eitaa logo
🌤 🏴منتظران نور 🌤🏴
1.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
10.8هزار ویدیو
453 فایل
قال رسول الله ..هر کس بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.💫کانال منتظران نور ‌‌‌•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═‎┅─ @montazeran_nour🌤🏴 🍀کپی مطالب کانال حلال با ذکر صلوات بر مولایمان مهدی(عج)🍀 ارتباط با مدیر👇 @Ssh999
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
basem elahi azomal balaazomalbala-basem.mp3
زمان: حجم: 941.8K
🔊🔉دعای فرج با صدای باسم الکربلایی ✨✨✨✨ کانال منتظران نور •••⊰⃟سلام 👇🌴࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─ @montazeran_nour🌤
بعد از هر نماز حتما برای (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنید و بدون دعا کردن برای آن حضرت از سجاده کنار نروید. ✍آیت الله قاضی رحمت الله علیه ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🕋آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولی‌عصر عجّل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! 🕋او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟! 📚 کتاب حضرت حجت (عج)، ص٢١۶ ✍ در این روزها و شدائدی که هم برقلب نازنین منجی عالم وارد شده و هم قلوب مسلمین جهان در سختی و اضطرار است ، از خدای رحمان بخواهیم در فرج مهدی فاطمه (سلام‌الله‌علیهما‌) تعجیل فرماید و باقیمانده غیبتش را بر ما ببخشاید... 🤲الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای سلامتیشون یه صلوات بفرستید :) ❤️ کانال منتظران نور •••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─ @montazeran_nour🌤
@ostad_shojaeشکر در سختی ها 34.mp3
زمان: حجم: 7.04M
34 جـ🍀ـوانی؛ پُر سرعت ترین دوران، برای رسیدن به کمالِ انسانی ست ! ✔️زیـرا؛ آسون تر میشه،از خُلق های بَد، رها شد! نذار جوانیت، به خواب بگذره؛ این بزرگترین مصیبته کانال منتظران نور •••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─ @montazeran_nour🌤
🛑 سه دقیقه تا قیامت(قسمت ۸)👇👇 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 💥بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم. دریکی از این سفرها پیرمرد کرولالی با ما بود که مسئول کاروان به من گفت: میتوانی مراقب این پیرمرد باشی؟ 🔰خیلی دوست داشتم‌ مثل خیلی ها تنها باشم و با مولای خود خلوت کنم اما با اکراه قبول کردم. ♦️پیرمرد هوش و حواس درست حسابی هم نداشت و دائم باید مواظبش میشدم تا‌ گم نشود. تمام سفر من تحت شعاع حضور پیرمرد سپری شد. 🍃حضور قلب من کم رنگ شده بود، هر روز پیرمرد با من به حرم می آمد و برمی‌گشت چون باید مراقب این پیرمرد می بودم. ✔️روز آخر قصد خرید یک لباس داشت فروشنده وقتی فهمید متوجه نمی شود قیمت را چند برابر گفت. جلو رفتم و گفتم: چه می‌گویی آقا؟ این آقا زائر مولاست، این لباس قیمتش خیلی کمتر است... 🍀 خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم و او خوشحال و من عصبانی بودم. ♦️ با خودم گفتم: عجب دردسری برای خودم درست کردم! این دفعه کربلا اصلاً حال نداد... 🔆یکدفعه دیدم پیرمرد ایستاد روبه حرم کرد و با انگشت دستش من را به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد. 🌷جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان ۵ ساله را بخشیدند. باید در آن شرایط قرار می‌گرفتید تا بفهمید که بعد از این اتفاق چقدر خوشحال شده بودم. 🍃 صدها برگ در کتاب اعمال من جلو می رفت،اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود. 💥در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم. ❎ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم. ♻️یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان برود و برگردد؟ 💠 گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. 🔷 صدای خس پای من بر روی برف از دور شنیده می‌شد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم... 🔸 یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد. 🔮فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند! می خواستم برگردم اما با خودم گفتم اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند. 🛡 برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم. 📘 تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیرمرد رد پایم را در داخل برگرفت و دنبال من آمد. 🌾وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کتمان کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با ناراحتی بیرون رفت . 🍀حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم! 🌒نمی دانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب می کشیدم. ⚡️از طرفی در این مواقع باد سوزان از سمت چپ وزیدن می‌گرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد. وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر چشمانم تحمل نداشت. 💫 همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. 💥سپس به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم او مرا اذیت کرد و ترساند. من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در داخل قبر دارد عبادت می کند. 💮جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن می‌خواند چرا برنگشتی؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم... ♻️ خلاصه پس از التماسهای من، ثواب دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود...دو سال عبادت را دادم فقط به خاطر اذیت و آزار یک مومن...! ادامه دارد.. ⛅⛅ ‎‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❀🍃🌼🍃❀✧ ༅࿐✾ 🇮🇷@montazeran_nour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سایت اعلام آمادگی اعزام به 💔🇵🇸 alaqsastorm.com/aqsa ثبت نام بیش از ۶ میلیون و نیم ایرانی✌🏽🇮🇷 •••⊰⃟🖤🕯࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─ @montazeran_nour