فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ استاد رائفی پور
📝 جامعه و حکومت زمینهساز
#مهدویت_آخرالزمان
غیر ٺۅ دلبر نبوَد در دلھٰا یاصاحب الزَمان(عج)
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
منتظران ظهور
💕 #عاشقانه_دو_مدافع💕 #قسمت_چهل_و_ششم با تعجب نگاهش کردم و گفتم:چراااا؟؟؟ سرشو انداخت پاییـݧ و گف
❤️ #عاشقانه_دو_مدافع❤️
#قسمت_چهل_و_هفتم
بابا روزنامه رو پرت کرد و اومد سمت مامان
کو اردلان اردلان چی؟
منو زهرا مامان رو گرفته بودیم که خودشو نزنه مامان از شدت گریه
نمیتونست جواب بابا رو بده و با دست به تلوزیون اشاره میکرد
سرمونو چرخوندیم سمت تلویزیون
اخبار تموم شده بود
بابا کلافه کانال ها رو اینورو اونور میکرد
برای مامان یکم آب قند آوردم و دادم بهش
حالش که بهتر شد بابا دوباره ازش پرسید
خانم اردالن رو کجا دیدی؟
دوباره شروع کرد به گریه کردن و گفت :اونجا تو اخبار دیدم داشتن جنازه
هارو نشون میدادن بچم اونجا بود
رنگ و روی زهرا پرید اما هیچی نمیگفت
بابا عصبانی شدو گفت: آخه تو از کجا فهمیدی اردلان بود مگه واضح دیدی
چرا با خودت اینطوری میکنی
_ بعد هم به زهرا اشاره کردو گفت: نگاه کن رنگ و روی بچرو
مامان آرومتر شد و گفت: خودم دیدم هیکلش و موهاش مثل اردلان من
بود ببین یه هفته ام هست که زنگ نزده وای بچم خدا
نگران شدم گوشیو برداشتم واز طریق اینترنت رفتم تو لیست شهدای
مدافع
دستام میلرزید و قلبم تند تند میزد
از زهرا اسم تیپشو پرسیدم
وارد کردم و تو لیست دنبال اسم اردلان میگشتم
خدا خدا میکردم اسمش نباشه
_ یکدفعه چشمم خورد به اسم اردلان احساس کردم سرم داره گیچ میره و
جلو چشماش داره سیاه میشه
با هر زحمتی بود گوشیو تو یه دستم نگه داشتم و یه دست دیگمو گذاشتم
رو سرم
به خودم میگفتم اشتباه دیدم،دست و پام شل شده بود وحضرت زینب رو
قسم میدادم
چشمامو محکم بازو بسته کردم و دوباره خوندم
اردلان سعادتی
دستمو گذاشتم رو قلبم و نفس راحتی کشیدم و زیرلب گفتم خدایا شکرت
- زهرا داشت نگاهم میکرد ،دستمو گرفت و با نگرانی پرسید چیشد
اسماء؟
سرم هنوز داشت گیج میرفت دستشو فشار دادم و گفتم نگران نباش
اسمش نبود
- پس چرا تو اینطوری شدی؟
هیچی میشه یه لیوان آب بیاری برام
- اسماء راستشو بگو من طاقتشو دارم
- إ زهرا بخدا اسمش نبود، فقط یه اسم اردلان بود ولی فامیلیش سعادتی
بود
زهرا پووفی کرد و رفت سمت آشپزخونه
هگوشیو بردم پیش مامان و بابا، نشونشون دادم تا خیالشون راحت بشه
بابا عصبانی شد و زیرلب به مامان غر میزد و رفت سمت اتاق
زنگ خونه رو زد
آیفون رو برداشتم:کیه؟
کسی جواب نداد.
دوباره پرسیدم کیه؟
ایندفعه جواب داد:
مأمور گاز میشه تشریف بیارید پایین
آیفون رو گذاشتم .
زهرا پرسید کی بود
شونه هامو انداختم بالا و گفتم مأمور گاز چه صدایی هم داشت
چادرمو سر کردم پله هارو تند تند رفتم پایین چادرمو مرتب کردم و در
و باز کردم
چیزی رو که میدیم باور نمیکردم....
- اردلان بود
ریشاش بلند شده بود. یکمی صورتش سوخته بود و یه کوله پشتی نظامی
بزرگ هم پشتش بود
اومدم مثل بچگیامون بپرم بغلش که رفت عقب
- کجا زشته تو کوچه
خندیدمو همونطور نگاهش میکردم
- چیه خواهرنمیخوای بری کنار بیام تو؟
اصلا نمیتونستم حرف بزنم رفتم کنار تا بیاد تو
درو بستم و از پله ها رفتیم بالا
_ چشمم خورد به دستش که باند پیچی شده بود و یکمی خون ازش بیرون
زده بود
دستم رو گذاشتم رو دهنمو گفتم :خدا مرگم بده چیشده داداش
خندید و گفت: زبون باز کردی جای سلامتی هیچ چیزی نیست بیا بریم تو
داداش الان بری تو همه شوکه میشن وایسا من آمادشون کنم
_ رفتم داخل و گفتم :یاالله مأموره گازه حجاباتونو رعایت کنید...
زهرا سریع چادرشو سر کرد و برای مامان هم چادر برد
مامان با بی حوصلگی گفت:مامورگاز تو خونه چیکار داره
- نمیدونم مامان، مثل اینکه یه مشکلی پیش اومده
خیله خوب باباتم صدا کن
- باشه چشم
_ بابا بیا مامور گاز
بابا از اتاق اومد بیرونو گفت: مامور گاز
خوب تو خونه چیکار داره
- نمیدونم بابا بیاید خودتو ببینید
بابا در خونه رو باز کرد و با تعجب همینطور به اردالان نگاه میکرد
اردالن بابا رو محکم بغل کرد و دستش رو بوسید
بابا بعد از چند ثانیه به خودش اومد و خدا رو شکر میکرد
از سرو صدای اونها مامان و زهرا هم اومد جلو
مامان تا اردلان دید دستاشو آورد بالا و گفت یا حسین، خدایا شکرت خدایا
هزار مرتبه شکرت بعد هم اردلان رو بغل کرد و دستشو گرفت
زهرا هم با دیدن اردالان دستشو گذاشت جلوی دهنشو لیوان از دستش
افتاد
اردلان لبخندی بهش زد، لبشو گاز گرفت و دستشو به نشونه ی شرمنده ام
گذاشت رو چشماش
مامان دست اردلان رو ول نمیکرد، کشوندش سمت خونه
همه جاشو نگاه میکرد وازش میپرسید ،چیزیت نشده
اردالان هم دستشو زیر آستینش قایم کرده بود و میگفت: سلام سلامم مادر
من
مامان از خوشحالی نمیدونست باید چیکار کنه
اسماء مادر برای داداشت چای بیار، میوه بیار،شیرینی بیار، اصن همشو بیار
- باشه چشم
زهرا اومد آشپز خونه دستاش از هیجان میلرزید و لبخندی پررنگ رو
صورتش بود چهرش هم دیگه زرد و بی حال نبود
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیمای کلی ظهور ...
#ظهور
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
⭕️از خصوصيات مردم آخرالزمان، اعتقاد به جبر است؛ اهل جبر معتقدند: «ما هرچه ميکنيم، خدا از پيش براي ما تقدير نموده و ما جز آنچه هستيم و ميکنيم، نميتوانيم باشيم.»
🔺اين در حالي است که خداوند، تنها در مسائل تکويني و خلقت، ما را مجبور نموده است و در مسائل تشريع و انجام واجبات و ترک محرمات، تنها امر و نهي نموده و کسي را الزام به انجام و يا ترک کاري نکرده است. او راه خير و شر را به مردم ياد داده و از آنان خواسته که در حد توان خود به کارهاي خوب روي بياورند و از کارهاي زشت و ناپسند دوري نمايند و اگر جز اين باشد، فرقي بين عبادت و معصيت و زشت و زيبا و صالح و ناصالح نخواهد بود.
🔺رسول خدا (ص) ميفرمايند: «در آخرالزمان، گروهي معصيت خدا را انجام ميدهند و ميگويند: "خدا اين چنين براي ما تقدير نموده است." پاداش کسي که سخنان آنان را ابطال نمايد، همانند پاداش کسي خواهد بود که شمشير خود را براي جهاد در راه خدا آماده کرده باشد.»
📚رسائل المرتضي، جلد ۲، ص ۲۴۲
#آخرالزمان ۲۸
#امام_زمان(عج)
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『🤍』
#استوری| #story 📲
ـــــــــــــــــــ
کاشیادمانباشدکه
خدامیبیند
فرشتگانمینویسند
امامزمانمیگِرید (:🖇❗️
#العجلمولایمن 🖤
شبتون مهدوی؛التماس دعاے فرج🤲
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ #انس_باامام_زمان ✨
📖السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ...
▫️سلام بر تو ای حجت خدا در زمينش
📚 زیارت امام حجة بن الحسن (عجل الله فرجه الشريف)
#فرازی_از_دعا
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
✨ #انس_باامام_زمان ✨
🔷حالا که مهر پاییز به دل تقویم افتاده است
این را به فال نیکِ آمدنت میگیرم
آنجا که مهرت در تمام جهان پر میشود
و تقویم تنها یک فصل خواهد داشت
و آن بهارِ آمدن توست...!
#آفتاب_گردان 🌻
#دلنوشته
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
1_1186980319.mp3
1.52M
💫⚜کتاب صوتی قصه ی معراج
قسمت 5⃣
فصل چهارم - پیش به سوی عرش الهی
ادامه دارد...
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
هدایت شده از بایگانی پست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #مستند #بندگان_خدا_و_بردگان_شیطان
🗓 قسمت چهل و چهارم
دانلود با کیفیت بالا از پیج رسمی کانال منتظران ظهور در آپارات
✳️ در این قسمت چیزهایی در مورد تاریخ و لحظه ی وقوع دو عملیات شیطانی 11 سپتامبر 2001 و 11 سپتامبر 2015 خواهی فهمید.
همچنین به شما نشان میدهیم در سریال و فیلم های هالیوودی چگونه پیش از حادثه ی منا و حادثه ی 11 سپتامبر 2015 همه چیز را در یکی از سریال هایشان نشان داده بودند...
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#کانالمنتظرانظهور در
ایتا و هورسا و آپارات ↙
@montazerane_zohour
┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
﷽
#مهدی_شناسی
قسمت 3⃣
🌷مهدی شناسی ۳🌷
❓❓چه باید کرد؟؟؟
◀️ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﻋﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ،ﺧﺪﺍ،ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ)ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
◀️ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﮐﺲ،ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﺗﺒﻪ ﺍﯼ،ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﮐﺮﺩ،ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﺩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﮑﻨﯿﻢ.ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﻭﻟﯽ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺤﻮ.ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ،ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ،ﻋﯿﻦ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﺍﺳﺖ.ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻭ ﺟﺮﯾﺎﻧﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺫﮐﺮ ﺷﺪ،ﻣﻄﻠﻘﺎ ﺑﺎﺯﯼ،ﺩﺭﻭﻍ،ﺗﻮﻫﻢ ﻭ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺐ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
◀️ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺳﺮﮔﺮﻣﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ،ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺳﻮﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ.ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺩﯾﺪﯾﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻣﮑﺎﺷﻔﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺭﺥ ﺩﺍﺩ،ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ.ﺗﮑﻠﯿﻒ ﻭ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ.ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻗﺮﺁﻧﺘﺎﻥ ﺷﻮﯾﺪ.ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺧﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ.
◀️ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﭘﯿﺶ ﺁﯾﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ،ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ،ﺁﯾﺎ ﺟﺎﯼ ﺩﻟﺴﺮﺩ ﺷﺪﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ(ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﻧﯿﺴﺖ؟ﺍﮔﺮ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ؟
◀️ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺳﺖ:"ﺧﻠﻘﺘﻪ ﻟﻨﺎ ﻋﺼﻤﺔ ﻭ ﻣﻼﺫﺍ"."ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻟﻠﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﻣﺎﻣﺎ".
ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺳﺖ،ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﮑﻨﯿﻢ؟ﭼﺮﺍ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻧﺮﻭﯾﻢ؟ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭﺵ ﻧﺴﻮﺯﯾﻢ؟ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭﺵ ﺑﯿﺎﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻭﺻﻠﺶ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﯾﺎﺭﯼ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ.
◀️ﮐﻞ ﺩﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮ ﮐﻨﺪ.ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﺪﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ "ﻣﻬﺪﯼ" ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﺪ.ﮐﺪﺍﻡ ﺍﻧﺴﺎﻥ،ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﯼ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ؟ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﻢ،ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻮﺳﻞ ﮐﻨﯿﻢ.ﭼﻮﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﻈﻬﺮ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺟﻼﻝ ﺍﻟﻬﯽ ﻭ ﺁﯾﻨﻪ ﺩﺍﺭ ﻣﻈﻬﺮ ﺻﻔﺎﺕ ﺍﻗﺪﺱ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺳﺖ.ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺍﻣﺎﻡ،ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﻫﺪ؟ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﺅﯾﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻢ،ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻟﺬﺕ ﺩﻫﺪ؟ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﺭ ﺭﮐﺎﺏ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻭ ﺧﯿﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺑﺪﻫﺪ؟ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺣﺮﯾﺺ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ؟!ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﯼ ﺩﻝ ﻣﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ!ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻭ ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ.
◀️◀️ ﺍﻣﺎ ﺷﺮﻁ ﺩﯾﺪﺍﺭ:"ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ،ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ."
#مهدی_شناسی
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
#اصحاب_المهدی
📌📌 شیخ جعفر شوشتری(رحمةالله علیه) :
🔘 هر وقت شـیطان وسوسه کرد و نتوانستید حریف نفس بشوید، هفت مرتبه بگوئید:👇👇
«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ،
لا حَولَ وَلا قُوَّة اِلّا بِاللهِ العَلیِّ العَظیم»
وقتی این ذکر را میگوئید ، هفت مَلِک به کمک شما میآیند و آنها را دفع میکنند ...
بارها تجربه شده است که انسان وقتی آن را میخواند احساس قوّت میکند.
#شیطان
#نجات_از_دام_شیطان
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_میرباقری
#اصحاب_المهدی
📹🔆 حضرت ولی عصر (ارواحناله الفداء) نسلی را تربیت میکنند که بهلحاظ ایمان، از نسلی که در کنار ائمه اطهار -علیهمالسلام- بودهاند، برتر هستند. 🔆
| #ببینید
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
#حدیث_مهدوی
✅آقا علی بن موسی الرضا(علیه السّلام) می فرمایند:
✨«مثل قائم ما (ارواحنا فداه) مثل قيامت است که به طور ناگهاني ظاهر ميشود».✨
📓يوم الخلاص/ ص334
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «منجی در رسانه های غربی»
👤 استاد #رائفی_پور
📽 بررسی سریال مسیحا_MESSIAH
🔺 مهدویت و نگاه آخرالزمانی کجای برنامهٔ ماست؟
#آخرالزمان
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
خداجان!!!
تو ڪه باشی
مگر جز عاشقانه هاىِ پر از اشتیاق ،
متن دیگرى هم مى شود نوشت؟
اصلاً براى از "تو"نوشتن
پاڪ ڪردن
و خط زدنِ هیچ واژه اى لازم نیست!
بس ڪه ساده و صریح ى "دل بر جان"
و اصلاً تو همان جانى ڪه بر دل نشسته!
"""سیر نمیشوم ز تو
نیست جز این گناه من
سیر مشو ز رحمتم
ای دو جهان #پناه من..."""""
#مولانایجان
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کلیپ
👤حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
🔰تاثیر امیدواری به ظهور در نزدیکتر شدن این اتفاق جهانی....
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
1_4911672626306351303.mp3
3.92M
🎵 #صوت_مهدوی
◀ آرزوی رویت امام عصر "علیه السلام"
⁉️آیا دلتنگ هستید؟
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
🔴 ضرورت اطلاع از روایات...
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«إِنْ أَخَذْتُمْ بِهَا رَشَدْتُمْ وَ نَجَوْتُمْ وَ إِنْ تَرَكْتُمُوهَا ضَلَلْتُمْ وَ هَلَكْتُمْ فَخُذُوا بِهَا وَ أَنَا بِنَجَاكُمْ زَعِيمٌ.»
اگر احادیث ما را فرا گرفتید، رشد میکنید و نجات مییابید! و اگر آنها را رها کنید، گمراه، و هلاک میشوید! پس احادیث ما را أخذ کنید؛ در این صورت من ضامن و عهده دار نجات شما هستم!
📗الكافي، ج ۲ ص ۱۸۶
📗وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۸۷
تنها راه نجات از انواع فتنههای آخرالزمانی و رستگاری در دو دنیا در گِرو پیروی از سخنان سراسر نور و هدایت معصومین علیهمالسلام است؛ احادیث به مثابه چراغ راه هستند در جاده ظلمانی...
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
#وظایـــفمنتظــــــران
💢↶ تکلیـــف اوّل:
◽️⇦ از مهم ترین و واجبترین تکالیف
مردم نسبت به امام زمان عج
معرفت و شناخت آن حضرت است
روشن است که باید صفات و خصوصیات
امامی را که اطاعت از او بر همه کس
واجب است، دانست تا دیگران را با او
اشتباه نگرفت و او را از مدّعیان مقام
و منصب آن حضرت تشخیص داد
از امام جعفر صادق علیهالسلام روایت شده
که پیامبر ﷺ فرمودهاند:
هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد
به مرگ جاهلیت (بدون دین) مرده است[1]
💠🔹امام حسن عسکری (ع) فرمودند:
زمین از حجت خدا بر خلقش خالی
نخواهد ماند و همانا هر کس از دنیا رفت
و امام زمان خود را نشناخت
به مرگ جاهلیت مرده است
◽️⇦ این مطلب حقیت دارد
همان گونه که روز حقیقت دارد
به آن حضرت عرض شد:
ای فرزند رسول خدا
چه کسی بعد از تو حجت و امام است؟
فرمودند: فرزندم م ح مّ د
امام و حجت خدا بعد از من است
پس هر کس بمیرد و او را نشناسد
به مرگ جاهلیت مرده است[2]
بی شک مقصود ائمه طاهرین از معرفتِ
واجب در حق امام زمان، این است که
مردم امام خود را آنگونه که هست بشناسند
در حدی که موجبات سعادت دنیا و آخرت
آنان فراهم آید و راه شبهات و ضلالت
بر ایشان بسته شود
↫◄ این معرفت و شناخت بر دو گونه است:
1⃣ معرفت و شناخت شخصیت امام علیهالسلام
2⃣ معرفت و شناخت شخص امام علیهالسلام
[1] بحارالانوار جلد۵۳ صفحه۱۷۵
باب۳۱ حدیث۷، الاحتجاج صفحه۴۹۸
[2] وسائل الشیعه جلد۱۱ صفحه۴۹۱
باب۳۳ حدیث۲۳
🖇 ادامـه دارد ...
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌿⃝⃡❥•°#پست ویژه امروز کانال منتظران ظهور
✅ منتظر امام زمان(عج) باید این شاخصه هارو داشته باشه
🔊 با سخنرانی استاد پورآقایی
#کلیپ✨
#امام_زمان🌿
#اللهمعجللولیکالفرج🌻
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
⭕️ نفس زکیه کیست؟
⚪️ از جمله علائم حتمی ظهور، قتل نفس زکیه است.
🔻 معنای نفس زکیه:
زکات در لغت به معنای طهارت، رشد و نموّ آمده است. بههمینخاطر در معنای نفس زکیه دو احتمال وجود دارد:
1️⃣ طاهر (یعنی شخصی که گناهی مرتکب نشده)
2️⃣ شخصیتی متکامل، رشد یافته و برجسته.
📖 مرحوم شیخ مفید از امام باقر(علیهالسلام) نقل میکنند که حضرت فرمودند: «فاصله بین قتل نفس زکیه و ظهور قائم(عجلالله فرجه) بیش از ۱۵ شبانهروز نیست.»*۱
🔅 مرحوم محدث قمی درباره نفس زکیه میفرمایند: «نفس زکیه پسری است از آل محمد که در ما بین رکن و مقام کشته میشود.»*۲
👤 و در بحارالانوار آمده که نام او محمدبن حسن است که معروف به نفس زکیه است و در مسجدالحرام بین رکن و مقام کشته خواهد شد.*۳
📚 ۱. کمالالدین و تمامالنعمه شیخ صدوق، ص۶۵۰
۲. منتهی الآمال شیخ عباس قمی، ج۲، ص۳۳۷
۳. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۲
⁉️ #پرسش_و_پاسخ_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه امروز کانال منتظران ظهور
🎥 فقط ۵ نشانه دیگر مانده است‼
«علائم حتمی ظهور»
🔸نشانه های حتمی ظهور حضرت مهدی (عج)، یعنی نشانه هایی كه قطعاً واقع خواهند شد و ارتباطی شدید با ظهور داشته و بسیار نزدیك ظهورند، پنج نشانه میباشند.
🔹برخی از این نشانه های پنجگانه چند روز قبل از ظهور واقع میشوند؛ بعضی چند ماه بعد از ظهور و بعضی قبل از قیام حضرت و در آغاز نهضت آن بزرگوار رخ میدهند.
✍️ ندای آسمانی که هر کس در سراسر جهان، آنرا با زبان مخصوص خودش خواهد شنید، در واقع اعلام جهانی ظهور است که همزمان با امر ظهور رخ میدهد.
🔺رژیم منحوس سفیانی که سرسخت ترین دشمن امام زمان محسوب میشود، ۱۵ ماه قبل از ظهور خروج میکند و بر مناطق شام مسلط میشود؛ همزمان با خروج سفیانی، سید یمانی از یمن و سید خراسانی از ایران خروج مینمایند و از یاران حضرت مهدی هستند.
🔸 خسف بیداء (فرو رفتن لشکر سفیانی در بیابان) - هنگامی که لشکر سفیانی بسوی مکه و جنگ با حضرت مهدی (عج) عازم میشود، در بیابانی بنام بیداء، در مرز میان مکه و مدینه فرو خواهند رفت.
🔺قتل نفس زکیه (انسان پاک و بی گناه):
فاصله بین قتل نفس زکیه و ظهور قائم (عج) بیش از ۱۵ شبانه روز نیست.
✍️ در روایتی از علامه مجلسی در بحار الانوار آمده که امام به یارانش میفرمایند: برخی از اهل مکه خواهان ما نیستند ولی من برای اینکه اتمام حجت شود، کسی را می فرستم برای اینکه پیام من را به مردم مکه برساند؛ یکی از یاران خود را «نفس زکیه» به مکه می فرستد.
@montazerane_zohour
▪️نامت سکینه باشد و محنت زدای ما
گریان بود برای غمت دیدههای ما
ما غرق غفلت ایم و اسیران «غیبت» ایم
ای غرق در خدا ، تو دعا کن برای ما
🔘 #سخن_آوا "شاهدُخت" به مناسبت سالروز شهادت #حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها.
#محبت_حضرت
🔰نشر حداکثری با شما
•••┈✾~🍃💔🍃~✾┈•••
@montazerane_zohour
•••┈✾~🍃💔🍃~✾┈•••
منتظران ظهور
❤️ #عاشقانه_دو_مدافع❤️ #قسمت_چهل_و_هفتم بابا روزنامه رو پرت کرد و اومد سمت مامان کو اردلان اردلان
❤️ #عاشقانه_دو_مدافع❤️
#قسمت_چهل_و_هشتم
محکم بغلش کردم و بهش تبریک گفتم
خدا رو شکر اونشب همه خوشحال بودن
رفتم داخل اتاقم ،رو تختم نشستم و یه نفس راحت کشیدم
_ گوشیمو برداشتم و شماره ی علی رو گرفتم
الو
جوابشو ندادم دوست داشتم صداشو بشنوم
دوباره گفت: الو همسرجان
قند تو دلم آب شد اما بازم جواب ندادم
گوشی رو قطع کرد و خودش زنگ زد الو اسماء جان
الو سلام علی
پووووفی کردو گفت: چرا جواب نمیدی خانوم نگران شدم
آخه میخواستم صدای آقامونو گوش بدم
خندیدو گفت :دیوووونه
_ جان دلم کار داشتی خانوم جان
اووهوممم علی اردالان اومده
- اردلان شوخی میکنی چه بی خبر
آره والا دیوونست دیگه
- چشمتون روشن
مرسی همسرم .شب بیا خونه ما
- واسه شام دیگه
آره
- به شرطی که خودت درست کنی
چشم
_ چشمت بی بلا
پس زود بیا فعلا
- فعلا...
نیم ساعت گذشت. علی با یه شیرینی اومد خونمون
بعد از شام از قضیه ی امروز که مامان فکر کرده بود اردلان رو دیده بحث
شد ...
اردلان تعجب زده نگاهمون میکرد و سرشو میخاروند
بعد هم دستشو انداخت گردن مامان و گفت: مامان جان، مارو او جلوها که
راه نمیدن که ، ما از پشت بچه ها رو پشتیبانی میکنیم
لبخند پررنگی رو لب مامان نشست و دست اردلان رو فشار داد
یواشکی به دستش اشاره کردم و بلند گفتم:پشتیبانی دیگه
چشماش گرد شد ، طوری که کسی متوجه نشه ، دستش رو گذاشت رو
دماغش ،اخم کردو آروم گفت:هیس
_ بعد هم انگشت اشارشو به نشونه ی تحدید واسم تکون داد
خندیدم و بحث رو عوض کردم: خوب داداش سوغاتی چی آوردی
دوباره چشماشو گرد کرد رو به علی آروم گفت:بابا ای خانومتو جمع کن،
امشب کار دستمون میده ها...
زدم به بازوشو گفتم چیه دوماهه رفتی عشق و حال و پشتیبانی ولی واسه
ما یه سوغاتی نیوردی
خندیدو گفت چرا آوردم بزار برم کولمو بیارم.
- داداش بشین من میارم
رفتم داخل اتاقشو کوله ی نظامیشو برداشتم خیلی سنگین بود از گوشه
یکی از جیب هاش یه قسمت ازیه پارچه ی مشکی زده بود بیرون
کوله رو گذاشتم زمین گوشه ی پارچه رو گرفتم و کشیدم بیرون
یه پارچه ی کلفت مشکی که یه نوشته ی زرد روش بود
_ چشمامو ریز کردم و روشو خوندم
"لبیک یا زینب"که روی اون نوشته ها لکه های قرمز رنگی بود
پارچه رو به دماغم نزدیک کردم و بو کردم متوجه شدم اون لکه های خونه
لرزه ای به تنم افتاد و پارچه از دستم افتاد احساس خاصی بهم دست داد
نفسم تنگ شده بود
_ صدای قلبم رو میشندیدم
نمیفهمیدیم چرا اینطوری شدم
چند دقیقه گذشت اردلان اومد داخل اتاق که ببینه چرا من دیر کردم
رو زمین نشسته بودم و به یه گوشه خیره شده بودم
متوجه ورود اردلان نشدم و
اردلان دستش رو گذاشت رو شونمو صدام کرد:اسماء
_ به خودم اومدم و سرمو برگردوندم سمتش
چرا نشستی مگه قرار نبود کوله رو بیاری
بلند شدم و دستپاچه گفتم إ إ چرا الان میارم
کوله رو برداشت و گفت: نمیخواد بیا بریم خودم میارم
کوله رو که برداشت اون پارچه از روش افتاد
یه نگاه به من کرد یه نگاه به اون پارچه
اسماء باز دوباره فوضولی کردی
سرمو انداختم پایین و با صدای آرومی گفتم:ببخشید داداش این چیه؟
چپ چپ نگاهم کردو کوله پشتی و گذاشت زمین آهی کشیدو گفت:
بازوبند رفیقمه شهید شد سپرده بدم به خانومش
- داداش وقتی گرفتم دستم یه طوری شدم
خوب حق داری خون شهید روشه اونم چه شهیدی هر چی بگم ازش کم
گفتم
_ داداش میشه بگی خیلی مشتاقم بدونم درموردش
- الان نمیشه مامان اینا منتظرن باید بریم
با حالت مظلومانه ای بهش نگاه کردم و گفتم:خواهش میکنم
- إ اسماء الان مامااینا فکر میکن چه خبره میان اینجا بعد این بازو بندو
مامان ببینه میدونی که چی میشه
دستمو گرفت و بازور برد تو حال
با بی میلی دنبالش رفتم و اخمهام تو هم بود
همه ی نگاه ها چرخید سمت ما لبخندی نمایشی زدم و کنار علی نشستم
علی نگاهم کردو آروم در گوشم گفت:چیزی شده اخمهات و لبخند
نمایشیت باهم قاطی شده
همیشه اینطور موقع ها متوجه حالتم میشد
خندیدم و گفتم:چیزی مهمی نشده حس کنجکاوی همیشگیم حالا بعدا
بهت میگم
لبخندی زد و گفت:همیشه بخند،با خنده خوشگلتری اخم بهت نمیاد
لپام قرمز شد و سرمو انداختم پایین. هنوزهم وقتی ای حرفا رو میزد
خجالت میکشیدم
اردلان کولشو باز کرده بود و داشت یکسری وسیله ازش میورد بیرون
_ همه چشمشون به دستای اردالان بود
اردلان دستاشو زد به همو گفت:خب حالا وقت سوغاتیه البته اونجا کسی
سوغاتی نمیگیره فقط بچه های پشتیبانی میتونن
یه قواره چادر مشکی رو از روی وسایلی که جلوش گذاشته بود برداشت و
رفت سمت مامان
چهار زانو روبروش نشست:بفرمائید مادر جان خدمت شما. بعدش هم دست
مامان بوسید
_ مامان هم پیشونی اردلان رو بوسیدو گفت:پسرم چرا زحمت کشیدی
سلامتی تو برای من بهترین سوغاتی..
#ادامه دارد
┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄
@montazerane_zohour