز اولی که از راحیل برایش گفتم، مخالفت کرد و گفت رهایش کن. وقتی دلیلش را پرسیدم گفت چون دختر عاقل و فهمیدهایی است.
راست میگفت اگر راحیل می ماند تمام عمرم، شرمنده اش می شدم. شاید باید هر روز به خاطر رفتار اطرافیانم از او عذر خواهی می کردم.
من این شرمندگی را نمی خواستم.
شاید دلیل نداشتن راحیل را خودم بهتر بتوانم پیدا کنم.
شاید اگر قدمی در گذشته ام بزنم جواب خیلی از سوالهایم را بتوانم پیدا کنم.
سرم را روی مهر گذاشتم.
خدایا من به تقدیر ایمان پیدا کرده ام، اینجا تشخیص خوب و بد از هم سخت شده، مثل تمام دورانهای تاریخ. من درحال تجربه ی تکرار تاریخ هستم. چطور این همه سال گم شده بودم که خودم هم نفهمیدم، چرا آن سالها چیزی برایم غریب نبود؟
کاش راحیل زودتر از این پیدایم می کرد و مرا به خودم پس میداد.
باصدای زنگ گوشی مژگان، سراز مهر برداشتم.
مژگان وارد اتاق شد و متاسف نگاهم کرد.
فوری گوشیاش را از روی تخت برداشت وتماس را متصل کرد و از اتاق بیرون رفت.
سجاده راجمع کردم و لباسهایم راپوشیدم و به طرف سالن رفتم.
مادر که تازه سارنا را از حمام آورده بود درحال پوشاندن لباسهایش بود.
–مامان یه چیزی برای خوردن داریم؟ میخوام برم سرکار.
–آره مامان، ناهارحاضره، دستم بنده مژگان رو صدابزن بیاد میزو بچینه. فکر کنم رفت تو اتاق.
پشت در اتاق که رسیدم صدایش راشنیدم که بادلخوری با کسی که پشت خط بود درد و دل می کرد.
–آره بابا، دلم خوش بود گفتم اون دیگه ازدواج کرد. من راحت شدم. ولی اشتباه کردم. نمی دونم این راحیل چه بلایی سرش آورده کلا یه آرش دیگه شده.
...
–فکرکن، تا آخر عمر باید با یکی که اصلا فکرش به من نمی خوره زندگی کنم.
...
–دوسش دارم، ولی نمی تونم بعضی حرفهاش رو هم قبول کنم. یعنی قبول کردنش سخته.
تک سرفه ایی کردم و وارد اتاق شدم.
مژگان با دیدنم فوری با فرد پشت خط خداحافظی کرد و پرسید:
–کاری داشتی؟
به گوشی دستش اشاره کردم و پرسیدم:
–کی بود؟
–دوستم بود.
روی تخت کنارش نشستم.
–میشه بگی رفتار من چه عیبی داره که تو رو ناراحت میکنه ومجبوری تحملم کنی.
بامِن ومِن گفت:
–هیچ عیبی.
جدی نگاهش کردم.
–حرفهات رو شنیدم، لطفا اگه حرفی داری به خودم بگو، تا دوتایی حلش کنیم.
سرش را پایین انداخت وگفت:
–خب، از این که رفتارات تغییر کرده ناراحتم.
مثلا چرا مهمونی الی اینا نیومدی؟
–اون که مهمونی نبود. جایی که زن ومرد در هم گره می خورن رو بهش میگن پارتی، تازه اونم از نوع خفنش. توام دیگه اجازه نداری بری. اون دفعه هم به اصرار مامان اجازه دادم. چون خودشم همراهت امد.
لبهایش را بیرون داد.
–خب حالا هر چی. تو که خودت قبلا...
فریاد زدم:
–مگه قرار نشدکه دیگه حرفی از گذشته نزنی؟ گذشته مُرد مژگان.
در حال زندگی کن.
حرصی شد و گفت:
–اون دیگه تموم شد، ازدواج کرد، چرا به زندگیت برنمی گردی؟ اگه گذشته مُرده، پس چرا راحیل برای تو نمرده؟
با چشمهای گرد شده نگاهش کردم.
–من الان دقیقا دارم زندگی می کنم مژگان. اونم دنبال زندگی خودشه و خوشبخته،اون از اولشم برای من زیادی بود، من نفهمیدم. مکثی کردم. بلند شدم و به کتابی که هر دفعه میومداز کتابخانه بالای تخت برمیداشت و میخواند خیره شدم.
–انگار اون وظیفه داشت بیاد ولی نمونه.
ناله کرد:
–آرش چرا از زندگیت لذت نمیبری؟
حرفش مرا به فکر انداخت. مگر چطور زندگی می کنم که مژگان احساس می کند لذتی از زندگیام نمیبرم.
–مژگان باورکن من الان آرامش دارم. نمی دونم تو چرا اینجوری فکر می کنی، من الان برای خودم دارم زندگی می کنم، نه مثل ڱدشتهها برای دیگران.
اگر واقعا این زندگی برات مهمه، قبول کن که من همین هستم.
نگاهم کرد و گفت:
–اگه خودت اینجوری دوست داری من که حرفی ندارم، بالاخره برای توجیح نرفتنت به مهمونی الی باید یه چیزی بهش می گفتم دیگه، باور کن آرش من خودمم تمایلی ندارم اون جور جاها برم.