Tahdir joze22.mp3
4.06M
تند خوانی
جزء بیست و دوم قرآن کریم
با صدای استاد معتز آقایی
🔷️ #طرح_نور به شرط حمایت همه جانبه و در چارچوب و قاعده و درست اجرا شدن طرح خوبیست
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ💠
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🌷 اللَّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍو عجل فرجهم
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃الهی با طلوع خورشیدِ امروز
خوشیها و زیبایهای زندگیتون
پر رنگتر و با طراوتتر
از همیشه باشه
شــاد و خوشبخت باشید 🌸🍃
صبح دوشنبه تون بخیر و شادی😍
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
4_5773774830079836273.mp3
11.98M
✨ این فایل رو روز و شب
100 دفعه گوش کنید کمه🌱
✨خداوند خدای وفور و فراوانیه
باارسال پیشنهادات و انتقاداتتون مارو در بهتر شدن مطالب و فعالیتهای کانال یاری ڪنید متشکرم🙏منتظریم
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 " حرمت پنج چیز را نشکنید! "
🎙 حجتالاسلام #رفیعی
#حجاب حرمت دارد لطفا حرمتش را نگه دارید🙏
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
روزانه دو صفحه از کلام نورانی خدا💫
《جزء4》
《سوره آل عمران》
《آیات187 الی 200》
《صفحه 75و76》
ثواب تلاوت را هدیه میکنیم به#امام_زمان
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
👇👇👇👇صوتی
قرار هر روزمون بشنویم آیاتی از کلام نورانی خدا💫
《جزء4》
《سوره آل عمران》
《آیات187الی200》
《صفحه 75 و 76》
خواهر عزیزم#حجاب تو مشت محکمی است بر دهان دشمنان
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
مداحی_آنلاین_بارون_کربلا_پویانفر.mp3
8M
🌤 تمام مصائب ما از دوری توست یابنالحسن برگرد
🍃🌸 دل آرام جهان
🌸🍃 آرزوی من یا صاحب الزمان
🎙 ¦ #محمد_حسین_پویانفر
❤️ #امام_زمان «روحــیلکالفداه» ✿♡
╮🤲﴿أللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالْفَرَجْ﴾🤲╭
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تَدَبُّر_در_قرآن
《سوره نباء 》
تدبر در سوره نباء
👈 بخش دوم》
بخش سوم ادامه دارد.....
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
مداحی_آنلاین_عنایت_امام_حسین_0_حجت.mp3
4.07M
عنایت امام حسین(ع)
#حجت الاسلام عالی
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
#امام_زمان 《روحی فداه》.•°♡☆♡
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
YEKNET_IR_shoor_1_shahadat_imam_hasan_1399_07_04_mehdi_rasouli.mp3
3.5M
#شور احساسی
دلی که عاشقه محن داره
تو کشور غصه وطن داره
#حاج مهدی_رسولی
#من_امام_حسنےام 💚
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آرامش
🔺 تا زمانی که تلخی زندگی دیگران را
شیرین میکنی،
بدان که "زندگی" میکنی.
در جستجوی عشق نباش!
خودت عشق باش و عشق خلق کن.
" جایی که تنفر تبدیل به عشق شود
بهترین جای دنیاست.
🔷️ #طرح_نور به شرط حمایت همه جانبه و در چارچوب و قاعده و درست اجرا شدن طرح خوبیست
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شاهکلید عاقبت بخیری ❤️
اگه در زندگیت گرفتاری داری حتما گوش کن...
حجت الاسلام#عالی
#امام_زمان 《روحی فداه》.•°♡☆
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 از لاک غم بیرون بیا!
با لبخندت به خدا بگو...
🔹میدانم که میدانی
🔶 میدانم که میبینی
🔹 میدانم که میتوان
#مثبت_اندیشی
#عرشیانفر
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور احساسی
دلیر نامِآوره حسن
علم بالا میبره حسن
#کربلایی حسین_طاهری
دوشنبه های امام حسنی💚
#امام_زمان 《روحی فداه》.•°♡☆
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
💠 چطور فرزندم را به نماز خواندن ترغیب کنم؟
مرحوم آیت الله حائری شیرازی در پاسخ به این سؤال که چطور فرزندم را به نماز خواندن ترغیب کنم؟ پاسخ داد:🔻
نمازتان را قشنگ بخوانید.
سجادۀ پاکیزه و مرتب بیندازید.
یک اتاق یا محل خاصی برای نمازتان داشته باشید.
آنجا معطر باشد.
شما نمازتان را بخوانید، بچه میآید کنارتان نماز میخواند.
وقتی نماز خواند، به او جایزه بدهید.
نمیخواهد وادارش کنید، خودش، خودش را وادار میکند.
همینطور که خدا خوشش میآید، بچهات هم خوشش میآید.
اگر یک توهینی، یک حرف تندی، اشتباهی به بچهات زدی، صدایش کن و بگو من این رفتار را با شما کردم، الان متوجه شدم که اشتباه بود. من را حلال کن. طبیعتاً میگوید حلال کردم. شما بگویید نه. خدا هم باید من را حلال کند. دو رکعت نماز بخوان و از خدا بخواه که خدا من را ببخشد. من را بخاطر رفتار اشتباهم با تو مجازات نکند.
میدانی بچه چه میگوید؟ پیش خودش میگوید: «زنده باد نماز».
اما اگر نکردی، شیطان میرود در ذهنش میگوید نگاه کن بابایت ۵۰ سال نماز میخواند اما حق تو را ضایع کرده. حالا هم که فهمیده، به روی خودش نمیآورد! تو هم ۵۰ سال نماز بخوانی بعدش میشوی مثل این بابا!
#امام_زمان 《روحی فداه》
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
ziarat_aleyasin_samavati.mp3
4.26M
زیارت آل یاسین
🟢متن زیارت آل یاسین
بزنید رو لینک☝️
#امام_زمان
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ💠
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🌷 اللَّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍو عجل فرجهم
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
دعای فرج
به رسم وفای هر شب بخوانیم
دعای فرج
الهی عظم البلاء را😍
هرچہ ڪردم بنویسم ز تو مدح وسخنی
یا بگویم ز مقام تو ڪہ یابن الحسنی
این قلم یار نبود و فقط این جمله نوشٺ:
پسرحیـــدر ڪرار، تو ارباب منی
🌹 اللَّهُمَّ عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولا عج الله تعالی صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
#امام_زمان روحی فداه☆♡
╮☜﴿ ?هَلمِننٰاصـرِیَنْصرنی؟ ﴾☞╭
🌸🕊🌸🕊🌸👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
قسمت1️⃣
هفته اشك و فتنه، 22 صفر تا 28 صفر سال 11 هجرى قمرى
1 ـ شدت يافتن بيمارى پيامبر (صلى الله عليه وآله): روز 22 ماه صفر، سه شنبه
صداى اذان مغرب به گوش مى رسد و مردم در مسجد منتظر آمدن پيامبر هستند تا نماز را با آن حضرت بخوانند.
امّا هر چه صبر مى كنند از پيامبر خبرى نمى شود، گويا حال پيامبر بدتر شده است.
على(ع) به مسجد مى آيد و در محراب مى ايستد و مردم پشت سر او نماز مى خوانند.1
2 ـ نقشه و نقش عايشه: روز 22 ماه صفر، سه شنبه
ابوبكر و عُمَر در اردوگاه اُسامه هستند، وقتى كه ابوبكر مى خواست از مدينه برود نزد دختر خود، عايشه رفت و به او گفت: "من به دستور پيامبر به جهاد مى روم، اگر يك وقت ديدى كه بيمارى پيامبر بدتر از اين شد به من خبر بده تا من بيايم و يك بار ديگر پيامبر را ببينم".
اكنون، عايشه پيكى را به سوى اردوگاه اُسامه مى فرستد تا به پدرش خبر دهد كه هر چه زودتر به مدينه بازگردد چرا كه بيمارى پيامبر سخت شده است.
هوا تاريك است و اسب سوارى از مدينه به سوى اردوگاه اُسامه به پيش مى رود.
وقتى او به اردوگاه مى رسد سراغ خيمه ابوبكر را مى گيرد. (عمر هم كنار ابوبكر است)، او به ابوبكر مى گويد: "من از مدينه مى آيم، عايشه مرا فرستاده تا به تو هم خبر دهم كه ديگر اميدى به شفاى پيامبر نيست و او براى نماز مغرب به مسجد نيامده است، هر چه زودتر خود را به مدينه برسان!".
عُمَر تا اين سخن را مى شنود از جا برخاسته و رو به ابوبكر مى كند و مى گويد: "برخيز، ما بايد هر چه سريعتر خود را به مدينه برسانيم".
عُمَر و ابوبكر در اين نيمه شب به سوى مدينه حركت مى كنند.2
3 ـ ديدار از قبرستان بقيع: روز 22 ماه صفر، سه شنبه
پيامبر از خواب بيدار مى شوند، او دستور مى دهد تا چند نفر از يارانش نزد او بيايند، على(ع) و چند نفر ديگر حاضر مى شوند، پيامبر به آنان مى گويد: "خدا از من خواسته است كه به ديدار اهل بقيع بروم".3
پيامبر دست در دست على(ع) گذاشته و آرام آرام به سوى بقيع مى رود، وقتى او به بقيع مى رسد چنين مى گويد: "آگاه باشيد فتنه ها همچون شب هاى تاريك به سوى شما مى آيند".4
4 ـ تخلّف از لشكر اسامه: روز 23 ماه صفر، چهارشنبه
اين صداى اذان بلال است كه در شهر مدينه طنين انداخته است، مردم، كم كم به سوى مسجد مى شتابند تا نماز صبح را پشت سر پيامبر بخوانند. آمدن پيامبر به طول مى كشد، به راستى آيا پيامبر براى خواندن نماز خواهد آمد؟
امّا گويا تب پيامبر بسيار شديد شده است، او نمى تواند به مسجد بيايد.5
ناگهان ابوبكر وارد مسجد مى شود، او مى خواهد به سوى محراب برود و امامِ جماعت بشود، همه تعجّب مى كنند كه او در اينجا چه مى كند؟
خبر به گوش پيامبر مى رسد، او مى گويد: "مرا بلند كنيد و به مسجد ببريد".
پيامبر دستمالى را بر سر خود مى بندد و با كمك على(ع) و فضل بن عبّاس به سوى مسجد مى رود، پيامبر از ابوبكر مى خواهد از محراب بيرون بيايد.
پيامبر نمى تواند روى پاى خود بايستد، براى همين مى نشيند و نماز را به صورت نشسته مى خواند.6
بعد از نماز، پيامبر رو به ابوبكر مى كند و مى فرمايد: "مگر من به شما نگفته بودم كه به سپاه اُسامه بپيونديد؟ چرا از دستور من سرپيچى كرديد و به مدينه بازگشتيد؟".
ابوبكر در جواب مى گويد: "من به اردوگاه اُسامه رفته بودم امّا چون شنيدم حال شما بدتر شده است با خود گفتم بيايم و يك بار ديگر شما را ببينم".
پيامبر رو به آنها مى كند و مى فرمايد: "هر چه سريعتر به سپاه اُسامه ملحق شويد و به سوى روم حركت كنيد، بار خدايا! هر كس كه از سپاه اُسامه تخلّف كند، لعنت كن".7
5 ـ ماجراى قلم و دوات: روز 24 ماه صفر، پنج شنبه
حدود سى نفر از مسلمانان در خانه پيامبر جمع شده اند.8
آنها براى عيادت پيامبر آمده اند، خيلى از آنها اشك حسرت مى ريزند و از اين كه قدر اين پيامبر مهربانى ها را ندانستند، غصّه مى خورند.
پيامبر رو به ياران خود مى كند و مى فرمايد: "براى من قلم و دوات بياوريد تا براى شما مطلبى بنويسم كه هرگز گمراه نشويد".
يك نفر بلند مى شود تا قلم و كاغذى بياورد كه ناگهان صدايى همه را حيران مى كند: "بنشين! اين مرد هذيان مى گويد، قرآن ما را بس است".
سخن او ادامه پيدا مى كند: "بيمارى بر اين مرد غلبه كرده است، مگر شما قرآن نداريد؟ ديگر براى چه مى خواهيد پيامبر برايتان چيزى بنويسد؟".
او عُمَر است كه چنين سخن مى گويد.9
ادامه_دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
#امام_زمان 《روحی لک الفداه》☆♡
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
قسمت2️⃣
6 ـ تاكيد به ولايت: روز 25 ماه صفر، جمعه
بيمارى پيامبر سخت شده است، تب او بسيار شديدتر شده است، سمّ در بدن او اثر نموده و رنگ او زرد شده است.
او دلش مى خواهد تا آخرين سخنان خود را با مردم داشته باشد. او از اطرافيان خود مى خواهد تا هفت سطل آب از چاه بكشند. او دستور مى دهد تا اين آب ها را بر بدن او بريزند تا شايد از شدّت تب كم شود.10
پيامبر به سوى مسجد مى شتابد.
مردم همه در مسجد جمع مى شوند...
پيامبر به بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: "من به زودى به ديدار خداى خويش خواهم رفت... من دو چيز گرانبها را براى شما به يادگار مى گذارم. قرآن و خاندان خود را در نزد شما به يادگار مى گذارم... مبادا بعد از من از دين خدا برگرديد و به هوا و هوس خود عمل كنيد، على، برادر من، وارث من و جانشين من است.11
7 ـ نشانه هاى امامت: روز 27 ماه صفر، يكشنبه
بنى هاشم به ديدار پيامبر آمده اند، پيامبر گاه بى هوش مى شود و گاه به هوش مى آيد.12
پيامبر چشم خود را باز مى كند، به عبّاس، عموى خود مى گويد: "عمو جان، آيا حاضر هستى تا وصيّت هاى مرا انجام دهى و قرض هاى مرا ادا كنى؟".
عبّاس نگاهى به پيامبر مى كند و مى گويد: "من چگونه خواهم توانست از عهده اين كار مهم برآيم؟".
پيامبر بار ديگر سخن خود را تكرار مى كند و عبّاس همان جواب را مى دهد.
اكنون، پيامبر رو به على(ع) مى كند و مى فرمايد: "اى على، آيا حاضر هستى تا به وصيّت هاى من عمل كنى و قرض هاى مرا پرداخت كنى".
على(ع) جواب مى دهد: "بله، پدر و مادرم فداى شما باد، من حاضر هستم تا به وصيّت هاى شما عمل كنم".13
پيامبر از روى خوشحالى با صداى بلند مى گويد: "اى على، تو در دنيا و آخرت برادر من هستى، به راستى كه تو جانشين و وصىّ من مى باشى".
اكنون پيامبر بلال را مى طلبد و به او چنين مى گويد: "اى بلال، برو و شمشير ذوالفقار، زِره ، عمامه و پرچم مرا بياور".
بلال از اتاق بيرون مى رود و بعد از لحظاتى... پيامبر رو به على(ع)مى كند و مى گويد: "اى على، اين وسايل را از بلال تحويل بگير و به خانه خود ببر".14
8 ـ عهدنامه اى آسمانى: روز 27 ماه صفر، يكشنبه
جبرئيل نازل مى شود، او به پيامبر چنين مى گويد: "اى محمّد! دستور بده تا همه از اتاق خارج شوند و فقط على(ع)بماند".
پيامبر از همه مى خواهد تا اتاق را ترك كنند. جبرئيل رو به پيامبر مى كند و مى گويد: "اى محمّد! خدايت سلام مى رساند و مى گويد: "اين عهد نامه بايد به دست وصىّ و جانشين تو برسد"".15
پيامبر رو به على(ع) مى كند و مى گويد:
ــ اى على، آيا از اين عهد نامه كه خدا برايت فرستاده آگاه شدى؟ آيا به من قول مى دهى كه به آن عمل كنى.
ــ آرى، پدر و مادرم به فداى شما باد، من قول مى دهم به آن عمل كنم و خداوند هم مرا يارى خواهد نمود.
ــ على جان! در اين عهدنامه آمده است كه تو بايد دوستان خدا را دوست بدارى و با دشمنان خدا دشمن باشى، تو بايد بر سختى ها و بلاها صبر كنى، على جان! بعد از من، مردم جمع مى شوند حقّ تو را غصب مى كنند و به ناموس تو بى حرمتى مى كنند، تو بايد در مقابل همه اينها صبر كنى!
ــ چشم اى رسول خدا، من در مقابل همه اين سختى ها و بلاها صبر مى كنم.
سپس على(ع) به سجده مى رود و در سجده با خداى خويش سخن مى گويد: "من قبول كردم و به آن راضى هستم".16
9 ـ پدر به فداى دختر: شبِ 28 ماه صفر، شب دوشنبه
حضرت فاطمه(س) همراه با حسن و حسين (عليهما السلام) وارد مى شوند، تا نگاه فاطمه(س) به پدر مى افتد و او را در آن حالت مى بيند اشكش جارى مى شود. پيامبر فاطمه(س)را نزد خود مى خواند و او را در آغوش مى گيرد و پيشانى او را مى بوسد و به او مى گويد: "پدرت به فدايت باد".
فاطمه(س) طاقت نمى آورد و صداى گريه اش بلند مى شود.
پيامبر او را در آغوش مى گيرد و مى گويد: "به خدا قسم! خدا انتقام تو را از نامردان خواهد گرفت، دخترم! بدان كه خدا به غضب تو، غضبناك خواهد شد، واى بر كسانى كه در حقّ تو ستم روا دارند".17
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
#امام_زمان 《روحی لک الفداه》♡☆
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
قسمت3️⃣
روز دوشنبه، 28 صفر سال 11 هجرى قمرى
10 ـ وعده ديدار
پيامبر، دخترش را نزد خود فرا مى خواند و با او سخن مى گويد.
نمى دانم چه مى شود كه ناگهان لبخند بر صورت فاطمه(س) نقش مى بندد، نگاه كن، او چقدر خوشحال شده است!
به راستى پيامبر چه سخنى به دخترش گفت كه او اين قدر خوشحال شد ؟
از فاطمه(س) مى پرسند كه پيامبر به شما چه گفت؟
او پاسخ مى دهد كه پيامبر به من چنين گفت: "دخترم، تو اوّلين كسى هستى كه به من ملحق مى شوى".18
11 ـ اجازه ورود
صدايى از بيرون خانه به گوش مى رسد: "السلامُ علَيكُم يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَةِ: سلام بر شما اى خاندان رسالت، آيا اجازه هست داخل شوم؟".
فاطمه(س) برمى خيزد و به بيرون اتاق مى رود، مرد عربى را مى بيند كه با نهايت احترام، كنار درِ خانه ايستاده است.
فاطمه(س) به او مى گويد: "خدا به تو خير دهد، تو به ديدار پيامبر آمده اى امّا حال پيامبر خوب نيست". فاطمه در را میبندد و به داخل اتاق مى رود.19
براى بار دوم و سوم صداى آن مرد عرب به گوش مى رسد، پيامبر رو به دخترش مى كند و مى گويد: "دخترم، آيا مى دانى او كيست؟ او عزرائيل است، او تا به حال براى ورود به هيچ خانه اى غير از اين خانه، اجازه نگرفته است".
آنگاه پيامبر با صداى بلند مى گويد: "داخل شو".20
12 ـ شهادت پيامبر (صلى الله عليه وآله)
بيمارى پيامبر بر اثر سمى بود كه دشمنان به او داده بودند، براى همين بايد در اينجا از واژه "شهادت پيامبر" استفاده كنم. لحظه غروب روز دوشنبه فرا مى رسد، ديگر روح پيامبر آماده پرواز است. جبرئيل به پيامبر خطاب مى كند: "خداوند مشتاق ديدار توست". آخرين كلام پيامبر اين است: "على جان! سر مرا در آغوش بگير كه امرِ خدا آمد".21
آرى، پيامبر در حالى كه سرش در آغوش على(ع) است روحش پر مى كشد و به سوى آسمان ها مى رود. آرى، ديگر روزگارِ عزّت خاندان پيامبر تمام شد.
صداى گريه فاطمه(س) بلند مى شود...22
13 ـ نقشه و نقش عُمَر
وقتى مردم فهميدند كه پيامبر از دنيا رفته است، همگى جمع شدند، شرايط براى بيعت مجدّد با على(ع) فراهم بود، امّا ناگهان عُمَر فرياد برآورد: "به خدا قسم پيامبر نمرده است، او حتماً برمى گردد... اين منافقان هستند كه خيال مى كنند پيامبر از دنيا رفته است".
مردم با شنيدن اين سخن دچار حيرت و سرگردانى سختى شدند!
آرى، عُمَر به دنبال كسب فرصت براى پياده كردن نقشه هاى خود بود، در آن شرايط، ابوبكر در خارج از مدينه بود، عُمَر مى خواست زمان را به دست آورد و با اين نقشه به خواسته خود رسيد.
وقتى ابوبكر از راه رسيد به عُمَر گفت: "پيامبر از دنيا رفته است". عُمَر سخن او را قبول كرد.23
14 ـ جلسه بزرگان مهاجران
عمر و ابوبكر جلسه اى تشكيل مى دهند، آنان بزرگان مهاجران را جمع مى كنند و تصميم مى گيرند تا حقّ على(ع)را غصب كنند، (آنها از مدت ها قبل به فكر حكومت بوده اند). خبر جلسه مهاجران به گوشِ انصار (مردم مدينه) مى رسد. انصار هم به فكر مى افتند تا از مهاجران عقب نيفتند و حكومت را از آنِ خود كنند.24
15 ـ غسل و كفن پيامبر (صلى الله عليه وآله)
صداى گريه فاطمه(س)، دختر پيامبر به گوش مى رسد. پيامبر دنيا را وداع گفته است، اكنون على(ع) بدن مطهّر آن حضرت را غسل مى دهد.
پيامبر خودش وصيّت كرده است كه فقط على(ع) بدن او را غسل دهد، فرشتگان آسمانى او را يارى مى كنند.25
16 ـ نماز بر پيكر پيامبر (صلى الله عليه وآله)
مردم ده نفر، ده نفر، وارد خانه پيامبر مى شوند و بر پيكر پيامبر، نماز مى خوانند. على(ع) تصميم دارد وقتى نماز مسلمانان تمام شود، بدن پيامبر را در خانه خودش دفن كند.
البتّه عدّه اى مى گويند پيامبر را در قبرستان بقيع دفن كنيم، عدّه اى هم مى گويند بدن پيامبر را در كنار منبر، در داخل مسجد به خاك بسپاريم، امّا على(ع)مى گويد: پيامبر بايد در همان مكانى كه جان داده است، دفن شود.26
(لازم به ذكر است كه پيكر پيامبر روز اول ربيع الاول دفن شد).
17 ـ خلوت شدن شهر مدينه
در شهر مدينه چه خبر است؟ چرا مسجد اين قدر خلوت است؟ پس مردم كجا هستند؟
آيا كسى از راز خلوتى مسجد خبر دارد؟27
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
بانو با#حجاب و پوشش قلب نازنین مادرمون حضرت زهرا را شاد کن🙏
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
حدیث کساء _ میرداماد.mp3
3.07M
🟢متن حدیث کساء
بزنید روی متن☝️
میرداماد
لطفا#نشر_دهید
به نیت سلامتی و فرج آقا#امام_زمان
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ💠
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🌷 اللَّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍو عجل فرجهم
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸