🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اللهمصلیوسلمعلیمحمدوآلمحمد
بعددمااحاطبهعلمکوعجلفرجهم
﷽ #مواعظ
📌از نزدیک نتوانستید از دور امام را زیارت کنید
🔰عارف کامل مرحوم آیت الله شجاعی:
چرا اینقدر خسته اید؟! چرا نشسته اید؟! حالا رفتید #مشهد که رفتید اما نرفتید همان جا منزل خودتان بنشینید زیارتشان را از دور بخوانید. خطاب بکنید، شمادور هستید، " دقت می کنید " ما دور هستیم ببینید، یقین بکنید.
🔰من مکرر قبلا گفته ام یقین بکنید، شما وقتی همین اتاق نشسته اید و #امام_رضا " علیه السلام " را مخاطب قرار می دهید نزد امام هستید و امام نزد شماست " دقت می کنید " محجوب هستیم دیگر چه باید کرد عالَم، عالَمِ حجاب هست و اینها را باور کردن برای ما که در حجاب ها غوطه ور شده ایم سخت شده
ولی باور کنید.
🔰یا ابا الحسن " علیه السلام " بگویید حرفت را می شنوند و در کنار امام هستید. حالا در جوار حرم در مشهد هم بودیم حساب خاصی دارد.
🔰حرفتان را بگویید،گیر کردید مشکلتان را بخواهید، در هر بابی از باب عبودیت برایتان سخت بود مثلاً این قدم را هر چه سعی می کنید برداريد موفق نمی شوید به زبان خودتان زیارتنامه ها را بخوانید، به زبان خودتان توسل کنید شفیع قرار دهید، اصرار کنید که شفاعت کنند و خدا آن مشکل شما را حل کند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
لطفابهثوابحضرتاماممهدیعجلالله
تعالیفرجهنشر دهید
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
💠💠💠💠💠💠
#قرار_شبانه
#سوره_ملک
#سوره_واقعه
☘🌸☘تلاوت سوره مبارکه ملک☘🌸☘
🍀🌺🍀تلاوت سوره مبارکه واقعه🍀🌺🍀
🔹همگی برای حوائج حضرت حجت (عج) دعا کنیم🔹
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
برگرد نگاه کن
پارت98
صبح که از پیاده رو میگذشتم. درست همان جای دیروزی ایستادم.
دستم را داخل کیفم بردم و دوربین را لمس کردم. به روبرو نگاه کردم. انگار خیابان برایم زیباتر شده بود.
یک خیابان دو طرفه که یک بلوار پهن و بزرگ وسطش بود، با درختهای کاج و سروی که فاصلهی کمی از هم داشتند. شاخ و برگهای درختها بیشتر جلوی دید را میگرفت. باید جوری میایستادم که روبرویم درختی نباشد. نمیخواستم دوباره امیرزاده متوجه من شود. پس دیروز این درختها کجا بودند چرا من آنقدر کوچکشان میدیدم.
قسمت بالای بلوار درختان زیادتری داشت و همین باعث میشد دید از این طرف خیابان تا آن طرف کمتر باشد. در آن طرف خیابان یعنی پیاده رویی که مغازهی امیرزاده قرار داشت هم درختان زیادی بود. ولی چون چنار بودند و درخت چنار هم خزان داشت فقط شاخههای لختش مانع دیدن بود.
جایی که ایستاده بودم مثل دیروز نبود. باید جایم را پیدا میکردم.
برای دیدنش بیتاب بودم.
نگاهی به اطراف انداختم. کمی شلوغ بود. احساس کردم عابران بد نگاهم میکنند.
با خودم فکر کردم شاید با دوربین نگاه کردن صبح زود کمی غیر عادی باشد و توجه دیگران را بیشتر جلب کند.
از کارم منصرف شدم. ولی به دلم قول دادم که موقع برگشتن دلتنگیاش را برطرف کنم.
پشت پیشخوان ایستاده بودم و دوباره چشمم به در کافیشاپ بود. میترسیدم بیاید و مرا ببیند.
نمیخواستم دیگر هیچ وقت با او روبرو شوم.
برای کارم هم باید فکری میکردم.
اگر کار تابلو دوختن رونق بگیرد دیگر برای کار به اینجا نمیآیم. تا کم کم بتوانم فراموشش کنم.
خانم نقره سرش را نزدیگ گوشم آورد.
–امروز نمیاد.
برگشتم و شگفت زده نگاهش کردم.
نگاهش را بالا داد.
–امیرزاده خان رو میگم، اینقدر زل نزن به در تشریف فرما نمیشه.
دیگر پنهان کردن فایده ایی نداشت.
–از کجا میدونی نمیاد.
چون چند دقیقه پیش که داشتم میومدم اینجا دیدمش داشت میرفت.
–کجا میرفت؟
صاف ایستاد.
–ببخشید دیگه، جلوی راهش رو نمیتونستم بگیرم بپرسم بی اذن خدمهی کافی شاپ کجا تشریف میبرید، اول باید با ما هماهنگ کنید.
نوچی کردم.
–حالا کدوم طرفی میرفت؟
–یعنی الان من جهت رفتن اونو بهت بگم تو میفهمی کجا میخواسته بره.
نفسم را بیرون دادم.
–با ماشین بود؟
–چه سوالایی میپرسی، آخه اگه با ماشین باشه من که دارم پیاده از بالا میام چطوری دیدمش.
–پس پیاده بوده، داشته به طرف بالای خیابون میرفته. پس احتمالا همین اطراف کار داره.
خانم نقره به طرف خیابان اشاره کرد.
–شایدم از همین مغازه های اطراف میخواد چیزی بخره.
–آخه صبح زود چه خریدی، مغازه ها باز بودن؟
–آره بابا، اینجاها چون خیابون اصلیه و شلوغه مغازه ها زود باز میکنن، البته امروز من دیرترم امدما.
بعدشم حالا نه واسه خاطر این که رفته جایی و نیست، اون کلا نمیاد چون اون دیروز واسه خاطر تو اینجا امده و توام اونجوری واسش کلاس گذاشتی، خب هر کس باشه بهش بر میخوره و دیگه نمیاد.
بعد پچ پچ کنان ادامه داد:
–اگه غلامی بفهمه مشتریش رو پروندی ها...
اخم کردم و به طرف سالن رفتم.
پیش خودم فکر کردم که اگر امیرزاده دوباره به کافی شاپ بیاید و من خودم را پنهان کنم جواب غلامی را چه بدهم. غلامی که کلا به همه چیز مشکوک است.
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
31.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شرح خطبه غدیر
1⃣2⃣ جلسه بیست و یکم
9⃣2⃣ روز مانده به عید الله اکبر
🖊 خواهشا به اندازه توان نشر نمایید.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
15.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 دعای عهد
تصویری با صدای فوق العاده استاد فرهمند
💠 امام صادق علیهالسلام :
هر كس چهل روز صبح اين دعای عهد را بخواند، از يـاوران قائم ما باشد و اگـر قبل از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود خدا او را از قــبـر بيرون آورده و جزو #رجعتکنندگان در خدمت آن حضرت قرار میدهد.
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
23.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 نماهنگ | برای طلوع خورشید
🎥 قرائت کامل زیارت آلیاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیتالله خامنهای از فرازهای آن
✏️ رهبر انقلاب: یاد امام زمان نشاندهندهی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد.
🎧 نسخه صوتی زیارت آل یاسین
💠کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌷صبح خود را با سلام به چهارده معصوم علیهم السلام شروع کنیم
🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷
🌷السلام علیکَ یا رسولَ الله صلی الله علیه و آله و سلم
🌷السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین علیه السّلام
🌷السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ سلام الله علیها
🌷السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ علیه السلام و رحمة الله و برکاته
🌷السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی علیه السلام و رحمة الله و برکاته
🌷السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری علیه السلام
🌷السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ،یا اباصالحَ المهدی،یا خلیفةَ الرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن،ایُّها الامامَ الاِنسُ و الجان، الاَمان،الاَمان... و رحمة الله و برکاته
اللهم عجل لولیک الفرج