eitaa logo
منتظران ظهور
32.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
20.3هزار ویدیو
852 فایل
کانال دوم ما کانال قرآن و ادعیه @quranvadoa نشر مطالب فقط با آیدی کانال منتظران ظهور جایز است تبادل و تبلیغ @aaaaammmee کانال تبلیغات @montazarnn @montazerane_zohour_info 👈درباره ما آدرس ما در تمامی پیام‌رسان‌ها👇 zil.ink/montazerane_zohour
مشاهده در ایتا
دانلود
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ▪️اینکه می‌گوییم؛ بی‌شک ظهور بسیار نزدیک است؛ بر اساس نشانه‌هایی است که تحقق پیدا کرده‌اند❗️ ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
منتظران ظهور
💕 #عاشقانه_دو_مدافع💕 #قسمت_شصت_و_دوم بپرسید؟ بله حتما. دیگه چی ؟؟ _دیگه این که من که خواهر ندارم
❤️ ❤️ واسه دیدنش روز شماری میکردم ... هر روز که میگذشت ذوق و شوقم بیشتر میشد هم برای دیدن علی عزیزم هم برای عروسیمون احساس میکردم هیچ کسی تو دنیا عاشق تر از من و علی نیست اصلا عشق ما زمینی نبود. _ به قول علی خدا عشق ما رو از قبل تو آسمونا نوشته بود. همیشه میگفت:اسماء ما اون دنیا هم با همیم من بهت قول میدم. همیشه وقتی باهاش شوخی میکردم و میگفتم: آها یعنی تو از حوری های بهشتی میگذری بخاطر من از دستم ناراحت میشد و اخم میکرد _ اخم کردناشم دوست داشتم وای که چقدر دلتنگش بودم با خودم میگفتم: ایندفعه که بیاد دیگه نمیزارم بره من دیگه طاقت دوریشو ندارم چند وقتی که نبود، خیلی کسل و یی حوصله شده بودم دست و دلم به غذا نمیرفت کلی هم از درسام عقب افتاده بودم _ حالا که داشت میومد سرحال تر شده بودم میدونستم که اگه بیاد و بفهمه از درسام عقب افتادم ناراحت میشه. شروع کردم به درس خوندن و به خورد و خوراکم هم خیلی اهمیت میدادم. تو این مدت چند بار زنگ زد. یک هفته به اومدنش مونده بود. قسمم داده بود که به هیچ وجه اخبار نگاه نکنم و شایعاتی رو که میگن هم باور نکنم. _ از دانشگاه برگشتم خونه بدون اینکه لباس هامو عوض کنم نشستم رو مبل کنار بابا چادرمو در آوردم و به لبه ی مبل آویزو کردم بابا داشت اخبار نگاه میکرد بی توجه به اخبار سرم رو به مبل تکیه دادم و چشمامو بستم. خستگی رو تو تمام تنم احساس میکردم... _ با شنیدن صدای مجری اخبار چشمامو باز کردم: تکفیری های داعش در مرز حلب یاد حرف علی افتادم و سعی کردم خودمو با چیز دیگه ای سر گرم کنم اما نمیشد که نمیشد. قلبم به تپش افتاده بود این اخبار لعنتی هم قصد تموم شدن نداشت یه سری کلمات مثل محاصره و نیروهای تکفیری شنیدم اما درست متوجه نشدم. _ چادرمو برداشتم رفتم تو اتاق به علی قول داده بودم تا قبل از اینکه بیاد تصویر همون روزی که داشت میرفت، با همون لباس های نظامیش رو بکشم این یه هفته رو میتونستم با این کار خودمو مشغول کنم. هر روز علاوه بر بقیه کارهام با ذوق وشوق تصویر علی رو هم میکشیدم. _ یک روز به اومدنش مونده بود. اخرین باری که زنگ زد ۶ روز پیش بود. تاحالا سابقه نداشت این همه مدت ازش بی خبر بمونم. نگران شده بودم اما سعی میکردم بهش فکر نکنم. اتاقم تمیز و مرتب کردم و با مریم رفتم خرید. دوست داشتم حالا که داره میاد با یه لباس جدید به استقبالش برم. _ خریدام رو کردم و یه دسته ی بزرگ گل یاس خریدم. وقتی رسیدم خونه هوا تقریبا تاریک شده بود گل هارو گذاشتم داخل گلدون روی میزم. فضای اتاق رو بوی گل یاس برداشته بود. پنجره ی اتاقو باز کردم نسیم خنکی وارد اتاق شد و عطر گلهارو ییشتر تو فضا پخش کرد. یاد حرف علی موقع رفتن افتادم. گل یاس داخل کاسه ی آب رو بو کرد و گفت: اسماء بوی تورو میده. لبخند عمیقی روی لبام نشست _ ساعت ۱۰ بود و دیدار آخر من ماه و آخرین شب نبود علی روبروی پنجره نشستم. هوا ابری بود هرچقدر تلاش کردم نتونستم ماه رو بیینم. باخودم گفتم: عییی نداره فردا که اومد بهش میگم. بارون نم نم شروع کرد به باریدن. نفس عمیقی کشیدم بوی خاک هایی که بارون خیسشون کرده بود استشمام کردم . پنجره رو بستم و رو تختم دراز کشیدم. تو این یک هفته هر شب خوابهای آشفته میدیدم. نفس راحتی کشیدمو با خودم گفتم امشب دیگه راحت میخوابم. تو فکر فردا و اومدن علی، و اینکه وقتی دیدمش میخوام چیکار کنم، چی بگم بودم که چشمام گرم شد و خوابم برد. _ نزدیک اذان صبح با صدای جیغ بلندی از خواب ییدار شدم. تمام تنم عرق کرده بود و صورتم خیس خیس بود معلوم بود تو خواب گریه کردم. نمیدونستم چه خوابی دیدم ولی دائم اسم علی رو صدا میکردم. مامان و بابا با سرعت اومدن تو اتاق. _ مامان تکونم میدادو صدام میکرد نمیتونستم جواب بدم. فقط اسم علی رو میبردم بابا یه لیوان آب آورد و میپاشید رو صورتم ... دارد.... نویسنده خانم علی ابادی ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
🌼منتظران ظهور 📚دانستنیهــ✅ــاے مهــ📿ــدوے📚 ‍ ‍ حضرت مهدی علیه السلام 🟢میراث پیامبران نزد حضرت مهدی 🔸۳ - پیراهن رسول الله ✨امام صادق (علیه‌السّلام) به یعقوب بن شعیب فرمودند: «می‌خواهی پیراهن قائم را (که با آن قیام می‌کند) به تو نشان دهم؟» عرض کرد: آری، آن حضرت صندوقچه‌ای را خواستند آن را باز کرده پیراهنی از کرباس از آن بیرون کشیدند. سر آستین چپ پیراهن خونین بود سپس فرمودند: «این پیراهن رسول الله (صلی‌الله‌ علیه‌و‌آله‌ وسلّم) است همان که در روزی که دندانهای پیامبر شکست (دندانهای آن حضرت روز جنگ احد شکست.) بر تن رسول اکرم (صلی‌ الله‌علیه‌ و‌آله‌و سلّم) بود قائم با همین پیراهن قیام می‌کند.» 🍃یعقوب بن شعیب می‌گوید: «خون را بوسیدم و آن را بر چهره نهادم حضرت آن را پیچیدند و دستور بردن آن را دادند.» [۱۵] 🔸۴ - پیراهن یوسف ✨حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) به مفضّل بن عمر فرمودند: «آیا می‌دانی پیراهن یوسف چه بود؟ (مفضل گوید: ) عرض کردم: خیر. 🍃فرمود: زمانی که برای ابراهیم (علیه‌ السّلام) آتش افروخته شد، جبرئیل برایش پیراهنی آورد و به تن او پوشاند و وجود این پیراهن باعث شد که گرما و سرما به او آسیب نرساند. وقتی که مرگش رسید آن را در بازوبندی قرار داده بر (بازوی) اسحاق آویخت، اسحاق نیزآن را بر (بازوی) یعقوب و او آن را وقتی یوسف متولد گردید بر (بازوی) او آویخت و در بازوی یوسف بود تا اینکه کار وی آن گونه شد. 🍃 هنگامی‌که یوسف (علیه‌ السّلام) آن را از آن بازوبند بیرون آورد یعقوب بویش را استشمام نمود و این سخن خداوند است که «من بوی یوسف را استشمام می‌کنم، اگرکه مرا تخطئه ننمایید» پس آن پیراهن از بهشت بود. عرض کردم: فدایت شوم! این پیراهن به نزد چه کسی رفت؟ فرمود: نزد اهلش. آن پیراهن وقتی که قائم قیام کند با وی خواهد بود. سپس فرمود: هر پیامبری که عملی یا چیز دیگری به ارث نهاد به آل محمد ‌(علیهم‌ السّلام) رسید. [۱۶][۱۷][۱۸] 🔸۵ - زره و شمشیر رسول خدا ✨حضرت صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «... بر تن او پیراهن رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌و‌ آله‌و سلّم) است؛ همان پیراهنی که در روز احد با پیامبر بود. 🍃 دستارش سحاب  و زره رسول خدا سابغه (زرهی وسیع و کامل)  (از مطالب جالبی که مورخان گفته‌اند این است: تمام اشیائی که مربوط به رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌و سلّم) می‌گردید دارای نام خاصی بود؛ مثلاً عصای ایشان به نام ممشوق و یکی از دستارها به نام «سحاب» و شتر ماده‌شان به نام عضباء نامیده می‌شد.) 🍃 و شمشیر پیامبر (صلی‌الله‌ علیه‌و‌آله‌و سلّم) ذوالفقار نیز همراهش خواهد بود.» [۱۹] 🔸۶ - عصای موسی ✨حضرت باقر (علیه‌السّلام) چنین فرمودند: «عصای موسی از آنِ آدم بود که به شعیب رسید، سپس به موسی بن عمران و اکنون نزد ماست، به تازگی آن را دیدم، عصائی است سبز رنگ به همان شکلی که از درخت بریده شد. اگر از آن بخواهند که سخن گوید زبان به سخن می‌گشاید آن را برای قائم ما (علیه‌ السّلام) آماده‌اش کرده‌اند و هرکاری که موسی با آن عصا انجام می‌داد، انجام دهد، عصا نیز هر چه به وی امر شود انجام می‌دهد و هر وقت او را بیفکنند با زبانش آنچه را که دشمن ساخته است خواهد بلعید.[۲۰] پی نوشت؛📚    ۱۵.↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نُعمانی، ج۱، ص۲۴۳، باب ۱۳، حدیث ۴۲.     ۱۶.↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۷-۳۲۸.     ۱۷.↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص ۶۷۴.     ۱۸.↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۵۳.     ۱۹.↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نُعمانی، ج۱، ص۳۰۸، باب ۱۹، حدیث ۲.     ۲۰.↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۶۷۳، باب ۵۸، حدیث ۲۷   ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙 🔸باید غم آقا بیفته تو دلت...😭 🔸 بسیار شنیدنی و تاثیرگذار 👈 حتما ببینید و نشر دهید اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌿 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
4_6039636002941700412.mp3
3.93M
♨️دیدار (ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
ظهور وخطر نفاق_5978925824168965454.mp3
5.58M
⛔️ خطری که را تهدید می‌کند حجت الاسلام 🎙 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حد رفاقت با امام زمان(عج) 🎙 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «کار مهدوی؛ قسمت دوم» 👤 استاد 💢 توهم و انحرافات در مهدویت 🔸 در حوزهٔ مهدویت باید جهاد اکبر داشته باشی ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
❤️ چہ مےشود ڪه زائرٺ باشم دوباره ڪنج حرم، آبرو بده بہ گدا کسے بہ جز تو درے وا نڪرد بر رویم دوباره در بہ درم، آبرو بده بہ گدا 🌷 (ع) 🌙 حسینی التماس دعاے فرج🤲 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
هدایت شده از منتظران ظهور
دعای ندبه با ترجمه.pdf
969.1K
با فارسی هدیه و کاری از کانال التماس ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
هدایت شده از منتظران ظهور
دعای ندبه ۱ - فرهمند.mp3
11.37M
دعای ندبه با صدای استاد فرهمند ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙️ @montazerane_zohour
هدایت شده از منتظران ظهور
20.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای تصویری با صدای استاد فرهمند دانلود با کیفیت بالا از پیج رسمی کانال منتظران ظهور در آپارات👇 https://aparat.com/v/DiIel التماس دعای فرج ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour