فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مقدمه چینی های قبل جناب پرزیدنت واسه گرونیِ بنزین👆
فقط گذاشت یهویی واسه نیمه شب که همه مون رو سورپرایز کنه و یه کم حس و حال احساس اصحاب کهف رو درک کنیم.
⬆️حالا بعد این سورپرایز روحانی، واکنش مهران مدیری به سخنان حکیمانه رئیس جمهور دیدنیه😄
@montazeran1184
🔻امروز عصر درباره برقراری اینترنت گوشیهای همراه تصمیمگیری خواهد شد
🔹رحمانی فضلی وزیر کشور در حاشیه جلسه هیئت دولت: عصر امروز جلسه شورای امنیت تشکیل و درباره برقراری اینترنت گوشیهای همراه تصمیم گیری میشود.
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴👈ماجراے دختری" زهرا نام"
ڪہ دوستانش اورا رها صدا میزدند ...
🔴اگه یه لحظه سیمت وصل بشه راه صد ساله رو یه شبه می ری .
🔴اونموقع هست که «رها» زهرایی می شود
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
@montazeran1184
_Qoddosi_Raeesi_Jalase_Saran.mp3
258.3K
⛔️آیا روحانی دروغ میگوید؟
👈🏻کریمی قدوسی، نماینده مجلس:
از آقای رئیسی پرسیدم در جلسه گران کردن بنزین چه شد؟
گفتند:
"من امضا کردم و نوشتم به شرط ایجاد تمهیدات لازم.
بعد فهمیدم میخواهند دو روز دیگر آن را اجرا کنند"!
🔻حسن روحانی امروز مدعی شد که از زمان افزایش قیمت بنزین خبر نداشته.
@Afsaran_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعار جالب بسیجیان هنگام ورود رهبرانقلاب به حسینیه امام خمینی (ره)
🔸به یاری مستضعفان، سیل جهادگر آمده
برای فتح قله ها بسیج کشور آمده
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴👈ماجراے دختری" زهرا نام"
ڪہ دوستانش اورا رها صدا میزدند ...
🔴اگه یه لحظه سیمت وصل بشه راه صد ساله رو یه شبه می ری .
🔴اونموقع هست که «رها» زهرایی می شود
@montazran1184
🔴 تا زلیخا نیامده تمامش کنید‼️
🔻سخنران مراسم ختم خواهر رئیسجمهور: حسودها به یوسف پیامبر گفتند، برادرت دزد است
🔹یوسف صدیق نه به خاطر حسادت بیگانگان، بلکه به خاطر حسادت خودیها و برادران به چاه افتاد و رنج و مصیبت دید
🔹وقتی کیل یوسف را در بار بنیامین پیدا کردند، به یوسف گفتند اگر او دزدی کرده، قبلا هم برادری داشت که دزد بود؛ اما یوسف سخن را در دل ریخت و آشکار نکرد.
🔹میخواهم بگویم نسبت دزدی و دروغ برای همه هست!!
🔹معصومان و اَبدال همواره مورد آزار و اذیت بوده اند!!!
🔴 #پینوشت:
🔹 اولاً خدا رحمت کند خواهر جناب رئیس جمهور
🔹 ثانیاً تو رو خدا یوسف را سیاسی نکنید
🔹ثالثاً حالا که بحث یوسف و فریدون پیش آمد دعا کنید زود این ماجرا تمام شود چون نگران اینم کم کم پای یک زلیخا هم به داستان باز شود!!! اونوقت هیچ جوری نمیشه جمعش کرد!!
🔹 رابعاً بعضی اطرافیان بیشتر شبیه کاهنان معبدهستند تا....
✍ #سلطانزاده
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازدید سرزده رئیس قوه قضائیه از دادگستری شهریار
در حاشیه این بازدید، تعدادی از مراجعه کنندگان، پروندههای خود را با رییس قوه قضاییه در میان گذاشتند و آیت الله رییسی دستورات لازم را برای بررسی مشکلات قضایی صادر نمود.
کاش روحانی فقط یکبار مثل رئیسی پای درد مردم مینشست! فقط یکبار!
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیس جمهور: قرار نبود به مردم طرح معیشتی پرداخت شود
🔹 اه تو که خبر نداشتی که قراره #بنزین گرون بشه، پس از کجا میدونی قرار بود طرح #معیشتی پرداخت نشه؟
🔸 با پدیده ای روبرو هستیم که زُل میزنه تو #دوربین و به مردم دروغ میگه
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 با قوانین دنیا همراه شو!
🔻چرا نمیتونیم هر کاری دوست داریم در این دنیا انجام بدیم؟
➕دو پیشنهاد برای کسانی میخواهند زندگی راحتی در دنیا داشته باشند
#تصویری
@Panahian_ir
🌹پنج شنبه است،شادی ارواح رفتگانمان و ارواح همه شهدا، مومنین و مومنات فاتحه (حمد)با سه قل هو الله همراه با صلوات بر محمد و آل محمد بفرستیم و به آنها هدیه کنیم.
@montazeran1184
💖💞
مولای من❣
صبح یعنی
تپشِ قلبِ زمان ،
درهوسِ دیدنِ تــو
کہ بیایی و زمین،
گلشنِ اسرار شود...
سلام آرزویِ زمین و زمان❣
🌸 اللهــم عجــل لولیـک الفــرج 🌸
@montazeran1184
متاسفانه بامداد دیشب عده ای نقابدار به کنسولگری ایران در شهر نجف عراق حمله کرده و کنسولگری ایران را به آتش کشیده اند
ولی با تلاش نیرو های امنیتی عراق به هیچ یک از دیپلمات های وطنمان آسیبی نرسیده است
اما از آنجایی که شبکه سعودی العربیه از ابتدای حمله به کنسولگری حاضر بوده و اقدام به #پخش_زنده این حمله کرده است نقش داشتن عربستان سعودی در این حمله واضح و روشن است
@montazeran1184
مدافع حریم❤️:
#بسم_الله
.
#ماجرای_آشنایی_شهیدحججی_باهمسرش😍💝
💢از زبان همسر شهید💢
هفته دفاع مقدس بود; مهر ماه #سال91.
#نمایشگاه بزرگی توی نجف آباد برپا شده بود. 😯
من و محسن هر دو توی آن نمایشگاه #غرفه_دار بودیم.
من توی قسمت خواهران و او توی قسمت برادران.
چون دورادور با #موسسه_شهیدکاظمی ارتباط داشتم ، می دانستم محسن هم از بچه های آنجاست..
.
برای انجام کاری ، #شماره_تلفن موسسه را لازم داشتم.
با کمی #استرس و #دلهره رفتم پیش محسن😇
گفتم: "ببخشید، شماره موسسه شهید کاظمی رو دارید؟"
محسن #یه_لحظه سرش رو بالا آورد. نگاهی بهم کرد. #دستپاچه و #هول شد. با صدای #ضعیف و #پر_از_لرزه گفت: "ببخشید خانم. مگه شما هم عضو موسسه اید؟"🙄🤔
گفتم: "بله."
چند ثانیه سکوت کرد. چیزی نگفت. سرش را بیشتر پایین انداخت. و بعد هم شماره رو نوشت و داد دستم.
.
از آن موقع، هر روز #من_و_محسن ، توی نمایشگاه یکدیگر را می دیدیم.😌
سلام خشک و خالی به هم میکردیم و بعد هر کدام مان میرفتیم توی غرفه مان.
.
با اینکه سعی میکردیم از زیر نگاه همدیگه فرار کنیم، اما هر دومان متوجه این شده بودیم که حس خاصی نسبت به هم پیدا کرده ایم. 😇😌👌🏻
با این وجود نه او و نه من، جرات بیان این احساس را نداشتیم. 😰
.
یکی دو روز بعد که توی غرفه بودم ، پدرم بهم زنگ زد و گفت: "زهرا، #یه_خبرخوش. توی #دانشگاه_بابل قبول شدی."😃
حسابی ذوق زده شدم. سر از پا نمی شناختم.😍✌🏻
.
گوشی را که قطع کردم، نگاهم بی اختیار رفت طرف غرفه ی برادران. 👀
یک لحظه محسن را دیدم. متوجه شده بود ماجرا از چه قرار است.
سرش را #باناراحتی پایین انداخت.
موقع رفتن بهم گفت: "دانشگاه قبول شدید؟"
گفتم: "بله.بابل."
گفت: "میخواهید بروید؟"
گفتم: "بله حتما" یکدفعه پکر شد. مثل تایری پنچر شد! 😔
توی خودش فرو رفت. حالتش را فهمیدم.😢
💟ادامه دارد…💟
@montazeran1184
Panahian-TahlilVaghayeAkhirVaMasaleBenzin.mp3
11.8M
🎙صوت کامل تحلیل و نگاه متفاوت علیرضا پناهیان از وقایع اخیر و مسئله بنزین در برنامه "پرونده ویژۀ شبکه سه" در شب گذشته
📹 فیلم گفتگو:
aparat.com/v/ONkEB
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ هم اکنون، ویدئویی اختصاصی از داخل کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نجف
@montazeran1184
#ماجرای_آشنایی_شهیدحججی_باهمسرش😍💝
💢از زبان همسر شهید💢
#قسمت۲
…
فردا یا پس فرداش رفتم بابل برای ثبت نام.
نمیدانم چرا اما از موقعی که از #نجف_آباد زدم بیرون ، هیچ آرام و قراری نداشتم.😢😨
همه اش تصویر #محسن از جلو چشمانم رد میشد.
هر جا میرفتم محسن را میدیدم. 😥
حقیقتش نمیتوانستم خودم را گول بزنم..ته دلم احساس میکردم که بهش علاقه دارم. 😇
احساس میکردم #دوستش_دارم. 😌
.
برای همین یکی دو روزی که بابل بودم، توی خلوت خودم #اشک می ریختم. 😭
انگار نمی توانستم دوری محسن را تحمل کنم.
بالاخره طاقت نیاوردم.
زنگ زدم به #پدرم و گفتم: "بابا انتقالی ام رو بگیر. میخواهم برگردم نجف آباد."😢
.
از بابل که برگشتم نمایشگاه تمام شده بود.
یک روز #مادرم بهم گفت: "زهرا، من چندتا از عکس های امام خامنه ای رو نیاز دارم. از کجا گیر بیارم؟"🤔
بهش گفتم:" مامان بذار به بچه های موسسه بگم که چه جور میشه تهیه اش کرد. "
قبلا توی نمایشگاه ، یک زرنگ بازی کرده بودم و شماره محسن را یک طوری بدست آورده بودم.
پیام دادم براش.
برای اولین بار.
نوشت:"شما؟"
جواب دادم: " #خانم_عباسی هستم. "😌
کارم رو بهش گفتم و او هم راهنمایی ام کرد.
.
از آن موقع به بعد ، هر وقت کار #خیلی_ضروری درباره موسسه داشتم، یک تماس #کوتاه و #رسمی با محسن میگرفتم.
تا اینکه یک روز هر چه تماس گرفتم ، گوشی اش خاموش بود.
روز بعد تماس گرفتم. باز گوشی اش خاموش بود!
#نگران شدم.
روز بعد و روز بعد و روزهای بعد هم تماس گرفتم ، اما باز هم خاموش بود. 😔
دیگر از #ترس و #دلهره داشتم میمردم.
دل توی دلم نبود. 😣
فکری شده بودم که نکند برای محسن اتفاقی افتاده باشد; با اینکه با او هیچ نسبتی نداشتم.
آن چند روز آنقدر حالم خراب بود که مریض شدم و افتادم توی رختخواب! 😪‼️
نمی توانستم به پدر و مادرم هم چیزی بگویم. خیلی شرم و حیا میکردم. 😔
تا اینکه یک روز به سرم زد و… ..😯
#ادامه_دارد
@montazeran1184
#این_سخن_تنم_رو_لرزاند😭😭
آیت الله بهجت :🌺
تعجب است از کسی که برای خوابش که مدت کوتاهیست جای نرم تهیه میکند
اما برای #آخرتش قدمی بر نمیدارد‼️
#التماس_دعا
@montazeran1184
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دقایقی پیش شروع درگیری های شدید بین آشوبگران و اشرار اجیر شده سعودی آمریکایی و نیروهای امنیتی در نجف
🔹احتمال حمله به بیت مراجع و حرم مطهر وجود دارد.
@montazeran1184
♦️مرز مهران بسته میشود
🔹برابر اعلام مقامات کشوری و با توجه اتفاقات پیش آمده در کشور عراق از ساعت ۲۴ امشب مرز مهران برای حفظ امنیت زائران بسته خواهند شد.
🔹درباره مدت زمان بسته بودن مرز مهران خبری در دست نیست. مرز مهران برای تردد اتباع خارجی باز است.
@montazeran1184
4_5764866123015127757.mp3
13.8M
رزق شبانه💫
🌸🍃الهی العفو- سید مجید بنی فاطمه
#بسیار_زیبا 👌👌👌
دلتون شکست التماس دعا
@montazeran1184
#معجزه_کلام
آقایان توجه کنید
که با زبان،
هم می توان همسر خود را
سحر کرد
که عاشق شما شود
وهم می شود
با یک زخم زبان
او را از زندگی دلسرد کرد
خانواده موفق❤️❤️
@montazeran1184
#همسر_بیعیب
💠 راه رسیدن به #شیرینی پایدار در زندگی مشترک این نیست که دنبال یک همسر بیعیب باشیم.
💠 #شیرینی زندگی بیش از هرچیز به نحوه رفتار خوب خود آدم بستگی دارد، اگرچه پاسخ #خوبی دریافت نکند.
💠 دنبال همسر بیعیب گشتن خودش یک #عیب بزرگ است
خانواده موفق❤️❤️
@montazeran1184
•
•
شاید به من بخندے؛
ولی من مےگویم جمعھ ها را
تعطیل ڪردند ڪھ ڪسی دغدغهای
جز انتظار ڪشیدن نداشتھ باشد؛
اما چرا در این روز هر دغدغھ اے هست،
جز انتظار؟!
#تلنگر☝️🏼
#انتظارصاحبالزمان💛
@montazeran1184
⭕️ شما یک غلط کردم اساسی بابت "تَکرار کردن" به ملتِ ایران بدهکارید
بعدا در دادگاه باید به عنوان متهم بابتِ حمایت ویژه از دولتی که باعث به آشوب کشیده شدن کشور شد، پاسخگو باشید
👤 علی قلهکی
@montazeran1184
هیئت رزمندگان اسلام مشکین دشت
اهنگ ارزشی اخرالزمانی اقای محسن چاووشی @montazeran1184
♦️ طبق تصمیم کمیته اضطرار آلودگی هوای استان البرز، مهدهای کودک و مدارس تمامی مقاطع این استان به جز شهرستان طالقان و بخش آسارا فردا شنبه نهم آذر تعطیل است
محب حضرت حسینم....:
#ماجرای_آشنایی_شهیدحججی_باهمسرش😍💝
💢از زبان همسر شهید💢
#قسمت۲
…
فردا یا پس فرداش رفتم بابل برای ثبت نام.
نمیدانم چرا اما از موقعی که از #نجف_آباد زدم بیرون ، هیچ آرام و قراری نداشتم.😢😨
همه اش تصویر #محسن از جلو چشمانم رد میشد.
هر جا میرفتم محسن را میدیدم. 😥
حقیقتش نمیتوانستم خودم را گول بزنم..ته دلم احساس میکردم که بهش علاقه دارم. 😇
احساس میکردم #دوستش_دارم. 😌
.
برای همین یکی دو روزی که بابل بودم، توی خلوت خودم #اشک می ریختم. 😭
انگار نمی توانستم دوری محسن را تحمل کنم.
بالاخره طاقت نیاوردم.
زنگ زدم به #پدرم و گفتم: "بابا انتقالی ام رو بگیر. میخواهم برگردم نجف آباد."😢
.
از بابل که برگشتم نمایشگاه تمام شده بود.
یک روز #مادرم بهم گفت: "زهرا، من چندتا از عکس های امام خامنه ای رو نیاز دارم. از کجا گیر بیارم؟"🤔
بهش گفتم:" مامان بذار به بچه های موسسه بگم که چه جور میشه تهیه اش کرد. "
قبلا توی نمایشگاه ، یک زرنگ بازی کرده بودم و شماره محسن را یک طوری بدست آورده بودم.
پیام دادم براش.
برای اولین بار.
نوشت:"شما؟"
جواب دادم: " #خانم_عباسی هستم. "😌
کارم رو بهش گفتم و او هم راهنمایی ام کرد.
.
از آن موقع به بعد ، هر وقت کار #خیلی_ضروری درباره موسسه داشتم، یک تماس #کوتاه و #رسمی با محسن میگرفتم.
تا اینکه یک روز هر چه تماس گرفتم ، گوشی اش خاموش بود.
روز بعد تماس گرفتم. باز گوشی اش خاموش بود!
#نگران شدم.
روز بعد و روز بعد و روزهای بعد هم تماس گرفتم ، اما باز هم خاموش بود. 😔
دیگر از #ترس و #دلهره داشتم میمردم.
دل توی دلم نبود. 😣
فکری شده بودم که نکند برای محسن اتفاقی افتاده باشد; با اینکه با او هیچ نسبتی نداشتم.
آن چند روز آنقدر حالم خراب بود که مریض شدم و افتادم توی رختخواب! 😪‼️
نمی توانستم به پدر و مادرم هم چیزی بگویم. خیلی شرم و حیا میکردم. 😔
تا اینکه یک روز به سرم زد و… ..😯
ادامه دارد
@montazeran1184
محب حضرت حسینم....:
#ماجرای_آشنایی_شهیدحججی_باهمسرش😍💝
💢از زبان همسر شهید💢
#قسمت٣
…
تا اینکه یک روز به سرم زد و زنگ زدم ۱۱۸😯
به هر طریقی بود شماره #منزل بابای محسن را ازشان گرفتم.
بعد بدون آن که فکر کنم این کار خوب است یا نه تماس گرفتم منزلشان. 😮
#مادر_محسن گوشی را جواب داد. 😌
گفتم: " آقا محسن هست؟"
گفت: "نه شما؟"
گفتم: "عباسی هستم. از #خواهران_نمایشگاه. لطفاً بهشون بگید با من تماس بگیرن! "
یک ساعت بعد محسن تماس گرفت.
صدایش را که شنیدم پشت تلفن #بغضم_ترکید و شروع کردم به #گریه😭
.
پرسیدم:"خوبی؟"😢
گفت: "بله."
گفتم: "همین برام مهم بود. دیگه به من زنگ نزن! "
گوشی را #قطع_کردم.
یک لحظه با خودم گفتم: "وای خدایا!من چی کردم!! 😲 ‼️
چه کار اشتباهی انجام دادم!
با این وجود،بیش از هر موقع دلم برایش لک می زد.😭
محسن شروع کرد به زنگ زدم به من.
گوشی را جواب نمی دادم.
پیام داد: "زهرا خانم تورو خدا بردارین."
آنقدر زنگ زد و زنگ زد که بالاخره گوشی را برداشتم🙂
.
#بی_مقدمه گفت: "حقیقتش من حس می کنم این تماس های ما داره #گناه_آلود میشه. "
.
لحظه ای #سکوت کرد و گفت: "برای همین می خوام بیام خواستگاری تون. "😌
.
اشک و خنده هام توی هم قاطی شده بود.
از خوشحالی داشتم بال درمیآوردم داشتم از ذوق می مردم می خواستم داد بزنم. 😭😍
.
.
#مادر زهرا عباسی:
از زهرایم شنیدم که محسن میخواهد بیاید خواستگاری.
می دانستم توی "کتاب شهر" کار می کند.
چادرم را سر کردم و به بهانه خرید کتاب رفتم آنجا.
.
می خواستم ببینمش. براندازش کنم. اخلاق و رفتار و برخوردش را ببینم. 🤨
باهاش که حرف زدم حتی سرش را بالا نیاورد که نگاهم کند. 😌
همان موقع رفت توی دلم. 😍
با خودم گفتم: "این بهترین شوهر برای زهرای منه. "
.
وقتی هم مادرش آمد خانه مان که زهرا را ببیند، هی وسوسه شدم که همان موقع جواب بله را بدهم.😮
با خودم گفتم زشته خوبیت نداره الان چه فکری درباره من و زهرا میکنن.
.
گذاشتم تا آن روز تمام شود فرداش که نماز صبح را خواندم دیگر #طاقت_نیاوردم همان کله صبح زنگ زدم خانهشان.!😇
.
به مادرش گفتم:" حاج خانوم ما فکر می کردیم استخاره هم خوب اومده. جوابمون بله است.
از این لحظه به بعد آقا محسن پسر ما هم هست."😍
.
ادامه دارد..
@montazeran1184